به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «دکتر و مهندس تقلبی؟» نوشت: موضوع تقلب در آزمون سراسری، از آن بحثهای جنجالی است که هر چند در تمام سالهایی که کنکور برگزار شده وجود داشته و نمیتوان آن را کتمان کرد اما به نظر میرسد از سال ۱۴۰۰ شکل پیچیدهتری به خود گرفت و از زمان برگزاری آزمون ۱۴۰۱ و قطع اینترنت در زمان برگزاری آزمون، بیش از پیش هم مورد توجه قرار گرفته است. در حقیقت طی یکی دو سال اخیر انتقادات مختلفی از سوی فعالان این حوزه پیرامون امنیت کنکور مطرح شده و برخی معتقدند تمهیدات این حوزه پاسخگو نبوده است.
با این حال نمیتوان این مساله را هم نادیده گرفت که در روند برگزاری کنکور با توجه به شرکت بیش از یک میلیون داوطلب ظرف چند روز، هیچگاه نمیتوان با اطمینان کامل اعلام کرد که هیچ تخلفی صورت نگرفته و نمیگیرد، در مقابل اما شاهد انجام اقدامات مختلفی از جمله قطع اینترنت یا استفاده از دستگاههای آشکارساز برای کشف تخلف در زمان برگزاری آزمون هستیم، راهکارهایی که در بسیاری از موارد به کشف تخلفات هم کمک کرده، اما این بدان معنی نیست که احتمال تقلب را به صفر رسانده است. با این حال خبری که طی دو روز اخیر از سوی یکی از رسانهها مطرح شد بار دیگر موضوع تقلب در کنکور را بر سر زبانها انداخت.
زخم تقلب کنکور بار دیگر سر باز کرد!
یکی از فعالان رسانهای جمعه ۱۶ تیرماه اطلاعات تازه و جدیدی را از آنچه در کنکور ۱۴۰۱ انجام شده منتشر کرد که حاوی نکات قابل تأملی است و به شکل عجیبی هم تاکنون شفاف نشده است. خبرنگار این رسانه در گزارش خود عنوان کرده در آزمون سال گذشته تقلب صورتگرفته از سوی هزار داوطلب محرز شده است اما به جای برخورد قانونی با این مسئله این داوطلبان امروز بهعنوان دانشجو در سر کلاسهای رشتههایی چون پزشکی و مهندسی حضور پیدا میکنند و هیچ دستگاه نظارتی هم با این روند برخورد نمیکند. عدم برخوردی که دلیلش استفساریه مربوط به ماده ۱۱ قانون رسیدگی به تخلفات و جرایم در آزمون سراسری اعلام شده است.
در حقیقت آنطور که در گزارش این رسانه آمده، اقدامی که از سوی اعضای اصل ۹۰ مجلس انجام شده، حالا مانعی برای برخورد با افرادی شده که در آینده جان و مال مردم در دستشان خواهد بود و این مساله نهتنها صدمات جبرانناپذیری را به جامعه وارد میکند، بلکه در وهله اول اعتبار نظام آموزش عالی را هم در آینده تحتالشعاع قرار خواهد داد، تا جایی که تکیه بر همین استفساریه باعث شده تا داوطلبانی که زمانی بهعنوان متقلب شناخته میشدند، حالا بهعنوان دانشجو قلمداد شوند و دیگر کسی نتواند سد راه آنها شود.
البته بحث تقلب در آزمون ۱۴۰۱ اولین بار نیست محل بحث شده و ریشه آن به نخستین روزهای پساکنکور سال گذشته برمیگردد و نمایندگان مجلس پیشتر به این مساله ورود کردهاند.
شاید سنگ بنای جدی شدن این موضوع را باید از مصاحبهای دانست که نصرالله پژمانفر، بهعنوان نایبرئیس کمیسیون اصل ۹۰ در ۱۲ تیرماه سال گذشته داشت؛ چراکه او در آن برهه از ورود این کمیسیون به تخلف صورتگرفته در لو رفتن سوالات کنکور سراسری تجربی خبر داده بود و عنوان کرده بود: «حراست و حفاظت از سوالات کنکور نظارت بیشتری را میطلبد.» هرچند که در همان ایام برخی نمایندگان دیگر هم به موضوع تخلف و تقلب صورتگرفته در کنکور ورود کردند، اما هاجر چنارانی، عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس را باید جز معدود نمایندگانی دانست که بهصورت خاص روی داوطلبانی تمرکز داشت که تخلف کرده و کمیسیون اصل ۹۰ را مامنی برای حل این مشکل میدانست.
