به گزارش خبرنگار ایمنا، نام و نشان «قلم» خود به تنهایی نماد فرهنگ، هنر و تمدن است و قلمزنی هم از آن دست هنرهای سنتی است که با قلم سروکار دارد. قلمی که هر چند نمینویسد، اما میکاود و میتراشد تا طرح و نقشی ماندگار روی فلز به یادگار ثبت کند و هنری لطیف و ماندگار خلق کند.
آنچه امروز به عنوان قلمزنی با مصنوعات فراوانی از جمله مس و برنج شناخته و تزئین میشود، در ایرانزمین، پیشینهای دیرینه دارد.
هنر قلمزنی روی فلز از آنرو مورد توجه هنرمندان است که از دوام و بقای بیشتری نسبت به سایر اشیا برخوردار است. نقشمایهها و نمادهای نقوش در ادوار تاریخی و فرهنگی گوناگون بر اساس دگرگونیهای عقیدتی و فرهنگی متفاوت است و تحت تأثیر شرایط اجتماعی تغییر میکند و سیر تحول را به دنبال دارد.
پیشینه قلمزنی به زمان سکاها یا سیتها نسبت داده میشود؛ همچنین این هنر کهن در دوران مادها، اشکانیان، ساسانیان، هخامنشیان، تیموریان، سلجوقیان و صفویه رونق داشته است. دوران معاصر اما هنرهای دستی و سنتی از جمله قلمزنی با فراز و فرودهایی همراه بوده است.
کمال لطفی، هنرمند قلمزن متولد اصفهان است و از سال ۷۹ کار و هنر قلمزنی را نزد استادان محمد منتشی، مهدی علمداری و اصغر زمانی آموخته و این هنر را در پیش گرفته است. با این هنرمند جوان به گفتوگو نشستهایم.
آیا قلمزنی امروز با قلمزنی دیروز تفاوت دارد؟
بله متفاوت است. با احترام به استادان بزرگ گذشته که گاهی هنوز هم آثارشان از عیار بسیار بالایی برخوردار است، از لحاظ کیفیت در طراحی و بهکار بردن سبکها و شیوهها، امروزه پیشرفت زیادی را نسبت به گذشته شاهد هستیم. سبکهای گل و مرغ یا چهره، که خود چهره، شامل تمثال، بزم یا شکارگاه میشود یا گل و بوته یا اسلیمی و حتی قلمزنی خط که در گذشتههای دور کار میشده است، امروزه با کیفیت، ظرافت و زیبایی بیشتری انجام میشود.
در ضمن این اواخر سبکهای جدیدی مثل سبک برجسته که شامل منبت، جنده و سهبعدی است توسط هنرمندان به زیبایی ارائه شده است. طراحی گل و مرغ شبکه و قلمزنی خوشنویسی هم در بالاترین استانداردها توسط هنرمندان تولید و عرضه میشود.
نقاط ضعفی هم وجود دارد که نباید در لابهلای این نکات مثبت از آنها غافل شد. بهطور مثال در گذشته استادان و بزرگان رشته قلمزنی به اصالت اهمیت زیادی میدادند و وفادار بودند. ضعف دیگر رو به زوال رفتن بعضی سبکها از جمله سبک تخت جمشید (که بسیار مورد پسند توریستها بود) است. بعضی از ابزارها همچون خطچه یا قلمگیری امروزه بسیار کم مورد استفاده قرار میگیرند.
آموزش قلمزنی حرفهای چقدر زمان میبرد؟ آیا نسل امروز از آن استقبال میکند؟
فراگیری در هر فرد با دیگری متفاوت هست. اما این موضوع با نوع کار و استادی که تدریس میکند ارتباط مستقیم دارد. با شرایطی که امروزه در مراکز آموزش دولتی در ارتباط با قلمزنی وجود دارد ترجیح من روش سینه به سینه است. بهخاطر اینکه شرایط آموزش دیدن درست هنرجو بهتر در این روش فراهم است.
در مجموع برای فراگیری یک سبک از سبکهای قلمزنی و بهعنوان نمونه گل و مرغ، از دید من حداقل سه تا چهار سال زمان نیاز است که یک هنرجو توانایی تولید اثر داشته باشد تا مورد قبول فعالان این هنر واقع شود. این زمان فقط برای شروع است و هرچه بگذرد، پختگی بیش از پیش در آثار هنرمند پدیدار خواهد بود.
در مورد استقبال جوانان و نسل امروز باید گفت با وجودی که این موضوع نسبت به قبل کمرنگتر شده است اما هنوز هم هنر در رگهای این دیار جریان دارد و جویندگان و علاقهمندان تشنه آموزش آن هستند. فقط توصیهای دارم و آن این است که قدم گذاشتن در این راه، مثل هر هنر دیگری باید با صبر و حوصله همراه باشد تا به نتیجه برسد.
