به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، شدت فزاینده طوفانهای شن چالش بزرگی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل است بهطوریکه این سازمان در بیانیهای اعلام کرد که این طوفانها آفریقا و خاورمیانه را که بیابانزایی در آنها بسیار رایج است، تحتتأثیر قرار خواهند داد.
به گفته سازمان ملل، دستیابی به توسعه پایدار میتواند به کاهش وقوع و تأثیر طوفانهای شن و گردوغبار (SDS) در مناطق آسیبدیده کمک کند. سالانه حدود دو میلیون تن شن و غبار وارد جو میشود، حداقل ۲۵ درصد از انتشار گردوغبار جهانی ناشی از فعالیتهای انسانی است و تغییرات آبوهوایی با منشأ انسانی، فراوانی و شدت طوفانهای شن و گردوغبار را افزایش میدهد.
کانونهای اصلی SDS صحرای بزرگ آفریقا در خاورمیانه، صحرای تاکلاماکان در شمال غربی چین، جنوب غربی آسیا، مرکز استرالیا، حوضههای اتوشا و ماگادیکگادی در جنوب آفریقا، کویر سالاردو ییونی در بولیوی و حوضه بزرگ در ایالات متحده آمریکا هستند. ذرات طوفان گردوغبار کمتر از ۰.۰۵ میلیمتر قطر دارند و میتوانند هزاران کیلومتر جابهجا شوند و با ذرات طوفان شن که بزرگتر هستند و حداکثر چند کیلومتر جابهجا میشوند، متمایز هستند.
آثار طوفان گردوغبار
چنین رویدادهایی بر اکوسیستمهای خشکی و دریایی تأثیر میگذارد، برای سلامت انسان، معیشت و محیطزیست خطرناک است و تأثیرات بسیاری در مناطق منشأ طوفان و پیرامون دوردست آن بهطور مستقیم و غیرمستقیم برجا میگذارد. شن و طوفانهای گردوغبار با حداقل ۱۱ مورد از ۱۷ اهداف توسعه پایداری SDG شامل پایان دادن به فقر، پایان دادن به گرسنگی، سلامت برای همه، آب و فاضلاب، رشد اقتصادی فراگیر و پایدار، شهرهای پایدار، اقدامات اقلیمی، مبارزه با بیابانزایی و تخریب زمین مرتبط است.
تأثیرات این رویدادها چندوجهی، فرابخشی و فراملی است و چالش بزرگی برای توسعه پایدار کشورها و مناطق آسیبدیده به شمار میآید. طوفانهای شن و گردوغبار میتوانند باعث آسیب به محصولات کشاورزی شوند و بر کیفیت و کمیت غذا و امنیت غذایی تأثیر منفی بگذارند.
SDS پدیدههای محیطی تکرارشوندهای هستند که کیفیت هوا و زاویه دید را کاهش میدهند و استنشاق ذرات ریز این طوفانها میتواند منجر به مشکلات تنفسی، آلرژی و سایر مشکلات سلامتی و حتی مرگ شود. بیش از ۵۰۰ میلیون نفر در هند و بیش از ۸۰ درصد از کل جمعیت ترکمنستان، پاکستان، ازبکستان و تاجیکستان بهدلیل طوفانهای شن و گردوغبار در معرض سطح متوسط و پایین کیفیت هوا هستند.
همکاری چین و مغولستان برای مقابله با طوفانهای شن
این طوفانها پیوند بسیار قوی با خشک شدن زمین و مناطق خشک و نیمهخشک جهان دارند و زمانی رخ میدهند که بادهای شدید یا بسیار متلاطم روی خاکهای خشک و بدون پوشش گیاهی میوزند و ذرات سست را از سطح زمین به جو میبرند. نقاط اصلی این رویدادها شامل کمربند بیابانهای گرمسیری و نیمهگرمسیری نیمکره شمالی است که در صحرا از خاورمیانه تا صحرای بزرگ هند و در بیابانهای عرض جغرافیایی متوسط از آسیای مرکزی تا چین و مغولستان امتداد دارد. به همین دلیل چین و مغولستان با هم متحد شدهاند تا جلوی آسیبهایی را بگیرند که استخراج معادن و تغییرات آبوهوایی به علفزارهایی وارد میکنند که مانع از طوفان شن میشوند.
بارندگی در مرز چین و مغولستان از سال ۲۰۰۴ شروع به کاهش کرده است و کشاورزان و دامداران از سال ۲۰۱۵، دورههای طولانی بدون باران و فواصل کوتاهتر بین خشکسالیها را شاهد بودهاند، گاوهای بیشتری را از دست دادهاند و افزایش بسامد طوفانهای شن اوضاع را برای آنها بسیار سخت کرده است. در مارس ۲۰۲۱، یک طوفان بزرگ تقریباً کل مغولستان را در بر گرفت و ۱۰ گلهدار را کشت.