چنارانی از شیوه سازمان سنجش مبنیبر گرفتن آزمون مجدد از تعدادی دانشجویان پزشکی که بیش از یک ترم هم از تحصیلاتشان گذشته بود، انتقاد و عنوان کرده بود: «هزار و ۳۶ نفر از داوطلبان گروه علوم پزشکی که از ورود آنها به دانشگاه جلوگیری شده بود بهیکباره مجدداً به دانشگاهها برگشتند و از تحصیل برخی دیگر ممانعت شد، درحالیکه هیچکدام از مسئولان سازمان سنجش، سند و مدرکی دال بر تقلب این دانشجویان نداشتند.» به گفته این نماینده مجلس، این مهم باعث شد تا کمیسیون اصل ۹۰ با توجه به شکایات این دانشجویان به موضوع ورود و استفساریهای را ارائه دهد؛ اما سازمان سنجش علیرغم تأیید توسط شورای نگهبان از اجرای استفساریه ماده ۱۱ قانون رسیدگی به جرایم و تخلفات در آزمونهای سراسری استنکاف همچنین از ادامه تحصیل دانشجویان مذکور جلوگیری میکند. این در حالی است که در استفساریه مورد اشاره داوطلب و دانشجو از یک دیگر مجزا شدهاند.
این اظهارنظر نشان میدهد که سازمان سنجش در آن برهه توانسته بود از تحصیل داوطلبانی که بهعنوان متخلف شناخته شده بود علیرغم اینکه عنوان دانشجویی را یدک میکشند جلوگیری کند اما در خبر دو روز پیش یکی از رسانهها آمده در حال حاضر به دلیل استفساریه کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، عملاً امکان برخورد با دانشجویانی که در زمان داوطلبی خود تخلفشان محرز شده است، وجود ندارد.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مظلومیت پلیس ایران» نوشت: ساعت ۷:۱۵ صبح دیروز (شنبه) چهار فرد مسلح با تیراندازی بهسوی مأموران نگهبان کلانتری ۱۶ زاهدان واقع در جنوب مصلای اهل سنت تلاش کردند وارد آنجا شده و کنترل کلانتری را بهدست گیرند. آنها که مسلح به انواع سلاح و مهمات بودند ابتدا با پرتاب نارنجک وارد برجک نگهبانی شدند و تلاش کردند از آنجا به بخش اصلی کلانتری که علاوه بر مأموران، شماری از مردم بهعنوان ارباب رجوع نیز حضور داشتند وارد شوند اما مقاومت مأموران محافظ مانع آنها شد.
بهدنبال این حادثه نیروهای کلانتری از داخل و نیروهای امنیتی از خارج کلانتری به مقابله با مهاجمان پرداختند و این درگیری برای حدود یک ساعت به طول انجامید اما در نهایت با شهادت ۲ نفر از مأموران پلیس و هلاکت چهار تروریست مسلح به پایان رسید.
با پایان این درگیری مسلحانه، سردار دوستعلی جلیلیان، فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در محل حادثه حاضر شد و به بیان جزئیات بیشتری از آنچه اتفاق افتاده، پرداخت. او گفت: اوایل صبح شنبه چهار تروریست مسلح در پوشش اربابرجوع قصد ورود به محوطه اصلی کلانتری را داشتند. در این هنگام سرباز وظیفه نگهبان در اصلی مقر انتظامی، با هوشیاری خود به مقابله با تروریستها پرداخت و در درگیری با آنها یک نفر را به هلاکت رساند و مانع ورودشان به محوطه اصلی کلانتری شد.
او در ادامه گفت: با حضور مقتدرانه مأموران پلیس مستقر در مقر انتظامی و پس از ناکامی تروریستها در ورود به محوطه اصلی کلانتری، مهاجمان وارد برجک نگهبانی کلانتری شده و اقدام به تیراندازی کورکورانه به اطراف و درگیری مسلحانه با نیروهای امنیتی و انتظامی کردند.
