به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «تولید محتوای مستقل علیه نفوذ غرب» نوشت: مسئولان شرکت بینالمللی تیکتاک از شرکتهای مطرح در عرصه تجارت بینالملل قرار است امروز برای دیدار و مذاکره با فعالان اقتصادی ایران و حضور در همایشی با هدف معرفی فرصتهای اقتصادی این پلتفرم به کشورمان بیایند.
تیکتاک در حال حاضر یکی از رسانههای اجتماعی پرطرفدار در دنیاست و تاکنون به تقابل با انحصارگرایی آمریکا در این حوزه و تجارت الکترونیک پرداخته است. همین موضوع موجب شده دولت آمریکا نیز به بهانه مسائل امنیتی، استفاده از این پلتفرم چینی را در کشور خود ممنوع اعلام کند. اما از سوی دیگر، همکاری با تیک تاک به عنوان یک پلتفرم شرقی میتواند برای ایران فرصتها و مزایای بسیاری را از جنبه سیاسی و اقتصادی فراهم آورد.
نوذر شفیعی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با قدس درباره فرصتها و مزایای استراتژیک همکاری با شرکت چینی تیک تاک، تصریح کرد: وقتی کشوری قدرت پیدا میکند، توان آن در حوزههای فنی، اقتصادی، فناوری و سیاسی بالا میرود و ابعاد قدرت آن متنوع میشود. قطعاً تنوع در قدرت برای قرار گرفتن هر کشوری در موقعیت هژمون و برتر ضروری است. بدین ترتیب گسترش قلمرو شرکتهای ارتباطاتی و اطلاعاتی چین به منزله گسترش دامنه قدرت این کشور محسوب میشود. در دنیای امروز و در جهان عصر اطلاعات، فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی نقش بسیار برجستهای ایفا میکنند و دارای کارکردهای گوناگونی همچون نقل و انتقال پول، امور تجاری یا تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند.
شفیعی ادامه داد: تا چندی پیش کشورهای غربی به ویژه آمریکا به دلیل رشد دانش تجارت الکترونیک از آن به عنوان ابزار قدرت بهره میبردند. از سویی شاهد بودید کشورهای غربی از دانش حوزه فناوری در راستای جهتدهی و دستکاری افکار عمومی و سرازیر ساختن جریان اطلاعات به صورت یکسویه از کشورهای غربی به جهان سوم استفاده میکردند. بدین ترتیب امروزه چین و آمریکا در حال رقابت در حوزه فناوریهای الکترونیکی و تجارت الکترونیک هستند. حال آنکه بدون شک گسترش فناوریهای چینی به معنی کم اثر شدن فناوریهای آمریکایی است.
این کارشناس بینالملل افزود: از منظر ایدئولوژی و نوع نگاه به نظم بینالمللی، چین با کشورهایی که با رویکردهای آن همسویی دارد، همکاریهای مؤثرتری برقرار میکند. بنابراین ایران و چین با توجه به نگاه تجدیدنظرطلبانهای که به نظم لیبرال آمریکایی دارند، میتوانند در عرصه اطلاعاتی و ارتباطاتی با هم همکاری کنند. این همکاری به این صورت خواهد بود که پالایش و اصلاح اطلاعاتی در جوامع چین و ایران مبادله و پیگیری میشود.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خط و نشان بیسابقه آلبانی برای منافقین» نوشت: به نوشته روزنامه اشپیگل، «ادی راما» نخست وزیر آلبانی در اولین اظهارات بعد از یورش پلیس این کشور به کمپ اشرف ۳ گفت: مجاهدین چند سال است که در کشور ما هستند. از حضورشان استقبال میکنیم اما به شرطی که آنها از آلبانی به عنوان سکویی برای عملیاتهای خود استفاده نکنند اما مهمانان ما بارها این توافق را نقض کردهاند. وی در پاسخ به سوالی درباره اقدامات سایبری منافقین علیه حکومت ایران نیز گفت: آلبانی هیچ قصدی برای در جنگ بودن با ایران ندارد و دوست ندارد که هیچ کسی از مهماننوازی ما سو استفاده کند.
