به گزارش خبرنگار ایمنا، اجتماع میلیونی مسلمانان و بهطور خاص شیعیان در روزهای منتهی به اربعین و در مسیرهای منتهی به کربلا، تبدیل به یک مراسم مذهبی فراملی شده است که میتوان آن را در قالب دیپلماسی عمومی و دیپلماسی خاص بهحساب آورد.
اگر مخاطب دیپلماسی، مردم و ملت باشند و روش دیپلماسی هم بهصورت غیررسمی و خاص باشد، به لحاظ مخاطب عمومی به آن دیپلماسی عمومی گفته میشود و به لحاظ روش غیررسمی و خاصی که دارد دیپلماسی خاص است.
دیپلماسی عمومی راهپیمایی اربعین شامل رویدادهایی همچون برگزاری کنفرانسها و همایشها در ابعاد مختلف راهپیمایی اربعین و ایجاد ارتباطات علمی و فرهنگی در همین راستا و همچنین تبادل شهروندی بین ایران و عراق برای ایجاد شناخت و تعامل میان فرهنگی با تأکید بر آداب و رسوم دو ملت بهعنوان قدرت نرم جهت تصویرسازی مثبت از هویت ملی در ذهن یکدیگر است.
دیپلماسی خاص راهپیمایی اربعین نشان میدهد که مردم ایران و عراق میتوانند بهطور غیر رسمی و متفاوت از قوانین و روشهای متداول بایکدیگر ارتباط برقرار کنند، یعنی آنها میتوانند از فضای راهپیمایی اربعین برای مذاکره، گفتوگو و دستیابی به توافق استفاده کنند. این نوع دیپلماسیها در مواردی اثرگذاری بسیار ماندگارتری داشتهاند، زیرا از جذابیت زیادی برخوردار است.
بهطورکلی، دیپلماسی راهپیمایی اربعین در درون خود گونههای مختلفی از دیپلماسی را جایداده است. درواقع دیپلماسی راهپیمایی اربعین شامل دیپلماسیهای ذیل است:
۱- دیپلماسی آئینی و زیارت ۲- دیپلماسی فضای پیادهروی ۳- دیپلماسی ضیافت و پذیرایی از مهمان ۴- دیپلماسی هدیه ۵- دیپلماسی شهروندی.
یکم - دیپلماسی آئینی و زیارت:
راهپیمایی اربعین یک نمونه از گونههای دیپلماسی آئینی است که برخی از مقامات ایران و همچنین مقامات عراق در این راهپیمایی و پیادهروی شرکت میکنند و این حضور باعث میشود در رابطه با مسائل فیمابین از ابعاد دیگری با اشتراکات بیشتر و ملموستری که محیط مراسم اربعین برای آنها فراهم کرده است به گفتگو با یکدیگر بپردازند.
دوم - دیپلماسی در فضای غیرمتداول (فضای پیاده روی):
یکی از توصیههای علم روانشناسی به افراد مبتلابه استرس، ترک کردن فضای تنشزا است. این راهکار در فضای دیپلماسی استفاده شود و بعضاً نتایج مثبتی را به همراه داشته است. به عنوان میتوان به دیپلماسی در فضای باز اشاره کرد. این نوع دیپلماسی میتواند ارتباطات عادی خارج از میز مذاکره بین نخبگان، مسئولان عالیرتبه و مردم دو کشور را در برگیرد.
در راهپیمایی اربعین فضای پیادهروی و فضای مراودات روزمره در طول پیادهروی ازجمله دورهم نشستن و غذا خوردن و استراحت کردن، بهعنوان یک فضای غیرمتداول بین مردم ایران و عراق فراهم است و نهتنها مردم ایران و عراق بلکه حتی برخی از نخبگان حکومتی ایران و عراق هم با حضور در این فضا، از بستر این پیادهروی و مراودات روزمره با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و در موضوعات خاص به گفتوگو میپردازند. بهعنوانمثال بارها مشاهده شده است که معاونان رئیسجمهور، وزیران و مقامات رسمی ایران در این پیادهروی شرکت کردند و با برخی از مقامات عراقی مثل استانداران، نمایندگان پارلمان عراق و سایر مقاماتی که خودشان فعال اربعینی هستند و در موکبها و همچنین در پیادهرویها شرکت میکنند، به گفتوگو در مسائل فیمابین پرداختهاند.