بهگفته فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در ادامه این درگیری با حضور نیروهای امنیتی، تروریستها در تنگنا قرار گرفتند. او در اینباره گفت: با آتش پرحجم مأموران پلیس، در این درگیری هر چهار تروریست تا دندان مسلح در صحنه به هلاکت رسیدند و از آنها چهار قبضه سلاح جنگی، هفت نارنجک و چند جلیقه انتحاری کشف شد. در این حادثه دو نیروی جانبرکف انتظامی، سرباز وظیفه مبین رشیدی و استواریکم کادر علیرضا کیخا که تا آخرین قطره خون خود در برابر تروریستها ایستادگی کرده بودند، به شهادت رسیدند.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «۸۰ پله سقوط در ۲۰ سال» نوشت: وضعیت اسفبار محیط زیست کشور موضوعی است که بارها درباره آن فریاد زده شده و متأسفانه در لایحه برنامه هفتم توسعه نیز تقریباً نادیده انگاشته شده است؛ در همین زمینه روز گذشته پیرهادی، نایبرئیس کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه مجلس گفت: «شاخصهای زیستمحیطی ایران طی ۱۵ سال ۸۰ رتبه تنزل کرده است و جایگاه ایران از رتبه ۵۳ بین ۱۸۰ کشور جهان در اواخر برنامه سوم به رتبه ۱۳۳ در انتهای برنامه ششم رسیده است.» البته بررسیهای ما نشان میدهد، افت شاخصهای محیط زیستی ایران به طور جدی از سالهای ۸۳-۸۲ آغاز شده است که در این گزارش به آن پرداختهایم.
دلیل افت ۸۰ رتبهای چرا؟
او درباره علل این کمتوجهی و افت جایگاه فاجعهبار جهانی ایران در محیط زیست، اظهار کرد: «بخشینگری و نبود ارتباط هماهنگ بین دستگاههای اجرایی، تعیین نشدن دقیق منابع مورد نیاز و قابل دستیابی، نبود ضمانت اجرایی قوی و محکم برای اجرای قوانین و مقررات محیطزیستی، بازدارندگی نداشتن جرایم در مقابل خسارات واردشده بر محیط زیست و… مواردی است که سبب سقوط ۸۰ رتبهای ایران طی ۱۵ سال میان کشورهای جهان شده است.»
انتهای سال ۲۰۲۲ در رتبه ۱۳۳
ما برای بررسی رتبهبندی کشورها در شاخصهای جهانی محیط زیست، به آمار «مرکز بینالمللی شبکه اطلاعات علوم زمین مؤسسه زمین دانشگاه کلمبیا» ایالات متحده مراجعه میکنیم. این مرکز در مقدمه خود در سایت «https://epi.yale.edu/» آورده است: شاخص عملکرد زیست محیطی ۲۰۲۲ (EPI) خلاصهای مبتنی بر دادههای ۴۰ شاخص عملکردی در ۱۱ دسته محیط زیستی ۱۸۰ کشور را در حوزه تغییرات آب و هوا، سلامت محیط زیست و سرزندگی اکوسیستم رتبهبندی میکند. ایران در این جدول از میان ۱۸۰ کشور، در رتبه ۱۳۳ قرار دارد؛ جدولی که در آن کشورهای دانمارک، انگلیس، فنلاند، مالت، سوئد، لوکزامبورگ، اسلوونی، استرالیا، سوئیس، ایسلند و هلند به ترتیب در صدر بهترینهای محیط زیست جهان هستند.
در انتهای این جدول نیز، هند با رتبه ۱۸۰ قرار دارد و میانمار، ویتنام، بنگلادش، پاکستان، پاپوآ گینه نو، هائیتی و ترکیه دیگر کشورهای انتهای جدول بهشمار میآیند. جالب است آمار برخی کشورهای منطقه را هم مرور کنیم. عراق در رتبه ۱۶۹، چین در رتبه ۱۶۰، لبنان ۱۴۲، قطر ۱۳۲، روسیه ۱۱۲، ترکمنستان ۱۱۷، عربستان ۱۰۹، آذربایجان ۱۰۴، کویت ۸۷ و امارات نیز در رتبه ۳۹ قرار دارد.
روزنامه جوان در صفحه اول امروز خود با تیتر «رکن چهارم دموکراسی زیر شلاق الیزه» نوشت: کاخ الیزه در ادامه اقدامات امنیتی روزهای پس از قتل یک نوجوان، بنابر آنچه وزیر کشور اعلام کرده، شکایت از نشریهای را که هویت پلیس ضارب را افشا کرده بود، در دستور کار قرار داده است. ممنوعیت برگزاری تظاهرات ضد نژادپرستی و ضد اقدامات خشونتبار پلیس، دیگر رویکرد محدودکننده مقامات فرانسوی است که واکنش سازمان ملل را به دنبال داشته است.
