چرا باید در انتخابات ۱۵ تیر شرکت کرد؟

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _سه‌شنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۳_ را در ادامه می‌خوانید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به‌صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مناظره مناظره شد» نوشت: حالا ایرانیان با سهولت و سادگی بیشتری می‌توانند دست به انتخاب بزنند؛ به این دلیل که این بار مناظره واقعاً مناظره شد. شب گذشته دو رقیب باقی‌مانده در دور دوم رقابت‌های انتخاباتی، بیش از ۲ ساعت مقابل هم نشستند و دیدگاه خود را درباره موضوعات مختلف مطرح کردند. موضوع محوری اصلی مناظره «فرهنگ و سیاست» بود. نفس حساسیت‌برانگیز و مهم بودن این موضوعات و اظهارات نامزدها پیرامون آنها، می‌توانست این مناظره را برای بینندگان جذاب و دیدنی کند. اما علت دیدنی بودن مناظره دیشب، صرفاً محتوای آن نبود. شکل برگزاری و اجرای مناظره هم تأثیر بسزایی در تماشایی بودن آن داشت و باعث شد این دور از مناظره، به‌راستی به یک مناظره تبدیل شود. نخست اینکه در این دور فقط دو نامزد باقی مانده بودند.

این در حالی است که در پنج دور گذشته، شش نامزد انتخاباتی در یک برنامه مناظره حضور داشتند و ایرانیان درباره یک موضوع شش پاسخ را می‌شنیدند. همین باعث شد که در مناظره‌های گذشته، هم سوالات کلی باشد و هم برنامه بیشتر شکل مباحثه، میزگرد یا اتاق گفت‌وگو را به خود بگیرد. به همین دلیل بود که به‌رغم اظهارات جنجالی برخی نامزدها، اما در نهایت مناظره‌های گذشته نه گرمای کافی را داشت، نه اینکه توانست اطلاعات کافی را در اختیار ایرانیان قرار دهد. همه این موارد در مناظره دیشب برعکس بود. به این دلیل که حضور تنها دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری در مناظره، آن را به یک گفت‌وگوی چالشی، داغ و دوطرفه بدل کرد. ضمن اینکه در مواردی نامزدها فرصت داشتند تا به سوالات طرف مقابل پاسخ دهند یا اینکه اظهارات نامزد دیگر را به چالش بکشند.

چرا باید در انتخابات ۱۵ تیر شرکت کرد؟

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مردم انتخاب می‌کنند عقب‌گرد به دولت روحانی یا ادامه راه رئیسی» نوشت: نگاهی به جهش کشور از سال ۸۴ تا ۹۲ و سپس ۱۴۰۰ تاکنون و حجم و کیفیت عمران و خدمات صورت گرفته در شهرداری دوران احمدی‌نژاد و قالیباف و مقایسه آن با سال‌های ۶۸ تا ۸۴ یا ۹۲ تا ۱۴۰۰ و شهرداری حناچی و کرباسچی نشان می‌دهد جریان انقلاب در عرصه خدمات عمومی فوق‌العاده عمل کرده و در گسترش مالکیت خصوصی توفیق نسبی داشته است.

حالا اما جریان انقلاب به فکر گسترش مالکیت خصوصی و افزایش ثروت خصوصی مردم است که یکی از راه‌ها، مسکن سازی و اعطای زمین رایگان برای خانه‌سازی مستأجران و بدمسکن‌ها، جوانان بخصوص دهه شصتی‌ها، هفتادی‌ها و هشتادی‌ها و اقدامات دیگر است اما جریان به‌اصطلاح اصلاح‌طلب یا همچنان تئوری‌بافی می‌کند یا دنبال گوشه کج فلان طرح انجام شده در دولت شهید رئیسی است یا به دنبال کلیشه‌های کهنه و ماقبل کرونایی سیاست خارجی است که دوران آن در جهان به سر آمده است و توجه هم ندارد که جهان در چهار سال اخیر، به اندازه ۴۰ سال تغییر کرده است.