ادی راما در ادامه در پاسخ به این سوال خبرنگار اشپیگل که چرا درخواست «باراک اوباما» در سال ۲۰۱۶ برای میزبانی از هزاران نفر از نیروهای مجاهدین خلق در آلبانی را پذیرفتهاید؟ گفت: این یک عملیات نجات جان انسانها بود و وقتی که یک دوست مثل باراک اوباما از ما برای چنین کاری درخواست کمک کرد ما با افتخار آن را قبول کردیم. وی در جواب این سوال که آیا اگر جای مجاهدین بودید آلبانی را ترک میکردید؟ نیز گفت: «من از خشم نسبت به حکومت ایران آگاه هستم. اما کشور ما به عنوان یک سنگر در جنگی استفاده میشود که جنگ ما نیست. بله شما همیشه حق دارید برای آزادی بجنگید اما اگر این را میخواهید خاک آلبانی جای آن نیست و باید آن را ترک کنید.»
هزینه عملیات سایبری
به دنبال حمله سایبری در آبان سال ۱۴۰۰ به جایگاههای پمپبنزین در ایران که منجر به اختلالات جدی در روند سوختگیری در سراسر کشور شد، منافقین و سرویسهای امنیتی حامی آنها در سال ۱۴۰۱ سرمایهگذاری بیشتری روی این اقدامات انجام دادند و بیش از ۸ هزار و ۳۲۱ بار به شبکه زیرساختی کشور حمله سایبری کردند. نهادهای امنیتی، آماری از اینکه منشأ این حملات کدام کشور بوده و چه میزان از این حملات توسط منافقین انجام گرفته، ارائه ندادهاند اما گفته میشود هک سایت شهرداری تهران، وزارت خارجه و وزارت آموزشوپرورش توسط این گروهک انجام شده است.
فرهیختگان آنلاین نوشت: کمتر از یک سال پس از حمله سایبری به پمپبنزینهای ایران در تیر و شهریور ۱۴۰۱ دو حمله بسیار سنگین سایبری بخشی از زیرساختهای آلبانی را از کار انداخت. در یکی از این حملات بهطور موقت تمام سیستمها از جمله سامانه جامع مدیریت اطلاعات که ورود و خروج در گذرگاه مرزی را ثبت میکند، تعطیل و در پی آن صفهای طولانی در دو گذرگاه مرزی این کشور تشکیل شد.
در سرورها چه اطلاعاتی وجود دارد؟
تصاویر پهپادهای پلیس آلبانی از مقر منافقین نشان میداد که اعضای این گروهک برخی اسناد را پیش از آنکه به دست پلیس برسد، به آتش کشیدند و برخی نیز با ایجاد سپر انسانی ۳۰۰ نفره، مانع بازرسی چند ساختمان مهم این گروهک تروریستی شدند. دسترسی به اطلاعات در درون آن ساختمانها بسیاری از گرهها درباره این گروه جنایتکار را باز خواهد کرد.
پایان مدارا
تهران در قالب دیپلماسی امنیتی طرفهای غربی را متوجه هزینه ماجراجوییهایشان کرد و هشدار داد درصورت مماشات با شبکه تروریسم تهران دست به کار خواهد شد و به هر شکل ممکن تهدید را از بین میبرد. ایران در مواجهه با داعش و موشکباران مقر گروهکهای تروریستی در اقلیم کردستان این گزاره را تثبیت کرد که هیچ شکلی از تهدید را برنمیتابد و آن را در مبدأ هدف قرار میدهد.