در روزهای اوجگیری آتش خشم عمومی در فرانسه به دنبال شلیک مستقیم پلیس این کشور به نوجوان الجزایریتبار، رویکردهای محدودکننده و امنیتی مقامات فرانسوی، بیش از پیش مشهود شده است که از تهدید پدر و مادر افراد دستگیر شده به زندان و اعمال جریمه و دفاع از مسدود کردن شبکههای اجتماعی با تکیه بر اینکه این برنامهها به تهییج نوجوانان کمک کردهاند تا اقدام روز پنج شنبه قانونگذاران مبنی بر تصویب لایحهای که بهموجب آن پلیس فرانسه میتواند با فعال کردن دوربین، میکروفن و جیپیاس موبایلها و سایر دستگاههای الکترونیکی مردم این کشور، از راه دور از آنها جاسوسی کند را در بر میگیرد.
حالا و در تازهترین اقدام، ژرالد درمانین، وزیر کشور فرانسه که روز پنج شنبه در جریان یک جلسه استماع در سنا تأیید کرده بود که پلیس فرانسه و ژاندارمری در جریان ناآرامیهای اخیر، چهار هزار نفر را بازداشت کردهاند، اعلام کرد که علیه نشریه «اووز ابدو» یعنی همان هفتهنامهای که هویت افسر پلیس ضارب نائل ۱۷ ساله را افشا کرده بود، اقدام قانونی خواهد کرد. پشتوانه چنین برنامهای که حق آزادی مطبوعات را به عنوان یکی از ارکان دموکراسی هدف قرار میدهد، این است که اووز ابدو با انتشار اطلاعات شخصی، جان خانواده پلیس در بازداشت را به خطر انداخته است.
درمانین در این مورد گفت: «بهرغم درخواست ما برای حذف، این محتوای غیرمسئولانه همچنان ادامه دارد.» اتحادیه پلیس فرانسه گفت که از تصمیم وزیر کشور در اقدام علیه افشاگری این هفتهنامه که اجازه میدهد، محل اقامت پلیس و خانوادهاش را در حالی که تهدید به مرگ شدند شناسایی کنند، حمایت میکند. از زمان قتل نوجوان ۱۷ ساله، اسم و مشخصات افسر پلیس فرانسه محرمانه نگه داشته شده بود. با این حال، اووز ابدو روز پنجشنبه تصویری را از این پلیس در وبگاه خود منتشر کرد که در آن هویت و محل سکونت او فاش شد. این فرد، به نام «فلوریان منسپلیر» در «بورنل» واقع در ناحیه اووز فرانسه زندگی میکند.
روزنامه رسالت در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مُهر کمان آرش بر میدان آرش» نوشت: در شرایطی که منطقه به سمت آرامش و ثبات پیش میرود و کشورهای حاشیه خلیجفارس دست دوستی با جمهوری اسلامی ایران دادند، وزیر نفت کویت در وزارت امورخارجه عربستان در یک ادعای عجیب اعلام کردند که میدان گازی آرش حق مشترک عربستان و کویت است و از ایران میخواهیم که مذاکرات در این خصوص را آغاز کند.
طرح چنین موضوعاتی در شرایط کنونی نهتنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه ممکن است اختلافات را در منطقه افزایش دهد. اینکه کویت از لحاظ گازی با مشکل مواجه است و میدان گازی آرش را محلی برای تأمین نیازهای خود در حوزه گاز میبیند، ایده و رویکرد امکانپذیری نیست، نباید این کشور برخلاف واقعیت رفتار کند.
میدانی که تعیین تکلیف نشده است
در همین راستا محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران گفته که هماکنون میدان نفتی مشترک تعیین تکلیف نشدهای بین ایران و عربستان وجود ندارد، از سوی دیگر با توجه به احیای روابط بین دو کشور کارهای مقدماتی برای انجام همکاری دوجانبه آغاز شده است.
وی گفت: برای همه میدانهای مشترک بین ایران و عربستان برنامه و مصوبههای لازم برای افزایش تولید و نگهداشت توان تولید دریافت شده است.
خجستهمهر تصریح کرد: آمادگی کامل برای آغاز حفاری در میدان مشترک نفتی آرش وجود دارد و منابع قابلتوجهی را برای اجرای طرح توسعه این میدان در هیئتمدیره شرکت ملی نفت ایران مصوب کردهایم و با آماده شدن شرایط، حفاری را در میدان آرش آغاز میکنیم.
ادعای کویتیها
سعد البراک، وزیر نفت کویت مخالفت کامل کشورش را با اقدامات ایران در میدان گازی آرش اعلام کرد و مدعی شد: میدان «الدره» (آرش) ثروت طبیعی کویت و عربستان است و هیچ طرف دیگری تا زمانی که ترسیم مرزهای دریایی تعیین تکلیف نشده است، در آن حقی ندارد.
