به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه سیاست روز در صفحه اول امروز خود با تیتر «استعفای محترمانه!» نوشت: سالها است آلودگی هوا یکی از بزرگترین چالشهای مردم ایران بهخصوص کلانشهرهایی مانند تهران و اصفهان است تا در کنار بحران آب و امسال گرمای سوزان فصل تابستان آن را هم تحمل کنند و بحران گرانی و کمبود دارو و گرانی درمان را بپذیرند و فقر اقتصادی و بعضاً فرهنگی را هم قبول کند اما دلشان خوش باشد به اینکه روی زیادهطلبان دنیا را کم کردهاند و به شجاعت فرزندان خود در دفاع مقدس و مدافعان حرم و بهداشت افتخار کنند اما نمیپذیرند که وقتی میتوان تکلیف معضلترین آنها یعنی آلودگی هوا را بهواسطه تأمین حقابه این استان تعدیل یا رفع کرد مسئولان همچنان دست روی دست بگذارند تا مدیرکل بحران استانداری تنها به گزارشدهی بپردازد و اینگونه جایگاه رسانهها را تصرف عدوانی کند، در حالی که موظف است قاطعانه با مدیران بالادستی خود به دفاع از حقوق حقه و حفظ سلامتی جامعه بپردازد و سالها از این شاخه به آن شاخه نپرند تا حکم بازنشستگی از راه برسد!
البته مقامهای بالا دستی هم کم بی تقصیر نیستند تا وقتی شاهد عدم موفقیت ایشان در انجام وظایف طی دولتهای قبلی و فعلی بودهاند. سمت ایشان را به فردی دیگر بسپارند که بهجای برگزاری نشستهای خبری متعدد و جلسات پشت پرده. لباس رزم بتن کند و در مقابل دمندگان به این آتش شعلهور بایستد تا همچنان مازوتسوزی ادامه نداشته باشد!
ساعت ۷ صبح یکشنبه، پنجم شهریور گزارشگر رادیو اصفهان اعلام یک فاجعه خاموش میکند و با بغضی در گلو میگوید: در حالی که پارک زمزم این شهر آلودگی هوا را روی عدد ۴۰۰ تجربه میکند و این رقم در محله زینبیه ۳۷۵ را نشان میدهد، در مرکز شهر یعنی میدان انقلاب میزان آلودگی ۱۵۰ و در کمال تعجب و ناباوری خیابان استانداری که محل استقرار مدیریت بحران و دیگر مقامات استانی است عدد آلودگی هوا ۷۵ است که سالم برای ساکنان آن است! که معلوم نیست چگونه فاصلهای کمتر از یک کیلومتر بین میدان انقلاب و خیابان استانداری این آلودگی هوا به نصف تقلیل مییابد؟
حالا باز هم سناریوهای قبلی تکرار میشود تا مدیریت بحران چون گذشته بلافاصله با رادیو و برنامه زنده صبح بخیر اصفهان تماس تلفنی داشته باشد و از طریق مصاحبه حرفهای قبلی را بازگو کند و همچنان تقصیرها را به گردن سازمان آب منطقهای و بهدلیل خشک بودن تالاب گاوخونی و همچنین مازوت سوزیها و کارخانههای تولید آلودگی بیندازند و با ریختن آب پاک روی دست اهالی این کلان شهر اعلام کنند پروسه آلودگی حداقل تا پایان شهریور ادامه خواهد داشت زیرا تابستان گرمی را گذراندهایم و در این میان گرمای تابستان است که به متهمان قبلی اضافه میشود اما مدیریت کل بحران همچنان بر حرفهای تکراری خود پا برجا میماند.
شاید اگر والی استان با ایشان رودربایستی دارند چه بهتر که شخص آقای مدیرکل بحران محترمانه استعفا دهند تا شاید مسئول جدید با تحصیلات آکادمیک بهتر و شهامتی بیشتر بتواند پا به عرصه گذاشته و اگر قادر نبود کل معضل را رفع و رجوع نماید حداقل به تعدیل آن بپردازد که بر اساس فرمت و جدول استاندارد آلودگی هوا عدد یک تا ۵۰ مناسب و از ۵۰ تا ۱۰۰ سالم و از ۱۰۰ تا ۱۵۰ ناسالم برای افراد خاص و از ۱۵۰ تا ۲۰۰ ناسالم برای عموم و از دویست تا ۳۰۰ بحرانی و از ۳۰۰ به بعد فاجعه میباشد که این روز بخصوص در دو منطقه زمزم و محله زینبیه اصفهان مرز فاجعه را هم در نوردیده و البته اگر چه در این میان تعلل مدیریت بحران در پیشبینی و اقدامات اولیه محرز به نظر میرسد اما این توان را در روحیه خود نمیدیدند تا رودرروی مقصران بایستند و از وظیفه و مسئولیت خود دفاع کند که شایسته بود خیلی زودتر استعفا میدادند و در این بین والی استان هم بیتقصیر نیستند، زیرا بهتر بود در آغاز پذیرش این مسئولیت بهصورت محترمانه به خانهتکانی میپرداختند؛ همانگونه که بعضی مدیران فعال گذشته را با چهرههای ناشناخته جدید عوض کردند.
