خط و نشان به دالان صهیونیستی / اندوه مغرب

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _یکشنبه نوزدهم شهریورماه ۱۴۰۲_ را در ادامه می خوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خط و نشان به دالان صهیونیستی» نوشت: خبرها حاکی از این است که در چند روز گذشته تحریکات نظامی در مرز ارمنستان و آذربایجان افزایش یافته است. آذربایجان در حال انتقال تجهیزات نظامی و نیروهای خود به مرز ارمنستان است. همزمان انتقال محموله‌های نظامی از اسرائیل به آذربایجان بیشتر شده است. نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان هم دولت آذربایجان را به جمع‌آوری نیرو در مرز متهم و مدعی شده است که باکو قصد دارد اقدامی تحریک‌آمیز علیه قره باغ و ارمنستان انجام دهد. آیا ممکن است برای بار سوم در قره باغ آتش جنگ شعله‌ور شود؟ موضع ایران در برابر اقدام تحریک‌آمیز آذربایجان چه خواهد بود؟

اهمیت پاسخ به این سوالات از این جهت است که شهریور سال گذشته و پس از وقوع جنگ قره‌باغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز به تدریج مشخص شد، باکو با وجود مخالفت‌های صریح ایران، درصدد تغییر معادلات ژئوپلیتیکی در حوزه قفقاز جنوبی از جمله در استان سیونیک ارمنستان و احداث دالان زنگزور است. دالان زنگزور فارغ از آنکه در امتداد مرزی ایران یا در مکانی بالاتر از مناطق مرزی ایران احداث شود، پیوستگی سرزمینی ایران با ارمنستان را قطع می‌کند و همچنین سبب می‌شود مسیرهای ترانزیتی کشورمان را در شمال و شمال غربی به سمت اروپا برای صادرات و واردات در اختیار جمهوری آذربایجان و ترکیه قرار دهد.

همچنین قطع رابطه جغرافیایی ایران و ارمنستان از طریق تسلط باکو بر استان سیونیک ارمنستان موجب قطع دسترسی ایران به گرجستان و بندر باتومی در ساحل دریای سیاه خواهد شد و ایران را در تنگنای ژئواستراتژیک قرار خواهد داد. حضور پررنگ و نظامی رژیم صهیونیستی در مرزهای شمال غرب ایران از دیگر پیامدهای تصرف احتمالی سیونیک توسط باکو خواهد بود.

تلاش برای انجام چنین اقدامی از سوی باکو سال گذشته با هشدار صریح کشورمان رو به رو شد و ارتش با برگزاری رزمایش «فاتحان خیبر» به هرگونه تحرک مشکوکی از سوی جمهوری آذربایجان واکنش نشان داد و یادآور شد که در مقابله با اقدامات احتمالی آماده رویارویی نظامی نیز خواهد بود. در ادامه، اما در ماه‌ها و هفته‌های گذشته خبرهایی از سمت و سوی باکو مخابره شد که نشان می‌داد تغییر معادلات مرزی در قفقاز همچنان در دستور کار مقام‌های آذربایجان قرار دارد.

این مهم را سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور در پاسخ به تماس «نیکول پاشینیان» نخست‌وزیر ارمنستان، مورد توجه قرار داد و در واکنش به گزارش پاشینیان از آخرین تحولات منطقه قفقاز، ضمن اعلام مجدد مخالفت جدی جمهوری اسلامی ایران با هرگونه تشنج و نیز تغییر در مرزهای تاریخی منطقه، بر آمادگی کشورمان به عنوان همسایه‌ای قدرتمند، برای ایفای نقش مؤثر در جلوگیری از درگیری جدید و هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه تاکید کرد.

هم‌زمان در دیدار هیئتی از نیروهای مسلح ایران با وزیر دفاع جمهوری آذربایجان در مقر این وزارتخانه، دو طرف درباره چشم‌انداز توسعه همکاری‌ها در حوزه نظامی و مسائل امنیتی منطقه تبادل‌نظر کردند. علت این سفر در رسانه‌ها «توسعه مناسبات و همکاری‌های دفاعی و نظامی دوجانبه» اعلام شده است، اما اگر به‌طور مداوم تحولات منطقه قفقاز جنوبی را دنبال کنیم، می‌توانیم پی ببریم که فلسفه وجودی این دیدار برای کاهش التهاب موجود بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بوده است.