سوم - دیپلماسی ضیافت و پذیرایی از مهمان:
ضیافتها یکی از موضوعات مهم در دیپلماسی است و بعضاً میتواند درهای بسته را باز کند، باعث همافزایی نخبگان با مقامات سیاسی شود و یا حتی به کدورت دو کشور منجر شود. به عنوان مثال دیپلماسی غذایی و ضیافت و نوع غذاهای مطلوب ایرانی در تقویت ارتباطات با رهبران کشورهای خارجی نقش مهمی داشته است. بهعنوان نمونه، رئیسجمهور کنونی ترکمنستان که در جریان اولین سفر خود به تهران در ضیافت شام با خورشت فسنجان پذیرایی شده بود، علاقه شدیدی به خورشت فسنجان پیدا کرد.
تشریفات ریاست جمهوری ترکمنستان به همین دلیل از نمایندگی کشورمان درخواست کرده بود که این غذای لذیذ ایرانی را برای جناب رئیسجمهور تهیه کنند که این اقدام چندین بار صورت پذیرفت و زمینه ارتباط دوستانه سفارت با دفتر رئیسجمهور را فراهم کرد.
همچنین ضیافتهای شام و ناهار که با ظرایف تشریفاتی و تجملات همراه است، همیشه یک ابزار مهم دیپلماسی در غرب بوده است. روایتهای تاریخی از تصمیمگیریهای مهم سر میز شام حکایت میکند.
«چرچیل» نخستوزیر انگلستان در زمان جنگ جهانی دوم ازاینروش استفاده میکرد. «ترامپ» رئیسجمهور پیشین آمریکا با دعوت از سیاستمداران، لابیها نمایندگان مجلس و نخبگان سیاسی و اقتصادی از دیپلماسی شام بهعنوان ابزار همفکری و ترغیب استفاده میکرد. «نانسی کوک» نویسنده مقاله دیپلماسی شام ترامپ (نشریه پولیتیکو، ۲۰۱۹)، به این جمعبندی میرسد که وی مراسم ضیافت شام را تبدیل به یک عادت کرده است.
میتوان به دیپلماسی افطار در ماه رمضان نیز اشاره کرد. هرچند سنت افطاری مختص مسلمانان است اما بسیار مشاهده شده که غیرمسلمانان و بهطور مشخص کشورهای غربی از این سنت پسندیده استفاده میکنند. حتی سفیران غربی در تهران نیز از این فرصت بهره میبرند. در راهپیمایی اربعین دیپلماسی ضیافت و پذیرایی از مهمان و تکریم مهمان در فرهنگ مردم عراق بهویژه نسبت به زائر امام حسین، مرسوم است و در راهپیمایی اربعین ۹۰ درصد جمعیتی که بالغبر ۱۵ میلیون است، به همت مردم کشور عراق پذیرایی و غذا داده میشود.
چهارم - دیپلماسی هدیه:
این نوع دیپلماسی ابزاری مؤثر درصحنه دیپلماسی محسوب میشود، هدایای دیپلماتیک به هدایایی گفته میشود که توسط دیپلمات یا مقامات عالیرتبه بازدیدکننده از کشور خارجی به میزبان اعطا میشود. معمولاً این هدیه با رفتار متقابل میزبان مواجه میشود. دیپلماسی هدیه فرصتی برای معرفی فرهنگ و هنر کشور نیز محسوب میشود. کشورهای عربی با اعطای هدایای گرانقیمت بر موضع دریافتکننده خارجی اثر میگذارند. برخی هدایای دیپلماتیک نیز بار معنایی خاصی دارند و فرستنده و گیرنده باید به معنای خاص هدیه توجه داشته باشند.
در راهپیمایی اربعین، کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد اربعین حسینی بیش از چهار هزار بستهی محصولات فرهنگی و هنری بهعنوان هدیه از طرف مردم ایران به مردم عراق هدیه داده است. همچنین برخی از زائران ایرانی وقتی برای شرکت در راهپیمایی اربعین حضور پیدا میکنند، به همراه خود هدایایی میآورند که به دوستان عراقی خود هدیه کنند. این هدیه دادنها تاکنون نتایج مثبتی داشته و رضایتمندی، محبوبیت و اعتماد ایجاد کرده است.
