به گزارش خبرنگار ایمنا، ایران درحالی به یکی از قدرتهای موشکی جهان تبدیل شده است که قدمت تشکیل یگان موشکی ایران به ۴۰ سال نمیرسد. بمباران گسترده شهرها توسط عراق طی سالهای آغازین جنگ تحمیلی، مسئولان کشور را به فکر راهاندازی این یگان انداخت.
فائضه غفارحدادی، در کتاب «خط مقدم» به روایت داستانی چگونگی تشکیل یگان موشکی ایران به فرماندهی حسن طهرانیمقدم پرداخته؛ در بخشی از این کتاب آمده است: «شنبه اولین روز رسمی سفر به سوریه بود. دفتر فرماندهی توپخانه و موشکهای ارتش سوریه یک اتاق بزرگ بود که دورتادورش مبل شده بود. سرلشکر الخوری، معاون فرمانده کل به احترام مهمانها از پشت میزش بلند شده بود که دورتا دورش مبل شده بود.
سرلشکر الخوری، معاون کل به احترام میهمانها از پشت میزش بلند شده بود و همراه آنها روی یکی از همان مبلهای خردلی چرمی نشسته بود. سرتیپ ترکی، فرمانده تیپ ۱۷ موشکی و سرتیپ غالی هم بودند.
حسنآقا کاغذهایی را که دیشب تا دیروقت نشسته و آماده کرده بود به صدر فراتی داد.
توی آنها هدف از آموزش بچهها و موارد مورد انتظار از آموزش را نوشته بود. صدر فرانی به خواندن و گفتن متن به عربی مشغول شد. چهره فرماندهان به لبخند باز بود. حسنآقا همه این فرماندهان را در سفر قبلی دیده و با آنها صحبت کرده بود. علاقهای که از جانب آنها نسبت به ایران احساس کرده بود، او را امیدوار میکرد که همه شرایطش را بپذیرند و همه جوره با تیم ایرانی کنار بیایند.
بعد از تمام شدن متن، سرلشکر الخوری وارد جزئیات و خصوصیات دوره شد.
شما چه موشکی رو میخواین آموزش ببینین؟ اسکادبی
فراگ ۷ هم؟ حسنآقا چند ثانیهای مکث کرد. فراگ ۷ هم.
خودش قبلاً به این موضوع فکر نکرده بود که میتوانند دو نوع موشک را یاد بگیرند؛ ولی حالا که سوریها آماده بودند فراگ را هم یاد بدهند چرا باید چنین فرصتی را از دست میدادند؟! سرلشکر سری تکان داد و با لحن دوستانهای ادامه داد:
ظاهراً شما اصرار دارید که این دورهها رو در کوتاهترین زمان ممکنش طی کنید؛ ولی من فکر نمیکنم بشه چنین دوره تخصصی رو با این حجم دروس در کمتر از سه چهار ماه گذروند. ما پیش از شما این دوره رو برای چند کشور دیگه برگزار کردیم. برای نیروهای خودمون هم که هر چند سال یک بار اجرا میشه. هیچکدام نتوانستهاند زودتر از شش ماه آن را تمام کنند. ما قول میدیم که اینجا بهتون بد نگذره! چرا میخواین زود از ما پیش برین؟
ممنون از لطفتون! ولی مدنظر داشته باشین که ما در بحبوحه جنگ هستیم، همین الان که ما در خدمت شما نشستهایم، مردم ما زیر موشکهایی عراق شهید میشن، زمان برای ما حیاتیه. اگه شما قبول کنین که درسها رو فشردهتر کنین و بعضی درسهای سادهتر رو حذف کنین ما میتونیم دو ماهه و حتی یک ماهه دوره رو تموم کنیم.
فرماندهان سوری به همدیگر نگاه کردند.
البته به سطح بچههای شما هم بستگی داره. ما در اینجا نیروهایی رو وارد آموزش میکنیم که حداقل درجه نظامی گروهبانی و حداقل درجه کلاسی ۱۰ رو داشته باشن.
حسنآقا خندهای کرد و خیالش کمی راحت شد.
حالا درسته که بچههای ما درجه ندارن، ولی به این معنی نیست که تخصص هم نداشته باشن. اینها همه از بچههای توپخونه هستن و به اصول نقشهبرداری و دیدبانی و سیستمهای مختلف فنی اشراف دارن. من به شما قول میدم که برای دریافت درسها هیچ مشکلی با این بچهها پیدا نخواهد شد…»
نظر شما