همچنین خبرگزاری رسمی عربستان (واس) به نقل از یک مقام آگاه در وزارت امور خارجه این کشور ادعا کرد، مالکیت ثروتهای طبیعی در مناطق آبی تقسیم شده از جمله میدان گازی «الدره» (آرش) کاملاً متعلق به عربستان و کویت است و این دو کشور از حاکمیت کامل بر منابع طبیعی این منطقه برخوردارند. این اختلاف به دهه ۱۹۶۰ برمیگردد.
در این دوره، مرزهای دریایی بهدرستی تعریفنشده بودند و گاز هم یک کالای استراتژیک به شمار نمیرفت به همین دلیل ایران و کویت به دو شرکت امتیازات فراساحلی برای کشف اعطا کردند.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «اینک آفریقا» نوشت: سیدابراهیم رئیسی به منظور تقویت روابط با کشورهای دوست و همسو و در راستای تنوعبخشی به مقاصد صادراتی و ایجاد زمینههای همکاری سیاسی و تجاری، به دعوت رسمی رؤسای جمهوری کنیا، اوگاندا و زیمبابوه، صبح سهشنبه هفته جاری عازم سفری سهروزه به این سه کشور قاره آفریقا خواهد شد.
استقبال رسمی از رئیسجمهور، دیدار دوجانبه رؤسای جمهور، برگزاری نشستهای مشترک هیأتهای عالیرتبه دو کشور، امضای اسناد همکاری و تشریح نتایج رایزنیهای رسمی در نشست مطبوعاتی مشترک بخشی از برنامههای حجتالاسلام رئیسی در سفر به کشورهای کنیا، اوگاندا و زیمبابوه است.
رئیسجمهور در این سفرها همچنین در راستای معرفی متقابل ظرفیتهای اقتصادی و تجاری ایران و این کشورها، نشستهایی را با حضور تجار، فعالان بازرگانی و مقامات اقتصادی ایران و کشورهای میزبان برگزار خواهد کرد.
این نخستین سفر یک رئیسجمهور ایران به قاره آفریقا پس از ۱۱ سال است که در راستای سیاست خارجی جامع، متوازن و مبتنی بر همگرایی و در عین چندجانبهگرایی اقتصادی دولت سیزدهم، با هدف افزایش حضور ایران در اقتصاد ۶۰۰ میلیارد دلاری قاره آفریقا صورت میگیرد.
در همین راستا نخستین اجلاس همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای غرب آفریقا ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ در تهران برگزار شد و شرکتکنندگان با رئیسجمهور کشورمان نیز دیدار و گفتوگو کردند.
قاره آفریقا با ۵۴ کشور از نظر تعداد کشورها، نخستین قاره جهان و از لحاظ وسعت و جمعیت دومین قاره کره خاکی است. برخلاف اغلب کشورهای توسعهیافته که با چالش نرخ پایین رشد جمعیت مواجهند، نرخ رشد جمعیت در این قاره بالاتر از میانگین جهانی است. نرخ بالای رشد جمعیت در کنار ظرفیتهای عظیم و متنوع اقتصادی و تجاری و معادن گسترده باعث شده است علاوه بر کشورهای غربی که سابقه حضور استعماری در این قاره را دارند، کشورهای چین، هند و ترکیه نیز سرمایهگذاریهای عظیمی در دو دهه گذشته به منظور افزایش مشارکت خود در توسعه اقتصادی این قاره انجام دهند.
دولت سیزدهم در تداوم راهبرد دیپلماتیک خود یعنی بازگرداندن تعادل به سیاست خارجی در راستای منافع ملی خود، مبنای فعالیت را توسعه روابط با تمام کشورها قرار داده است و صرفاً تخممرغهای خود را در سبد کشورهای اروپایی و غربی جستوجو نمیکند. از همینرو سفر حجتالاسلام رئیسی به ۱۵ کشور از همسایگان دور و نزدیک در ۲۲ ماه اخیر باعث شد سطح تعامل ایران با کشورهای مختلف نسبت به دهه گذشته چند برابر افزایش پیدا کند.
سفرهای دیپلماتیک حجتالاسلام والمسلمین رئیسی از شهریور ۱۴۰۰ با سفر به تاجیکستان برای حضور در بیستویکمین دوره اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای آغاز شد و در این مدت به کشورهای ترکمنستان، روسیه، قطر، عمان، ترکمنستان، ازبکستان، ایالاتمتحده (نیویورک)، قزاقستان، چین، سوریه، اندونزی، ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا سفر کرده که از این بین بیشترین اسناد امضاشده بین ایران با ۳ کشور ونزوئلا، چین و ازبکستان بوده است.
