به گزارش ایمنا، نسبت ریسک به ریوارد نشاندهنده پاداشی است که یک سرمایهگذار میتواند به ازای هر دلاری که در یک سرمایهگذاری ریسک میکند، کسب کند. بسیاری از سرمایه گذاران از نسبت ریسک به پاداش برای مقایسه بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری با میزان ریسکی که باید برای کسب این بازده متعهد شوند استفاده میکنند. برای مثال سرمایهگذاری با نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۷ نشان میدهد که سرمایهگذار مایل به ریسک یک دلار است، برای دورنمای کسب ۷ دلار درآمد و نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۳ نشان میدهد که سرمایهگذار باید انتظار داشته باشد که ۱ دلار سرمایهگذاری کند، تا بتواند ۳ دلار از سرمایهگذاری خود به دست آورد.
تعریف ریسک
در ادبیات مالی ریسک (Risk) به رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً باعث تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها میشود گفته میشود.
انواع ریسک
- ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)
ریسکهای فیزیکی که آدمی از ابتدای تولد تا زمان مرگ با آن مواجه است، مثل بیماری، تصادف و غیره، از ویژگیهای عمده این نوع از ریسک عدم کنترلپذیری و حتمی بودن خسارت است.
- ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسک برخلاف ریسک واقعی فقط در موقعیتهای اقتصادی قابل سنجش است. نتیجه این نوع ریسک میتواند سود یا زیان باشد و قابل کنترل است.
تعریف ریوارد
به سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری بازده یا همان ریوارد (Reward) میگویند.
نسبت ریسک به ریوارد در بازارهای مالی
سرمایهگذاری در بازارهای مالی به مانند شمشیر دو لبه است که هم میتواند سودآوری بالایی داشته باشد و هم باعث زیان و از دست دادن کل سرمایه شود. میزان ریسکپذیری و آستانه تحمل زیان افراد متفاوت بوده و هر کس باید با توجه به روحیات و شرایط مالی خود استراتژی مناسب را طراحی کند. نسبت ریسک به ریوارد شاخصی است که توسط سرمایهگذاران حرفهای برای مقایسه نسبت ریسکهای یک دارایی به سود مورد انتظار، استفاده میشود. به زبان ساده مفهوم نسبت ریسک به ریوارد نشاندهنده احتمالی است که یک سرمایهگذار میتواند به ازای هر ریال ریسکی که سرمایهگذاری میکند، سود کسب کند.
نحوه عملکرد نسبت ریسک به ریوارد
معیار نسبت ریسک به سود، به سرمایهگذاران کمک میکند تا بتوانند در معاملات خود ریسک از دست دادان دارایی را مدیریت کنند. جهت ثبت سفارش خرید، تنها کافی است به صرافی دیجیتالی مدنظر رفته و در پنل تریدینگ صرافی بر اساس استراتژی معاملاتی خود و تحلیلهای انجام شده Stop loss و Profit Target معامله را در یک نقطه منطقی تنظیم کنید. سطوح توقف ضرر و سود هدف را نباید به صورت تصادفی انتخاب کنید. چراکه تنها با مشخص کردن این دو پارامتر میتوانید نسبت ریسک به ریوارد معامله را محاسبه و میزان سود ده بودن معامله را ارزیابی کنید.
اهمیت و محدودیتهای ریسک به ریوارد
معاملهگران حرفهای در هنگام انجام معاملات خود به طور همزمان از ابزارها، استراتژیها و پارامترهای مختلف استفاده میکنند. به دلیل تعدد ابزارهای معاملاتی لازم است قبل از هر چیزی ابتدا کارکرد هر معیار را به خوبی درک کرده و با محدودیتها و اهمیت استفاده از آنها آشنا شویم. به همین منظور در ادامه به بررسی اهمیت و محدودیتهای استفاده از نسبت Risk to Reward میپردازیم.
اهمیت استفاده از نسبت R به R
مهمترین مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد آن است که با استفاده از آن سرمایهگذار یا معاملهگر میتواند میزان ریسک سبد سرمایه خود را مدیریت کند. به این ترتیب با محاسبه نسبت RR و تجزیه و تحلیل بازار میتوانید دارایی خود را از ریسک بسیار بالا در مقابل سود بسیار کم یک معامله محافظت کنید.
