از هر ۴ نفر ۱ نفر در سطح جهان از مشکلات سلامت روان رنج میبرد. اختلالات سلامت روان، ۷.۴% از کل بیماریها را شامل میشوند و در حال حاضر علت اصلی ناتوانی بلندمدت در سراسر جهان هستند.
سلامت روانی میتواند سطح لذت، مهارتهای مقابلهای، روابط، پیشرفت تحصیلی، اشتغال، مسکن و پتانسیل اقتصادی افراد را بهبود بخشد و به کاهش مشکلات جسمانی، هزینه مراقبتهای بهداشتی و اجتماعی، ایجاد سرمایه اجتماعی و کاهش نرخ خودکشی کمک کند.
محیطهای فیزیکی و اجتماعی در زندگی شهری میتوانند به شکل مثبت و منفی بر سلامت و رفاه روانی انسان اثر بگذارند. شهرها (مخصوصاً کلانشهرها) در مقایسه با روستاها نرخ بالاتری در مشکلات سلامت روانی دارند. خطر ابتلاء به افسردگی حدود ۴۰% و خطر ابتلاء به اضطراب حدود ۲۰% بیشتر است. خطر ابتلاء به اسکیزوفرنی نیز به همراه تنهایی، انزوا و استرس دو برابر است.
افزایش مشکلات سلامت روانی مردم در شهرها ۳ دلیل عمده دارد
۱. عوامل خطری که از قبل وجود دارند
بسیاری از مردم با آرزوی بهرهمندی از خدمات و فرصتهای اقتصادی و اجتماعی بهتر و پشت سر نهادن تجارب منفی گذشته به شهر نقل مکان میکنند. بعضی از دلایلی که افراد را به شهر میکشاند، عوامل خطر مشکلات سلامت روانی هستند: برای مثال میتوان به فقر، بیکاری، بیخانمانی، مشکلات جسمی و روانی، آسیبهای قبلی، بحرانهای فردی، مشکلات خانوادگی، اعتیاد و مهاجرت اشاره کرد. این رانش اجتماعی باعث گرد آمدن جمعیتی در شهرها میشود که مستعد ابتلاء به اختلالات روانی هستند.
۲. عوامل اجتماعی
افرادی که از قبل در معرض عوامل خطر مانند فقر، وضعیت اقلیت یا اختلالات سلامت روانی هستند، در شهر اغلب با بیعدالتی مواجه میشوند. این بیعدالتی در قالب تفکیک فیزیکی و روانی در محلههایی اعمال میشود که با فقر و چالشهای اجتماعی، احساس بیعدالتی و یأس و تعصب و تبعیض دست و پنجه نرم میکنند، که همگی بر سلامت روانی اثر دارند. بررسیها نشان میدهند که انسجام اجتماعی ضعیف و قربانی شدن در سایه جرم و جنایت، باعث افزایش خطر روانپریشی در دوران کودکی میشود.
۳. عوامل محیطی
محیط شهری از دو طریق میتواند بر افراد اثر بگذارد: افزایش عوامل محرک و فروپاشی عوامل محافظتی.
سربار؛ افزایش سطح مبنای برانگیختگی
افرادی که در شهر زندگی میکنند، با عوامل محرک بسیاری دست و پنجه نرم میکنند: تراکم، ازدحام جمعیت، سر و صدا، بوها، چشمانداز، بینظمی، آلودگی و وخامت کلی اوضاع. هر بخش از محیط شهری برای ابراز معانی و پیامهای مشخصی طراحی شده است. این عوامل محرک باعث القای یک عمل یا تفکر در ناخودآگاهِ فرد شده و از ناتوانی فرد در «کنار آمدن» با مشکلات قدرت میگیرند. این مسئله میتواند باعث ایجاد اثر سربار شود: افزایش سطح مبنای برانگیختگی، استرس و آمادگی بدن، و سوق دادن فرد به سمت فراغت: محیطهای آرام و شخصی. این تمایل ممکن است با گذشت زمان به انزوای اجتماعی، افسردگی و اضطراب منجر شود که مبنای فرضیه اکولوژیکی اسکیزوفرنی هستند.