منافقین چه خواهند کرد؟
دو دهه قبل و در جریان دستگیری مریم رجوی و ۱۶۰ نفر از اعضای منافقین در فرانسه به اتهام ارتباط با فعالیتهای تروریستی برخی از اعضای این سازمان به دستور مسعود رجوی دست به خودسوزی در مقابل سفارتخانههای فرانسه در نقاط مختلف جهان زدند. در روزهای گذشته، اعضای این گروهک در مقابل سفارت آلبانی یا ایران در کشورهای اروپایی تجمعاتی برگزار کردند و اقداماتی را نیز در دستورکار داشتهاند اما در انجام آن ناکام بودند.
چه اتفاقی باید بیفتد؟
بهطور حتم پایان دادن به حضور منافقین بهصورت یک تشکیلات در آلبانی مهمترین برنامهای است که ایران آن را دنبال میکند. اما در کنار آن ایران مصرانه خواهان بررسی پرونده فردی اعضای منافقین برای اعطای پناهندگی به آنها است.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مدعیالعموم کجاست؟» نوشت: دیروز «اوقاف»، امروز «مجلس» و فردا…؛ روزی نیست که تیر تهمت و شایعه، نهادها، سازمانها و شخصیتهای مختلف کشور را درگیر حاشیههایی نکند که از سوی برخی افراد در سطح رسانهها و فضایمجازی ایجاد میشود؛ رویکردی که اهداف مختلفی را پیگیری میکند و میطلبد مدعیالعموم، بهعنوان حافظ حقوق عامه، نقشآفرینی مؤثرتری در این زمینه داشته باشد.
طی ماههای گذشته بهدفعات شاهد انتشار مطالبی علیه برخی شخصیتها و نهادهای کشور بودهایم که یا بهکلی تهمت و افترا بوده یا با بیان ناقص یک موضوع، رویکرد وارونهسازی حقایق و تخریب چهره و عملکرد برخی اشخاص و نهادها را دنبال میکرده است. در این میان اما در برخی از موارد انتظار بحق افکار عمومی برای پیگیری موضوع و معرفی حاشیهسازان و تهمتزنندگان برآورده نشده است؛ موضوعی که در صورت تحقق میتواند زمینهساز تقویت روزافزون اعتماد عمومی به مسئولان اجرایی و ساختارهای اجرایی کشور شود.
بر همین اساس هم بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر مسئولان دستگاهقضایی با ایشان، تأکید کردند قوه قضائیه باید با «برنامهریزی»، «انضباط» و «باقاعده» برای احیای حقوق عامه وارد شود و اجازه ندهد عدهای با استفاده از فضایمجازی زمینهساز تشویق اذهانعمومی و امنیت روانی جامعه شوند. تأکیدهای مقام معظم رهبری به مقامهای دستگاه قضائی درباره ضرورت تقویت امنیت روانی جامعه و برخورد مناسب با برهمزنندگان امنیت روانی مردم در شرایطی است که در ماههای اخیر شاهد طرح شایعههایی بودهایم که با نیتهای مختلف، سبب خدشه وارد شدن به اعصاب عمومی جامعه شده است؛ رویکردی که افکار عمومی انتظار دارد برخوردهای مناسب از سوی مدعیالعموم با چنین رویههای مذمومی انجام شود.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «در ستایش پویایی مناسک» نوشت: مهمانی ۱۰ کیلومتری یکی از دو پدیده سال ۱۴۰۱ بود. مهمانی ۱۰ کیلومتری در کنار سلسله اجتماعات سرود سلام فرمانده، دو مراسم آئینی نوین بود که هیچ سابقهای در میان فرهنگ مناسک شیعی مردم ایران نداشت اما بهشدت مورد استقبال مردم قرار گرفتند. چیز دیگری در مورد هر دوی این پدیدهها صادق بود، حمایت کامل حاکمیت از آنها بود. حمایتی که گاه، رنگ تصدیگری به خود میگرفت و آن را کم و بیش رنگ و جلایی حکومتی میبخشید. اما آنچه سلام فرمانده را تبدیل به یک پدیده میکرد، بدون شک استقبال ناب مردمی بود. مهمانی ۱۰ کیلومتری هم اگرچه یک ایده حکومتی بود، استقبال مردمی از آن باعث میشود نتوانیم آن را یک حرکت حکومتی بدانیم. هرچند که حاکمیت با تمام ابزارهایی که در دست داشت، به حمایت تبلیغی و زیرساختی از آن میپرداخت.