اجازه نمیدادند اینگونه چالشهای خانمان برانداز در بستر سلامتی و اقتصاد جامعه همچنان ادامه و حضور داشته باشد، امروز اصفهان یعنی پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی با حذف زاینده رود و آلودگی ۴۰۰ واحدی هوا و مقام نخست فرونشست زمین و خشکسالی و بیآبی و رقم قابل توجه بیکاری، دیگر مقامی به عنوان استان برخوردار ندارد و بهتر است عنوان شهر آلوده صنعتی را با حضور صنایعی چون فولاد، ذوب آهن، نیروگاههای مازوتسوز، پالایشگاه آلودهکننده و صنایع متعدد سیمان و هزاران واحد ریز و درشت مخرب محیط زیست، دیگر جای اقامت جاندارانی چون انسان نیست و بهتر است دولت در عوض اصلاح پر هزینه و زمانبر و شاید غیرممکن این معضلات، شهری تازه و مفرح برای جمعیت دو میلیون نفری آن مهیا سازد و این منطقه صنعتی کلان را به حال خود رها کند تا همچنان آلوده بماند!
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آمادگی مقاومت برای جنگ تمام عیار» نوشت: در پی تحرکات رژیم صهیونیستی و انتشار خبرهایی مبنی بر موافقت با طرحهای ترور رهبران حماس به دلیل عملیاتهای تلافیجویانه گروههای مقاومت فلسطینی در کرانه باختری رود اردن، چند پیام مهم به صهیونیستها منتقل شده است.
پیام نخست را حزبالله از طریق یک هیئت مصری که دو روز پیش سفری به بیروت داشتند منتقل کرد که طی آن تهدید کرده بود اگر یک گلوله در لبنان برای ترور یک نفر شلیک شود، جنگی تمام عیار شکل خواهد گرفت. این پیام تأکیدی دوباره بر صحبتهای چند ماه گذشته دبیرکل حزبالله خطاب به صهیونیستها بود که تهدید کرد اگر این رژیم هر فردی را در لبنان ترور کند، تقاص سنگینی خواهد داد.
با این حال صالح العاروری، مسئول پرونده کرانه باختری در حماس در پی تحرکات و تهدیدات صهیونیستها در گفتوگو با شبکه المیادین گفت: مقاومت آماده جنگ فراگیر و همهجانبه است و رژیم صهیونیستی در صورت وقوع چنین جنگی شکست بی سابقهای را تجربه خواهد کرد. ما خود را برای جنگ تمامعیار آماده کردهایم و به بررسی آن در جلسات محرمانه خود با دیگر گروههای درگیر در چنین جنگی، میپردازیم.
از سوی دیگر، ساعاتی پس از اینکه نتانیاهو در جلسه کابینه مجدد تهدید به ترور کرد، عکسی با پیامهای واضح و روشن از صالح العاروری منتشر شد. صحبتهای نتانیاهو در جلسه کابینه نشان میدهد که وی به شکل جدی به دنبال بازآرایش وضعیت داخلی در برابر دشمن خارجی است. تجربه نتانیاهو نیز به او ثابت کرده که بحرانسازیهای مقطعی و چندهفتهای در عرصههای نظامی و امنیتی منطقه میتواند برای مدت کوتاهی هم که شده به عمر کابینه محکوم به فروپاشیاش بیفزاید.
باید دید دستگاه محاسباتی قفل شده صهیونیستها دست به انتحار زده و رهبران و فرماندهان درجه اول مقاومت را هدف قرار خواهد داد یا با توجه به پیامدهای سنگین این گزینه، دست به ترور مجاهدان رده میانی گروههای مقاومت خواهد زد؟! در همین راستا، جنبش حماس به مصریها اطلاع داده است که مقابله با رژیم صهیونیستی اولویت ملت و گروههای مقاومت فلسطین در حال حاضر است و تنها راه توقف عملیات، عقبنشینی رژیم صهیونیستی از کرانه باختری است، مشابه آنچه سال ۲۰۰۵ در نوار غزه رخ داد.
بر اساس اطلاعاتی که الاخبار به دست آورده است، این عقبنشینی در رأس خواستههای مقاومت در صورت وقوع نبرد جدید خواهد بود. رژیم صهیونیستی معتقد است در صورت ترور فرماندهان مقاومت، میتواند روند نبرد جدید را که شروع خواهد شد، کنترل کند. این روزنامه نوشت: در صورتی که رژیم صهیونیستی گزینه ترور فرماندهان مقاومت را انتخاب کند، به جای فشار بر مقاومت و فرماندهی آن، خود را درگیر نبردی خواهد دید که خواسته اصلی آن عقب نشینی از کرانه باختری در ازای توقف جنگ است.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پرچم دهههشتادیها بالاست» نوشت: بهرغم تلاش چندین ساله دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی و رسانههای معاند برای کمرنگ کردن شعائر دینی بین مردم ایران و بهخصوص جوانان، اما آمار شرکت ایرانیان در مراسمهای مذهبی و بهطور ویژهتر در محرم و راهپیمایی اربعین به خوبی نشاندهنده شکست بزرگ دشمنان این مرز و بوم است.
جوانان، عنصر جدانشدنی هیئتها و مراسمهای مذهبی
مخاطب تمام پویشها و نقشههای شوم دشمنان برای ضربه به انقلاب اسلامی، نسل جوان است. چرا که آینده ایران و جمهوری اسلامی توسط جوانان ساخته خواهد شد و اگر دشمنان بتوانند رگ خواب نسل جوان را به دست گیرند تقریباً راه آسانی برای پیشبرد اهداف خود داشتهاند. جوانان معتقد و متدین ایرانی اما برخلاف تبلیغات دشمنان با وجود برخی مشکلات در کشور، همچنان پای اعتقادات و رسم و رسم خود ایستادهاند.
مراسمهای حسینی محرم امسال به خوبی این موضوع را بیان میکند؛ یعنی برخلاف تمام زحمتهای رسانههای غربی که بهمنظور قانع کردن جوانان برای نپوشیدن لباس مشکی محرم کشیده بودند، تعداد مشکیپوشان محرم بیشتر و شعار یا حسین بلندتر شده بود. در حقیقت علاقه جوانان به عزاداری امام حسین (ع) یک علاقه ماندگار است. وقتی آنان میبینند عدهای در تلاشند تا اعتقاداتی را که سالها به آن پایبند بودند نفی کنند، عکسالعمل نشان خواهند داد. چرا که این علایق بسیار عمیق و دیرینه است. در ادامه و از نگاه آمار منتشر شده حضور جوانان، نوجوانان و حتی کودکان در پاسداشت شعائر حسینی را مرور میکنیم.
سهم ۵۰ درصدی جوانان در راهپیمایی اربعین
محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور در بازدیدی که روز جمعه، سوم شهریورماه از قرارگاه اربعین فراجا داشت، ۵۰ درصد زائران خروجی از مرزها را جوانان ۱۵ تا ۳۵ ساله خواند و این موضوع را دلیلی محکم برای توجه ویژه نسل جوان به دینداری و عشق به ائمه و امام حسین (ع) دانست.
در واقع اینکه راهپیمایی اربعین هرسال از سال گذشته پرشورتر برگزار میشود و تعداد جوانان و کودکان ایرانی نیز در این راهپیمایی هرساله افزایش مییابد، نشان میدهد نقشههای دشمنان ایران و اسلام پشت سر هم با شکست مواجه میشود و گویا آنان دریافتهاند که هیچ زمانی موفق به ایجاد جدایی میان ایران با مقدسات خود نخواهند شد، اما حضور چشمگیر جوانان در اربعین تنها مختص به امسال نبوده است، بلکه تقریباً در ۱۰ سال گذشته این قشر جوان بود که پرچمدار حضور در راهپیمایی اربعین حسینی بوده است. به همین دلیل طبق سنوات گذشته امسال جوانان و بهخصوص پسران و دختران دهه هفتادی، حضوری پررنگی در راهپیمایی حسینی خواهند داشت.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «پردهبرداری از یک دروغ بزرگ در دانمارک» نوشت: قانون اساسی کشورهای حوزه اسکاندیناوی بهگونهای تدوینشده که توسط صاحبان قدرت در این کشورها تفسیرپذیر باشد. بر اساس همین تفسیرپذیری وقیحانه، هرگونه توهینی که به مقدسات مسلمانان و قرآن کریم صورت میگیرد مصداق آزادی بیان و مباح و در مقابل، هرگونه انتقادی که از ماهیت اشغالگرایانه صهیونیستها میشود، مصداق نقض آزادی بیان محسوب میگردد و باید جلوی آن گرفته شود.
این دوگانگی اساساً معلول اراده صاحبان پنهان و آشکار قدرت در غرب میباشد.این روزها برخی منابع غربی از تلاش دولت دانمارک برای جلوگیری از استمرار قرآن سوزی در این کشور خبر میدهند و از آن بهمثابه تلاشی قابلتحسین از سوی دولت این کشور یاد میکنند! دانمارک و سوئد در هفتههای گذشته شاهد سوزانده شدن نسخههای قرآن کریم یا توهین به آن بودند، حرکتی که خشم کشورهای مسلمان و حتی پیروان دیگر ادیان الهی را برانگیخت. در این میان، دولتهای سوئد و دانمارک مدعی شدند که چنین اقدامی مطابق قانون اساسی این کشورها «با استناد به اصل آزادی بیان و تجمعات» صورت گرفته است.
این در حالی است که مقامات سیاسی و امنیتی کشورهای حوزه اسکاندیناوی نسبت به توجیهناپذیری حقوقی این اقدام وقیحانه آگاه بودند. به عبارت بهتر، آنچه امروز تحت عنوان اقدام دولت دانمارک در مواجهه با اسلامستیزی از آن یاد میشود، جزئی از نمایش وقیحانه ضد اسلامی و قرآنستیزانه سیستماتیک غرب در مواجهه با جهان اسلام محسوب میشود و نباید از آن بهمثابه گامی روبهجلو یاد کرد.
پیتر هوملگارد، وزیر دادگستری دانمارک در یک کنفرانس مطبوعاتی مدعی شده است: دولت «دانمارک» قانونی را پیشنهاد خواهد کرد که بر اساس آن برخورد نامناسب با اشیایی که اهمیت بنیادین مذهبی برای جامعه مذهبی، ممنوع خواهد شد. بنابراین و مطابق با این پیشنهاد دولت، مثلاً آتش زدن قرآن، انجیل یا تورات در ملأ عام مجازات به دنبال خواهد داشت.
لارس لوکه راسموسن، وزیر امور خارجه دانمارک در ماه ژوئیه گفته بود که دولت به دنبال «ابزار قانونی» است که مقامات این کشور را قادر میسازد تا از سوزانده شدن نسخههای قرآن در مقابل سفارتخانههای دیگر کشورها در دانمارک جلوگیری کنند.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازتولید فتنه در شام» نوشت: نارضایتی از شرایط اقتصادی سوریه در شرایطی جرقه اعتراضات را در این کشور زده که شروع آن از همان نقاطی است که ۱۲ سال پیش رقم خورد و این کشور را به کام آشوب کشید. به موازات این تحولات، تحرکات امریکاییها در نقاط مختلف این کشور از جمله ورود غیرقانونی تعدادی از اعضای کنگره آمریکا به خاک سوریه، گمانهزنیها را درباره تقلای واشنگتن در کنار صهیونیستها برای مانعتراشی مقابل ایران با ابزار داعش تقویت کرده است.
سوریه پس از چند سال که با پایان حاکمیت داعش روی آرامش را دیده بود، طی روزهای گذشته دستخوش ناآرامی است. با کاهش ارزش پول سوریه در پی گسترش اعتراضات در جنوب این کشور علیه گرانی، نگاهها دوباره متوجه تحولات این کشور شده است. دمشق تلاش کرده با اصلاحات اقتصادی زمینه را برای تقویت مالی فراهم کند، اما مناطقی که دروزیها در آن به سر میبرند معتقدند که جغرافیایی که آنها در آن زندگی میکنند، همچنان محروم است. دستور اخیر بشار اسد، رئیسجمهور سوریه برای دو برابر کردن حقوق کارمندان دولت، نظامیان و بازنشستگان و سپس لغو یارانه سوخت، آتش اعتراضات را روشن کرده است.
اعتراضات از حدود سه هفته پیش در استانهای سویدا و درعا آغاز شد و سپس به حومه دمشق، بانیاس و ادلب گسترش یافت و حالا در قالب درخواست برای برکناری حکومت اسد بروز کرده است. معترضان روز شنبه از مله در سویدا و درعا که شهر شروع اعتراضاتِ ۱۲ سال پیش بود، شعار دادند: «سوریه مال مردم است، نه خانواده اسد.» با این حال، برخی از ترتیبدهندگان اعتراضات به شبکه العربیه گفتهاند که در تلاش برای سرنگونی دولت نیستند و بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی مطالبه اصلی است.
ماجراجویی آمریکا
این یک روی سکه تحولات سوریه است که به ویژه رسانههای مخالف دولت دمشق روی آن مانور میدهند، اما همزمان با این تحولات، نقاط مختلف سوریه نیز عرصه رویدادهایی است که نه تنها رنگ و بوی گسترش دستدرازی مجدد امریکاییها به سوریه را میدهد بلکه با ادامه این روند، جان گرفتن گروه تروریستی داعش با هدف جولان دادن مجدد در عراق و سوریه هم بعید نیست. وادیم کولت، معاون مرکز آشتی روسیه در پایگاه حمیمیم سوریه روز یکشنبه اعلام کرد، پهپاد وابسته به ائتلاف بینالمللی تحت امر آمریکا به شکل خطرناکی به جنگنده سوخ و۳۵ روسیه در آسمان سوریه نزدیک شد. وی تأکید کرد: «ائتلاف امریکایی طی امروز ۱۱ بار پروتکلهای عدم برخورد را نقض کرد، همچنین ۱۷ مورد تخلف در منطقه التنف در طول روز توسط چهار جنگنده اف -۳۵، دو فروند اف -۱۶، دو فروند تایفون و سه پهپاد چندمنظوره MQ- ۱C به ثبت رسید.»