پنجم - دیپلماسی شهروندی:
به دیپلماسی گفته میشود که در آن شهروندان معمولی بهعنوان نمایندگان غیررسمی کشور خودشان در زمینه روابط خارجی، ایفای نقش میکنند. در دیپلماسی شهروندی، شهروندان از حق برقراری ارتباط با شهروندان جوامع دیگر برخوردار هستند تا بتوانند به دیدگاههای مشترک برسند و یا تأثیرات نامطلوب ناشی از سیاستهای خارجی نادرست برخی دولتها را از بین ببرند.
بخش اعظمی از فعالیتهای مربوط به دیپلماسی شهروندی با استفاده از رسانههای نوین و فضای مجازی انجام میشود که به آن دیپلماسی فضای مجازی هم گفته میشود. رسانههای نوین و فضای مجازی این امکان را برای عده زیادی از شهروندان جوامع گوناگون فراهم کرده که بتوانند با یکدیگر بهصورت رودررو به گفتگو و تبادلنظر بپردازند.
در جهان امروز، باوجود پیشرفتهای بزرگ علمی، شناخت و آگاهی متقابل مردم دنیا از اخلاق، افکار و رفتار یکدیگر، در رفع بحرانهای جهانی از تأثیر به سزایی برخوردار است و علت اصلی عدم تفاهم بینالمللی نیز این است که هنوز ملل دنیا نمیتوانند درباره زندگی جمعی یکدیگر اطلاعات لازم را کسب کنند و نسبت به هم بیاعتمادند.
لذا برقراری ارتباط در چارچوب دیپلماسی شهروندی برای توسعه روابط انسانی، رفع اختلاف تا از بین بردن بیاعتمادیها و دشمنیها و ایجاد تفاهم و درک متقابل در جوامع گوناگون دنیا، از اهمیت ویژهای برخوردار است (آذری و همکاران، ۱۳۹۴).
در راهپیمایی اربعین، شهروندان ایرانی بهعنوان نمایندگان غیررسمی کشور خود در ایجاد ارتباط با مردم عراق، ایفای نقش میکنند. به این صورت که شهروندان ایرانی با حضور خود در راهپیمایی اربعین و تعامل با مردم عراق توانستهاند تا حدودی نگرشهای عربی – عجمی را کاهش دهند. ذهنیت عربی - عجمی عراقیها این است که آنها تصور میکردند که ایرانیها خود را برتر از عربها میدانند، درحالیکه در راهپیمایی اربعین، عراقی با چشم خود دیدند که ایرانی چقدر صمیمانه و متواضعانه در کنار عراقیها پیادهروی میکنند و با آنها غذا میخوردند و همسفره میشوند و در خانه آنها مهمان میشوند و شماره یکدیگر میگیرند که از طریق شبکههای مجازی این ارتباط دوستانه را ادامه دهند و عراقیها را به ایران دعوت کنند که بتوانند لطف و محبت آنها را جبران کنند و اینگونه بین آنها یک فضای اعتمادسازی متقابل ایجادشده است.
با توجه به اینکه مردم عراق تحت تأثیر هیجانات و احساسات هستند، افکار عمومی عراق در رابطه با تبلیغات حساستر شده است، لذا نیاز به اعتمادسازی دارند. این اعتمادسازی علاوه بر کاهش ذهنیتهای منفی نسبت به ایرانیها باعث اعتماد و خرید کالاها و محصولات ایرانی نیز میشود که جنبه اقتصادی آن قابلتوجه است.