آیا اینکه حکومتی بتواند با اقتباس از مناسک پیشین دست به خلق مناسکی بزند که با استقبال مردم مواجه شود، پدیدهای منفی بهشمار میآید و از اصالت دینی برخوردار نیست؟ پاسخ این سوال از آن جهت خیر است که پویایی در ذات مناسک و نتیجه احساسات زنده دینی است. بدعت، مفهومی است که در مناسک مصداق چندانی نمیتواند پیدا کند. بخواهیم یا نخواهیم احساسات دینی، خلاقیت انسان را مانند هر منبع الهام دیگری بر میانگیزد. مناسک در اغلب موارد، از حس و ذوق دینداران پیروی میکند و نه از عقل و منطق صرف. حکومت ساخته بودن مناسک نیز نمیتواند به خودی خود یک آسیب شمرده شود، چراکه اگر آنها توسط مردم امضا شوند و مورد استقبال قرار بگیرند، تبدیل به آیینهایی مردمی میشوند.
اضافه بر این، هیچ آئینی بدون حمایت حکومتها، نمیتواند فراگیر و ماندگار شود. صدها سال بود که علما و شیعیان، تک به تک و مخفیانه از نجف تا کربلا را به قصد زیارت امام حسین علیه السلام پیاده میرفتند، چرا هیچ گاه اربعین این عظمت فعلی را نیافت؟ حتی مراسم عزاداری در ایران تا حد زیادی مدیون حمایتهای صفویان است.
مهمانی ۱۰ کیلومتری، بستری است که حکومت ایجاد کرده، به دلیل ظرفیتی که در جامعه آن را احساس کرده است. وقتی حکومت تنها به آزاد شدن ظرفیتهای جامعه کمک میکند، نمیتوان نام چنین مراسمی را حکومت ساخته نامید.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «غربگراتر از غرب» نوشت: داستان شورش چندساعته «واگنر» در روسیه و نوع واکنش رسانهها و حسابهای کاربری فارسیزبان به آن باز هم یک داستان قدیمی، و، اما تلخ، را به ذهنها متبادر کرد؛ غربگرایی افراطی برخی فارسیزبانان!
غربگرایی در دنیا چیز عجیب و جدیدی نیست، اما گاه مشاهده میشود در برخی کشورهای غیرغربی بنیانی از نوع افراطی آن مشاهده میشود که در خود غرب هم مشابه آن یافت نمیشود. اینجاست که عبارت «کاتولیکتر از پاپ» در خصوص برخی سخنوران، اهل رسانه و بهاصطلاح روشنفکران وطنی معنا مییابد، با این تفاوت که واتیکانشان، واشنگتن و لندن و پاریس است و هرچه که در کره خاکی به دور مدار غرب میچرخد!
غربگرایان وطنی فقط به غرب گرایش و تمایل فکری ندارند، بلکه بخشی از آنها شیفته و دلباخته و حتی مجنون غرباند و آنچنانکه وحشی بافقی گفته «اگر در دیده مجنون نشینی، به غیر از خوبی لیلی نبینی.» اینان نیز بهجز جمال لیلیشان و البته ضعف و نقصان دشمنان لیلی چیزی نمیبینند. منتقدان خود را با صفت «ایدئولوژیزده» تخطئه میکنند، اما از هر فرد ایدئولوژیکی تعصب بیشتری نسبت به قبله آمالشان دارند. چشم دیدن هیچ نقطهضعفی را در ینگهدنیا ندارند و اگر هم یک رسانه یا سخنوری (حتی غیرحکومتی) در داخل گوشهای از لختی پادشاه غرب را به پیش چشمشان آورد، فوراً به او پرخاش میکنند که مگر خودمان در کشور مشکل نداریم که اینها را یادآور میشوید.