همه تلاش اصلاح‌طلبان، انحراف افکار عمومی از بی‌عملی، حرافی و خسارات و بن بست آفرینی دولت روحانی است. دولتی که ستاد پزشکیان را تشکیل می‌دهد و جدیداً می‌خواهد بگوید که دولت امثال طیب‌نیاست. حال آنکه مردم می‌دانند که دولت پزشکیان در واقع دولت سوم روحانی و با افرادی چون عباس آخوندی، زنگنه، کلانتری، نوبخت، ابتکار، عبدالعلی‌زاده و امثالهم است. البته طیب‌نیا، انسان شریفی است اما مردم یادشان نرفته که پرداخت یارانه را مصیبت عظما می‌دانست و عملاً در دولت روحانی کاره‌ای نبود مانند عده‌ای دیگر از وزرا، اما آخوندی، زنگنه، کلانتری، نوبخت، نعمت‌زاده، ابتکار و چند نفر دیگر، صرفاً وزرا و مدیران روحانی نبودند، بلکه شرکای روحانی بودند و عمده آن‌ها همه‌کاره ستاد پزشکیان و اصلاح‌طلبان هستند و اساساً پزشکیان، فرع ماجراست. دست‌های اصلاح‌طلبان از عملکرد خالی است یا مثل آزادراه قم-کاشان است که در روزهای آخر دولت خاتمی افتتاح شد اما با روکش آسفالت هم درست‌شدنی نیست و ده‌ها کشته در سال می‌دهد!

چرا باید در انتخابات ۱۵ تیر شرکت کرد؟

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آشفته‌بازار ستاد کارشناسی» نوشت: در ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان آدم‌هایی جمع شده‌اند که پیش از این و شاید حتی همین روزهای حساس انتخابات ریاست جمهوری علیه یکدیگر مواضع تند داشته‌اند و از آنجا که اغلب، ترکیب ستادها شمه‌ای از ترکیب کابینه احتمالی آینده است، موجب تعجب و سوال شده است که این افراد در آینده، چگونه می‌توانند با هم کار کنند. روز گذشته یک فایل صوتی از علی طیب‌نیا، وزیر اقتصاد در دولت حسن روحانی منتشر شد که سخنانی درباره محمدجواد ظریف در وزارت خارجه گفته است. طیب‌نیا اکنون فرمانده اقتصادی ستاد پزشکیان است. ظریف هم که از دور اول انتخابات نه تنها به عنوان مشاور سیاست خارجی در کنار پزشکیان بوده، بلکه شهر به شهر برای تبلیغ او رفته و حتی با مردم مخالف او جدل و دعوا و داد و فریاد هم کرده است. حالا طیب نیا می‌گوید که به نظر او «جواد ظریف ضعیف‌ترین وزیر خارجه بعد از انقلاب بوده است!»

طیب‌نیا در این فایل صوتی که گفته می‌شود کلاس درس او در دانشگاه است، می‌گوید: «ایشان (پزشکیان) فردا که رئیس‌جمهور بشود، ظریف را می‌خواهد به عنوان وزیر خارجه معرفی کند حتماً مجلس رأی نخواهد داد؛ بگذریم از اینکه من ظریف رو ضعیف‌ترین وزیر خارجه بعد از انقلاب می‌دانم. قوی‌ترین کارشناس، هر چیزی جای خودش را دارد. قوی‌ترین کارشناس، ضعیف‌ترین وزیر خارجه!» او سپس درباره روابط خارجی ایران در دوران وزارت ظریف می‌گوید: «دوره آقای ظریف روابط خارجی ما افتضاح بود خصوصاً روابط منطقه‌ای، ایشان اصلاً آدم اجرایی نیست. قائم‌مقامش هم یک آدم خیلی ضعیفی گذاشته بود. وزیر خارجه خوب می‌خواهید آقای عراقچی، من اگر رئیس‌جمهور بودم ایشان را می‌گذاشتمش.»

دو نفر دیگر از اعضای ستاد پزشکیان، حمیده زرآبادی سخنگو و مسئول بخش بانوان و محمدجواد آذری جهرمی قائم‌مقام ستاد و مشاور پزشکیان نیز پیش از این تنش‌های تندی علیه یکدیگر داشتند و در واقع صلاحیت یکدیگر را زیر سوال برده بودند و روشن نیست چگونه نظر پزشکیان را در خصوص کار با طرف مقابل پذیرفته‌اند، در حالی که پیش از این همدیگر را شایسته نمی‌دانستند.