بنابراین برخلاف دولت قبل که محور همکاری را در گسترش روابط در چارچوب برجام و حفظ آن پس از خروج آمریکا از برجام و اعمال دوباره تحریمها در سال ۲۰۱۸ (۱۳۹۷) قرار داد، رئیسی تاکنون در توسعه روابط با کشورها بخوبی عمل کرده و انتظار میرود با انجام این سفرها، ایران به تقویت روابط دوجانبه خود با سایر کشورها بویژه کشورهای آفریقایی بپردازد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خیز ایران و الجزایر برای توسعه مبادلات تجاری» نوشت: سفر روز گذشته «احمد عطاف»، وزیر خارجه الجزایر به تهران گرچه دیداری رسمی و در چهارچوب مراودات دیپلماتیک به نظر میرسید اما با توجه به تحولات پرشتابی که در هفتهها و ماههای اخیر در روند دیپلماسی همه جانبه جمهوری اسلامی با قریب به اتفاق کشورهای عربی غرب آسیا و شمال آفریقا به جریان افتاده است، میتواند حاوی پیامها و نشانههای مهمی در تداوم این روند باشد.
این چنین بود که وزیر خارجه الجزایر روز گذشته مورد استقبال ویژه مقامهای جمهوری اسلامی قرار گرفت و با رئیس جمهور و وزیر امور خارجه دیدار کرد. حسین امیرعبداللهیان پس از ملاقات با همتای الجزایری خود از توافق لغو روادید سیاسی و خدمت بین ایران و الجزایر و همچنین از برنامهریزی برای سفر آیتالله رئیسی به الجزیره برای شرکت در نشست کشورهای صادرکننده گاز خبر داد.
دیدار عطاف با رئیسجمهور
آیتالله رئیسی روز گذشته در دیدار «احمد عطاف» وزیر خارجه جمهوری دموکراتیک خلق الجزایر، با تمجید از سابقه انقلابی و ایستادگی ملت الجزایر در برابر استعمار، بر اراده جمهوری اسلامی ایران برای گسترش همکاریها و ارتقای سطح روابط با الجزایر تأکید کرد.
رئیسجمهور روابط ایران و الجزایر را ارتباط دو کشور دوست، برادر و مسلمان دانست که میتواند مبتنی بر مواضع نزدیک و همسوی منطقهای و بینالمللی دو طرف، در عرصههای مختلف از جمله در زمینههای تجاری و اقتصادی گسترش یابد.
آیتالله رئیسی با اشاره به دستاوردها و توانمندیهای قابل توجه علمی و فناوری ایران و اعلام آمادگی برای به اشتراک گذاشتن این دستاوردها با الجزایر، تقویت تعاملات کشورهای اسلامی را زمینه ساز تشکیل مجموعهای قوی از کشورهای همسوی اسلامی دانست و افزود: اگر همه کشورهای اسلامی با یکدیگر همسو و همراه بوده و موضعی را که ایران و الجزایر در حمایت از فلسطین دارند، دیگر کشورهای اسلامی نیز داشتند، امروز شاهد بسیاری از ظلمهای نظام سلطه علیه مسلمانان در منطقه و جهان نبودیم.
اعلام اراده الجزایر برای گسترش روابط با ایران
«احمد عطاف» وزیر خارجه جمهوری دموکراتیک خلق الجزایر نیز در این دیدار ضمن ابلاغ گرمترین سلامها و بهترین آرزوهای رئیسجمهور کشورش به دکتر رئیسی، با اشاره به گفتوگوهای تلفنی بسیار سازنده رؤسای جمهور دو کشور گفت: آقای «عبدالمجید تبون» در راستای همین گفتوگوها، به بنده مأموریت دادند تا عزم، اراده و آمادگی الجزایر برای گسترش روابط با ایران را در عالیترین سطح ممکن به جنابعالی اعلام کنم.