در راستای این دیپلماسی شهروندی در راهپیمایی اربعین، ازدواجها و روابط بازرگانی - تجاری متعددی شکلگرفته است. بهعنوانمثال، زائران ایرانی از گیلان و مازندران در راهپیمایی اربعین توانستند برای فروش چای و برنج و برخی از اقلام غذایی، کانالهای ارتباطی ایجاد کنند؛ همینطور متقابلاً تعدادی از عراقیها، موکب داران و فعالان اربعین با شرکت در نمایشگاه عطر سیب در خصوص کالای اربعین توانستند اقلام و لوازم هیئتها و موکبهای خود را ازجمله ظروف یکبارمصرف برای پسند ذائقه ایرانی، خریداری و تهیه کنند. و همچنین برخی از موکب داران عراقی برای رعایت ذائقه ایرانیها در خصوص غذا، با تعدادی از آشپزهای ایرانی برای آشپزی در موکب آنها در ایام اربعین، ارتباط ایجاد کردهاند. بنابراین، دیپلماسی شهروند اربعینی، توانسته است ذهنیتهای منفی عراقیها نسبت به ایران را تا حدودی کاهش دهد و متقابلاً باعث شده است که ایرانیها هم نسبت به عراقیها علاقهمند شوند و ذهنیتهای گذشتهای که توسط رسانههای تفرقهانداز و خاطرات جنگ هشتساله ایجادشده است را کمرنگ کند و بهتبع آن ثمرات اقتصادی و فرهنگی در پی داشته باشد.
محبت نسبت به امام حسین (ع) بستری را برای تجمع میلیونها نفر ایجاد کرده است و عراقیها و ایرانیهایی که در این راهپیمایی شرکت میکنند باوجوداینکه ازلحاظ ارزشها هنجارها، عرفها سبک زندگی و زبان، با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند، اما راهپیمایی اربعین مجموعهای از رفتارهای صمیمانهای را بین آنها ایجاد کرده است؛ و به تعبیر افرادی که حتی یکبار در این راهپیمایی شرکت کردند گویا آنها سالهاست که همدیگر را میشناسند.
مراسم اربعین نوعی ارتباط مردم با مردم است. درواقع دیپلماسی عمومی هم به این معناست که محبت یک ملتی نسبت به ملت دیگر شکل بگیرد. این محبت و صمیمیت دو ملت ایران و عراق در این سالها بهواسطه راهپیمایی اربعین بهگونهای ایجادشده است که در این دو سال شیوع بیماری کرونا که ایرانیها در این مراسم نتوانستند شرکت کنند، عراقیها گریه میکردند و میگفتند در این دو سال چون ایرانیها نبودند غذای ما و سفره ما نمک و طعمی ندارد. این محبت و صمیمیت بین ملت ایران و عراق درصحنههای دیگر از جمله استقبال طیفهای مختلف عشایر عراق از سردار سلیمانی قابلمشاهده بوده است.
آمریکاییها توسط مؤسسههای فرهنگی خود در عراق برای پرسنل و دانشجوهای عراقی سرمایهگذاری میکنند و دو هفته یکبار آنها را برای دورههایی به آمریکا میبرند و بر فرهنگ و باورهای آنها متمرکز میشوند، اما با آمدن یک مراسم اربعین، تأثیر همه این برنامهها از بین میرود و خنثی میشود. درواقع در طول مراسم اربعین، مشکلات سیاسی و تنشهایی که بعضاً توسط رسانههای تفرقهافکن بین ملت ایران و ملت عراق ایجاد میشود، بهواسطه فضای اربعین این مشکلات و تنشها کاهش پیدا میکند. همچنین در راهپیمایی اربعین با ایجاد ۳۰۰ موکب مشترک ایرانی و عراقی، تعاملات میان فرهنگی تسهیل شده است.
نکته قابلتوجه این است که اگر دیپلماسی عمومی با دیپلماسی رسمی هماهنگ و همراستا شود، میتواند نتایج مطلوبی به همراه داشته باشد؛ در غیر این صورت ممکن است چالش ایجاد کند. همچنین، در راهپیمایی اربعین ما شاهد «خصوصیسازی دیپلماسی» هستیم که نمایانگر این است که مردم بدون تجهیزات و امکانات دولتی، بهسادگی قادرند جذابیتهایی در روابط خود با مردم دیگر کشورها ایجاد کنند.
زمانی که نسبت به ایران حساسیتهای زیادی در عراق وجود دارد، دیپلماسی راهپیمایی اربعین میتواند حساسیتهای دیپلماسی رسمی را کمتر کند (کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد اربعین، ۱۴۰۱).
نظر شما