دانشمندان هشدار دادهاند که مغولستان خشکتر و گرمتر از هر زمان دیگری در ۲۶۰ سال گذشته است و این گرایش به سمت آبوهوای خشکتر ممکن است غیرقابل برگشت باشد. خاک خشکشده به معنای منبعی بیپایان برای طوفانهای شن است و بدتر شدن شرایط محیطزیست در حال حاضر در سراسر مرز چین تأثیر گذاشته است.
پکن در سال جاری شاهد طوفانهای شن متعددی بوده است که باعث بروز مشکلات مربوط به کیفیت هوا شده و بحثهای زیادی را در رسانههای اجتماعی به راه انداخته است. این مشکلات تنها به پکن و شمال چین محدود نمیشود و طوفانهای شن حتی به جنوب یانگ تسه رسیده است.
چین و مغولستان در ماه مه، بر سر راهاندازی یک مرکز مشترک برای مبارزه با بیابانزایی توافق کردند و همکاریهای دیگری نیز در این زمینه در حال انجام است. جنوب مغولستان و شمال غرب چین در سال جاری شاهد دمای بالاتر و هوای خشکتر از حد معمول بودهاند که شرایط ایدهآلی برای وقوع طوفان شن است.
صحراهای مغولستان یک عامل کلیدی در طوفانهای شن مکرر چین هستند و طوفانها پس از شکلگیری در مغولستان تا بخشهایی از چین ادامه پیدا میکنند. به گفته معاون بخش نظارت بر محیطزیست چین، این کشور ۱۲ مورد طوفان گردوغبار را در چهار ماه اول سال دیده است که ۶ مورد از آنها از جنوب مغولستان و شمال غرب چین میآمدند. به گفته محققان مغولستان میتواند ۷۰ درصد شن و ماسه منبع طوفانهای شن پکن و بیش از ۵۰ درصد از منابع شمال شرق چین و سایر بخشهای میانه و شرق چین را تشکیل دهد.
مرکز ملی آبوهوای چین اشاره میکند که مغولستان تنها عامل افزایش تعداد طوفانهای شن نیست. بادهای موسمی زمستانی آسیا ممکن است در رأس یک چرخه ۲۰ تا ۳۰ ساله باشد، به این معنی که بادهای قویتری در سراسر بیابانها میوزد و شنهای بیشتری را جمعآوری میکند. گردابهای قطبی قویتری از ماه مارس در قطب شمال مشاهده شده و فعالیت طوفانهای بیشتری در مغولستان وجود داشته است که همه این پدیدههای جوی احتمال وقوع طوفانهای شن را بیشتر میکند.
مغولستان از دهه ۱۹۹۰ اصلاحات بازار را برای کاهش فقر آغاز کرد که منجر به گسترش بیرویه معادن و چراگاه دام شد که هردو تهدیدی برای علفزارها است. بر اساس آمار سال ۲۰۱۸ مؤسسه اطلاعات و تحقیقات محیطزیست مغولستان، بیش از نیمی از کل علفزارها بین دو تا پنج برابر ظرفیت کاهش یافته است.
در حال حاضر ۱۲ معدن بزرگ از جمله یکی از بزرگترین معادن طلا و مس جهان در مغولستان وجود دارد. استفاده از مخازن کمیاب آبهای زیرزمینی توسط معدن منجر به آسیب فیزیکی به خاک و از دست دادن رطوبت خاک میشود و چرخه طبیعی آب را از بین میبرد و اندازه و تعداد مراتع موجود را کاهش میدهد و بهنوبه خود زمینهساز وقوع طوفانهای شن میشود.
مغولستان اقداماتی را برای مبارزه با بیابانزایی آغاز کرده است که یکی از این موارد احیای جنگل است. رئیس جمهور مغولستان در مجمع عمومی سازمان ملل ۲۰۲۱ متعهد شد که تا سال ۲۰۳۰ یک میلیارد درخت بکارد و طرح «یک میلیارد درخت» در ۱۰ اکتبر همان سال راهاندازی شد.
پکن نیز که در سال جاری توسط طوفانهای شن ویران شده است، تصمیم گرفته تا همکاریهای خود با مغولستان را تقویت و به این کشور در مقابله با بیابانزایی کمک کند. قبلاً در این زمینه همکاریهایی از جمله آموزش نحوه جلوگیری از بیابانزایی و نمایش فناوری چینی وجود داشت اما این همکاری در مورد طوفانهای شن هنوز محدود است. از سال ۲۰۱۷، آکادمی علوم چین پروژهای به وسعت ۲۷ هکتار را در جنوب استان بولگان مغولستان اجرا میکند و چگونگی تثبیت تپههای شنی متحرک و نیمهمتحرک و افزایش پوشش گیاهی را آموزش میدهد.
