به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، روانشناسی محیطی از مدتها قبل ثابت کرده است که عناصر محیط فیزیکی بر حالتهای عاطفی، عملکرد شناختی، شرایط فیزیولوژیکی و حتی رفتار اجتماعی تاثیر میگذارد؛ بااینحال، در مطالعه جدید پژوهشگران دانشگاه میشیگان ثابت شده است که محیط میتواند افکار فردی را نیز تحتتاثیر قرار دهد.
تاثیر محیط بر افکار را میتوان در پرش ذهن و فکر از موضوعی به موضوع دیگر حین انجام فعالیتهای روزمره زندگی مشاهده کرد. این امر با آزمایش پژوهشگران دانشگاه میشیگان روی دو گروه از اهالی شیکاگو بهاثبات رسیده است که یکی از آنها به مرکز خرید محبوب این شهر و دیگری به یک باغ سرپوشیده برده شدند و در حین قدم زدن، هر ۲۰ دقیقه یک بار، به پرسشهای پژوهشگران پاسخ دادند. البته این مطالعه تنها پژوهش انجامگرفته در این زمینه نیست و در سال ۲۰۱۵ نیز، مطالعهای انجام گرفت که نشان داد انسانها تمایل دارند در مقایسه با محیطهای شهری، هنگام راه رفتن در محیطهای طبیعی کمتر درگیر نشخوار فکری منفی یا افکار مخرب شوند که بهمعنای تفکر بیش از اندازه درباره تجربیات و احساسات منفی رخداده در گذشته است. این یافته بهویژه برای افرادی که برای مقابله با افسردگی و اضطراب بهدنبال درمانهای مبتنی بر طبیعت هستند، بسیار اهمیت دارد.
پژوهشگران میشیگانی دریافتند که قدم زدن در فضای سبز با ایجاد افکار مثبتتر و هیجانانگیزتر در میان مشارکتکنندگان، آنها را بهسوی تمرکز بر اتفاقاتی سوق داده که در گذشته اتفاق افتاده است، حال آنکه گروه ارسالی به مرکز خرید دارای افکاری آیندهمحور بودند و احساس تکانشگری بیشتری داشتند. تکانشگری به رفتارهایی نامتناسب و پر از ریسک، بدون پشتوانه لازم فکری و منطقی گفته میشود که فرد پس از انجام آن پشیمان میشود. پژوهشگران خاطرنشان کردند که مشخص نیست این امر برای دیگر محیطهای ساخت دست بشر نیز صادق باشد. چراکه یک مرکز خرید بهطور ویژه برای تشویق مشتریان به خرید کالاها طراحی شده است. هرچند که در مطالعه حاضر، شواهدی از افزایش احساس خرید تکانشی و تکانشگری عمومی در مرکز خرید دیده شد، ممکن است این احساسات توسط ماهیت تجاری محیط تشدید شده باشد.
یافته شگفتآور مطالعه حاضر این بود که حتی ویژگیهای بصری ساده و سطح پایین محیط نیز بر محتوای افکار انسان تاثیر میگذارد که این امر طی مطالعات دیگری در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ نیز بهاثبات رسیده بود. در این دو سال، پژوهشگرانی مشترک مطالب مجلههایی را تجزیهوتحلیل کردند که در پارکهای مختلف سراسر ایالاتمتحده نوشته شده بود. سپس از یک رویکرد مدلسازی موضوعی استفاده کردند که بهدنبال موضوعات کلی بود و از مطالب مجله پدیدار میشود. پژوهشگران بهدنبال این اقدام تصاویر پارکهای یادشده را در برنامهای قرار دادند که میتواند تصاویر را به ویژگیهای بصری اساسی آنها ازجمله رنگ، پر بودن و حاشیههای مستقیم و منحنی تقسیم کند.
ربط دادن موضوعات مجلهها به ویژگیهای بصری تصاویر نشان داد که مطالب نوشتهشده در بخش طبیعت به آن ویژگیهای بصریای مرتبط بود که در طبیعت بیشتر دیده میشود. البته این امر عجیب نیست. نکته جالب توجه این بود که حاشیههای منحنی پارکها با نوشتههای افرادی مرتبط بود که بیشتر درباره موضوع معنویت و سفر زندگی مطلب مینوشتند. پژوهشگران میشیگانی تاکید کردند که سازوکارها هنوز مشخص نیست، اما ایدههایی در این زمینه مطرح کردند که ممکن است دلیل چنین چیزی این باشد که اجسام منحنی ترس کمتری ایجاد میکند، مسیرهای منحنی طبیعیتر و جذابتر دیده میشود و حرکتهای غیرخطی با آرامش همراه است. این نوع واکنشها، آگاهانه یا ناخودآگاه، ممکن است در سوق دادن انسان به تفکر عمیقتر درباره زندگی خود نقش داشته باشد.
بدیهی است که بهاحتمال زیاد شکلگیری افکار معنوی در تمام انسانها نیازمند خیره شدن به اشکال و ابعاد منحنی نیست؛ با وجود این، یافتههای مطالعات بیانشده نشان میدهد که محیط اطراف میتواند بر موضوعاتی که در ذهن ایجاد میشود تاثیر بگذارد. اثبات نهایی این امر بهطور قطع به مطالعات بیشتر نیاز دارد، اما آنچه محرز است اینکه بهبود بخشیدن به وضعیت ذهنی و ایجاد افکار مثبتتر و هیجانانگیزتر که ارزش وقت صرف کردن را داشته باشد، با حضور در طبیعت و فضای سبز محقق خواهد شد.
نظر شما