حمایت مسئولان از این هنر گرانسنگ و کهن چگونه است؟
مسئولان چه در اتحادیه صنایع دستی، میراث فرهنگی و شهرداری تا به امروز زحمات زیادی کشیدند که قابل تقدیر است اما باید گفت صنایع دستی از تولیداتی هستند که با هزینه کم، ارزش افزوده بسیار بالایی بههمراه دارد؛ به شرطیکه مقدمات آن فراهم باشد. دیپلماسی یکی از ابزارهای اصلی در کمک به هنرمندان و سرمایهگذاران هنری است. برگزاری و همینطور شرکت در نمایشگاههای بینالمللی معتبر موضوعی است که حتی کمک کننده کشور در ارزآوری خواهد بود، بهطوریکه اگر درست عمل شود بخشی از نیاز اقتصادی هنرمندان از همین روش و مسیر رفع خواهد شد. مطالبهای که از مسئولان داریم همین دیپلماسی فرهنگی هنری، بیمه هنرمندان و بازنشستگی پیشکسوتان بهگونهای که در شأن و منزلت آنها باشد، است. همچنین ارائه تسهیلات به هنرمندان و اشتغالزایی، مطابق با هزینههای روز هم در کمک به این قشر بسیار مؤثر است.
خانههای تاریخی گاهی در اختیار هنرمندان قرار داده میشود که این اقدام خوبی است. شهرداری و میراث فرهنگی هر دو در این مقوله توان و امکان بسیار بیشتری برای کمک به هنرمندان دارند؛ بهخصوص شهرداری با داشتن اماکن مختلف میتواند بار اجاره زیاد را از دوش بخشی از جامعه هنری که فاقد مکان برای فعالیت هستند بردارد.
راهکار جذب جوانان به سمت این هنر چیست؟
از جنبههای مختلفی میشود به این مورد پرداخت. نکته اول اینکه هر پدیدهای باید دیده شود تا اگر جاذبه داشت، خواهان پیدا کند. پس تبلیغات نقش تعیینکنندهای در این بین دارد.
دوم اینکه تقدیر از پیشکسوتان و جوانان پیشرو و همینطور مسئولانی که عمرشان را با اخلاص در راه خدمت به هنر صرف کردند میتواند برای جوانان انگیزه ایجاد کند که اگر وارد این وادی شدند در آینده چنین جایگاهی پیدا میکنند.
سومین مورد برگزاری سالانه یا دوسالانههای هنری (که در بعضی رشتههای هنری اقدام شده است) با جوایزی نفیس خواهد بود که هم کمک به جذب قشر جوان خواهد کرد و هم برای در معرفی هنرها مؤثر خواهد بود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدرکی با عنوان درجه هنری تعریف کرده است که تا مقطع دکترا هم اعطا میشود. این مهم به خودی خود ایجاد انگیزه میکند.
گزینه پیشنهادی چهارم هم این است که مواردی از معافیت تشویقی برای کسانیکه در رشتههای هنری فعالیت میکنند از طرف نهادها و ارگانهایی چون شهرداریها یا نهادهای فرهنگی در نظر گرفته شود. اینها و چندین و چند پیشنهاد دیگری میتوانند افقی روشن در برابر دیدگان جوانی که میخواهد وارد عرصه هنر شود قرار دهند تا بتواند ۲۰ سال آینده خود را ترسیم و هدفگذاری کند و وارد این معرکه، که سراسر عشق و زیبایی است شود.
وضعیت هنرمندان سنتیکار اصفهان از نگاه شما چگونه است و پیشنهاد شما برای بهتر شدن وضعیت آنها چیست؟
حدود ۶۰ هزار فعال و هنرمند صنایع دستی در استان اصفهان داریم که شماری از آنها در حال حاضر به دلیل نبود امنیت شغلی یا حمایت نشدن از قلمزنی و بهطور کل صنایع و هنرهای سنتی و دستی، به اجبار در مشاغل خدماتی فعالیت میکنند.
کافی است یکبار به میدان امام (ره) مراجعه کنید و از نزدیک در جریان فعالیتهای هنری بازار قرار گیرید. با توجه به اینکه اصفهان از بنیه و سابقه تاریخی، فرهنگی و همچنین زیرساختهای لازم برای امور فرهنگی و هنری در بیشتر رشتهها، از توان و امکانات خوبی برخوردار است، بسیار بیشتر از شرایط موجود امکان درآمدزایی وجود دارد. امیدواریم مسئولان امر چارهاندیشی و راهبردهای مؤثری برای برونرفت از شرایط موجود داشته باشند.
گفتوگو از: محمود افشاری خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری ایمنا
نظر شما