به گزارش خبرنگار ایمنا، قلم، غزل زیبای نیاز در برابر ناز خداوند است که شور عشق را در کلام دلانگیز وحی میریزد و لب به سخن میگشاید. اگر قلم نبود، عشق هم نبود، سرنوشتها نوشته نمیشد و نگاه عاشق و معشوق ناتوان از سرودن احساس بود.
کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب / تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند
روز قلم، روز خلقت معرفت و روز زیبای آفرینش است. نوشتن طی اعصار مختلف از دغدغههای فکری و اصلی انسان بوده؛ زیرا نوشتن بعد از گفتار، بهترین و مؤثرترین راه برای برقراری ارتباط با هم نسلان و آیندگان بوده است. فکر اینکه چگونه بنویسد؟ برای که بنویسد؟ و از چه چیز بنویسد؟ مسئلهای که جنسیت بردار نبوده، نیست و نخواهد بود.
آنچه در تاریخ نویسندگی زنان آمده، گواه بر این نکته است که زنان نیز در طول سالهای متمادی تلاش زیادی برای نشر نوشتهها و کتابهای خود کردند.
نویسندگی هنری است که از دیرباز با انسان مأنوس بوده، در دامان این حرفه واژگانی چیده شده که حاصل تفکر و اندیشیدن نویسنده است. زنان در بین راهروی علم و دانش، مسیر قلمفرسایی را مانند سایر علوم، طی میکنند چرا که به تحقیق دریافتهاند، جهل کشندهترین سلاحی است که مدت زمانی طولانی زنان نجیب ما را نشانه گرفته بود.
هرچند ادبیات زنانه به معنی دقیق کلمه آن وجود ندارد. همانطور که نمیتوان از موسیقی زنانه و یا فلسفه زنانه سخن گفت. بهنظر در این میان فقط ادبیات وجود دارد. ویرجینیا وولف میگوید: «برای هر کسی که مینویسد، فکر کردن به جنسیت خود مخرب است. زن بودن یا مرد بودن به صورت خالص و مطلق مخرب است».
در جامعه ما نیز آنچه نویسندگان زن مینویسند، بخشی است از جریان کلی ادبیات معاصر و همه بایدها و نبایدهای که دامنه ادبیات معاصر را محدود میکند، شامل نوشتههای زنان نیز میشود. اما بهجاست در گفتوگو با «زهره طغیانی» نویسنده، شاعر و پژوهشگر ادبی و دارای چهار کتاب شعر منتشر شده، درنگی بر قلم زنان نویسنده در روزی بهنام پاسداشت قلم داشته باشیم تا بیشتر با این مقوله آشنا شویم.
روزمرگیهای روزگار چه تأثیری بر قلم زنان داشته است؟
با گذر از زندگی سنتی، زنان نیز از فراغت بیشتری برخوردار شدند و این فرصت موجب هنرورزی و شکوفایی و ورود آنان به عرصههای مختلف علمی شد.
برای رشد و نمو فرهنگی بانوان، فعالیت آنها در عرصه نویسندگی لازم و ضروری است و اینکه بانوان بوسیله سلاح قلم بتوانند عقیده خود را منتشر سازند و در قالب واژهها به انجام رسالت خود به عنوان یک انسان، یک مادر و یک نویسنده بپردازند چرا که توان و قدرت قلم در ایفای نقش شخصیتی زن، مسأله مهمی است.
شما تفکیکی در مورد سبک نگارش زنان و مردان قائل هستید؟
تا حدودی. کار نویسندگی و قلمفرسایی زنان و مردان باهم متفاوت است از آن جهت که ساختار درونی آن دو باهم فرق دارد. روانشناسان هم روحیات جالبی را در بحثها و کتابهای علمی مورد بررسی قرار دادهاند. همانطور که اظهار نظر یک زن با یک مرد در بیان واقعه و رویداد باهم فرق دارد، نویسندگی و استفاده از کلمات و عبارات هم مشخص میسازد که این مطلب نوشته یک زن است یا مرد.