وزیر خارجه الجزایر با تمجید از دستاوردهای سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران در عرصه روابط خارجی و تلاش برای گسترش روابط با کشورهای همسو، دوست و مسلمان، افزود: سطح روابط اقتصادی و تجاری دو کشور به هیچ وجه تناسبی با روابط سیاسی ممتاز فیمابین ندارد، اما با اهتمام رؤسای جمهور دو کشور شاهد تحول در عرصه روابط اقتصادی و تجاری خواهیم بود.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «باب الحوائج الیالله» نوشت: یک محقق سیره اهل بیت (ع) تشریح میکند: «به عبادت امام موسی کاظم (ع) در زیارتنامه ایشان هم اشاره شده است. در این زیارتنامه میخوانیم: «درود فرست بر موسی بن جعفر که وصی و جانشین نیکویان و پیشوای برگزیدگان عالم و صندوق انوار علم و وارث مقام وقار و سکینت و دارای حکمتها و آثار علمی بسیار است. آن بزرگواری که شبها تا صبح بیدار و شب زندهدار بود و پیوسته به استغفار و در سجده طولانی با چشم اشکبار با خدا به مناجات و راز و نیاز بسیار و پیوسته به تضرع و زاری به درگاه باری اشتغال داشت.»
وی اظهار میکند: ارادت و اظهار بندگی امام کاظم (ع) تنها گفته شیعیان نیست. محمد بن طلحه شافعی در خصوص حضرت گفته: «موسی بن جعفر، کاظم (ع)، امام گرانقدر، والامقام، کوشا و تلاشگر در راه خدا، مشهور به کرامتها، شب را به سجده و قیام و روز را به صدقه و روزه میگذراند.
به خاطر حلم و گذشت از تجاوزگران به حقش، کاظم خوانده شد، کسی را که به وی بدی کرده بود با احسان و نیکی پاداش میداد و با تبهکار و جانی با گذشت روبهرو میشد. به دلیل عبادت فراوان، او را «عبد صالح» گفتند و در عراق معروف به بابالحوائج الیالله است. از آن رو که خواستههای کسانی که نزد خدا، او را وسیله قرار دادهاند، برآورده میشود. از کراماتش عقول سرگردان است و چنان داوری میکنند که او در پیشگاه خدا مقامی والا و استوار دارد».
این استاد حوزه و دانشگاه در مورد دانش امام (ع) نیز تصریح میکند: امام موسی بن جعفر (ع) مانند دیگر امامان معصوم در تبیین بینش صحیح از میان عقاید و بینشهای نادرست، بهخوبی ایفای نقش میکرد بهطوری که شیعیان و اهل سنت مطالب مفصلی را در این زمینه بیان کردهاند.
آراستگی علم و حلم در سیره رفتاری بابالحوائج (ع)
حجتالاسلام پاکنیا یادآور میشود: امام کاظم (ع) در طول عمر مبارک خود گفتوگوها و پرسش و پاسخهای متعددی با افراد مختلف داشت. هنوز موسی بن جعفر (ع) کودکی نابالغ بود که با ابوحنیفه، پیشوای حنفیان به گفتوگو پرداخت و قدرت علمی و فقهی خود را به نمایش گذاشت. سیرهنویسان، این مناظره را از زبان ابوحنیفه اینگونه نقل میکنند: «در سفر حج به قصد دیدار و مناظره با امام صادق (ع) در برخی مسائل اختلافی، عازم مدینه شدم. هنگامی که وارد منزل امام صادق (ع) شدم، در دهلیز منزل منتظر اجازه ملاقات نشسته بودم که ناگاه کودکی بیرون آمد. از او چند سوال کردم.»
ابوحنیفه با شنیدن استدلالهای محکم و متقن از آن کودک نابالغ، قانع و متعجب شد و بیآنکه به دیدار امام صادق (ع) برسد؛ راه خود را پیش گرفت و با خود میگفت: «نوادگان خاندان رسالت، علم را از یکدیگر به ارث بردهاند و همگان عالم و آگاه هستند.»
علاوه بر علم و دانش، از حلم و بردباری آن حضرت هم در کتابهای سیره و تاریخ موارد مهمی نقل شده است. این پژوهشگر دینی تشریح میکند: امام هفتم (ع) به دلیل حلم و بردباری زیادی که داشت به کاظم معروف شده بود. آن حضرت علم را با حلم خود آراسته و در برابر ناملایمات روزگار بردبار بود. با دشمنان و بداندیشان با نرمی رفتار میکرد و تلاش داشت با این شیوه، آنان را تربیت کند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «شادی دشمنسوزِ مردم زیر پرچم غدیر» نوشت: شامگاه جمعه شانزدهم تیرماه، منحصربهفردترین جشن عید غدیر تاریخ برای ملت ایران رقم خورد. مهمانی بزرگی که خمیرمایه آن محبت مردم به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهالسلام) بود و البته لبریز از شور و نشاط. در تهران، مردم با جمعیتی متراکم فاصله ۱۰ کیلومتری میدان امام حسین (ع) تا میدان آزادی را پر کردند و پیر و جوان و کودک و زن و مرد ساعتها را به شادی و لبخند گذراندند. این مهمانی در ۲۴ مرکز استان و ۷۰ شهرستان نیز برگزار شد.