سیاستهای چین برای کنترل بیابانزایی
چین بیش از هر کشور دیگری بیابان دارد و بیشترین آسیب را از طوفانهای شن دیده است، به همین دلیل در طول دههها، اقداماتی از جمله ایجاد جنگلهای سرپناه و کنترل دامها برای کمک به احیای مراتع و معکوس کردن موفقیتآمیز بیابانزایی انجام داده است و در این راستا، تجربیات چشمگیری در مقابله با طوفانهای شن به دست آورده است.
این کشور برای کنترل چرای بیش از حد دام و همچنین ایجاد سکونتگاههای دائمی برای گلهداران عشایری اقدام به حذف گسترده دامها کرده است، هرچند چالشها و مشکلاتی در طول مسیر وجود داشت، اما فشار کلی بر علفزارها کاهش یافته است که به بازگشت پوشش گیاهی کمک میکند. آخرین برنامه چین شامل واردات آب به مناطق خشک است که از خشک شدن رودخانهها در پایین دست بهدلیل مصرف بی رویه آب در بخش کشاورزی، صنعتی و خانگی جلوگیری میکند.
سازمان محیطزیست چین تجربیات بسیاری در زمینه مقابله با طوفانهای شن دارد و معتقد است برای مقابله با این طوفانها باید شرایط محلی در نظر گرفته شود؛ بیابانها نوعی اکوسیستم هستند و اگر دستنخورده باقی بمانند یک لایه سطحی سخت ایجاد میشود که باد نمیتواند آن را تکان دهد.
مبارزه با بیابانزایی و طوفان شن در کشورهای آفریقایی
یکی از کانونهای اصلی طوفانهای گردوغبار صحرای بزرگ آفریقا و حوضههای اتوشا و ماگادیکگادی در جنوب آفریقا هستند و SDSها در سالهای اخیر بهمیزان قابلتوجهی در کشورهای آفریقایی افزایش یافته است. دیوار سبز آفریقا که از سنگال تا جیبوتی کشیده شده است، در سال ۲۰۰۷ توسط اتحادیه آفریقا بهعنوان یک مانع هفت هزار کیلومتری برای مهار صحرای آفریقا و ساحل طراحی شده است که هدف آن بهبود معیشت در مناطق تحتتأثیر خشکسالی در منطقه ساحل، جذب دیاکسید کربن و کاهش درگیری، تروریسم و مهاجرت است. با این حال، کمبود بودجه، پشتیبانی فنی و نظارت ضعیف، پیشرفت پروژه را مختل کرده است.
بر اساس گزارش وضعیت سازمان ملل، دیوار سبز آفریقا تنها ۴ درصد از مساحت مورد نظر خود را در بیش از نیمی از تاریخ تکمیل خود تا سال ۲۰۳۰ پوشش داده است. این پروژه تاکنون بیش از ۳۵۰ هزار شغل جدید، ۹۰ میلیون دلار درآمد و ۱۸ میلیون هکتار بازسازی زمین در کشورهای شرکتکننده ایجاد کرده است. این ۱۸ میلیون هکتار شامل مناظر درگیر در سایر ابتکارات منطقهای مرتبط و همچنین ۱۲ میلیون هکتار در حال بازسازی فقط در اتیوپی است و نتایج از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، اتیوپی با کاشت ۵.۵ میلیارد نهال پیشتاز است.
سایر کشورها بهدلیل جغرافیای متفاوت، دولتها و حکومتهای مختلف و سطوح متنوع توسعه اقتصادی از این طرح عقب ماندهاند. بورکینافاسو ۱۶.۶ میلیون گیاه و نهال و چاد ۱.۱ میلیون گیاه کاشتهاند، اگرچه هر دو کشور حمایت مالی بیشتری برای این پروژه دریافت کرده بودند.
اتیوپی یکی از آسیبپذیرترین کشور جهان برای بیابانزایی است که امنیت غذایی میلیونها نفر از ساکنان روستایی را که در مناطق خشک و نیمهخشک اتیوپی زندگی میکنند بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد. دامداری فشرده و نیاز به زمین برای کشاورزی از مهمترین عوامل اصلی این تهدید است.
دولت اتیوپی قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ برای مبارزه با بیابانزایی ۲۲ میلیون هکتار از کشتهای دیم در اتیوپی را بازگرداند، این ابتکار از طرح دیوار بزرگ سبز نیز حمایت میکند. در سال ۲۰۱۶ سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (FAO) اقدامات خود را برای مقابله با بیابانزایی در اتیوپی آغاز کرد و بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۸ به میزان یک هزار و ۶۰۰ هکتار از اراضی تخریبشده را از طریق طرحهای جنگلکاری و بازسازی طبیعی و شیوههای مدیریت پایدار زمین غنیسازی کرد.
نظر شما