در واقع نمیخواهند و مایل نیستند کسی نازیبایی لیلیشان را، ولو بهاندازه یک خال گوشتی، بازگو کند. در ذهنشان افسانه شکستناپذیری غرب جا خوش کرده است و نمیتوانند باور کنند که در جایی از کره خاکی قدرتهای غربی نتوانند به اهدافشان برسند یا قدرتهای غیرغربی گوی سبقت را بتوانند از آنها بربایند. دشمنان غرب، دشمنشان است و آرزوی ناکامی آنها را دارند و شاید دلیل اصلی ذوقزدگی اینها در ساعات اولیه شورش روسیه همین بود و در پی آن بودند که آرزوی خود را به جای تحلیل بنشانند و لحظهبهلحظه و بهگونهای مبالغهآمیز از پیشروی خیالی به سوی مسکو خبر میدادند. در جهانبینیشان وابستگی فکری به یک قدرت مادی پیشفرض است و غربپرستی چنان در باورشان عمیق شده که گمان میبرند همگان لابد قبلهای مادی، چون خودشان دارند که در برابر آن خضوع و خشوع کنند و منتقدان خود را _بدون دلیل و سند_ به وابستگی به قدرتهای غیرغربی متهم میکنند. همینها که باوری به استقلال فکری و سیاسی ندارند، شعار اصیل انقلاب یعنی «نه شرقی و نه غربی» را به رخ میکشند و به روی خود نمیآورند که منظور از شرقی در این شعار بلوک شرق در جهان دوقطبی است نه جهان امروز در آستانه نظم غیرمتمرکز. اساساً هم شیفتگان غرب را چه به شعار نه شرقی نه غربی؟
برخی فکر میکنند که غربگرایی افراطی نوعی واکنش متقابل به انقلاب اسلامی و در واقع کنشی اعتراضی و لجاجتآمیز است، اما این تصور ناشی از مطالعه نکردن تاریخ است. پیدایش غربگرایی افراطی در ایران ربطی به تحولات انقلاب اسلامی ندارد و سابقهای به درازای تاریخ مواجهه ایرانیان با غرب دارد. از آن جمله معروف روشنفکر وطنی که میخواست از فرق سر تا نوک پا را غربی کند که بگذریم هم اگر نخستین سفرنامههای فارسیزبانان را به غرب بخوانید، از والگی و شیدایی زائدالوصف در برابر جلوههای ظاهری غرب و ندیدن نیمههای تاریک آن پیدا است که با داستانی ۱۵۰ ساله طرفیم.
مگر نه این است که جلال پیکر شیخ فضلالله بر دار را نماد «استیلای غربزدگی پس از دویست سال بر بام سرای این مملکت» میداند؟ امام راحل که فتحالفتوح تاریخ معاصر را رقم زد و به سلطه بیگانگان بر ایران پایان داد چه زیبا پیشبینی کرد که هرچند از شر پهلویها خلاص شدیم، اما از شر تربیتیافتگان بیگانه خلاص نمیشویم، چراکه «اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سرسپردگانی میباشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند»؛ و هزار افسوس که سرسپردگان غرب، امروز پیروان انقلاباسلامی را سرسپرده میخوانند!
غربگرایی افراطی را فعلاً پایانی نیست، اما غروب غرب را حتی برخی از روشنفکران و خردمندان مستقل غربی هم اذعان دارند. حتی برخی سیاستمداران غربی هم بهتلویح از آن سخن گفتهاند. هرچند میتوان پیشبینی کرد که اگر روزی مثلاً رئیسجمهور آمریکا هم صراحتاً افول و زوال غرب را فریاد زد، این غربپرستان انکار کنند، بسان آن مجلس ختمی که سخنران گفت مرحوم وصیت کرده که در عزای من لباس سیاه نپوشید، ناگهان کاسهای داغتر از آش فریاد زد که مرحوم غلط کرد ما به احترامش سیاه میپوشیم!
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «ادامه کاهش قیمت مسکن» نوشت: «مسکن» کلمهای است که تداعیگر معانی مختلفی برای اقشار مختلف است؛ کلمهای که برای برخی افراد تداعی آرامش و آسایش بوده و برای برخی دیگر دغدغه و استرس را به همراه دارد. البته ناگفته نماند برای برخی افراد نیز نماد سرمایه و افزایش دارایی است.
مسکن در اغلب کشورها به عنوان یک کالای مصرفی تلقی میشود اما چند وقت است در کشور ما ماهیت خود را از دست داده و به یک کالای سرمایهای تبدیل شده است. از قبل انقلاب اسلامی تاکنون مسکن دغدغه بسیاری از اقشار جامعه بوده است. با این حال از همان ابتدا دستخوش نوسانات قیمتی بوده که روزبهروز شرایط را برای تأمین آن سخت کرده و این موضوع در دهه ۹۰ به اوج خود رسید. پس از بیتوجهی مکرر مسؤولان در دولتهای گذشته، حال پس از گذشت دو سال از عمر دولت سیزدهم، مردم شاهد روند نزولی قیمتهای مسکن در مناطق مختلف کلانشهرها بهویژه تهران و شهرهای اقماری آن هستند.
بررسیهای انجامشده از روند قیمت مسکن در کشور گویای بیمیلی افراد برای خرید و فروش مسکن بوده که خود عامل اصلی این کاهش قیمتها شده است. کاهش قیمت مسکن در برخی کلانشهرها همچون تهران و البرز به وضوح قابل لمس است و حتی این روند به بسیاری از شهرهای اقماری تهران نیز سرایت کرده است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «فرانسه در لبه پرتگاه» نوشت: دولت فرانسه طی روزهای گذشته همه ابتکارات خود را برای کنترل اوضاع به کار گرفته است. اعمال قانون منع آمد و شد، بازداشت گسترده، سرکوب و تبدیل فرانسه به یک پادگان نظامی بزرگ. دولت ماکرون پنجشنبه تا ۴۰ هزار پلیس را برای سرکوب اعتراضات بسیج کرده بود اما روز جمعه مجبور شد که این تعداد را به ۴۵ هزار تن افزایش دهد. نخستوزیر فرانسه حتی اعلام کرد که ژاندارمری از خودروهای زرهی برای سرکوب شورشها استفاده خواهد کرد. با این وجود گزارشها نشان میدهد که ابعاد شورشها و تخریب اموال عمومی بسیار شدیدتر بوده است. به گفته «جرالد دارمین»، وزیر کشور فرانسه فقط از جمعه تا صبح روز شنبه ۹۹۴ نفر دستگیر شدهاند و ۸۷۵ نفر هم شب قبل آن بازداشت شدهاند. به این ترتیب، مجموع بازداشتیها ۱۸۶۹ نفر میشود.