خط و نشان به دالان صهیونیستی/ اندوه مغرب

روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «خودکفایی درگرو استمرار سیاست‌های حمایتی» نوشت: قاسم پیشه‌ور، رئیس اتاق اصناف کشاورزی و عضو شورای قیمت‌گذاری و اتخاذ سیاست‌های حمایتی محصولات اساسی کشاورزی در تشریح ضرورت مدیریت ذخایر راهبردی کالاهای اساسی، اظهار کرد: به‌طور حتم مدیریت ذخایر راهبردی کالاهای اساسی با خوداتکایی و خودکفایی محصولات کشاورزی ممکن خواهد بود.

وی با تأکید بر لزوم اتخاذ سیاست‌های تشویقی و حمایتی افزود: به‌منظور حمایت از تولید داخل ضرورت دارد تا درصدد حمایت از کشاورزان داخلی باشیم و بکوشیم تا استمرار تولید برای کشاورزان توأم باانگیزه و صرفه اقتصادی باشد. در برنامه پنجم و ششم توسعه بر تولید داخل و مدیریت ذخایر راهبردی کالاهای اساسی و استراتژیک تأکید شد و حال در برنامه هفتم نیز این مهم مطرح‌شده است. به‌منظور تبیین و عملیاتی شدن این مؤلفه می‌بایست برنامه‌ریزی جامع و بلندمدت را در دستورکار قرار دهیم و سیاست‌های مناسب را اعمال سازیم.

پیشه‌ور بابیان اینکه ظرفیت خودکفایی محصولات کشاورزی در کشور وجود دارد، تصریح کرد: بر مبنای الگوی کشت و میزان تولید سال‌های گذشته مبرهن شده است که ظرفیت کشور برای خودکفایی در حوزه برخی از محصولات کشاورزی ممکن و قابل اجرا خواهد بود. بدیهی است که در تمامی حوزه‌های کشاورزی به‌یک‌باره قادر به خودکفایی نخواهیم بود اما ظرفیت خودکفایی در حوزه برخی از محصولات تولید داخل فراهم است و می‌بایست دولت با اتخاذ سیاست‌های حمایتی و تشویقی، این ظرفیت را تقویت کند و زمینه خوداتکایی را رقم بزند.

رئیس اتاق اصناف کشاورزی با تأکید بر ضرورت کاهش واردات محصولات کشاورزی همچنین خاطرنشان کرد: مادامی‌که از کشاورز حمایت شود، تولید برای او صرفه اقتصادی پیدا خواهد کرد و قادر به گسترش تولید خواهد بود. فراموش نکنیم که واردات محصولات راهبردی و اساسی صرف‌نظر از هزینه واردات و ارزبری، سطح اشتغال‌زایی کشور را نیز کاهش خواهد داد.

او با تأکید بر تلاش برای حفظ و بقای زندگی روستایی متذکر شد: مادامی‌که تولید داخل حمایت شود، کشاورزان پا به عرصه تولید خواهند گذاشت و بدین ترتیب روستا در جای خود باقی خواهد ماند و اشتغال‌زایی نیز ایجاد خواهد شد. شایان‌ذکر است تا بگوییم که استمرار زندگی روستایی و زندگی کشاورزان در روستا مانع شکل‌گیری مشکلات اجتماعی خواهد شد.

وی با اشاره نسبت به لزوم قیمت‌گذاری مناسب محصولات کشاورزی یادآور شد: به‌منظور مدیریت ذخایر کالاهای اساسی و استراتژیک باید قیمت‌گذاری مناسب را در دستور کار قرار دهیم. تولید باید برای کشاورز مقرون‌به‌صرفه باشد و بهبود معیشت را برای او رقم بزند.

