خبرگزاری ایمنا: مهدی جمشیدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره قابلیت تمدنپردازی دینی حماسه اربعین در یادداشتی نوشت: «چنانچه بپذیریم که تمدن اسلامی نیازمند مقدمات فرهنگی در لایههای کلان و پهنهدامنه است و اگر فارغ از این قبیل پیشدرآمد و بسترها به حرکت درآییم، راه به جایی نخواهیم برد و واقعیتی به نام تمدن اسلامی را رقم نخواهیم زد، چراکه باید راهپیمایی اربعین را یکی از بزرگترین و غنیترین زمینههای فرهنگیِ معطوف به تمدن اسلامی تصور کنیم و روایت تمدنی آن را ساخته و پرداخته کنیم.
از آنجا که تمدن اسلامی، یک تمدن معنااندیش و دینی خواهد بود که بیش از هر چیز، وجه اعتقادی و بینشی دارد، باید نسبت به لایه فرهنگی آن حساس بود و مقدمات صورتبندی هویتی آن را فراهم کرد تا در مرحلههای بعدی، لایههای دیگر نیز قوام پیدا کنند. بههرحال، فرهنگ را باید نقطه آغاز و گرانیگاه انگاشت و بسیار بر آن اصرار ورزید. در این چهارچوب، راهپیمایی اربعین میتواند یک واقعیت اجتماعی بهشمار آید که همه اوصاف و خصایص تمدنی را دارا است و قدرت قوامبخشی به ضلع فرهنگیِ تمدن اسلامی را دارد.
در این راهپیمایی، همه جنبهها و سویهها در کنار یکدیگر نشستهاند و یک کلِ درهمتنیده تمدنی را شکل دادهاند. وجه معنویِ این راهپیمایی، تمام انگیزههای مادی و اینجهانی را زدوده و انسان را در فضایی قدسی و ملکوتی قرار داده است که رضایت الهی را بر هر امر دیگری ترجیح میدهد و در این راستا، مناسبات خویش را بر مدار وفق و صفا و اخلاق، ساماندهی کرده است. وجه فراملی این راهپیمایی نیز از هویت مشترک میان مسلمانان حکایت میکند که آنها را در یک صف نشانده و از آن یک قوم ایمانی ساخته است.
وجه کمّی راهپیمایی اربعین نیز که چهبسا بیش از سایر وجهها به چشم میآید و جلوهگر شده است، در عمل نشان میدهد که ما با یک ابرواقعیت روبهرو هستیم که به حتم، رو به سوی تمدنسازی دارد و هرگز در محاصره مرزهای ملی نمیگنجند. در این راهپیمایی، صورتی از مدینه فاضله اسلامی متجلی میشود که تمدن اسلامی، وعده آن را داده است؛ صورتی که برخلاف عالم غربی و تمدن تجددی، از فضائل اخلاقی و کمالات انسانی انباشته است و بر سبک زندگیِ دیگری دلالت دارد. راهپیمایی اربعین، شمه و جلوهای از واقعیتهای کلان و فربه در تمدن اسلامی است.»
نظر شما