يک عکس، يک روايت
-
یک عکس یک روایت؛
فرهنگماجرای بالگرد سقوط کرده بین نیزارهای جزیره مجنون
رزمنده دفاع مقدس میگوید: حین عملیات خیبر قرار شد تعدادی پزشک را با قایق به خط مقدم ببریم، حین حرکت با بالگرد سقوط کردهای بین نیزارهای جزیره مجنون روبهرو شدیم که منهدم شده بود.
-
یک عکس یک روایت؛
فرهنگچشمان التماسآمیز!
«دو پسر بچه که آن زمان فکر میکردم که فرزندان آن مرد هستند، کنار آن فرد و دست در گردنش روی زمین خوابیده بودند و نمیخواستند جنازه را ترک کنند. آنها با چشمانی التماسآمیز به این مفهوم که ما نمیخواهیم اینجا را ترک کنیم مرا هیپنوتیزم کرده بودند.»
-
یک عکس یک روایت؛
فرهنگیادگار عملیات بیتالمقدس ۲
دوران هشت ساله دفاع مقدس، یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر است که بخش مهمی از هویت مردم این سرزمین را تشکیل میدهد. این دوران که منشأ رخدادهای زیادی در زندگی ایرانیان شد، سرشار از ماجراهای فراوانی بوده که هنوز به بسیاری از آنها پرداخته نشده است.
-
یک عکس یک روایت؛
فرهنگمنِ بیتو را باران گرفته است
چشمانتظاری پدران و مادران شهدایی که فرزندانشان سالها پیش راهی جبهههای حق علیه باطل شدند تا کسی نگاه چپ به این خاک نکند، یادگاریهای تلخ یک جنگ هشتساله است که زخمهای بسیاری بر تن این وطن بر جای گذاشت.
-
یک عکس یک روایت؛
فرهنگبمباران شهرک دارخوین
«با شلیک مستقیم گلوله تانک دشمن به خاکریز و اصابت گلوله تانک به بدن قوچانی؛ به یکباره جسم او در هم بلعید و اثری از قوچانی نبود، بسیجیها همه مات و مبهوت بودند که گلوله تلک، بدن قوچانی را پودر کرده بود!؟ جسم قوچانی و روحش همزمان پرواز کردند و به خدا رسید و پیکر قوچانی برای همیشه جاویدالاثر…
-
فرهنگ۸ فرمانده در یک قاب ماندگار
جمعی از فرماندهان لشکر ۱۴ امام حسین(ع) در دوران دفاع مقدس در دیدار با مادر شهید عباس کمالپور به بیان خاطرات آن سالهای عشق، آتش و خون پرداختند.
-
یک عکس یک روایت؛
فرهنگیک دنیا گل وحشی
«پسرک آرام خوابیده است، مثل هر پسر جوانی که پس از ساعتها تلاش به خواب سنگینی فرورفته باشد. رنگ چهرهاش نشان میدهد چند روزی است که همین جا آرمیده، قیافه زیبا و معصومش نشانی از وحشت و درد ندارد.»
-
یک عکس یک روایت؛
فرهنگکلاهی که سر«قرائتی» گذاشته شد
«زمانی که یک فرد مسئول یا چهره شناختهشده، به جبهه میآمد رزمندگان با او شوخی میکردند و سر به سر او میگذاشتند، آقای قرائتی هم از این قضیه مستثنی نبود. یک شب سراغ سرویس بهداشتی را از بچهها گرفت که آنها آدرس را میدهند اما با رمز شب اشتباهی.»
-
یک عکس یک روایت؛
فرهنگحنابندان
«فرماندهان گروهانهای یکی از گردانهای لشکر برای شناسایی به خط عراقیها رفته بودند که یکی از فرماندهان به نام محمودعلی نوریان به روی مین میرود و مجروح میشود. او به همراه یکی دیگر از همرزمانش که در این حادثه مجروح شده بودند، به دلیل زمینگیر شدن در آن منطقه به اسارت عراقیها درآمدند.»
-
یک عکس، یک روایت؛
فرهنگجان رزمندگان از بالگرد مهمتر است
«شب قبل از عملیات والفجر ۴، نیروهای واحد تخریب، به پاکسازی میدان مین بزرگی که در دشت شیلر پرداخته بودند و این مینها را خنثی کرده بود، اما به علت درگیری زیاد نتوانسته بودند همه این مینها را جمعآوری کنند.»
-
یک عکس، یک روایت؛
فرهنگخنثیسازی میدان مین
«شب قبل از عملیات والفجر ۴، نیروهای واحد تخریب، به پاکسازی میدان مین بزرگی که در دشت شیلر پرداخته بودند و این مینها را خنثی کرده بود، اما به علت درگیری زیاد نتوانسته بودند همه این مینها را جمعآوری کنند.»
-
یک عکس، یک روایت؛
فرهنگآمبولانسی که روی مین رفت
«هر کسی این صحنه را میدید، میگفت معجزه شده که این آمبولانس با این وضع منهدم شده، اما به این دو نفر هیچ آسیبی نرسیده است.»