به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، اختلالات سلامت روان یکی از اصلیترین عوامل مرتبط با سلامت جهانی است که هزینههای فردی و اجتماعی قابلتوجهی دارد. سالها است که ورزش بهعنوان عاملی مفید برای بهبود خلقوخو و سلامت شناخته میشود، اما بهرهگیری از آن برای درمان مشکلات سلامت روان همواره نادیده گرفته میشود. امروزه تحقیقات بسیاری درباره ورزش و اثر آن بر مشکلات مزمن سلامتی انجام گرفته و نتایج آنها ثابت کرده است که تمام انواع فعالیتهای بدنی برای سلامت روحی و جسمی میتواند اثراتی همچون درمانهای دارویی و گفتار درمانی برجای گذارد و افزایش تمرینات و سختتر شدن آنها تأثیر بیشتری بر بهبود سلامتی دارد.
نقش ورزش در بهبود اختلالات خلقی
در بیشتر مواقع برای فردی که با مشکلات مزمن سلامتی جسمی یا روانی مداوم به پزشک مراجعه میکند برای وی درمانهای دارویی یا گفتاری تجویز میشود. ورزش برای تسکین ذهنی این دسته از افراد پس از گذراندن دورههای دارویی یا مشاورههای درمانی اغلب بیاثر توصیف شده و در دسته درمانهای مکمل و جایگزین قرار گرفته است. با این وجود در کشورهایی همچون استرالیا برخی رویکردهای رفتاری باعنوان «مدیریت سبک زندگی» ابداع شده است که در خط مقدم درمانهای روحی و جسمی قرار دارد و ورزش یکی از مهمترین بخشهای آن بهشمار میرود.
گروهی از محققان علوم رفتاری دانشگاه استرالیای جنوبی در جدیدترین بررسیهای خود که نتایج آن در مجله British Journal of Sports Medicine منتشر شده است، دریافتند که فعالیتهای بدنی در درمان افسردگی، اضطراب، بیماریهای مزمن گوناگون و حفظ سلامت کلی بدن تأثیری معادل با درمانهای دارویی و گفتاری دارد. در اصل نتایج این بررسیها نشان میدهد که فعالیت بدنی اثری بزرگتر از تأثیرات معمول دیگر درمانهای بهکار رفته در تحقیقات سلامت رفتاری، بر اختلالات سلامتی نامبردهشده دارد.
محققان در بررسیهای خود ثابت کردند که این ارتباط با افزایش شدت فعالیتها در مقایسه با درمانهای معمول بهبود مییابد. در واقع مشخص شد که تأثیر متوسط فعالیتهای بدنی بر افسردگی و اضطراب به ترتیب منفی ۰.۴۳ و منفی ۰.۴۲ بود که این میزان برای درمانهای دارویی یا گفتاری برابر یا اثر متوسط منفی ۰.۲۲ تا منفی ۰.۳۷ درصد اندازهگیری شده است.
محققان این بررسی خاطرنشان کردند که پیش از این دهها کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده و مطالعات متاتحلیلی بهمنظور بررسی اثرات مثبت ورزش بر سلامتی انجام گرفته است، اما به دلیل بررسیهای بسیار محدود جمعیتشناسی در مدتزمانی محدود، امکان تعمیم آن به بخشهای بزرگتری از جامعه وجود ندارد. با این حال در بررسی حاضر محققان تلاش کردند تا حد امکان بیشتر انواع گوناگون فعالیتهای بدنی را بدون تمرکز بر زیرگروههای خاصی از یک جمعیت بگنجانند تا دریابند چه الگوهای قابل تعمیمی میتوان از دادههای گردآوریشده بهدست آورد.
بررسیهای محققان استرالیایی با هدف افزایش فعالیتهای بدنی روی بیش از ۱۲۸ هزار شرکتکننده در فاصله سنی ۲۹ تا ۸۶ سال، در ۱۰۳۹ کارآزمایی بالینی انجام گرفت و بررسی وضعیت جسمی و روحی هر فرد بالغ در تجزیهوتحلیلهای آنها گنجانده شد. محققان فعالیت بدنی را هر حرکت بدنی ایجادشده توسط انقباض ماهیچههای اسکلتی تعریف کردند که منجر به افزایش قابلتوجه کالری مورد نیاز بدن نسبت به مصرف انرژی در حالت استراحت میشود. علاوه بر این فعالیتهای بدنی باید برخلاف آزمایشهای پیشین، طی دوره زمانی محدود نشده انجام میگرفت.