خط و نشان به دالان صهیونیستی/ اندوه مغرب

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مسئولیت تاریخی برای محیط زیست» نوشت: ایران از تدوین پیش‌نویس ایجاد سازمان «منطقه‌ای محیط زیست» در اجلاس بین‌المللی مقابله با گرد و غبار خبر داد. این اجلاس با حضور نمایندگانی از ۵۰ کشور و نهادهای بین‌المللی، امروز در تهران به کار خود پایان می‌دهد. در بیانیه ملی اجلاس بین‌المللی مقابله با گرد و غبار تأکید شده‌است: «جمهوری اسلامی ایران برمبنای اعلامیه نشست منطقه‌ای وزرای محیط زیست در تهران در جولای سال گذشته [تیرماه ۱۴۰۱]، متعهدانه از ایجاد صندوق منطقه‌ای برای منطقه غرب آسیا و آسیای میانه و در گام‌های بعدی ایجاد صندوق بین‌المللی برای پشتیبانی از اقدامات اجرایی در زمینه مقابله با طوفان‌های گردوغبار حمایت کرده است و کشورهای ذی‌ربط را به مشارکت در انجام این مهم تشویق می‌کند. همچنین با اعتقادی راسخ بر اهمیت ایجاد مراکز منطقه‌ای و کارگروه‌های فنی مشترک در هماهنگی و با همکاری کشورهای تحت تأثیر پدیده گردوغبار و آسیب‌دیده از این پدیده، اعلام می‌دارد که پیش‌نویس ایجاد سازمان منطقه‌ای محیط زیست را تدوین کرده است.»

این بیانیه می‌گوید: «واضح است که این نهادها به لحاظ مسئولیت تاریخی کشورهای توسعه‌یافته برای ظرفیت‌سازی، تسهیل در انتقال فناوری و تأمین منابع مالی می‌توانند نقش اساسی در افزایش ظرفیت، ارائه پشتیبانی‌های فنی و نظارت بر آماده‌سازی و اجرای دقیق برنامه‌های عمل و اقدام منطقه‌ای و زیرمنطقه‌ای ایفا کنند بنابراین جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد همچون گذشته در همکاری‌های بین‌المللی مشارکت و نقش فعال ایفا کند و دانش و تجربه گسترده خود را برای سازگاری، مدیریت و مقابله با چالش‌های ناشی از طوفان‌های گردوغبار را با دیگر کشورهای جهان و نهادهای بین‌المللی به اشتراک بگذارد.»

در این بیانیه که توسط ایرج حشمتی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست قرائت شده، آمده است: «جمهوری اسلامی ایران با ایمان راسخ به ضرورت راهبردهای چندوجهی برای کاهش اثرات طوفان‌های گردوغبار تأکید می‌کند که برای دستیابی به اهداف منتج به کاهش پیامدهای ناشی از این مخاطره، تهیه برنامه‌های عمل منطقه‌ای و زیرمنطقه‌ای و اجرایی کردن آنها با همکاری همه کشورهای مؤثر و متأثر همچنین نهادهای مرتبط سازمان ملل متحد ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است و در این زمینه همه کشورها باید به مسئولیت‌های مشترک اما متفاوت خود عمل کنند.»

در این بیانیه یادآور می‌شود: «اکنون که با پیگیری‌های متعهدانه جمهوری اسلامی ایران، همکاری همه‌جانبه سازمان ملل متحد و حضور هیأت‌های عالی‌رتبه کشورها از چهار قاره جهان شاهد اجماع مهمی برای مدیریت، سازگاری و مقابله با اثرات طوفان‌های گردوغبار هستیم، لازم است ضمن توجه به دغدغه‌های همه کشورها از جمله رفع تحریم‌ها و عدم اعمال آنها بر موضوعات محیط زیستی، نهادهای بین‌المللی بیش از پیش موضوع این پدیده فرامرزی را مورد توجه قرار دهند و در این زمینه گام‌های مجدانه‌تر و متعهدانه‌تری بردارند.»

