حالا یک نوجوانی که در آستانه بزرگسالی قرار گرفته باید انتخاب کند که چند سال آینده عمر خود را چگونه سپری کند؟ به دانشگاه برود و تحصیل کند یا فن و حرفهای را در پیش بگیرد و با انجام دادن آن درآمد کسب کند؟
تحصیلات عالیه انتخاب یا اجبار؟
طبق فرهنگی که در جامعه ما مرسوم است معمولا خانوادهها و همچنین سیستم آموزشی کشور فرد را در یک راه خطکشی شده و محدود مجبور میکند تا مقاطع بعد از دیپلم را نیز مانند مدرسه بگذراند. حالا فرد دیگر یک نوجوان نیست و حداقل چهار سال از عمر خود را برای گرفتن مدرک تحصیلی و فارغالتحصیل شدن از دانشگاه با مدرک کارشناسی صرف کرده است.
حالا او یک کارشناس در رشته خودش است و احتمالا بدون شغل یا درآمدی جایگاه اجتماعی خود را بسیار بالاتر میبیند. زیرا لیسانس یا فوق لیسانس داشتن در جامعه ما یک مزیت محسوب میشود و صرفا مورد خطاب قرار دادن فرد با القاب دکتر یا مهندس توقعات شغلی فارغالتحصیل را بالا میبرد.
طبق دادههایی که مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰ منتشر کرده است 1 میلیون و 946 هزار و 917 نفر از جمعیت فارغالتحصیلان کشور جزو دسته بیکاران محسوب میشوند و شغل معینی ندارند. ۱۳ درصد از جمعیت فارغالتحصیلان عالی کشور نتوانستهاند برای خود شغل مناسبی پیدا کنند. حالا بیایید از زاویه دیگر به این آمار نگاه کنیم. جمعیت بیکار کشور در حال حاضر 2 میلیون و 409 هزار و 142 نفر است، این یعنی حدود ۳۸ درصد از جمعیت کل بیکاران کشور را تحصیل کردهها به خود اختصاص دادهاند.
نداشتن تجربه عملی در زمینه رشته تحصیلی
جوانی که کلی از عمر خود را صرف کلاسهای دانشگاهی و امتحانات انتهای ترم کرده است، از دانشگاه خارج میشود و فقط از رشتهای که تحصیل کرده یک مدرک در دست دارد که لقب کارشناس یا کارشناس ارشد را به او میدهد. حالا او به دنبال کار است و به احتمال فراوان تا جایی که میتواند به دنبال کار مرتبط با رشته خود میگردد.
اما هر جایی که فرم استخدام یا درخواست کار پر میکند در اکثر مواقع از او سابقه کار میخواهند و میتوان گفت شرایطی دارند که آن جوان نمیتواند از عهده آنها بر بیاید. چرا که او علم رشته خود را در اغلب مواقع فقط به صورت تئوری درک کرده در صورتی که در بازار کار کاغذها تعیینکننده نیستند.
این اتفاق دقیقا یکی از دلایل اصلی آمار بسیار بالای فارغالتحصیلان بیکار در جامعه ماست. دانشگاه و محیط آموزشی فقط روی موارد و آموزشهای تئوریک تمرکز دارد و تقریبا ارتباطی با بازار کار مرتبط با رشتههایی که به دانشجو ارائه میدهد وجود ندارد.
متاسفانه در این میان کسی که بیشترین آسیب را متحمل میشود جوانیست که سالهای طلایی عمر خود را صرف خواندن کتابها و گذراندن کلاسهایی کرده که روزی با امید موفقیت آنها را انتخاب کرده است.