محققان همچنین متغیرهای مداخلهگری همچون تغییرات رژیم غذایی، مصرف داروهای خاص و رواندرمانی را حذف کردند تا بتوانند تأثیر فعالیتهای بدنی را بهتنهایی بر نتایج سلامتی مورد بررسی قرار دهند.
نتایج بررسیهای تعیین نقش ورزش در بهبود اختلالات خلقی
نتایج بهدستآمده از بررسیهای محققان دانشگاه استرالیای جنوبی نشان داد که افسردگی و علائم آن در اثر حذف درمانهای دارویی و گفتاری و افزایش فعالیتهای بدنی، در بیش از ۶۲ هزار شرکتکننده در ۸۷۵ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده کاهش قابلتوجهی داشت. علائم اضطراب نیز در بیش از ۱۰ هزار شرکتکننده و پریشانی روانی در بیش از ۵۰۰ نفر با کاهش چشمگیری مواجه شد.
نتایج امیدوارکنندهتر اینکه برای تعداد زیادی از شرکتکنندگانی که تأثیرات مثبت فعالیت بدنی بر علائم خلقی آنها به اثبات رسید، همه شیوههای ورزش در کاهش علائم افسردگی و اضطراب مؤثر واقع شد. به عبارت دیگر، صرفنظر از فعالیتهای قدرتی، تمرینهای ذهن و بدنی همچون یوگا و تایچی، ورزشهای هوازی یا تمرینات ترکیبی شامل فعالیتهای هوازی و مقاومتی، مشخص شد که ورزش در بهبود احساسات منفی و اختلالات سلامتی مؤثر است. علاوه بر این مشخص شد که تمرینات شدیدتر تأثیر بیشتری بر بهبود علائم افسردگی دارد و فعالیتهایی با شدت متوسط و کم بر کاهش علائم اضطراب مؤثر است.
مطالعات بیشتر برای تأیید نتایج بهدستآمده
محققان با تمدید بررسیهای تأثیر فعالیتهای بدنی بر بهبود سلامتی برای بیش از ۱۲ هفته، دریافتند که میزان اختلالات خلقی بهطور متناقضی کاهش یافت. این نتیجه حاکی از اهمیت ساختاردهی مداخلات فعالیت بدنی برای دورههای زمانی مشخص، مطابق با نحوه تعیین اهداف رفتاری مؤثر برای افراد، در مقایسه با ارائه راهنماییهای باز به بیماران در مورد فعالیتهای بدنی است که محدود به دوره زمانی مشخصی نیست. به عبارت دیگر مشخص شد که محدود کردن مداخلات فعالیت بدنی به یک مدت زمان تقریباً سه ماهه برای بیماران، سیستمهای پزشکی و ارائهدهندگان خدمات بهطور یکسان مؤثرتر است، هزینههای مراقبتهای سلامتی را کاهش و در عین حال نتایج سلامتی را تا حداکثر میزان ممکن افزایش میدهد.
در نهایت مشخص شد در مقایسه با فعالیتهای بدنی بیش از ۱۵۰ دقیقه در هفته که تأثیرات سلامتی را کاهش میدهد، فعالیتهای بدنی هفتگی نزدیک به یا کمتر از ۱۵۰ دقیقه در هفته حالتی ایدهآل برای بهبود اختلالات سلامتی است. علاوه بر این بررسیها نشان داد که ورزشهایی با شدت متوسط برای چهار تا پنج بار در هفته، نسبت به ورزشهایی با شدت بالاتر که بهصورت روزانه یا یک تا دو بار در هفته انجام میگیرد، با بهبود خلقوخو همراه است. محققان برای افرادی که نمیدانند مدت زمان بهینه یک جلسه ورزشی چقدر باید باشد، توضیح دادند که جلسات تمرینی ۳۰ تا ۶۰ دقیقهای مؤثرترین حالت ممکن برای بهبود سلامت بهشمار میرود.
بنابراین با توجه به مزایای بالقوه فعالیت بدنی بهعنوان یک مداخلهگر مؤثر با حداقل عوارض جانبی منفی، منطقی است که ورزش باید در صورت امکان بهعنوان یک رویکرد خط مقدم برای درمان اختلالات خلقی و مشکلات سلامتی مزمن در نظر گرفته شود یا حداقل به اندازه درمانهای دارویی و روان درمانی برای بهبود نتایج سلامت مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما