به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه قدس در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پدری که استاد بود» نوشت: زندگی آیتالله سیدجواد خامنهای پدر رهبر معظم انقلاب که از علمای برجسته مشهد به شمار میآمدند نیز روی همین حساب اهمیت مضاعف پیدا میکند. عالمی که به تعبیر امام خمینی (ره) «عمری با علم و تعهد و تقوا به سر بردند» و در نهایت ۱۵ تیرماه سال ۱۳۶۵ دار فانی را وداع گفتند. رسیدن به سالگرد درگذشت ایشان بهانهای شد تا آنچه را حضرت آیتالله خامنهای از پدرشان، در کتاب «خون دلی که لعل شد» روایت کردهاند، مرور کنیم. این کتاب، ترجمهای است از کتاب «ان مع الصبر نصراً» که توسط دکتر محمدعلی آذرشب، تنظیم و توسط مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی به فارسی برگردان شده است.
در اوج بلند طبعی
پدرم آقا سید جواد خامنهای از یک خانواده علمایی معروف تبریزی بود. ایشان سال ۱۳۱۳ ه. ق در نجف به دنیا آمد. پدر ایشان آقا سید حسین خامنهای امام مسجد جامع تبریز بوده است.
ایشان (پدرم) به فضل و علم و اجتهاد معروف و نزد علمای بزرگی مانند میرزای نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی درس خوانده بود. عفیف و باحیا و نسبت به مال و منال، از مناعت طبع برخوردار بود. در میانه بازار مشهد که محل کسبه و تجار و سرمایهداران است امامت مسجدی را داشت؛ اما چشمی به مال مردم نداشت و چنین چیزهایی را نمیپسندید؛ یعنی در اوج بلندطبعی میزیست. گوشهگیری را دوست داشت ولی من این خصلت ایشان را خوش نمیداشتم؛ لذا عکس آن را فراگرفتم. ایشان وقتی وارد مسجد میشد، سر را به زیر میانداخت، نگاه خود را به زمین میدوخت و بیآنکه با احدی از نمازگزاران حرفی بزند مستقیماً به سوی محراب میرفت. در آنجا عینک خود را برمیداشت؛ بنابر سنت، دنباله عمامه را به زیر چانه میانداخت و نماز جماعت را امامت میکرد؛ آنگاه همانگونه که وارد شده بود، بیرون میرفت.
حکایت فروش کتابِ یک عاشقِ کتاب
در مجالس، خاموش مینشست، مگر اینکه از او چیزی بپرسند. جز با علمایی که از دوستان خاصش بودند، سخن نمیگفت، به هیچ گفتوگویی هم جز بحث علمی وارد نمیشد. نتیجه این گوشهگیری، تنگدستی شدید بود. گاهی به سبب تنگدستی ناگزیر میشد کتابهایش را -که بسیار مورد عشق و علاقهاش بودند- بفروشد. وقتی میدید ما کتابهایش را تورق میکنیم ناراحت میشد. اگر یکی از کتابهای کتابخانهاش را دست ما میدید با لحنی مهرورزانه نسبت به کتاب و حریص بر حفظ آن، میگفت این چیست؟ لطفاً بگذار سر جایش اما با این همه، ناچار میشد برخی کتابهای خود را بفروشد تا بتواند برای رفع نیازهای اولیه ما چیزی فراهم کند.
سراغ قفسههای کتابخانه میرفت، کتابی را برای فروش برمیداشت اما فروش آن کتاب برایش ناگوار میآمد و لذا آن را به جای خود میگذاشت؛ دومی را برمیداشت، سومی را برمیداشت، تا اینکه ناچار برخی را انتخاب میکرد و برمیداشت؛ به یکی از ما میگفت این کتابها را به نزد شیخ هادی ببر و به او بفروش. شیخ هادی معروف بود به اینکه هر کتابی را بر او عرضه کنند، میخرد و در دکان خود میگذارد، بعد هم جز به قیمت هنگفت نمیفروشد. میگفت: من به گرانفروشی معروفم! لذا تنها کسی از من کتاب میخرد که ناچار به خرید آن باشد و کسی که ناچار باشد، به هر قیمت گرانی هم که شده میخرد! شیخ هادی اینطور خرید و فروش میکرد.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خون آرمان چشمها را به روی حقیقت باز کرد» نوشت: در روزهایی که بر ما گذشت، شهید آرمان علیوردی ۲۲ ساله میشد، در نخستین سالی که در میان ما نیست و با ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت محشور است. این موسم، اما فرصتی نیک برای گفتن و شنیدن از اوست. هم از این روی فرصت را برای مصاحبه با سرکار خانم آرزو فروغی، مادر شهید، مغتنم شمردهایم.
اگرچه تداعی خاطره «روز واقعه» برای شما دشوار است، اما لطفاً در آغاز گفت و شنود، از واپسین دیدار خود با شهید آرمان علیوردی بگویید؟
آخرین دیدار ما، صبح روز چهارشنبه بود. آن روز آرمان حدود ساعت ۱۰ صبح از منزل بیرون رفت. البته همیشه در روزهای دیگر، ساعت ۵، ۵:۳۰ صبح از خانه بیرون میرفت. معمولاً بعد از نماز صبحش، به حوزه میرفت. آن روز صبح به علت اینکه کلاس صبحش تشکیل نشده بود، نتوانست برود. ساعت ۹ که از خواب بیدار شد، صبحانه را آماده کردم و ایشان میل میکرد. موقع رفتن از آنجایی که آن شب قرار بود به منزل مادرم برویم، به آرمان گفتم: «شما هم شب به منزل عزیز بیایید، چون ما هم آنجا هستیم.» آرمان گفت: «باشه مامان، من کلاس دارم، اما اگر توانستم حتماً میآیم.»، گفتم: «پس آمدنت را به من خبر بده.»
پس از آن قدری با هم صحبت کردیم. مثل اینکه قسمت بود، که آن روز آرمان دیرتر از منزل برود و ما بیشتر کنار هم باشیم. موقع رفتن هم طبق معمول، با من دست داد. باز هم موقع رفتنش، مقداری صحبت کردیم و من دوباره تأکید کردم، که شب را حتماً اگر توانست به منزل عزیز بیاید، که منتظر هستم. گفت باشد و طبق معمول همیشه که موقع خداحافظی «یا علی» میگفت، گفت یاعلی و رفت! اما باز دوباره دیدم که آرمان آیفون را زد و گفت: «مامان کیف پولم جامانده است، اگر میتوانید از بالکن پایین بیندازید!» به محض اینکه آمدم کیف را داخل یک کیسه گذاشته و پایین بیندازم، دیدم خودش بالا آمد! گفتم مامان من داشتم کیف را برایت پایین میانداختم، چرا بالا آمدی، آرمان گفت: «مامان خواستم خودم کیف را از دستت بگیرم، کاری نداری.»
گفتم: «نه شب زودتر بیا.» بعد هم گفت یا علی، خداحافظ. این آخرین دیدار من و آرمان بود. بعد پدرش، او را به حوزه رساند. بعد از رساندن آرمان به حوزه، همسرم با من تماس گرفت، که آماده باشید تا خیابانها شلوغ نشده است شما را به منزل مادرتان ببرم. ظهر بود که ایشان به دنبال ما آمد و به منزل مادرم رفتیم. ساعت سه بعدازظهر بود، که با آرمان تماس گرفتم و کمی صحبت کردیم. بعد از آن دوباره خودش نزدیک به ساعت چهار، تماس گرفت. یک مقدار با هم صحبت کردیم و بازهم تأکید کردم: آرمان مامان امشب زودتر بیا، ممکن است، امشب خیابانها شلوغ باشد. آرمان هم گفت: «باشه مامان، به همه سلام برسان، یاعلی، خداحافظ!» این آخرین تماس آرمان و گفت بود.
خبر مجروحیت شدید آرمان و بستری شدن او، چگونه به شما رسید؟
آن روز خیلی نگران بودم! بیآنکه علت آن را بدانم، اضطراب و استرس شدیدی داشتم. همین دلشورههای من، باعث شد که پیاپی با آرمان تماس بگیرم. البته روزهایی هم که آرمان سر کلاس میرفت، روزی سه، چهار بار تا هنگام شب با او در تماس بودم و جویای حالش میشدم. اما آن روز، چون به واسطه اغتشاشات خیابانها شلوغ شده بود، دلشوره عجیب و خاصی گرفته بودم. طوری که تا آن وقت، چنین دلشوره و نگرانیای نداشتم؛ لذا بعد از تماس آرمان، دوباره ساعت پنج با او تماس گرفتم، اما جواب نداد! بار دیگر در ساعتهای شش و شش و نیم، دوباره با آرمان تماس گرفتم، اما گوشیاش را برنداشت. ساعت هفت شب، دوباره با آرمان تماس گرفتم و دیدم گوشی تلفنش خاموش است! مادرم که نگرانی مرا میدید، پرسید: چه شد، با آرمان صحبت کردی، گفتم: «نه مامان، جواب نمیدهد، گوشیاش خاموش است و شارژر تلفنش هم در خانه است. احتمالاً شارژ گوشیاش تمام شده باشد.»
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حاج احمد؛ فرماندهای خوشتیپ و خستگیناپذیر» نوشت: «من حاضرم درد بر مغز استخوانم بنشیند اما نروم در شهر تهران زیر کولر روی تشک لم بدهم، فقط در فکر استراحت و سلامت خودم باشم. من باید خیلی بیغیرت باشم که اینطور رفتار کنم»؛ این جملات جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان بعد از درخواست پزشکان از او برای بازگشت به تهران است چون به شدت مجروح شده بود اما پاسخ فرمانده دلاور تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص)، هنوز هم آدم را میخکوب عظمت و ظرفیت خودش میکند.
اوایل امسال بود که سخنگوی سپاه خبر «شهادت قطعی» احمد متوسلیان را تکذیب کرد و گفت: «در وضعیت ایشان و همراهان تغییری صورت نپذیرفته و پرونده سرنوشت آنان همچنان مفتوح و توسط مراجع سیاسی و حقوقی کشور در حال پیگیری است… از سرنوشت قطعی آنها (شهادت یا زندهبودن) اطلاعات موثقی در دست نیست».(منبع خبر: سپاهنیوز) حاج احمد متوسلیان و همراهان او یعنی کاظم اخوان، تقی رستگارمقدم و سیدمحسن موسوی در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ در منطقه «باره» لبنان ربوده شدند. یک عکس معروف از حاج احمد متوسلیان و چند نفر از رزمندگان پس از آزادسازی خرمشهر وجود دارد که فقط دو نفر از آنها شهید نشدند.
بعد از پیگیریهای فراوان موفق شدیم که آقای «اسدالله توفیقی» راوی تیپ ۲۷ را که در این عکس کنار حاج احمد است، پیدا و راضی کنیم تا برای دقایقی درباره خاطراتش از این فرمانده بزرگ و شجاع برای ما بگوید. در پرونده امروز زندگیسلام از جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان میگوئیم و چشمانتظار روزی هستیم که به استقبال او برویم و به کشورمان برگردد.
فیلم «ایستاده در غبار»، قطرهای از معرفی دریای حاج احمد بود
فیلم «ایستاده در غبار» درباره زندگی احمد متوسلیان است و سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر ۱۳۹۴ را از آن خود کرد. آقای توفیقی درباره اینکه «مهدویان» کارگردان این فیلم چقدر در نمایش چهره واقعی حاجاحمد موفق بوده، میگوید: «درباره اینکه فیلم «ایستاده در غبار» تا چه اندازه توانسته است زندگی واقعی حاجاحمد را از نظر من که سالها در کنارش بودم، ترسیم کند، شاید بتوان با این سوال پاسخ داد که فیلم حضرت یوسف پیامبر (ع) تا چه اندازه در ترسیم زندگی واقعی آن حضرت موفق بوده است؟ بالاخره فیلم است دیگر و مگر میشود همه آنچه را بوده، بازسازی کرد و فیلم گرفت؟ اما چاره چیست؟ به هرحال قطرهای از بینهایت حقیقت را تصویر کردن بهتر از هیچ است و این فیلم در برابر شخصیت حاج احمد، قطرهای در برابر دریا بود.»
روزنامه رسالت در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کنکور امن آزمون بزرگ مسئولان» نوشت: چهره کنکور با گذشته متفاوت شده و امروز با اجرای دومین مرحله از طرح هشت مادهای شورایعالی انقلاب فرهنگی، همچنان دغدغه تأمین «امنیت» و «سلامت» آزمون ذهن بسیاری از داوطلبان را به خود مشغول داشته و برخلاف نوبت اول کنکور، قرار نیست اینترنت قطع شود.
وزارت علوم هم به داوطلبان اطمینان خاطر داده که «سیستمهای خاص خود را دارد تا امنیت کنکور تأمین و تضمین شود.» استفاده از فناوریها و روشهای آشکارساز سیگنال، توصیه وزارت ارتباطات خطاب به سازمان سنجش بوده است تا هرگونه ارتباط ممنوعه داوطلبان شناسایی شود. این درحالی است که گاهی تعدادی از داوطلبان با واردکردن تجهیزات هوشمند به حوزههای امتحانی و ارسال تصویر سوالات آزمون از طریق فضای مجازی امنیت و حتی اعتبار نتایج کنکور را خدشهدار میکنند.
طی چند سال اخیر خبر لو رفتن و فروش سوالات کنکور نگرانیها و ابهامات زیادی را در اذهان عمومی جامعه بهخصوص داوطلبان رشتههای پرطرفدار دانشگاهی ایجاد کرده، موضوعی که هر بار از سوی مسئولان سازمان سنجش تکذیب شده است. انتشار عکس از سوالات دفترچه پس از برگزاری جلسه کنکور یک نوع تخلف محسوب میشود اما اینکه سوال قبل از جلسه آزمون در اختیار فردی بوده باشد نوعی تقلب محسوب میشود که با انتشار آن میتوان ادعا کرد که سوالات لو رفته است.
چیزی که بهزعم سازمان سنجش تاکنون رخ نداده و کلاهبرداران صرفاً با ادعای در اختیار داشتن سوال از داوطلب پول میگیرند و در زمان آزمون دیگر خبری از آنها نمیشود. بههرروی سازمان سنجش وعده داده است که با توجه بهپیشبینی سازوکارهای پیشگیرانه، نوبت دوم کنکور ۱۴۰۲ بدون تخلف و تقلب برگزار شود.
اگرچه گروهی معتقدند مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی از ابهت و فربهی کنکور و اضطراب و نگرانی خانوادهها و دانشآموزان به میزان قابلتوجهی کاسته و بستر فعالیت مافیای کنکور و کتابهای کمکدرسی محدودتر از گذشته خواهد بود، اما کنکور همچنان یکی از اهداف مهم برای جوانان محسوب میشود و همین موضوع باعث شده تا رقابت بر سر رسیدن به این هدف با هر ابزاری توجیهپذیر باشد. تنش عصبی ناشی از کنکور، مضاف بر هزینههای اجتماعی و روانی، هزینه اقتصادی شدیدی را نیز به خانوادههای متقاضیان تحمیل میکند. طی سالهایی که کلاسهای متنوع آمادگی برای شرکت در آزمون سراسری و روشهای آموزشی ویژه شکل گرفت، بسیاری از خانوادهها حاضر به پرداخت ارقام سنگینی شدند تا شاید شانس پذیرش فرزندشان را بالاتر ببرند.
کلاسها و روشهای آموزشی، الزاماً سطح دانش فرد را افزایش نمیدهد، بلکه راه و روشهای دور زدن پرسشها را به متقاضی میآموزد. نبود امکان دسترسی برای همگان به کلاسها و کتابهای کمکآموزشی باقیمتهای گزاف، عملاً عدالت آموزشی را خدشهدار کرده است. امکان تحصیل در شرایط برابر که در قانون اساسی نیز ذکرشده است، طی سالهای برگزاری کنکور عملاً نقض شده و به بروز تبعیض بین متقاضیان با پشتوانه مالی بهتر، و افراد کمبضاعت انجامیده است. بنابراین مصوبه کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی کماکان موافقان و مخالفانی دارد.
مخالفان میگویند غول کنکور همچنان زنده است و قربانی میگیرد و اضطراب دانشآموزان را از یک سال به سه سال افزایش داده است. بهزعم آنها امتحانات نهایی قابلیت غربالگری صحیح برای سنجش داوطلبین را ندارند و نحوه برگزاری آنها عادلانه نیست، زیرا در مناطق کمبرخوردار معلم متخصص و کلاس جبرانی نداریم و بسیاری از دانشآموزان از دسترسی به امکانات و فرصتهای برابر یادگیری محروم هستند.
موافقان اما این مصوبه و تأثیر سوابق تحصیلی در پذیرش کنکور را در راستای عدالت آموزشی میدانند. داوطلبان میتوانند بهجای یکبار در سال هر شش ماه یکبار شانس خود را برای ورود به رشتهها و دانشگاههای دلخواه امتحان کنند و آزمونی را که با موفقیت بیشتری پشت سر گذاشتهاند ملاک انتخاب رشته قرار دهند. این موضوع ازنظر موافقان، یک مزیت بزرگ است.
روزنامه همشهری در صفحه اول امروز خود با تیتر «نشانههای بهبود وضع اقتصاد ایران» نوشت: آمارهای رسمی به روایت وزیر اقتصاد و رئیسکل بانک مرکزی نشان از بهبود وضع اقتصادی ایران دارد و به کنترل و نزولی شدن نرخ تورم در خردادماه و همچنین ثبات نسبی در بازار ارز اشاره میکند. از جمله احسان خاندوزی میگوید: برای نخستینبار تورم نقطه به نقطه مصرفکننده در خردادماه امسال ۱۲ درصد در مقایسه با ماه قبل کاهش داشته که این ناشی از خروج از دوره افزایش قیمت پس از اصلاح ارز ترجیحی و افزایش قیمت مواد غذایی و تورم ناشی از جنگ اوکراین است.
البته او میافزاید: این بهمعنای تأیید وضعیت تورمی از سوی دولت و همچنین بهمعنای کاهش فشارهای تورمی نیست؛ زیرا مسئله مهار تورم با دستور رئیسجمهور، بهعنوان دستور شماره یک اقتصاد کلان دولت مطرح است و این حاکی از روند کنترل تورم است و بخشی از این روند کاهش مستمر بهعنوان کنترل موتورهای خلق تورم ازجمله مسائل پولی و نقدینگی است. محمدرضا فرزین رئیسکل بانک مرکزی هم میگوید: نرخ ارز به ثبات رسیده و این ثبات باید تداوم داشته باشد و ادامه آن میتواند منجر به تغییرات اساسی در انتظارات و اعتماد فعالان اقتصادی کشور شود.
اگر بتوانیم در ماههای آتی جریان تثبیت را ادامه دهیم قطعاً اعتماد مردم و فعالان نیز افزایش پیدا میکند، چراکه بخشی از مشکلات ما در عرصه اقتصادی ناشی از انتظارات و امید فعالان است؛ علاوه بر این بخش زیادی نیز به عملکرد مدیران وابسته است و اگر ما عملکرد مناسبی داشته باشیم اعتماد مردم هم افزایش خواهد یافت.
روزنامه کهیان د ر صفحه نخست امروز خود با تیتر «گزارش دیلی تلگراف از لشکر همجنسبازان زلنسکی!» نوشت: با گذشت بیش از ۱۶ ماه از جنگ اوکراین این جنگ همچنان از سوی دو طرف ادامه دارد. وزیر خارجه روسیه میگوید گرچه غرب وانمود میکند که به دنبال برقراری آتشبس در اوکراین است اما درصدد ایجاد زیرساخت نظامی برای ارسال سلاحهای مرگبار به کیف است. به گفته لاورف «غرب تلاش دارد تا به طور موقت جنگ اوکراین را متوقف کند و آتشبس برقرار کند و برای خود فرصت ایجاد کند و زیرساخت نظامی جدیدی ایجاد کرده و سلاحهای مرگبار دوربرد جدید (به اوکراین) ارسال کند.»
طولانی شدن پای همجنسبازها را به جنگ باز کرده است گزارش منابع غربی از حضور دهها هزار همجنسباز در لشکر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین حکایت دارد. به گزارش روزنامه «تلگراف» انگلیس سربازان همجنسگرای اوکراین امیدوارند حضور آنها در جنگ اوکراین باعث شود که نگرش مثبتی در مورد آنها در اوکراین ایجاد شود و ازدواج آنها در اوکراین قانونی شود. این گزارش میافزاید: «تعداد سربازان دگرباش جنسی آشکارا که برای اوکراین میجنگند، همراه با درک همجنسگراهراسی به عنوان یک ارزش سنتی روسی منجر به پذیرش بیشتر روابط همجنسگرایان در جامعه اوکراین شده است.»
تلگراف میافزاید: «آمار دقیقی برای تعداد سربازان همجنسباز در نیروهای مسلح اوکراین وجود ندارد، اما ارتش دگرباش جنسی، یک حساب کاربری در اینستاگرام که تصاویر سربازان همجنسگرا و لزبین را منتشر میکند، این رقم را حدود ۵۰ هزار نفر تخمین میزند.»
حمله پهپادی ناکام به مسکو
خبر دیگر از اوکراین اینکه شهردار مسکو روز سهشنبه اعلام کرد که اوکراین بار دیگر تلاش کرد تا حملاتی را علیه شهر و استان مسکو اجرا کند اما این حملات با اقدام نیروهای دفاع هوایی دفع شد.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، اوایل دیروز سرویسهای امور اضطراری روسیه به خبرگزاری اسپوتنیک گفتند که دو پهپاد در پایتخت روسیه در نزدیکی روستای «والویوو» سرنگون شدند و هیچ تلفات یا خسارتی بر جای نگذاشتند. بر اساس این گزارش یک پهپاد دیگر در نزدیکی «کوبینکا» در منطقه مسکو سرنگون شد.
آژانس حملونقل هوایی فدرال روسیه محدودیت ورود و خروج پروازها در فرودگاه «ونوکووا» را تا ساعت پنج به وقتگرینویچ اعلام کرد که در حال حاضر این محدودیت به اتمام رسیده است. یک منبع آگاه هم به اسپوتنیک گفت که ۱۴ پرواز از فرودگاه ونوکووا به فرودگاههای دیگر تغییر مسیر دادند. آژانس حملونقل هوایی فدرال روسیه همچنین اعلام کرد که پروازها در دیگر فرودگاههای مسکو و منطقه مسکو به صورت عادی در جریان است. به گفته شهردار مسکو، این حملات پهپادی ناکام خسارت جانی بر جای نگذاشتهاند و نیروهای امدادی در صحنه حاضر هستند. همچنین پروازها در فرودگاه ونوکووا به حالت عادی درآمده است.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «تکمیل راه شرق» نوشت: روز گذشته در جریان برگزاری بیستوسومین نشست سران سازمان همکاری شانگهای، عضویت جمهوری اسلامی ایران در این سازمان به صورت رسمی اعلام شد. بر این اساس جمهوری اسلامی ایران پس از چین، روسیه، هند، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان، پاکستان و ازبکستان، نهمین عضو رسمی سازمان همکاری شانگهای شد.
«نارندرا مودی» نخستوزیر هند در سخنرانی افتتاحیه این نشست به عنوان رئیس آن، از ایران به عنوان عضو جدید سازمان شانگهای یاد کرد و به ایران تبریک گفت. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه نیز طی سخنانی در این نشست عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای را تبریک گفت و افزود: پیوستن رسمی ایران به این سازمان میتواند ظرفیت جدیدی به آن بیفزاید.
سازمان همکاری شانگهای سال ۱۹۹۶ میلادی توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان با هدف ایجاد موازنه قدرت در برابر نفوذ آمریکا و ناتو به نام شانگهای ۵ پایهگذاری شد و بعد از پیوستن ازبکستان به آن، سازمان همکاری شانگهای نام گرفت. سازمان همکاری شانگهای رسماً ۱۵ ژوئن ۲۰۰۱ میلادی تأسیس و دفتر مرکزی آن در چین ایجاد شد. این سازمان ابتدا بر پایه همکاریهای امنیتی و سیاسی شکل گرفت و در طول سالهای فعالیت نیز تلاش کرد این موضوع را دنبال کند، با این حال در سالهای اخیر بویژه پس از تحریمهای غرب علیه روسیه و چین، گرایش این سازمان به سمت همکاریهای اقتصادی سوق پیدا کرده است.
جمهوری اسلامی ایران سال ۲۰۰۵ و چهار سال بعد از تشکیل رسمی این سازمان به همراه هند و پاکستان عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای شد و یک سال بعد (۲۰۰۶ میلادی) درخواست عضویت دائم در این سازمان را مطرح کرد. هند و پاکستان تابستان سال ۲۰۱۶ میلادی به عضویت دائم این سازمان درآمدند اما عضویت دائم ایران در بیستویکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در بیستوششم شهریور ۱۴۰۰ با حضور حجتالاسلام رئیسی در تاجیکستان مورد پذیرش اعضای این سازمان قرار گرفت و یادداشت تعهدات عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای هم ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ توسط حسین امیرعبداللهیان در نشست سران شانگهای در سمرقند امضا شد.
گفتنی است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در دولت قبل، سال ۹۹ در نامهای به مسؤولان نظام FATF را مانع عضویت جمهوری اسلامی در سازمان همکاری شانگهای میدانست اما اکنون با عضویت ایران در این سازمان مشخص شد این ادعا خلاف واقع و صرفاً برای پیشبرد اهداف سیاسی جریان غربگرا بوده است.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «تعبیر نسل Z سادهسازی نسل جدید است» نوشت: در تعلیم و تربیت جامع چهار رکن وجود دارد. تربیت تخصصی، تربیت هویتی، تربیت مهارتی و تربیت اجتماعی. در تربیت تخصصی- اگرچه کاملاً به حوزه فرهنگی مربوط نمیشود ولی مطالبهگری را وظیفه خود میدانیم- توجه به دو عنصر آمایش منطقهای و تلفیق نظر و کاربست مهم است. بهعنوان مثال در الگوی بیمارستان که فرد بعد از دو سال پایه، وارد عرصه میشود در سایر حوزهها هم ضمن توجه به آمایش، به این تلفیق باید توجه شود.
رکن دوم تربیت هویتی است و بر چهار عنصر انسانی، ملی، دینی و انقلابی تاکید دارد. این چهار سطحی است که معتقدیم دانشگاه باید به آن توجه کند. یعنی از تربیت انسان محترم تا مؤمن انقلابی.
سوم، تربیت مهارتی است. تربیت مهارتی به این معنا که فرد از حافظه محوری عبور کند و یادگیری عمیق داشته باشد. توانایی حل مسائل جدید با استفاده از داشتههای موجود و به تعبیر امیرالمومنین به جای عقل روایت، عقل رعایت داشته باشد. صرفاً حفظ و بیان نباشد و بتواند در عمل استفاده کند.
تربیت اجتماعی نیز یعنی آمادگی برای ورود به اجتماع و پختگی تفکر که از شروط خودسازی است. فرد از سادهانگاری پرهیز کند، فهم پیچیدگیهای اجتماعی را داشته باشد و مسئولیتپذیر باشد. کار جمعی را تمرین کند. اینها در تربیت اجتماعی است. پس برای اینکه خودسازی منجر شود به جامعهپردازی و تمدنسازی در دانشگاه، باید به تعلیم و تربیت جامع توجه کنیم.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قاره سبز نگران دومینوی اعتراضها» نوشت: احتمال سرایت اعتراضات فرانسه به کشورهای دیگر اروپا، برخی مقامات این قاره را نگران کرده است. در همین رابطه اسپوتنیک گزارش داد که «آنتونیو تاجانی» وزیر خارجه ایتالیا گفت: «ما باید از گسترش این وضعیت به سایر کشورهای فرانسویزبان مانند بلژیک و سوئیس جلوگیری کنیم. کسانی که در اعمال خشونتآمیز دست دارند باید منزوی شوند و مشکلات در سطوح سیاسی حل شود.» طبق آخرین اخبار دامنه اعتراضات در فرانسه پس از بلژیک و سوئیس به کانادا هم سرایت کرده است.
هر چند که گزارشهای منتشره در مورد وضعیت جدید فرانسه حکایت از کاهش بازداشتیها و ناآرامیها دارد، اما مجموعهای از حوادث در مورد خشونت پلیس و رفتار خشونتبار با اقلیتهای نژادی بهطور گسترده همچنان شعلههای این اعتراض را زنده نگه داشته که به گفته تحلیلگران گمان میرود در قاره اروپا منتشر شود.
دلایل نگرانی از سرایت اعتراضات
ریشهیابی جریان اعتراضات در فرانسه، نشان از این میدهد که انگیزه معترضان فرامرزی است و محدود به این کشور نمیشود. اشتراکات انگیزه موجب شده که کشورهای دیگر نیز احساس خطر کرده و نسبت به آن هشدار دهند چرا که با کوچکترین جرقهای احتمال رخداد آن در اقصی نقاط اروپا امکانپذیر است.
زمینههای زیادی در یکسال گذشته برای اعتراض در اروپا وجود داشته و افزایش مؤلفههای اعتراضی میتواند هم بر شدت آن مانند فرانسه و هم بر دامنه گسترش آن تأثیر داشته باشد. بر خلاف ادوار گذشته این بار فرانسه شاهد نوع جدیدی از تحرکات اعتراضی بود که میزان شدت آن مقامات این کشور و اروپا را نگران کرده است.
فارغ از خشونت عملی بیشتر در میان معترضان، این بار مدارس، ایستگاههای پلیس، کتابخانهها و دیگر ساختمانهای عمومی بسیار زیادی تخریب و به آتش کشیده شدهاند. بحران تبعیض قومی، مذهبی و طبقاتی فریز شده در کنار بحرانهای جدید ناشی از جنگ اوکراین، پتانسیل این را دارد که برای بار چندم در اروپا صدای اعتراضی مردم را فعال کند.
فشار اقتصادی و عدم رضایت برخی از مردم اروپا از حمایت تسلیحاتی اروپا از اوکراین و نگرانیهای جامعه از تبعات امنیتی جنگ موجب شد که در طول یک سال گذشته اروپا شاهد تجمعات اعتراضی به سیاستهای ملی و کلان این قاره باشد.
از سوی دیگر، قدرت گرفتن احزاب راست افراطی در اروپا از عواملی است که بشدت نسبت به آن نگرانی وجود دارد. هویت و مهاجرت از موضوعات طولانی مدتی است که راستگراهای اروپا برای آنها کمپین تبلیغاتی ایجاد کردهاند و اکنون وضعیت به وجود آمده میتواند مورد بهرهبرداری آنها واقع شود.
سیاستهای ضدمهاجرتی این گروه موجب شد که آنها در مخالفت خود با جریان اعتراضات در کنار پلیس قرار بگیرند. برخی کارشناسان معتقدند که جناح راست افراطی در اروپا از ناآرامیهای اخیر نیز برای برافروختن نارضایتی مردمی و سوق دادن احزاب راست میانهرو به سوی مواضع افراطیتر استفاده میکند.
از اینرو، دامنهدار شدن اعتراضات در بستر بحرانهای متأثر از جنگ اوکراین، زمینه فعالیت و رشد آنها را فراهم کرده و نگرانیها را در میان محافل سیاسی اروپا تشدید خواهد کرد. در همین رابطه نیکولا مولتنی، معاون وزیر کشور و عضو یکی از احزاب راستگرای ایتالیا گفت: ناآرامیها در فرانسه گواه شکست سیاستهای نظارت نشده مهاجرتی و هشداری برای سایر کشورهای اروپایی است.
نظر شما