خط و نشان به دالان صهیونیستی/ اندوه مغرب

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه اول امروز خود با تیتر «شمارش معکوس تا جنگ قفقاز؟» نوشت: تنش‌ها بین جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان بار دیگر شدت گرفته و از آنجا که باکو به دنبال قطع مرز ایران و ارمنستان است، این تنش‌ها با جمهوری اسلامی ارتباطی مستقیم پیدا می‌کند. از این رو روز گذشته نیکول پاشینیان، رئیس‌جمهور ارمنستان با ابراهیم رئیسی، تماس گرفت و وی را در جریان آخرین تحولات قرار داد. رئیسی ظهر روز شنبه در پاسخ به تماس آقای نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، در واکنش به گزارش وی از آخرین تحولات منطقه قفقاز، با اعلام مجدد مخالفت جدی جمهوری اسلامی ایران با هرگونه تشنج و نیز تغییر در مرزهای تاریخی منطقه، بر آمادگی کشورمان به عنوان همسایه‌ای قدرتمند، برای ایفای نقش مؤثر در جلوگیری از درگیری جدید و هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه تاکید کرد.

آیت‌الله رئیسی با اعلام حمایت جمهوری اسلامی ایران از تمامیت ارضی تمام کشورهای منطقه گفت: «معتقدیم مسائل منطقه باید با گفت‌وگو میان کشورهای منطقه حل و فصل شده و به‌طور جدی مخالف باز شدن پای کشورهای بیگانه به منطقه قفقاز هستیم. ایران آمادگی دارد نقش خود را برای کمک به حل و فصل مسائل از طریق گفت‌وگوهای دیپلماتیک ایفا کند.»رئیس‌جمهور در بخش دیگری از این مکالمه تلفنی، از گزارش نخست‌وزیر ارمنستان درباره روند مطلوب پیشرفت همکاری‌های اقتصادی و اجرای توافقات فیمابین ابراز خرسندی و آمادگی کشورمان را برای گسترش بیش از پیش تعاملات اقتصادی و تجاری و تسریع در اجرای توافقات با ارمنستان اعلام کرد.

خط و نشان به دالان صهیونیستی/ اندوه مغرب

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خدا لعنتشان کند آنهایی که این فتنه‌ها را ایجاد می‌کنند» نوشت: تیتر این نوشتار، جمله‌ای از خطبه‌های نماز عید فطر سال ۱۳۵۸ است که به امامت مرحوم آیت‌الله طالقانی در دوم شهریور برگزار شد. نماز عید فطر آن سال، پس از حدود شش ماه فتنه‌انگیزی ضد انقلاب در کردستان به خصوص حزب دموکرات و کومله به همراه یک شیخ ساواکی به نام عزالدین حسینی بود که دقیقاً از روز پس از پیروزی انقلاب آغاز شده و نیروهای انقلاب و استقلال و تمامیت ارضی کشور را هدف قرار داده بود.

در آن روزها و در اوج بحران کردستان و جنایات گسترده حزب دموکرات در این استان از جمله حمله به پادگان‌ها و سر بریدن پاسداران و محاصره پاوه و قتل‌عام مردم این شهر، در ۲۷ مرداد، حضرت امام با پیام قاطع خود، مردم و ارتش و سپاه را به مقابله با ضد انقلاب در کردستان فراخواندند و مردم و نیروهای نظامی هم با دل و جان، فرمان امام را لبیک گفته و طی یکی دو روز غائله پاوه را خاتمه بخشیدند.

در همین اوضاع بود که گروهک‌هایی مانند مجاهدین خلق و فداییان هم در شهرهای مرکزی مثل تهران، بلوا به راه انداخته بودند و نشریات مزدور و مزدبگیر بیگانه مانند آیندگان و پیغام امروز و تهران مصوّر و امید ایران و… نیز (که همگی توسط فراماسون‌ها و تفاله‌های رژیم شاه و سرسپردگان آمریکا و اسرائیل اداره می‌شدند)، در حمایت از دموکرات‌های ضد انقلاب، غوغایی برپا ساخته بودند.

این موضوع علی‌رغم همه سعی و تلاشی بود که برخی نیروها و شخصیت‌های دلسوز انقلاب همچون آیت‌الله طالقانی برای مدارا و همچنین جذب بخشی از عناصر معارض و ناآگاه گروهک‌های یاد شده و خاموش نمودن غائله‌هایی که در ابتدای پیروزی انقلاب، ریشه‌های جوان و نورس آن را هدف قرار داده بود به خرج می‌دادند.

مرحوم آیت‌الله طالقانی در بخشی از آن خطبه‌های نماز عید فطر گفت: «… خدا لعنتشان کند آن‌هایی که این فتنه‌ها را ایجاد می‌کنند. در این روز عید صد بار بر آنها لعنت. چقدر ما سعی کردیم، کوشیدیم، با مذاکره، با مهربانی، با دور هم نشستن مسائل را حل کنیم. چه این جوجه کمونیست‌های داخل خودمان، چه آنها. یک مشت جوان احساساتی، سی ساله، خیال می‌کنند قیم همه مردم هستند. قیم همهِ زن‌های ما هستند، زن‌های ما احتیاج به قیم ندارند. «زن‌ها حقشان پایمال شده» مگر خودشان نمی‌توانند حرف بزنند؟ «کارگر حقشان!» به تو چه! تو که دستت پینه نزده، نشسته‌ای فقط شعار می‌دهی. جوان‌های مسلمان ما هستند که توی این آفتاب و با این زبان روزه در میان این مزارع دارند کار می‌کنند. اینجا نشسته‌ای فقط شعار دادن. این شد مسئله؟ …» راه دیگری از انقلاب را طی می‌کرد.

خط و نشان به دالان صهیونیستی/ اندوه مغرب

روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «اسم رمز پول‌های بادآورده» نوشت: مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها تعهداتی است که بنگاه‌های اقتصادی و شرکت‌های تجاری در برابر جامعه دارند. پژوهشگران حوزه سیاستگذاری معتقدند واحدهای تجاری فراتر از مسائل اقتصادی نسبت به جامعه، محیط‌زیست، بهبود زندگی و سلامت کارکنان، شهروندان و سایر ذی‌نفعان مسئولیت دارند. در سطح جهان از اواسط قرن بیستم کنترل آلودگی‌های زیست‌محیطی، ایمنی و سلامت محیط کار، ایجاد فرصت‌های برابر شغلی، ارتقای کیفیت محصولات شرکت و رعایت حقوق کارگران جز لاینفک مطالبات اندیشمندان علوم اجتماعی و جامعه از کارخانجات و شرکت‌های تجاری بوده است. به موازات گسترش صنعت در نیمه دوم قرن بیستم و مخاطرات زیست‌محیطی و مشکلات کارگران، مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها توسعه یافت و مخاطبان و طرفداران بیشتری پیدا کرد. برخلاف روندهای جهانی در ایران حوزه مسئولیت اجتماعی و هزینه‌های آن اولاً چندان شفاف نبوده، ثانیاً به‌لحاظ قانونی قوانین این حوزه بسیار متکثر و بدون متولی واحد و با ضمانت اجرایی بسیار ضعیف است. بر اساس بررسی‌های «فرهیختگان»، هزینه مسئولیت اجتماعی در ۴۸ شرکت و هلدینگی که منتشرشده، طی سال گذشته حدود ۹,۶۰۰ میلیارد تومان بوده است.

فارغ از این ارقام وزارت نفت نیز می‌گوید در ۲۰ ماه اخیر حدود ۱۷ هزار میلیارد تومان در این حوزه برای استان‌ها هزینه کرده است. آنطور که در ادامه می‌آید، ارقام مذکور شاید ارقام چندان درشتی در اقتصاد ایران نباشد اما پژوهشگران حوزه مسئولیت اجتماعی می‌گویند اگر این هزینه‌کردها شفاف نباشد و این هزینه‌ها وارد چرخه‌های غیرقانونی شود گاهی به ازای ورود یک میلیارد تومان هزینه مسئولیت اجتماعی به حوزه‌های سیاسی و…، فسادهای چند هزار میلیارد تومانی رقم می‌خورد. یا تبدیل بخشی از این پول‌ها به رشوه می‌تواند موجب چشم‌پوشی مأموران دولتی از هزینه‌های غیرقابل جبران زیست‌محیطی فعالیت یک شرکت شود. نمونه قابل تأمل این حوزه هزینه‌های چند بانک زیان‌ده در حوزه مسئولیت اجتماعی است که وارد حوزه‌های مختلف شده است.