کولت گفت که ائتلاف با چنین اقداماتی به ایجاد شرایط خطرناک برای وقوع سوانح هوایی ادامه میدهد و این اقدامات وضعیت را در حریم هوایی سوریه متشنج میکند. این در حالی است که شبهنظامیان جداییطلب قسد با مشارکت آمریکاییها به غارت و دزدی منابع ملی و نابودی زیرساختهای سوریه و محروم کردن ملت سوریه از این منابع ادامه میدهند. در جدیدترین رخداد، آنها اقدام به سرقت ریلهای راهآهن در مناطق تحت کنترل خود کرده و پل بزرگی را روی رود فرات در شهرک الرمادی هدف قرار دادهاند. منابع سوری اعلام کردند که شبهنظامیان قسد به سرقت خطوط ریلی و زیرساختهای آن و تجهیزات و تأسیسات راهآهن در استانهای دیرالزور و حس که ادامه میدهند و هدف آنها افزایش فشار بر مردم سوریه در کنار اقدامات قهری و تحریم ظالمانه آمریکا است.
همزمان با این وقایع و بنابر گزارشی که شبکه المیادین منتشر کرده، شماری از اعضای کنگره آمریکا به صورت غیرقانونی وارد اراضی و خاک سوریه شدهاند و از مناطق اشغالی شمال این کشور بازدید کردهاند. این افراد از گذرگاه مرزی «بابالسلامه» واقع در مرز ترکیه با سوریه وارد این کشور شده و تا شهر اعزاز رفتهاند که این مناطق تحت اشغال ترکیه و عناصر مسلح تحت امر این کشور است. خبرگزاری استپ وابسته به مخالفان دولت سوریه هم ضمن تأیید این اقدام گفت که هیئت سهنفره کنگره آمریکا برای اولین بار طی ۱۰ ساله گذشته به این منطقه از خاک سوریه سفر میکند.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «از شهریور ۲۰ تا شهریور ۰۲» نوشت: تاریخ هیچگاه ساکن و با آرام و قرار نمانده است. مسیر تاریخ مسیر آمد و شدهای بسیاری بوده است که عمدتاً با تغییرات در سطح قدرت خود را نمایان ساخته است. در میان این آمد و شدهای تاریخی اما نقاطی را که سرآغاز تحولات بزرگ و بنیادین بودهاند نقاط عطف میخوانند؛ نقاط عطفی که گاه یادآوریاش اعتماد به نفس یک ملت را تقویت میکند و گاه ملتها با به یاد آوردنش سرافکنده و سرخورده میشوند.
ایران نیز در تاریخ معاصر نقاط عطف زیادی را به تلخی و شیرینی تجربه کرده است. نقاطی همانند شهریور ۲۰ که داغ اشغال را بر جگر ایرانیان زد و گاه مانند شهریور ۰۲ که تبدیل به نقطه سرآغازی برای یک عصر جدید شد. حدفاصل شهریور ۲۰ تا شهریور ۰۲ را یک ظرف زمانی ۸۲ ساله با انبوهی از حوادث ساخته است. ایرانیان در این فاصله یک کودتا، یک انقلاب، یک جنگ ۸ ساله با دشمن متجاوز خارجی، یک طرح جنگ خیابانی توسط گروهک تروریست منافقین و مجموعهای از تحریمها و توطئههای خارجی را تجربه کردند. با این حال انداختن نگاهی به مسیر طی شده در این ۸ دهه حکایت از حرکت یک ملت به سمت تثبیت اقتدار و استقلال خود دارد.
به گزارش «وطن امروز»، پنجشنبه هفته گذشته همزمان با برگزاری نشست سالانه بریکس خبر عضویت ایران و ۵ کشور دیگر در این بلوک جدید منتشر شد؛ خبر امیدوارکنندهای که از جهات مختلف نشان از یک نقطه عطف سیاسی و بینالمللی داشت. بریکس به عنوان مهمترین بلوک حال حاضر جهان که تلاشی برای قد برافراشتن مقابل قدرتهای جهانی است با اتخاذ سیاستی برای گسترش دایره اعضایش عزم خود را برای تقویت چندجانبهگرایی و تغییر نظم مستقر جهانی نشان داد.
در این مسیر فارغ از عضویت ایران در بلوک کشورهایی که سریعترین رشد اقتصادی را در قرن جدید تجربه کردهاند، نفس آنچه در ژوهانسبورگ اتفاق افتاد واجد اهمیت است. با این حال اضافه شدن ایران به جمع این کشورها نشان از شکست سیاست انزوای ایران بعد از یک دهه تحریمهای حداکثری غرب داشت. ایرانی که این تحریمها را تجربه کرده بود حالا در جایی ایستاده است که تحلیلگران غربی نیز آن را یک اجماع برای تغییر توازن بینالمللی میخوانند. عضویت جمهوری اسلامی ایران در بریکس، آن هم در زمانهای که آمریکا تمام برگهای تحریمش را خرج زمین زدن ایران کرده است نشان از تثبیت قدرت درونزایی دارد که مانع به زانو درآمدن ایران مقابل بیسابقهترین جنگ اقتصادی جهان شد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «۲ اختلاف باقی مانده با آژانس در آستانه حل و فصل» نوشت: رونمایی از جدیدترین دستاوردهای جمهوری اسلامی در صنعت صلحآمیز هستهای با خبر حل و فصل قریبالوقوع اختلافات باقیمانده میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی هستهای همزمان شد.
محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی روز گذشته که به مناسبت هفته دولت در نمایشگاه «روایت خدمت» حضور یافته بود، اعلام کرد: «۲ موضوع درباره چهار مکان اختلافی میان ایران و آژانس حل شده و اختلاف پیرامون دو مکان دیگر در آستانه حل و فصل است.»
اسلامی با بیان اینکه روند غنیسازی جمهوری اسلامی ذیل برنامه اقدام راهبردی در چهارچوب تدابیر کلی نظام در حال انجام است، خبر داد که معاون «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بهزودی به تهران سفر میکند و خود نیز بزودی در نشست عمومی آژانس در وین شرکت و با «گروسی» دیدار خواهد کرد. به گفته رئیس سازمان انرژی اتمی ذیل همکاریهای صورت گرفته میان ایران و آژانس، نشست آتی شورای حکام درباره ایران، شرایط متفاوتی را نسبت به ادوار پیشین تجربه خواهد کرد.
مکانهای ادعایی آژانس
رئیس سازمان انرژی اتمی در حالی از حل احتمالی اختلاف درباره دو مکان باقیمانده خبر میدهد که آژانس سال گذشته ادعاهایی را درباره چهار مرکز «جابربنحیان»، «شیان»، «ورامین» (تورقوزآباد) و «مریوان» (آباده) در ایران مطرح کرد. این ادعاها که پیشتر در پی توافق ۲۰۱۵ در قالب پرونده موسوم به مطالعات ادعایی خاتمه یافته بود، سبب شد تا اعضای شورای حکام آژانس در راستای اعمال فشار سیاسی همزمان با مذاکرات، در چندین نشست متوالی از ایران بخواهند که فوراً با تحقیقات بازرسان آژانس در مورد ذرات پیدا شده اورانیوم در تأسیسات اعلام نشده خود همکاری کند.
گرچه مقامهای کشورمان به تعدد بیشترین سطح همکاری خود را برای شفافسازی پیرامون این موضوعات از خود نشان میدادند اما با وجود این، پافشاری آژانس بر این مسائل ادعایی و ثابت نشده، به حربهای برای فشارهای بیشتر و تصویب قطعنامه علیه جمهوری اسلامی تبدیل شد. در ادامه هم، نوع موضعگیریهای مدیرکل آژانس سبب شد تا روند مذاکره با ایران که به نظر میرسید در روند حل و فصل قرار گرفته است، با موانع جدی مواجه شود؛ موانعی که نتیجه نگاه متفاوت غرب درباره پروندهای بود که پیشتر حل شده بود، اما فضاسازیهای رسانهای و سیاسی محافل غربی-صهیونیستی با همراهی مدیرکل آژانس بر ابعاد موضوعات اختلافی افزوده بود.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «همگرایی برای بومیسازی امنیت در خلیج فارس» نوشت: در روزهای اخیر تلاشهای کشور عمان در پیگیری و حل موضوعاتی همچون آزادسازی پولهای بلوکه شده در کره جنوبی یا تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا مشهود است.
تبادلنظر و همکاریهای نتیجه بخش دولت عمان با کشورمان در عرصههای مختلف سیاسی موجب شده طرفین به دنبال گسترش سطح روابط و همکاریها باشند. در همین راستا، امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه روز شنبه در گفتوگو با وزیر خارجه عمان بر نهایی کردن مفاد سند راهبردی همکاریهای جامع ایران و عمان تأکید کرد.
عمان، اهرم تعادل در مناسبات منطقهای و بینالمللی
در همین زمینه، حسن هانیزاده کارشناس مسائل حوزه خلیج فارس در گفتوگو با قدس درباره حوزههای همکاری میان ایران و عمان اظهار کرد: پادشاهی عمان یکی از ۶ کشور مهم و محوری شورای همکاری خلیج فارس محسوب میشود که در طول چهار دهه گذشته همواره مناسبات خود با ایران را در سطح قابل قبولی حفظ کرده است. از آنجایی که کشور عمان همواره به عنوان اهرم تعادل در مناسبات میان ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس و دولتهای غربی نقشآفرینی میکند، بنابراین در سالهای گذشته بهویژه در جریان مذاکرات هستهای نیز نقش کاملاً مثبت و تأثیرگذاری داشته است.
حتی در جریان برقراری مناسبات میان تهران و ریاض، پادشاهی عمان نقش مهمی ایفا کرد. از سوی دیگر، عمان در مسیر بهبود روابط ایران و کشورهای اروپایی میانجیگری قابل قبولی داشت. هانی زاده گفت: جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر جایگاه برجستهای در منطقه کسب کرده و ثبات و استقرار فعلی منطقه مرهون همکاری و تلاشهای کشورمان است، به همین دلیل به نظر میرسد پادشاهی عمان در تلاش است تفاهم و همگرایی میان ایران و کشورهای منطقه و جهان را افزایش دهد.