- نسبت ریسک به ریوارد به تنهایی اطلاعات کافی در اختیار شما قرار نمیدهد.
- لازم است نحوه رسیدن به سطوح مختلف پاداش را با استفاده از این تکنیک معاملاتی آموزش ببینید.
- باید قبل از شروع معامله اطلاعات کافی در خصوص شرایط بازار جمعآوری کنید.
- لازم است یک برنامه معاملاتی معقول برای استفاده بهینه از نسبت ریسک به ریوارد داشته باشید.
- با اینکه ریسک به ریوارد یک ابزار عالی در بازارهای مالی است، اما برای مدیریت معاملات خود به استراتژی و ابزارهای دیگر نیز نیاز خواهید داشت.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه
ریسک
میزان ریسک مورد انتظار در معامله باید توسط معامله گران قبل از شروع معاملات انجام شوند و فرد باید بر اساس میزان ریسکی که میتواند متحمل شود، آن را مشخص کند. البته این میزان باید تا پایان معامله ثابت بماند زیرا گاهی برخی از معامله گران میزان تحمل ریسک خود را برای دریافت سود بیشتر، افزایش میدهند در نتیجه ممکن است دچار روند نزولی شوند.
بازده
بازده در واقع همان سودی است که معامله گران از سرمایه گذاری خود به دست میآورند و مبنای ارزیابی آن شاخصهای پولی، دوره زمانی و عملکردهای داراییها است. با افزایش قیمت سهام و سودهای نقدی که به صورت سالانه ایجاد میشوند، بازدهی حاصل میشود. بازده بهینه میتواند متأثر از چندین عامل مانند نرخ تورم، ریسک، هزینههای معاملاتی و … باشد اما بخش زیادی از آن مربوط به مهارت و دانش سرمایه گذار برای مدیریت سرمایه و تصمیمگیری به موقع و مناسب در زمان ورود و خروج سرمایه خود است.
حجم معاملات
سرمایه گذاران با خرید تعداد واحدهای هر دارایی، مالکیت آن تعداد را به دست میآورند که همان حجم معاملات نام دارد. در نتیجه میتوان گفت هر چه میزان حجم معاملاتی یک سرمایه گذار بیشتر باشد، ریسک و بازدهی بالاتری را نیز برای او به همراه خواهد داشت زیرا سهم بیشتری از دارایی را در اختیار دارد بنابراین سود و زیانی که متحمل میشود نیز به همان میزان بیشتر میشود. توصیه میشود سرمایه گذاران همه دارایی و سرمایه خود را وارد یک معامله نکنند، تا کل سرمایه آنها در معرض ریسک بالا قرار نگیرد.
نسبت بازده به ریسک
این نسبت باید توسط معامله گران، پیش از ورود به بازار محاسبه شود تا نشان دهد در ازای میزان ریسک در نظر گرفته شده، چقدر بازدهی مورد انتظار و مطلوب است. همین امر سبب میشود تا یک محدودیت برای کنترل هیجانات سرمایه گذاران ایجاد شود و تعادل نسبتاً مطلوبی بین میزان ریسک و بازدهی برقرار شود. با توجه به اینکه هر چه میزان ریسک پذیری کاربران بالاتر باشد، میزان بازدهی که دریافت میکنند نیز بالاتر میرود اما این امر نباید موجب شود ریسکهای نجومی را به این خاطر تحمل کنند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه از طریق میزان اختلاف میان سطح اولیه سرمایه پیش از ضرر و میزان سرمایه کنونی به دست میآید و نشان دهنده میزان سرمایه از دست رفته سرمایه گذاران در یک معامله ناموفق یا زیان ده بوده است. تفاوت بین افت سرمایهای که تریدرهای حرفه ای و تریدرهای مبتدی تجربه میکنند این است که حرفه ای ها در زمان افت سرمایه به دلیل مهارتی که در کنترل و مدیریت سرمایه دارند، ضرر کمتری را متحمل میشوند.
نظر شما