تفاوتهای زبانی زنان و مردان از چه زمانی مورد توجه قرار گرفت؟
توجه به تفاوتهای زبانی زنان و مردان، از اواخر دهه ۶۰ میلادی، در کشورهای غربی و در نتیجه یافتههای پژوهشگران جامعهشناسی زبان و فعالیتهای آزادیخواهانه فمنیست ها صورت گرفت.
بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران، بر این باورند که زنان به خاطر خلق و خو و روحیات متفاوت، دیدگاههای متفاوتی نسبت به جهان دارند؛ از این رو معتقدند که کاربردهای زبانی و شیوه نویسندگی آنان متفاوت است. در ایران و در پی دگرگونیهایی که پس از نهضت مشروطه صورت گرفت، نگرشی نو به جایگاه زنان و حقوق آنان پدید آمد و بازاندیشی در هویت زنانه مدنظر قرار گرفت.
زنان در دوره معاصر، اندکی پس از مردان به دنیای هنر و تولیدات علمی و ادبی پا گذاشتند و تا امروز نقش مؤثری در دانش به ویژه نویسندگی و آفرینش آثار داستانی داشتهاند. به طور مثال، نخستین رمان درخور توجه زنان، «سووشون»، اثر سیمین دانشور است.
با توجه به اینکه متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت بر ذهن و اندیشه و زبان تأثیر میگذارد و سبک نویسندگی نیز از ذهن و زبان سرچشمه میگیرد، بنابراین میتوان به وجود سبک زنانه قائل بود. زیرا بعضی موضوعات هستند که یک نویسنده زن به خاطر حسی که دارد بهتر میتواند درباره آن بنویسد اما معمولاً نویسندههای مرد نمیتوانند این حس زنانه را بپرورانند.
زنان چگونه وارد دنیای نویسندگی شدند؟
برای زنان آغاز ورود به هر کاری نسبت به مردان دشواری بیشتری دارد. چون مناسبات زندگی در دنیای جدید باعث شده دنیای آنها نسبت به مردان تغییرات بیشتری داشته باشد و به همین دلیل زندگی آنها اتفاقات تازهتر بیشتری در خود جای دهد، از آنجا که معمولاً جوامع در برابر پدیدههای تازه مقاومت نشان میدهند، زنان برای نشان دادن شایستگیهایشان در زمینههای مختلف تلاش بیشتری باید انجام بدهند. در عرصه ادبیات کشورمان و پس از انقلاب موج تازهای شکل گرفته که در آن، زنان نویسنده زیادی به دنیای نویسندگی وارد شدهاند.
جامعه چه نقشی در پیشرفت قلم زنان دارد؟
در هر جامعهای حداقلهایی وجود دارد که هر زمان این حداقلها رعایت شود فضای عادلانه برای خانمها و آقایان ایجاد میشود.
چون مسئولیت زنان بیشتر شده، از نظر فرصت برای انجام فعالیتهای ادبی ممکن است محدودیت بیشتری داشته باشند اما از نظر فضای کار محدودیتی وجود ندارد، چون برای مطالعه و اینکه زمینه ذهنیمان آماده باشد، فضا هست.
اکنون زنان در جامعه حضور بیشتری دارند و به همین دلیل به تواناییهایشان بیشتر پی بردهاند. همچنین گرایش به بودن در اجتماع و میل به آموختن افزونتر، باعث توجه بیشتر آنها به این شاخه هنری شده است.
گرچه نویسندگی مثل خیلی دیگر از شغلها زن و مرد نمیشناسد و مهم، چگونگی انجام دادن آن است اما نمیتوان از تأثیر جنسیت بر آن چشم پوشید. برای زنان که همواره بهترین قصهگوهای خانواده و تاریخ بودهاند رشد در این زمینه میتواند تأثیرات عمیقی داشته باشد.