فروپاشی عوامل محافظتی
افرادی که در شهر زندگی میکنند، ممکن است نسبت به مناطق روستایی دسترسی کمتری به عوامل محافظتی سلامت روان داشته باشند. برای مثال، ممکن است دسترسی کمتری به طبیعت داشته باشند، فرصت کمتری برای گنجاندن ورزش در برنامههای روزانه خود داشته باشند و به خاطر ساعت کاری زیاد و رفتوآمد، از اوقات فراغت کمتری برخوردار باشند. احتمالاً اقامت در شهرهای آرام و آمیخته با طبیعت ایده خوبی باشد. سکونت در شهرهای بندری با طبیعت سازگار نیز یکی از این گزینههاست. در این باره مشاوره و دریافت اطلاعات خرید آپارتمان در شمال به کمک مؤسسه خانه انزلی میتواند راهگشا باشد. نکته اینجاست که افراد ممکن است به دلیل عواملی مانند شلوغی، نور، سر و صدا و استرس احساس ناامنی کنند، حریم خصوصی کمتری داشته باشند و کمتر از حد لازم بخوابند. مهاجرت از روستا به شهر باعث میشود که فرد یک شبکهی اجتماعی قوی متشکل از دوستان و خانواده خود را رها بکند. از طرف دیگر، توسعه سرمایه اجتماعی حمایتی مشابه در شهر زمان زیادی میبرد. شاید به همین دلیل باشد که ساکنان شهر به دلایل ایمنی و برای اجتناب از تحریکپذیری مفرط، یا به دلیل کاهش احتمال شکلگیری روابط بلندمدت با کسانی که با آنها آشنا میشوند، تمایل چندانی به مشارکت در تعاملات اجتماعی ندارند. با فروپاشی این عوامل محافظتی، افراد در برابر مشکلات سلامت روان آسیبپذیرتر میشوند.
چطور از استرس زندگی در شهرهای بزرگ جلوگیری کنیم؟
زندگی شهری میتواند نشاطآور، پویا، امیدبخش و مملو از فرصتها باشد. همچنین میتواند ذهن و بدن ما را تا حد نهایی خود درگیر کند و به مرور زمان نتایج فاجعهباری ایجاد کند. کلانشهر یک تحول جدید در تاریخ بشر است، پس منطقی است که ریشههای طبیعی ما به نوعی با شهرنشینی در تضاد باشند.
گزارش چشمانداز شهرنشینی جهانی اداره امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد (UN DESA) در سال ۲۰۱۴ بهروزرسانی شد و افشا کرد که جمعیت شهری جهان در حال حاضر ۳.۹ میلیارد نفر یا ۵۴% از کل جمعیت جهان است. با توجه به اینکه بسیاری از ما شهرنشین هستیم، منطقی است که هر کدام روشهای خاص خود را برای مقابله با استرسهای شهرنشینی داشته باشیم. تطبیقپذیری انسان تا اینجا کلید بقای گونه بشر بوده و باعث ایجاد روشهای نوآورانه برای زندگی در مناطق شهری شده است.
دکتر متیو وایت از دانشکده پزشکی دانشگاه اکستر، که با مرکز اروپایی محیطزیست و سلامت بشر همکاری میکند، در طول زندگی حرفهای خود علاقه خاصی به تأثیر محیطهای طبیعی بر سلامت انسان داشته است. او در سال ۲۰۱۳ در مطالعهای به بررسی اثرات مناطق سرسبز شهری بر سلامت روان پرداخت. او معتقد است بین این دو یک ارتباط مستقیم وجود دارد: «دادههای ما نشان میدهند که بازدید از یک محیط طبیعی مثل پارکها که حداقل عناصر انسانی (از جمله سر و صدا) را دارد، حتی به مدت ۳۰ دقیقه در هفته، باعث افزایش سلامتی میشود.»
او معتقد است: «هر فعالیتی، از پیادهروی گرفته تا دوچرخهسواری، ماهیگیری و نشستن روی نیمکت مفید است. اگر سگتان را به گردش میبرید، بهترین کار این است که خوب مراقبش باشید تا سایر گردشگران و حیاتوحش آسیب نبینند.» با پرسوجو از افرادی که در شهرهای بزرگ جهان زندگی میکنند، مشخص شد که روشهای مختلفی برای کاهش استرس وجود دارد که در بین افراد شهرنشین محبوب هستند.
البته راههای زیادی وجود دارد که میتوانیم به کمک آنها از شر استرس ناشی از زندگی شهری خلاص شویم. بسیاری از مردم به ورزش منظم روی میآورند، بعضیها از یک فضای سرسبز و آرام در شهر لذت میبرند، برخی نیز در برنامههای شلوغ خود برای گردش آخر هفته یا سفرهای تابستانی برنامهریزی میکنند.
هر روشی را که برای مدیریت وضعیت روانی خود در پیش بگیرید، اثرات مثبتی بر جهان طبیعی خواهد داشت. در راستای مطالعات دکتر متیو وایت، بسیاری از ما نزدیکتر شدن به طبیعت را انتخاب میکنیم. از آنجایی که نزدیک شدن به طبیعت با توجه رشد فزاینده جمعیت به یک امر لوکس بدل شده است، یافتن راههای نوآورانه برای آوردن طبیعت به محل زندگی روزمره باید برای همه در اولویت باشد.
نظر شما