راهکار موثر در پایین آوردن نرخ بیکاری فارغ التحصیلان
بهترین راهکار حل این مشکل و جلوگیری از این اتفاق، ارتباط پویا بین دانشگاه و بازار کار است. یعنی دانشگاهها مقدار پذیرش خود را در رشتههای مختلف مبتنی بر نیاز بازار کار در آن رشته در نظر بگیرند. به این صورت گپ موجود بین تعداد فارغالتحصیلان یک رشته با نیاز بازار کار در جامعه به پایینترین حد ممکن خواهد رسید. اما این یک طرف ماجراست و دانشجویان نیز باید هم در موقع انتخاب رشته تحصیلی خود و هم در حین تحصیل به فکر آینده شغلی خود و جایگاهی که رشته آنها برایشان به ارمغان خواهد آورد دقت کنند.
به دانشآموزان عزیزی که قصد ادامه تحصیل در دانشگاه را دارند پیشنهاد میشود قبل از انتخاب رشته حتما بازار کار آن رشته در زمان حال و آینده را در جامعهای که قرار است در آن مشغول به کار شوند بررسی کنند و بعد اقدام به انتخاب رشته کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد، کلیک کنید.
همچنین به دانشجویانی که مشغول به تحصیل در دانشگاه شدهاند پیشنهاد میشود که علاوه بر تلاش برای یادگیری تئوریک واحدهای ارائه شده، به صورت عملی و حتی آزمایشی در بازار رشته خود مشغول به کار شوند حتی اگر حقوقی دریافت نکنند. یادگیری عملی و تئوری یک رشته تحصیلی مثل یک شمشیر دولبه عمل میکند و باید توامان باشد تا موفقیت دانشجو را تضمین نماید.
یادگیری مهارت های غیر مرتبط با رشته تحصیلی
جامعه امروز ما به لحاظ شغلی نیز مانند خیلی از ابعاد دیگر شبیه به گذشتههای دور یا حتی نزدیک نیست. امروزه وقتی فرد برای پیدا کردن شغل سایتهای کاریابی و یا آگهیها را بررسی میکند، نقش تحصیلات مرتبط و داشتن مدرک دانشگاهی خاص نسبت به گذشته بسیار کمرنگتر شده است. داشتن مهارت، تسلط و همچنین سابقه کار قابل قبول در انتخاب شدن یا نشدن فرد بااهمیتتر جلوه میکند. برای مثال مهارتهای مختلف در زمینه کامپیوتر چه نرمافزار و سختافزار رشته پرتقاضایی در بازار کار حال حاضر ایران است. اما شما حتما نباید برای انتخاب شدن در این زمینه لیسانس یا فوق لیسانس کامپیوتر داشته باشید.
شما میتوانید در هر رشتهای تحصیل کنید یا حتی تحصیل کرده باشید اما با گذراندن دورههای خصوصی در موسسات فنی و حرفهای صفر تا صد نرمافزار یا سختافزار کامپیوتر را یاد گرفته باشید. لذا در این زمینه اگر راه را درست بروید هم میتوانید شغل مناسبی پیدا کنید و هم انتظار درآمدهای بسیار بالایی را داشته باشید.
مثلا مهارت برنامهنویسی امروزه یکی از نیازهای مبرم شرکتهای تولید و ساخت نرمافزارهای موبایلی و غیر موبایلی است. شما برای مشغول به کار شدن در این شرکتها تقریبا به هیچ مدرک دانشگاهی احتیاج ندارید و توانایی شما در این زمینه میتواند حتی شما را به درآمدی حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان در ماه نیز برساند.
این فقط یک نمونه از دهها نمونهای است که میتوانیم به عنوان جایگزین تاکید بر جستجو کردن کار مرتبط با رشته مورد نظر خود داشته باشیم. بنابراین اگر به هر دلیلی نتوانستید نسبت به رشته تحصیلی خود شغلی مرتبط پیدا کنید به هیچ عنوان ناامید نشوید، چرا که میتوانید حتی با استفاده از یک موبایل یا کامپیوتر معمولی و بدون نیاز به خارج شدن از منزل درآمدهای چند ده میلیونی داشته باشید.
نظر شما