هزینه ۹۶۰۰ میلیارد تومانی ۴۸ شرکت

آن‌طور که در ادامه گفته می‌شود، حوزه مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها در ایران برخلاف جهان چندان شفاف نیست، به‌طوری‌که اغلب شرکت‌ها و بانک‌ها در حالی هزینه‌های تبلیغاتی زیادی برای نمایش پروژه‌های مسئولیت اجتماعی انجام می‌دهند که در صورت‌های مالی آنها خبری از اطلاعات هزینه‌کرد حوزه مسئولیت اجتماعی نیست. برای مثال در بین ۳۰ بانک و مؤسسه اعتباری تنها هفت بانک اقدام به انتشار اطلاعات هزینه‌های مسئولیت اجتماعی کرده‌اند. در بین ۲۳ یا ۲۴ شرکت بیمه‌ای نیز پنج شرکت بیمه‌ای اطلاعات مسئولیت اجتماعی خود را منتشر کرده‌اند. در بین شرکت‌های دولتی و غیردولتی این وضعیت به مراتب غیرشفاف‌تر است. بررسی‌های «فرهیختگان» از تعداد ۳۰۰ شرکت و هلدینگ که با احتساب شرکت‌های زیرمجموعه هلدینگ‌ها به چندین هزار شرکت می‌رسد، نشان می‌دهد در ۴۸ شرکت و هلدینگ و بانک‌ها مجموع هزینه‌کرد اعلام‌شده در صورت مالی برای حوزه‌های مختلف مسئولیت اجتماعی طی سال ۱۴۰۱ حدود ۹ هزار و ۵۶۶ میلیارد تومان بوده است.

خط و نشان به دالان صهیونیستی/ اندوه مغرب

روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «اندوه مغرب» نوشت: وزارت کشور مراکش صبح دیروز اعلام کرد بر اساس آمار اولیه، در پی زلزله قدرتمندی که این کشور را به لرزه درآورد، ۱۰۷۳ نفر جان باخته‌اند. زمین‌لرزه‌ای به قدرت ۶.۸ در مقیاس ریشتر بامداد دیروز مراکش را لرزاند که طی سال‌های گذشته در این کشور بی‌سابقه بود. تلویزیون ملی مراکش اعلام کرد ۱۰۷۳ نفر در اقلیم‌ها و مناطق الجوز، مراکش، ورزازات، ازیلال، شیشاوه و تارودانت جان خود را از دست داده و ۱۴۰۰ نفر دیگر مجروح شده‌اند که نیروهای امدادی آنها را به بیمارستان‌ها منتقل کرده‌اند. بر اساس گزارش‌های منتشر شده، این زمین‌لرزه قدرتمند پایتخت و شهرهای بزرگ مراکش از جمله رباط، الدارالبیضا، مکناس، فاس، مراکش (شمال)، اغادیر و تارودانت (مرکز) را به لرزه درآورد. سازمان زمین‌شناسی ایالات متحده (USGS) کانون زلزله را در نزدیکی منطقه تفریحی «اوکایمدن» برآورد کرده است. این منطقه در کوه‌های اطلس واقع شده است و حدود ۷۵ کیلومتر با شهر مراکش، چهارمین شهر بزرگ کشور مراکش فاصله دارد.

تصاویر منتشر شده ده‌ها نفر از مردم روستایی این کشور را در حالی نشان می‌دهد که خواستار کمک نیروهای امدادی هستند. سازمان زمین‌شناسی ایالات متحده زمان وقوع زلزله را ساعت ۲۳ شب به وقت محلی (معادل با ساعت ۲۲ به وقت گرینویچ) اعلام کرده است. زمین‌لرزه در این منطقه به‌ندرت اتفاق می‌افتد اما رویدادی غیرمنتظره نیست. گزارش‌ها حاکی است در بیش از ۱۲۰ سال گذشته هیچ زمین‌لرزه‌ای با این شدت در آنجا رخ نداده است.

خط و نشان به دالان صهیونیستی/ اندوه مغرب

روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «زلزله ۱۸+ در اتاق جنگ» نوشت: اغتشاشات سال گذشته با پمپاژ خبری گسترده و بر محور دفاع از حقوق زنان شکل گرفت، اما طولی نکشید که انواع و اقسام انشقاق‌ها در صفوف به‌اصطلاح رهبران جریان «زن، زندگی، آزادی» مشروعیت آنها را زیر سوال برد. افشای رسوایی‌های اخلاقی اخیر در اردوگاه رسانه‌ای این جریان افزون بر اختلافات بنیادین داخلی، طشت رسوایی آنها را بر زمین انداخت و نمادی عریان از بحران وجاهت و اعتبار در میان حامیان رسانه‌ای زن، زندگی، آزادی بود.