برنامهریزی و تدوین سند جامع همکاری برای گسترش روابط با عمان و بهرهمندی از ظرفیتهای این کشور بسیار مهم است؛ زیرا عمان با دولتهای عربی منطقه، آمریکا و کشورهای اروپایی رابطه متعادل دارد و این ظرفیت را در راستای همگرایی و استقرار صلح به کار میبندد. علاوه بر این، در حال حاضر برخی تلاشها برای ارتقای روابط ایران با مصر و اردن توسط عمان در حال پیگیری است.
این کارشناس بینالملل بیان کرد: یکی از موضوعات همکاری راهبردی ایران و عمان، مسئله شکلگیری یک مجموعه دریایی برای حفظ امنیت خلیج فارس و بومیسازی امنیت این آبراهه مهم بینالمللی است. در همین راستا برخی سیگنالها از سوی عمان، عربستان و امارات مخابره شده که درصدد هستند مجموعه دریایی برای حفظ امنیت خلیج فارس تشکیل دهند. با توجه به ظرفیت بالای ایران در عرصه دریانوردی، طبیعتاً شکلگیری این مجموعه دریایی با محوریت ایران میتواند به کاهش سلطه و نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه کمک کند و مانع جولان آمریکا به بهانه حفظ امنیت خلیجفارس شود.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آغاز ترانزیت کالای روسیه به عربستان از کریدور ایران» نوشت: سیدمیعاد صالحی، دیروز در صفحه شخصی خود نوشت: با پیگیری و دیپلماسی حملونقل ریلی در دولت سیزدهم، قطار ترانزیتی کانتینری شامل ۳۶ کانتینر، برای اولین بار از مبدأ روسیه به مقصد عربستان از مرز ریلی اینچهبرون وارد کشور شده و پس از انجام تشریفات گمرکی به سمت بندرعباس اعزام شد تا از آنجا به جده منتقل شود.
با آغاز به کار دولت سیزدهم، کریدور شمال-جنوب ایجاد شده و با تقویت دیپلماسی اقتصادی در حوزه حملونقل ،۴۷۰۰ کیلومتر مسیر تمامریلی از روسیه به هند راهاندازی شده است. این کریدور که میتواند درآمد قابل توجهی از ترانزیت بار نصیب ایران کند از مهر ۱۴۰۱ راهاندازی شده است. کریدور شمال-جنوب دارای دو مسیر ریلی آستارا-چابهار و اینچهبرون-بندرعباس است که اولی نیازمند تکمیل راهآهن رشت-آستارا است. این کریدور، مسیر جادهای و دریایی و ترکیبی هم دارد. این کریدور با استقبال کشورهای منطقه مواجه شده و میتواند نقش مهمی در روابط درون بریکس هم ایفا کند.
معاون وزیر راه و شهرسازی نیز بهتازگی نیز در خصوص کریدور شمال-جنوب اعلام کرده بود: در نشست با قائممقام راهآهن روسیه مقرر شد برای جهش ترانزیت از ایران، پنج نوع کالای راهبردی و پرحجم آنها هدفگذاری شود تا هم برنامهریزی برای ترانزیت بلندمدت کالا صورت گیرد و همزمان تشریفات گمرکی، مجوز وزارتخانههای مختلف در ایران، تخلیه و بارگیری بندر و تخصیص کشتی کاهش پیدا کند.
افزایش ۵۸ درصدی ترانزیت از ایران در دولت سیزدهم
گزارش عملکرد دولت در بخش ترانزیت حاکی از حمل ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار تن بار ترانزیتی جادهای در سال ۱۴۰۱ و سه میلیون و ۶۰۰ هزار تن در چهار ماهه اول سال ۱۴۰۲ است که معادل رشد سه درصد ترانزیت جادهای در این بازه زمانی است. در بخش جابهجایی مسافر ریلی نیز شکستن رکورد جابهجایی مسافری با بیش از ۲۹ میلیون و ۶۷۰ هزار مسافر در سال ۱۴۰۱ و رشد ۴۳ و ۱۳ صدم درصدی نسبت به سال ۱۴۰۰ به ثبت رسیده است. راه آهن همچنین از افزایش ۱۳ درصدی جابهجایی مسافر ریلی در چهار ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۲ خبر داده است.
رشد مجموع جابهجایی بار و مسافر
شاخص حمل (مجموع جابهجایی بار و مسافر) با جابهجایی ۴۶ میلیارد و ۱۶۰ میلیون واحد حمل در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ نیز رشد حدود پنج درصدی را ثبت کرده است. دولت سیزدهم همچنین با انعقاد تفاهمنامههای همکاری با کشورهای روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و ازبکستان توانست به ترتیب ۵۸ و ۳۴ درصد در حمل بار بینالملل از ابتدا تا پایان سال ۱۴۰۱ نسبت به مدت مشابه در دولتهای یازدهم و دوازدهم ثبت رکورد داشته باشد.