با وجود حضور گسترده پلیس، در جریان اغتشاشات جمعه شب ۴۹۲ ساختمان مورد حمله قرار گرفت، حدود ۲۰۰۰ خودرو به آتش کشیده شد و دهها مغازه غارت شد. بر اساس این گزارش بیش از ۳۸۰۰ آتشسوزی نیز در جادههای عمومی فرانسه رخ داد. بنا بر گزارش خبرگزاری روسی «اسپوتنیک»، وزارت کشور فرانسه از زخمی شدن حدود ۸۰ نیروی پلیس در جریان ناآرامیهای شب گذشته در این کشور خبر داد. وزارت کشور فرانسه همچنین در فرمانی سراسری، خدمات اتوبوسرانی و تراموا در سراسر کشور را از ساعت ۹ شب روز جمعه متوقف و فروش وسایل آتش بازی را ممنوع اعلام کرد و خواستار آن شد که از فروش و حملونقل قوطیهای بنزین، اسید و سایر مایعات قابل اشتعال جلوگیری شود. علیرغم آنکه تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی حکایت از خشونت و درگیری دارد، رسانههای فرانسه مدعی شدهاند که جمعه شب در مقایسه با شبهای قبل از آن آرامتر بوده است.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بندبازی غرب روی «بندهای غروب» نوشت: تصمیم اتحادیه اروپا مبنی بر پابرجا نگه داشتن تحریمهای برنامه موشکهای بالستیک ایران خبری بود که دو روز پیش، خبرگزاری رویترز به نقل از مقامهای آگاه دیپلماتیک اعلام کرد و مدعی شد که این تصمیم اروپا به دلیل نگرانی از استفاده روسیه از پهپادهای جمهوری اسلامی علیه اوکراین، احتمال انتقال موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی به روسیه و نقض توافق هستهای ۲۰۱۵ از سوی جمهوری اسلامی گرفته میشود. رویترز به نقل از یک دیپلمات غربی ادعا کرده که «موضوع برنامههای حفظ تحریمها به ایران اطلاع داده شده و اکنون پرسش این است که ایرانیها چه پاسخ و گامهای تلافیجویانهای در برابر حفظ تحریمها خواهند داشت.»
برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شامل محدودیتهای هستهای و غیرهستهای برای ایران بود که برخی از آنها به دلیل داشتن تاریخ انقضای معین از سوی غربیها به عنوان بندهای غروب (Sunset Clauses) یاد میشوند. در چهارچوب همین قطعنامه مقرر شد تحریمهای موشکی علیه ایران در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ یعنی کمتر از چهار ماه دیگر بر اساس متن توافق هستهای منقضی شود، اما اکنون رویترز مدعی شده اروپا قصد دارد به تعهد قبلی خود مبنی بر لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران تمکین نکند و همانند آمریکا برخلاف بخشی از متن مندرج در توافق هستهای ۲۰۱۵ عمل کند.
یک ادعا و دو مفروض
انتشار این ادعا که به طور واضح به عهدشکنی احتمالی اروپا نسبت به اجرای تعهداتش در قالب توافق هستهای اشاره دارد فارغ از دو مفروض قابل ارزیابی نیست؛ نخست میتوان این خبر را در ادامه روندی دید که رسانه انگلیسی رویترز به عنوان یکی از رسانههای مشهور جهان غرب برای چندمین بار در ماههای اخیر در پیش گرفته و ادعاهای جدیدی را به سرفصل خبری خود تبدیل کرده که در ضدیت با روندی است که میتواند به حل دیپلماتیک مذاکرات رفع تحریمها بینجامد.
بنابراین وقتی این رسانه غربی روند مذاکرات رفع تحریمها را که در موقعیت حساس و سرنوشتسازی قرار گرفته و نوید تحولات مهمی میدهد، با انتشار سیگنال منفی از سوی اروپا تحت تأثیر قرار میدهد، این واقعیت معلوم میشود که هدف اصلی، قرار دادن دوباره گفتوگوهای ایران و غرب در «بنبست» جدید است؛ اقدامی که در چهارچوب جنگ روانی پیشتر آزموده شده غرب صورت میگیرد و به نظر میرسد از عواقب ناگزیر تحولات مثبتی باشد که در روند مناسبات منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «مهمترین بازوی فکری دولت در خطر تعطیلی» نوشت: یکی از انتقاداتی که از ابتدای آغاز به کار دولت سیزدهم وارد میشد این بود که این دولت به لحاظ گفتمانی چیزی برای ارائه نداشته یا حداقل اگر هم کلانایدهای در این زمینه دارد نتوانسته است آن را به جامعه ارائه کند.
در نهایت رئیسجمهور بعد از چندین ماه عدالت و جمهوریت را بهعنوان گفتمان دولت اعلام کرد. برای اینکه در جامعه فهمی عمومی از گفتمان دولت به وجود بیاید فارغ از شیوههای عملکردی یا ارائههای تکخطی از زبان مقامات بالادستی باید مفاهیم فکری عمیقی نیز در مورد مسائل جامعه به وجود بیاید تا جامعه در مورد مسائل مختلفی که در آن اختلاف نظر وجود دارد بتواند موضع احتمالی دولت را پیشبینی کرده و خود را برای آن آماده کند. بهطور مثال زمانی که دولت سیزدهم یکی از شعارهای خود را جمهوریت تعریف میکند مردم باید بتوانند موضع دولت در مورد مسئلهای همچون گشت ارشاد را که در جامعه شکافهایی نیز به وجود آورد تشخیص دهند. این امر نیز جز از طریق اعلام موضع صریح، بیپرده و کاملاً همسو دولتمردان محقق نخواهد شد.
در صورتیکه دولتمردان در مورد مصادیق اینچنینی اظهارنظر نکرده یا دچار تشتت شوند این تلقی به وجود میآید که دولت یا استدلال قابل دفاعی نداشته یا از صراحت در بیان موضع خود اجتناب میکند. خروجی این فرآیند این باور را تصدیق میکند که در عمل گفتمان قدرتمندی بهعنوان پشتوانه دولت وجود ندارد. چنین چالشی هیچ وقت در مورد مسائل پیشپاافتاده به وجود نمیآید و دولتمردان اگر میخواهند خود را واجد یک دال گفتمانی متقن نشان دهند باید در مورد مسائل پیچیده و پراهمیت مواضع عقلانی اتخاذ کرده و آن را با قاطعیت ابراز کنند. اگرچه این توقع وجود ندارد که همه مجریان دولتی بتوانند در مورد مسائل پیچیده اظهارنظر دقیق داشته باشند اما مطالبه اینکه نهادی برای حلاجی مسائل پیچیده وجود داشته تا بتواند بهعنوان تریبون دولت پاسخگو نخبگان جامعه باشد امری منطقی است. بعد از تأسیس مرکز بررسیهای استراتژیک در زمان دولت هاشمی این توقع به وجود آمد که این مرکز تا حد زیادی بتواند چنین نقشی را ایفا کرده و دولت را از سردرگمی در مباحث اجتماعی عمیق برهاند. در دولت سیزدهم نیز بهطبع چنین توقعی از این مرکز و مسئولان آن وجود دارد که در مورد مسائل مختلف بهعنوان بازوی فکری دولت وارد عمل شده و حتی خود نیز به اظهارنظر بپردازند. این توقع البته بهخوبی برآورده نشده و جامعه نخبگانی کشور تاکنون خروجی بیشتر از پنج شماره مجله که البته در سه جلد به چاپ رسیده است از این مرکز ندیده است.
مجلاتی که مصادیق چالشبرانگیز آن در جامعه نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. حالا که کمتر از دو سال از آغاز به کار دولت سیزدهم گذشته زمزمههایی از احتمال تعطیل شدن دائمی مرکز بررسیهای استراتژیک به گوش میرسد تا اندک امید باقیمانده به استفاده از ظرفیت بازوی فکری دولت نیز از بین برود. بههرحال کنار رفتن محمدصادق خیاطیان از سمت ریاست مرکز با هدف نشستن بر صندلی ریاست صندوق نوآوری و شکوفایی این زمزمهها را محتملتر کرده و باید منتظر ماند و دید آیا رئیسجمهور تن به برچیده شدن مرکز بررسیهای استراتژیک خواهد داد یا سرنوشت دیگری را برای این مرکز رقم خواهد زد.
نظر شما