افشاگری «سیما ثابت» از مجریان شبکه ایران اینترنشنال از ماجرای تجاوز همکارش، فرداد فرحزاد به وی، تعرض جنسی به الهام ستاکی، مجری سابق صدای آمریکا از جانب مهدی فلاحتی، مدیر و مجری این شبکه، تعرض و تجاوز به یلدا صفوی، سارا رهبری، پریسا سحرخیز و ده‌ها نفر از مجریان و کارکنان رسانه‌های ضدایرانی، از جنس سخیف نگاه به زن و مقوله حمایت از زنان در میان پادوهای رسانه‌ای این جریان حکایت دارد. به این مفهوم که مسئله ما با مواجب‌بگیران شبکه‌های معاند، صرفاً گزاره تعرض جنسی نیست، بلکه ناظر به نگاه و نگرش آنها به زن و تقلیل دادن جایگاه والای بانوان به ابزار کامجویی است. کمترین و خفیف‌ترینشان را برای کرامت انسانی زن قائل نیستند، ولی با وقاحت تمام از بانوان به‌اصطلاح مبارز، تجلیل می‌کنند.

هرچند از ابتدا هم جای تردید نبود که سوءاستفاده از احساسات زنان و دختران در ماجرای اغتشاشات سال گذشته، بزرگراهی برای هوسرانی مضاعف و بهانه‌ای برای پر کردن حساب‌های بانکی رهبران این جنبش از دلارهای غربی - عبری است، اما افشاگری‌های اخیر، این واقعیت بدون روتوش را فریاد زد. نعل وارونه رسانه‌های معاند ضدایرانی اینجاست که از یک‌سو، سریال شرم‌آوری از تعرضات جنسی به همکاران زن خود تا سرحد استعفا و استیصال آنان به راه انداخته‌اند و از طرفی، به تخلفات غیراخلاقی در داخل می‌تازند. البته که هیچ‌کس حامی متجاوزان و هتاکان بی‌اخلاق داخلی نیست و عدلیه خود را موظف به برخورد بدون رودربایستی با این دست از جرایم می‌داند، اما نکته آن است که رسانه‌های ضدایرانی با آن پرونده قطور رسوایی‌های جنسی نمی‌توانند مدعی اخلاق‌مداری و مطالبه‌گر عفت و حیا باشند.

و بالاخره اینکه آنچه در پستوی استودیوهای خبری ضدانقلاب می‌گذرد، بسیار فراتر از آن چیزی است که تاکنون افشا شده و مروری بر بخش کوچکی از این موارد، عبرت‌آموز خواهد بود.

خط و نشان به دالان صهیونیستی/ اندوه مغرب

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مرض چپ‌روی در اصلاح‌طلبان» نوشت: به موازات تمرکز اصلاح‌طلبان بر تغییر عضویت و لغو قراردادها با تعدادی از اساتید، برای تحریک در دانشگاه، برخی دیگر از آنها نیز به ابهام‌افکنی پیرامون سلامت آقای میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد روآورده‌اند که همزمانی این فضاسازی‌ها با فراخوان‌های جریان معاند و برانداز برای شروع دوباره اغتشاشات در سالگرد مرگ خانم مهسا امینی بسیار معنی‌دار به نظر می‌رسد.

رمزگشایی از این تحرکات اصلاح‌طلبان در پیوند با مواضع یک‌سال گذشته آنها در حمایت آشکار از اغتشاشگران کار سخت و پیچیده‌ای نیست و شوری و افتضاح آن به‌گونه‌ای است که حتی صدای امثال آقای بهزاد نبوی را نیز درآورده است.

وی در گفت‌وگو با مجله آگاهی‌نو می‌گوید: «تصور می‌کنم برخی افراد در بدنه اصلاح‌طلبان طی یک‌سال گذشته به این نتیجه رسیده‌اند که کار [نظام] دارد تمام می‌شود، پس بگذارید ما حرکت‌های بعدی خودمان را آماده کنیم و جا باز کنیم در حرکت بعدی. استنباط من این بود. حالا نمی‌دانم چقدر درست است و چقدر غلط، ولی احساس می‌کنم که نگران بودند سرشان بی‌کلاه بماند.»