روزنامه فرهیختگان با تیتر «او یک فرشته نبود» در صفحه نخست خود نوشت: پروژه بهشتسازی از غرب و القای اینکه شما در آمریکا و اروپا به آرزوهای خود میرسید، اگرچه دیگر در میان مردم دنیا چندان باورپذیر بهنظر نمیرسد، اما هنوز در دستورکار رسانههای فارسیزبان خارجی قرار دارد. در این ماجرا اما یک سوی این قصه، ایرانی تصویرسازی میشود که نهتنها آیندهاش سیاه است، بلکه مشخصاً استعدادهای جوانانش را نیز نادیده میگیرد و در سمت دیگر قصه، ایرانیهایی روایت میشوند که وقتی ایران را ترک کردند، موفقیت، پیشرفت و ترقی برای آنها آغوش باز کرده است.
سیاهنمایی و مواضع ضدایرانی این رسانهها البته تازگی ندارد اما بنا به اتفاقات و وقایع رخداده، نوع پرداخت به این خبرها متفاوت است. حالا و بعد از خروج آمریکا از افغانستان و آغاز حکومت طالبان و با توجه به اعمال محدودیتهایی در افغانستان برای مردم، بهخصوص زنان و دختران، تلاشهای زیادی صورت میگیرد تا نوعی همانندسازی اتفاقات و محدودیتها در ایران و افغانستان از جانب این رسانهها صورت گیرد. در کنار این، اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ که بعد از فوت مهسا امینی رقم خورد، ضریب پرداخت به این مسائل را دوچندان کرد و پروژه القای ناامیدی، این بار با تمرکز بیشتری روی زنان متمرکز شده بود و درحالیکه در ایرانی که توسط این رسانهها تعریف میشد، زنان در ایران با محدودیتهای زیادی مواجه هستند، در نقطه مقابل زنان ایرانی وجود داشتند که در غرب و بدون این محدودیتها پیشرفت کردهاند.
در میانه ناآرامیها تلاش میشد از نازنین بنیادی، که البته به سختی فارسی صحبت میکرد این تصویرسازی صورت گیرد که البته خیلی زود، غیرواقعی بودن این تصویر برملا شد و مشخص شد که تنها موفقیت قابل توجه او رابطهاش با تام کروز بود که با هماهنگی فرقه ساینتولوژی و با درخواست تام کروز صورت گرفته بود. این روزها اما رسانههای فارسیزبان خارجی با ضریب زیادی خبر سفر اولین فضانورد زن ایرانی تباری که در ناسا کار میکند، پوشش داده میشود. یاسمین مقبلی اما همانطور که گفتیم اگرچه پدر و مادری ایرانی داشته اما خودش هم چندان به فارسی مسلط نیست و تا به حال به ایران سفر نکرده است و بیش از اینکه ایرانی باشد، خود را آمریکایی میداند. بعد از اینکه مقبلی بهطور رسمی بهعنوان فضانورد ناسا معرفی شد، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پیامی اینطور انتصاب او را تبریک گفت: «موفقیت او نشانه آن است که زنان، بدون محدودیتهای یک رژیم سرکوبگر، به کجا میتوانند برسند.»
پیام تبریک به افسر سابق ایالاتمتحده و فضانورد ناسا بهصراحت پروژهای که رسانههای فارسیزبان در پی اجرای آن هستند را آشکار میکرد. در این بین گاهی ایجاد احساس وجود محدودیت از دیدن آشکار محدودیتها واقعیتر بهنظر میرسد. طبیعی است به تصویر کشیدن یک زن ایرانیتبار که اتفاقاً خلبان هم بوده و حالا فضانورد است، از جذابیتهای زیادی برخوردار بوده و در عین اینکه تلاش میشود از او بهعنوان یک زن ایرانی که با استعداد خود به این جایگاه رسیده الگوسازی شود، در مخاطب نیز این احساس را ایجاد میکند که علت به دست نیامدن موفقیتها و پیشرفتها از جانب زنان در ایران نه بهخاطر عدموجود توانمندی بلکه بهعلت محدودیتها و نادیده گرفتن استعداد زنان صورت میگیرد. ضریب دادن به موضوع سفر فضانورد زن ایرانی با توجه به نزدیک شدن به سالگرد فوت مهسا امینی، با تمرکز بیشتری صورت میگیرد تا علاوهبر اینکه در دوگانه زندگی در ایران و غرب، رؤیای غربی، پیروز باشد، از طرفی هم احساس ناامیدی و تلاش برای محدود نگه داشتن زنان از پیشرفت در ایران بهوجود بیاید، بدون آنکه اشاره یا پرداختی به موفقیتهای زنان ایرانی که در کشور زندگی میکنند، صورت بگیرد.
نظر شما