چرا باید در انتخابات ۱۵ تیر شرکت کرد؟

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «فرصت اندک برای حل معادله چند مجهولی ۱۵ تیر» نوشت: انداختن نگاهی به آرای آقایان جلیلی و پزشکیان در سراسر کشور موید چند نکته است. بر اساس آمار آنچه بیشترین وزن را در سبد آرای مسعود پزشکیان داشته، مؤلفه قومیت بوده است. او در استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، کرمانشاه، کردستان، سیستان‌وبلوچستان، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال‌وبختیاری و زنجان که مسئله قومیت و زبان مطرح بوده، رأی نخست را کسب کرده است. تهران، البرز و خراسان شمالی تنها استان‌هایی بوده که بدون وجود مؤلفه قومیت و زبان، رأی پزشکیان از جلیلی بیشتر بوده است. این مسئله از ۲ جهت واجد اهمیت است؛ نخست آنکه نشان می‌دهد سنخ رأی کسب شده توسط پزشکیان بیش از آنکه جناحی و همسو با اصلاح‌طلبان باشد، برآمده از ظرفیت‌های قومیتی بوده است و به رغم وزن بالای آرای پزشکیان، رأی وی را نمی‌توان چندان ناشی از مرجعیت یافتن اصلاح‌طلبان دانست؛ مسأله‌ای که محمدرضا تاجیک، رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری در دولت محمد خاتمی نیز در گفت‌وگو با ایسنا به آن اذعان و خاطرنشان کرد: «جریان اصلاحات تقریباً با تمام سرمایه خود به میدان آمد. رأیی که پشت سر آقای پزشکیان رفته است، از سبد اصلاح‌طلبی نیست، بلکه از روستاها و اقشار شهرهای کوچک است که بیشترین رأی را به او دادند و نمی‌توان گفت از طبقه متوسط است که سبد رأی اصلاح‌طلبی است». با این حال این رأی با هر خاستگاهی، در دور نخست به سبد پزشکیان رفت و احتمالاً با درصد اندکی تغییر در دوم نیز به سبد رأی وی سرازیر خواهد شد. اهمیت دوم از آن جهت است که با توجه به کم‌رمق بودن پایگاه رأی کلاسیک اصلاح‌طلبان یعنی طبقه متوسط، اگر این پایگاه در دوم از انفعال خارج شود، امکان وارد کردن شوک به نتایج را دارد.

چرا باید در انتخابات ۱۵ تیر شرکت کرد؟

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «رئیس جمهور از دریچه قانون اساسی» را برگزید و نوشت: در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در اصل ۱۱۳ قانون اساسی، دو وظیفه و کارکرد مهم رئیس جمهور عبارت است از: -۱ ریاست قوه مجریه و -۲ اجرای قانون اساسی. قانون اساسی در فصل سوم و در اصول نوزدهم تا چهل ودوم به حقوق ملت، پرداخته است. هرچند در اصول دیگری نیز به طور پراکنده، حقوق ملت را یادآور شده است. پاسداری از حقوق ملت که تحت عناوین حقوق شهروندی یا حقوق عامه نیز از آن یاد می‌شود، مهمترین مسئولیت رئیس جمهور به شمار می‌رود.