البته او سعی دارد چنین پدیده‌ای را به بخش جوان و فاقد آگاهی و بینش سیاسی در اصلاح‌طلبان اختصاص دهد و از این رو با نقل‌قولی از مصطفی شعاعیان، آن را نوعی مرض چپ‌روی کودکانه می‌نامد. آقای نبوی این نوع چپ‌روی را به تعبیر شعاعیان دوست دوران مبارزه‌اش، ناشی از تابه‌تا دیدن با چشم‌های لوچ می‌داند که در شرایط فعلی هم برخی به آن دچار شده‌اند.

او در خصوص انتخاب خانم آذر منصوری که دارای سابقه محکومیت است، اما به‌عنوان رئیس جبهه اصلاحات انتخاب شده، معتقد است در جبهه اصلاحات، یک زن که فعالیت گسترده سیاسی هم از گذشته داشته، رئیس شده است -که مبارک است- ولی بعضی از دوستان تصورشان این است که با شعار جوان‌گرایی یا استفاده از خانم‌ها، جوان‌های کف خیابان به سمت ما خواهند آمد که من چنین تصوری ندارم. اذعان به اینکه امروز بخشی از اصلاح‌طلبان درپی مصادره نیروهای کف خیابان یا آنچه جنبش زن‌، زندگی، آزادی نامیده می‌شود هستند، اعتراف به واقعیتی سیاسی است که گرایش بخشی از اصلاحات را به براندازی یا همراهی با براندازان حکایت می‌کند.

گرچه آقای نبوی سعی دارد این چپ‌روی مریض‌گونه را به بخش خام و جوان اصلاح‌طلبان اختصاص دهد، اما مروری بر مواضع برخی پیشکسوتان و شیوخ اصلاح‌طلب، گویای وجود همین مرض چپ‌روی ناشی از چشمان لوچ است که بر نگاه و بینش سیاسی سایه انداخته و آنها را در زمره براندازان یا همراهی با براندازی قرار داده است. البته بروز این مرض سیاسی را نمی‌توان به سال گذشته و آشوب‌های بعد از مرگ مهسا امینی محدود کرد که طیفی از گروهک‌های برانداز و تجزیه‌طلب آشکارا به میدان آمده و در توهم ساقط کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی دست به اتحاد و ائتلاف تاکتیکی زدند، بلکه علائم این مرض، قبل از فتنه سال ۸۸ آشکار شده بود که برخی از نظریه‌پردازان اصلاح‌طلب بر شکل‌گیری جنبش رنگین‌کمانی و کارناوالی تأکید داشتند. در قالب همین نظریه بود که میرحسین موسوی با وجود اطلاع از حضور منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و بهایی‌ها در اجتماعات اعتراضی که او با ادعای تقلب انتخاباتی، فراخوان‌کننده‌شان بود، آنها را خداجو می‌نامید و حاضر به مرزبندی با هتاکان به ارزش‌ها و نمادهای عاشورایی و آتش‌زنندگان به مسجد و قرآن هم نشد.

مواضع و تحرکات روزهای اخیر بخشی از اصلاح‌طلبان و همزمان با فراخوان براندازان و معاندان برای سالگرد مرگ خانم مهسا، گویای عود کردن مرض چپ‌روی کودکانه‌ای است که کودک سیاسی درون اصلاح‌طلبی با آلودگی به لجاجت و بدون نگاه به پیامدها، به‌دنبال کمک به تجدید آشوب‌ها و گسترش آن در راستای سیاست همیشگی فشار از پایین- چانه‌زنی از بالا برآمده است.

اما واقعیت این است که این آشوب‌ها به هر نتیجه‌ای برسد، نمدی برای کلاه اصلاح‌طلبان نخواهد ساخت ولی این همراهی وجود نفاق را در بخشی از اصلاح‌طلبان به وضوح و شفافیت بیشتری به اثبات می‌رسد.

خط و نشان به دالان صهیونیستی/ اندوه مغرب

کد خبر 685680

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.