نظر شما در مورد تحولات مسیر رشد زنان نویسنده چیست؟
اگر نویسندگان زن ایرانی در مسیری که شروع کردهاند سعی کنند رو به رشد باشند و به تکرار نیفتند و خودشان را به سلاحهایی چون جامعهشناسی و روانشناسی مجهز کنند حتماً موفق خواهند بود، توانایی بانوان واقعاً کم نیست و این موضوع به جامعه هم اثبات شده و زنان با عملکردشان نشان دادهاند چیزی کم ندارند و ما اکنون نویسندههای زن موفقی داریم که گاهی پرفروشترین کتابها را به خود اختصاص دادهاند. در یکدهه اخیر، زنان، بسیار بیشتر از گذشته به نوشتن روی آوردهاند و اگر نگوییم بیشتر از مردان نوشتهاند، کمتر هم نبوده است.
جامعه خواسته که زنان بنویسند و خودشان هم این نیاز را در خود حس کردهاند. روی آوردن زنان به نوشتن، اتفاقی است که از اواسط دهه هفتاد به اینسو، به دنبال باز شدن فضای سیاسی و اجتماعی در ایران رخ داد. مهمترین موفقیت زنان نیز شاید همین بوده و اینکه خواستهاند حرف بزنند و جامعه هم آماده شنیدن بوده است. همینکه زنان توانستهاند طیف وسیعی از مخاطبان را فارغ از جنسیت به خود جلب کنند، یعنی نوید برای آینده.
ادبیات ایران در آینده به دوش زنان نویسنده خواهد بود؛ زنانی که با نگاه عمیق خود، هم از مردان مینویسند هم از زنان. نه اینکه همکاران مرد نویسنده در این آینده نقشی نداشته باشند اما از دید من نقش زنان پررنگتر خواهد بود.
نگاه زنان نویسنده در این دوران با حفظ نگاه به مسائل اجتماعی، بسیار درونیتر شده و با شهامت بسیار از زندگیهای خصوصی، مشکلات زنان در جامعه و تبعیضهای جنسیتی مینویسند. نویسندگان زن ایرانی به دلیل سکوت تاریخی و فرهنگیشان، پتانسیل فراوانی برای رشد در سطح ملی و جهانی دارند.
زنان در متون و قلم معاصر ایران چه جایگاهی دارند؟
شاید تعداد نویسندگان زن به اندازه تعداد نویسندگان مرد نباشد، اما بسیاری از شاهکارهای ادبیات جهان را، زنان نویسنده خلق کردهاند. حضور زنان در هنر و ادبیات، در قرنهای گذشته، شاید از لحاظ کمّی قابل مقایسه با مردان نباشد، اما حضوری بهشدت با کیفیت بوده و زنان آنقدر اسمهای سنگینی در هنر و ادبیات بر جای گذاشتهاند که هیچکس نمیتواند قدرتشان را کتمان کند.
توصیهتان به زنان نویسنده چیست؟
اگر قرار باشد آثار زنان ایرانی جنبه جهانی پیدا کند، باید فراموش کنند که دائم از وضعیتشان شکوه نمایند.آنها باید جنبههای شخصی و خاطرهگونه آثارشان را کنار بگذارند و بیش از هر چیز به رسالت قلم و محتوای اثرشان بپردازند. امروز زنان نویسندهای داریم که با ادبیاتی به وضوح آشکار، مستقل از مردان مینویسند، جهان نویسندگی خود را دارند و از زبان و ادبیات مختص به خود بهره میبرند. زنان نویسنده در داستانها و شعرهایشان پا را از خانه بیرون گذاشته و شخصیتهای داستانی را از میان زنانی با مشاغل و روابط اجتماعی امروزی انتخاب میکنند.
مطالعات گسترده و عمیق در تمامی علوم مختلف، جسارت به دست گرفتن قلم و بیان آرا و عقاید درونی، قرار دادن نوشتار و آثار نگارشی خود در بوته نقد و بررسی منتقدان صاحبنظر، بهرهمندی از علم و تجارب استادان اهل فن، میتواند کمک بسیار شایانی به نویسندگان بهویژه کسانی باشد که بهتازگی به این هنر ارزشمند رو آوردهاند. به امید موفقیت بانوان نویسنده کشورم، که شاهد درخشش بیش از پیش قلم و نوشتارشان باشیم.
نظر شما