این نوشتار در این برهه حساس از تاریخ سیاسی-اجتماعی ایران و در آستانه مرحله دوم از چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، بر آن است که وظایف رئیس جمهور را در پیشگاه ملت فهیم ایران) با قومیت‌های مختلف (، یادآور شود تا شاید نامزدهای انتخاباتی و مردم بزرگ ایران از دریچه قانون اساسی) به عنوان میثاق حاکمیت و مردم بزرگ ایران و مهمترین سند حقوقی کشور و مادر همه قوانین فرودست‌تر از خویش (گوشه چشمی داشته باشند: .۱ ایران؛ برای تمام اقوام ایرانی: ایران، برای مردم ایران و برای هر ایرانی است و به تعبیر دیگر؛ ایران، برای همه ایرانیان است. بنابراین مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ای که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود (اصل ۱۹ قانون اساسی). .۲ برابری برای اعتلای ایران و ایرانی: داشتن حقوق مساوی و برخورداری غیرتبعیض‌آمیز از امکانات، از مهم‌ترین آموزه‌های دین مبین اسلام و نماد رویش ایرانی است. دلگرمی و دلبستگی ناشی از مساوات در بین اقشار، طبقات و اقوام ایرانی، زمینه همبستگی، رشد و توسعه همه جانبه را فراهم می‌آورد (اصل ۱۹ و بند ۹ اصل ۳ ق. ا). .۳ هر زبان ایرانی؛ نماد غنای فرهنگ ایرانی: حفظ و ارزش‌گذاری به زبان‌ها و گویش‌های گوناگون و متنوع ایرانی از فارسی، ترکی، مازنی، گیلکی، بلوچی، عربی، لری و… زمینه پویایی فرهنگ‌ها و دلبستگی اقوام و اتحاد ملی را پررنگ‌تر می‌کند (اصل ۱۹ و ۱۵ ق. ا).

چرا باید در انتخابات ۱۵ تیر شرکت کرد؟

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «چرا باید در انتخابات ۱۵ تیر شرکت کرد؟» را برگزید و نوشت: انتخابات هشت تیرماه ۱۴۰۳ پیام‌های مهم و متعددی در بر داشت که اینجا فرصت پرداختن به همه آنها نیست. از جمله نتایج برآمده از این رویداد مهم آن بود که مشخص شد درصد بزرگی از جمعیت صاحب رأی کشور، یا آینده مطلوب خود را در میان هیچ‌کدام از چهره‌های تأیید شده ندیدند؛ یا نامزدها را در جایگاهی ارزیابی نکردند که بتوانند به آنچه می‌گویند عمل کنند؛ یا می‌خواستند به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن بگویند که خواستارِ تغییراتی بسیار بزرگ‌تر هستند.

نمی‌توان کتمان کرد که بخشی از آنانی هم که رأی دادند، در حوزه‌هایی، با گروه اول هم‌نظر بودند؛ مگر در این نکته که هنوز رگه‌هایی از امیدِ به بهبود در دل داشتند. شاید همه پیام‌ها را بتوان در این عبارت کوتاه اما بسیار هشداردهنده خلاصه کرد که بخش بزرگی از جامعه، این صندوق رأی - که می‌تواند مسالمت‌آمیزترین و کم‌هزینه‌ترین ابزار برای حل مشکلات بزرگ از جمله تعارض منافع باشد - را ناتوان از انجام مأموریت یادشده ارزیابی می‌کنند. اینکه آیا همه پیام‌هایی که در رخداد روز ۸ تیرماه توسط مردم داده شد، شنیده هم شده است یا نه را آینده آشکار خواهد کرد. آیا این پیام مهم شنیده شد که ظرفیت‌های در اختیار، برای ایجاد تغییراتی حتی اندک و تدریجی، ولی پایدار و ماندگار در زندگی مردم، در حال زوال است؟

ما در مناسبت‌های دیگر، هشدار داده‌ایم که التهاب‌های بزرگ خارجی در کنار چالش‌های عظیم اقتصادی در حوزه‌های آب، انرژی، بودجه و فرا بودجه، بانک، صندوق‌های بازنشستگی، و فقر و نابرابری، در یک طرف و التهاب‌های عمیق سیاسی، فرهنگی و اجتماعیِ داخلیِ برآمده از شکاف در حال بزرگ‌تر شدن بین‌نسلی در طرف دیگر، جامعه ایران را بسیار ناپایدار کرده است. این شکنندگی ناشی از آن است که حسب تجربه، گروه‌های بزرگی از زنان، جوانان و بخش بزرگی از قشر متوسط، کسانی را که رأی و نظر آنها را در نظام حکمرانی نمایندگی و پیگیری کنند نمی‌یابند.

چرا باید در انتخابات ۱۵ تیر شرکت کرد؟

کد خبر 768219

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.