به گزارش خبرنگار ایمنا، عطار حکیم و شاعر نیشابور سرود: شعر اگر حکمت بُوَد، طاعت بُوَد / قیمتش هرروز و هرساعت بُوَد
نوشتن شرحی از بودن و زیستن است؛ در دنیایی که واژهها یکی از جانپناههای روزهای شیرین و تلخ شدهاند.
واژهها به طور عام ساحرانی هستند که حال خوش را ناخوش و ناخوشی را خوش میکنند و در شعر، کاربردی دیگرگون و هنری دارند که تأثیری شگرف بر ذهن و روح میگذارند.
بیگمان هر واژهای در میدان هنر، دریچهای است برای نگاه به افقهایی تازه و امیدهایی نو.
مهناز ملکیریزی، متولد سال ١٣۵۴ در زرینشهر لنجان استان اصفهان و دبیر ادبیات فارسی است و کارشناسی ارشد همین رشته را نیز دارد. وی شاعر، نویسنده و نایب رئیس «مؤسسه ادبی فروغ سخن لنجان» است و تا امروز سه کتاب شعر «الفبای عشق»، «شاید تو روزی بیایی» و «ماه تنها نیست» را سروده است و یک رباعی هم در دست چاپ دارد.
این شاعر خوشذوق لنجانی، علاوه بر همکاری در ١١ اثر مشترک با شاعران کشور، مقالات برگزیدهای را در کنفرانسهای بینالمللی مطالعات زبان و ادبیات ملل در کارنامه شعری خود دارد.
وی شاعری را از دوران نوجوانی آغاز کرده و از سال ٧٢ با همراهی دبیران خوب ادبیات فارسی خود همچون آذر رجایی و در دانشگاه با راهنمایی استادانی از جمله محمدعلی اسلامی، مریم رنجبر، محمدجواد شریعت و علی مظاهری، حرفهایتر دنباله شعر و سرودن را گرفته است.
این زن شاعر لنجانی در این سالها در جشنوارهها و مسابقات مختلف فرهنگی، ادبی و هنری رتبههای مختلف اول تا سومی در سطح ملی، استان و منطقهای کسب کرده و بارها از او بهعنوان نخبه فرهنگی و پژوهشگر فعال ادبی تقدیر شده است.
با مهناز ملکیریزی، شاعر، نویسنده و نایب رئیس «مؤسسه ادبی فروغ سخن لنجان» که هر آینه شعر و غزل در زندگی و جهان او جاری است، به گفتوگو نشستهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
رسالت اصلی یک شاعر در این زمانه را چه میدانید؟
با شعری از «اقبال لاهوری» آغاز سخن میکنم: «فطرت شاعر سراپا جستوجوست / خالق و پروردگار آرزوست / شاعر اندر سینه ملت چو دل / ملتی بیشاعری انبار گل / سوز و مستی نقشبند عالمی است / شاعری بیسوز و مستی ماتمی است / شعر را مقصود اگر آدمگری است / شاعری هم وارث پیغمبری است»
شاعران پیامبرانی هستند که با زبان و اندیشه الهام گرفته خود از خداوند؛ همان کانون و مبدا هدایت، برآنند تا به روشنگری و اعتلای بینش مخاطبان خود نسبت به جامعه و آنچه مربوط به زندگی هر چه بهتر انسانها است بپردازند. رسالت شاعران با توجه به ارزش قلم آنها سنگینتر است.
تبیین نیکویی، آگاهیبخشی، هدایتگری، ترغیب به اندیشیدن درست و مؤثر، تشویق به دانش، بینش و پژوهش درست، تلاش در مسیر فرهنگسازی و احساس مسئولیت در قبال آنچه به همنوعان و همزیستان مربوط میشود نمونهای از رسالتهای یک شاعر است.
تعریف شما از شعر فاخر چیست؟
از مهمترین ویژگی شعر فاخر این است که علاوه بر دارا بودن ویژگیهای اولیه شعر از جمله عاطفه، احساس، تخیل، موسیقی، وزن، ردیف، قافیه، آرایههای لفظی و معنوی، باید دارای پیام و مفهوم تأثیرگذار باشد.
دیگر اینکه شعر فاخر، شعری با پیام و اثری همیشگی، کاربردی، نتیجهبخش و قابل ارائه در زمانهای مختلف تاریخی است. شعر باید نویدبخش امید و بیانگر خوبیها و زیباییها باشد. این ویژگیها وقتی در شعری محقق میشود که شاعر آن دارای صفات پسندیده اخلاقی و احساسات قوی باشد.
اگر شعر نباشد...
شعر، همان طعم زندگی برای کسانی است که جانانه آن را میسرایند، میخوانند و احساس میکنند. اگر شعر نباشد روح و روان آدمی، جلای خود را از دست میدهد و زنگار میبندد. زنگاری که احساس، مهربانی، عشق و اندیشه را به دست فراموشی میسپارد. اگر شعر نباشد زیباییهای دنیا، رنگ اصلی خود را از دست میدهند و نفس برای کشیدن سخت میشود. اگر شعر نباشد حرفهایمان ناگفته میماند و در گلوگاه سخن میخشکد.
شعر طعم زندگی است. «مجتبی سپید» میگوید: «شعر درد است و این درد به غایت دلچسب. اعتیادی است که ناجور به او زنجیرم»
شاعران شهرستانی در کجای جهان شعر و شاعری هستند و چه جایگاهی در این وادی شورانگیز دارند؟
شهرستان لنجان و شهر زرینشهر با توجه به پیشینه اصیل فرهنگی، علمی و ادبی و با وجود افتخارات و پیشکسوتان بیشمار در این حوزهها همیشه حرفی برای گفتن داشته است و دارد. با این اوصاف انتظار میرود که شعر و شاعری بین هنرها، جایگاهی ویژه داشته باشد. هرچند استعدادهای زیادی در این سالها درخشیده و نامآور شدهاند، اما باز هم امیدواریم با توجه ویژه بانیان و مسئولان امر در حوزه فرهنگ و هنر، شاهد تقویت، اعتلا و درخشش بیشتر و بهتر در این زمینه باشیم.
و سخن پایانی…
حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان / این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر
چه خوب است که در صحنه زندگی، با هنرنمایی خود در هر زمینهای آفریننده و تأثیرگذار باشیم. قلم به دست بگیریم و با پرواز دادن اندیشههایمان آسمان زندگی را آبیتر کنیم؛ آبی، آرام و آماده برای زیستنی بهتر.
شعر بگوییم، شعر بخوانیم، شعر بشنویم و شعر بنوشیم. شاعران را قدردان باشیم؛ چرا که آنان آفرینندگان زیبایی و احساس هستند. مسئولان فرهنگ و ادب، با حمایتهای معنوی، مادی و انسانی، بسترهای آفرینش، پرورش و آموزش این هنر را مهیاتر سازند تا این یادگار ارزشمند پر احساس را، همانگونه که از گذشتگانمان به نیکی نگاه داشتیم به دست آیندگان برسانیم.
امیدوارم شاهد روزهای بهتر و درخشانتری برای شاعران و شعر ایران زمین باشیم.
نظر شما