این جشن منحصربهفرد، پیامهای زیادی داشت و واکنشهای مختلفی را از سوی جریانها و شخصیتهای گوناگون برانگیخت. برای برخی مایه غرور و مباهات شد و برای برخی دیگر اسباب خشم و عصبانیت را فراهم آورد.
خط بطلان بر ادعای کاهش دینداری مردم
سالها است که دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران، در دستگاههای عظیم تبلیغاتی خود به دنبال القای این مطلب هستند که گرایش مردم به دین و شعائر مذهبی کمرنگ شده و در حال از بین رفتن است. این گزاره که بعضاً در برخی رسانههای داخلی و از سوی برخی افراد به مدعی دلسوزی نیز تکرار میشود، عمدتاً بر این تحلیل استوار است که پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی و پیوند دین با سیاست، مردم پس از مشاهده ناکارآمدیها در دستگاه سیاسی، آنها را به حساب دین مینویسند و در نتیجه از دین و مذهب دلزده میشوند.
این تحلیل جدای از آنکه مقدمات غلطی دارد، برای نتیجه آن یعنی دلزدگی مردم از دین نیز هیچ گواه معتبری وجود ندارد و بالعکس شواهد زیادی بر ضد آن وجود دارد. اجتماعات عظیم و فراگیر مردم در مناسبتهای مختلفی چون اربعین حسینی، شبهای قدر، نیمه شعبان و بزرگداشت شخصیتهای مذهبی یکی از مهمترین دلایل عدم کاهش گرایش به دین و معنویت در مردم و به خصوص جوانان است و حتی با مقایسه حضور مردم در این رویدادها با دهههای گذشته میتوان فهمید که گرایش به دین و معنویت در میان آحاد مردم روند صعودی داشته است. چنانکه رهبر معظم انقلاب در سخنرانی سال گذشته در حرم مطهر امام خمینی (ره) به آن تصریح کردند و فرمودند: «امروز گرایش مردم به انقلاب و به دین از روز اوّل انقلاب یقیناً بیشتر است.»
جشن بزرگ عید غدیر نیز از مواردی است که هرچند قرنهاست در میان ایرانیان پاس داشته میشود، در چندسال اخیر به سلسله اجتماعات مذهبی فراگیر اضافه شده و امسال نیز باشکوهتر از هر سال دیگر برگزار شد. تا جایی که فقط در تهران، برآوردهای اولیه حاکی از حضور بیش از ۴ میلیون نفر در حدفاصل میدان امام حسین (ع) تا میدان آزادی است. با این وصف چگونه میتوان از کاهش دینداری در میان مردم ایران سخن گفت؟!
نشاط اجتماعی در سایه دینداری
پیام دیگر جشن بزرگ غدیر، نفی ادعای افسردگی و دلمردگی مردم شریف ایران بود. شاید برای برخی باورش سخت باشد ملتی که تحت شدیدترین تحریمهای ظالمانه اقتصادی قرار دارد و خطرناکتر از آن، زیر آتش جنگ روانی صدها رسانه ریز و درشت قرار گرفته است، چنین سطحی از نشاط اجتماعی را به نمایش بگذارد. اما حقیقت در برابر چشمان ما است. علیرغم تلاش شبانهروزی توپخانه عظیم دشمنان در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای برای بزرگنمایی اخبار منفی، سانسور واقعیتهای امیدوارکننده و هراسافکنی در دل مردم، شادی و نشاط همچنان از اعماق دل مردم میجوشد. نه تصنعی است، نه تزریقی و نه کاذب و مهمتر اینکه این نشاط در سایه دینداری حاصل شده است.
همچنین این جشن باشکوه، تجلی عمل به آموزههای دین مبین اسلام در نگاه متعالی و معتدل به حزن و شادی بود. در کلام نورانی اهل بیت علیهمالسلام داریم که یکی از نشانههای شیعیان، «یحزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا» است. پیروان اهل بیت در ایام حزن این خاندان اندوهگینند و در ایام سرورشان، مسرورند. از این رو کسی نمیتواند مدعی شود اسلام و تشیع سراسر اندوه و ناراحتی است.
نظر شما