به گزارش خبرنگار ایمنا، امام خمینی (ع) بعثت را فراتر از یک اتفاق صرف تاریخی دانسته و میفرمایند: «مسئله مبعث و ماهیت آن و برکات آن چیزی نیست که بتوان با زبانهای الکن ما از آن ذکری کرد؛ و به قدری ابعاد آن زیاد است و جهات معنوی و مادی او زیاد است که گمان ندارم بتوان حول و بر او هم صحبت کرد.»
رهبر معظم انقلاب هم در سال ۱۳۸۰ در دیدار با کارگزاران نظام اسلامی به مناسبت عید بزرگ مبعث فرمودند: «مبعث در حقیقت روز برافراشته شدن پرچم رسالتی است که خصوصیات آن برای بشریت، ممتاز و بینظیر است.»
اما جریان عظیم بعثت، با نقلها و روایتهای متفاوتی بازخوانی شده است. امام علیالنقی (ع) در این رابطه میفرماید: «هنگامی که محمد (ص) تجارت شام را ترک گفت، هر روز به غار حرا میرفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مینگریست و از آنچه میدید، به یاد جلال و بزرگی خدای آفریننده میافتاد و آنگاه با روشنی خاصی به عبادت خداوند مشغول میشد. چون به چهل سالگی رسید، خداوند، دل او را بهترین، روشنترین و خاضعترین دلها یافت. در آن لحظهها، جبرئیل امین به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئیل گفت: ای محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفرید. پس جبرئیل، رسالت خود را به انجام رسانید و به آسمانها بالا رفت و محمد نیز از کوه فرود آمد. در این هنگام، خداوند، کوهها، صخرهها و سنگلاخها را به سخن آورد، به گونهای که به هر کدام میرسید، ادای احترام میکردند و میگفتند: السلام علیک یا حبیبَاللّه، السلام علیک یا ولیاللّه، السلام علیک یا رسولَاللّه».
با عرض همین سلام به محضر نورانی نبی مکرم اسلام (ص) و به مناسبت عید بزرگ مبعث با حجتالاسلاموالمسلمین یحیی رهایی، استاد حوزه علمیه اصفهان گفتوگویی داشتهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
مبعث در اسناد و روایات تاریخی در چه روز و زمانی از تاریخ هجری قمری روی داده و چه مسیری را طی کرده است؟
مبعث رسول گرامی اسلام از نظر تاریخی در شب بیستوهفتم ماه رجب روی داده و این در اعتقاد شیعیان قالب است؛ اما گروهی از اهل تسنن معتقد هستند این واقعه مهم در ماه مبارک رمضان روی داده است.
شب مبعث از جمله شبهایی که احیای آن هم سفارش شده و شب زیارتی اهلبیت (ع) از جمله امیرمومنان علی (ع) و امام رضا (ع) است. در سوره جمعه در این رابطه آمده است:
«ُوَ الَّذی بَعَثَ فِیالأُمِّیّینَ رَسولًا مِنهُم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ»؛ و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!
پیامبر اکرم (ص) قبل از اینکه به مقام بزرگ نبوت مبعوث شوند، برای عبادت به غار حرا میرفتند. به ویژه نوشتهاند که از سه سال قبل از بعثت ماههای مبارک رمضان را به غار حرا در حومه مکه میرفتند و در آنجا به عبادت مشغول بودند. گاهی هم مولا علی (ع) یا حضرت حمزه سیدالشهدا یا بستگان نزدیک آن حضرت را همراهی میکردند.
از آنجایی که حضرت میخواستند از آلودگیهای بلاد آن زمان به دور باشند و از مفاسد و پلیدیهای اخلاقی که آن زمان وجود داشت فاصله بگیرند، به این غار میرفتند و به عبادت و تفکر مشغول میشدند؛ تا اینکه در شب بیستوهفتم ماه رجب، فرشته وحی بر ایشان نازل شد و با خواندن آیات ابتدایی سوره علق، مقام نبوت را به رسول مکرم اسلام (ص) بشارت داد.
به تفاوت روایتهای شیعه و سنی در نقل تاریخ وقوع بعثت اشاره کردید. این تفاوت تاریخ علت خاصی دارد؟
به احتمال زیاد چون در قرآن سوره قدر نازل شده یا آیه شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن را هم داریم اهل تسنن اینگونه تفسیر و برداشت کرده باشند که نزول قرآن برای پیامبر در ماه رمضان بوده است؛ در حالی که اعتقاد ما و دانشمندان دین ما این بوده که قرآن دو نوع نزول دارد. یک نزول تدریجی و یک نزول دفعی. نزول دفعی در ماه مبارک رمضان و در شب قدر رخ داده اما نزول تدریجی قرآن از بیستوهفتم ماه مبارک رجب الخیر همزمان با مبعث، آغاز شده است.
شرایط جهان و بهویژه ایرانیان در آن دوره، چگونه شرایطی بود؟
بهطور کلی وضعیت دنیای آن روز، ظلمانی و تاریک بود. قبل از اینکه به شرایط ایران آن زمان بپردازم خالی از لطف نیست که به فرمایش امام علی (ع) در نهجالبلاغه از خطبه ۸۹ این کتاب ارزشمند اشاره کنم. در این خطبه آمده است:
«أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَ الدُّنْیَا کَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَی حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِیَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ [إِعْوَارٍ] اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا، قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَی وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَی، فَهِیَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَةٌ فِی وَجْهِ طَالِبِهَا، ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِیفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّیْفُ.»
و خداوند متعال پیامبر اسلام را هنگامی مبعوث فرمود که از زمان بعثت پیامبران پیشین مدتها گذشته، و ملتها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همهجا زبانه میکشید و دنیا، بینور و پر از مکر و فریب گشته بود. برگهای درخت زندگی به زردی گراییده و از میوه آن خبری نبود، آب حیات فروخشکیده و نشانههای هدایت کهنه و ویران شده بود. پرچمهای هلاکت و گمراهی آشکار و دنیا با قیافه زشتی به مردم مینگریست، و با چهرهای عبوس و غم آلود با اهل دنیا روبرو میگشت. میوه درخت دنیا در جاهلیت فتنه، و غذا و خوراکش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب، و بر بیرون شمشیرهای ستم حکومت داشت.
حضرت شرایط تاریک آن روز را در این خطبه نورانی به زیبایی ارائه میفرمایند. در آن دوران، عربستان یا سرزمین حجاز که محل تولد حضرت رسول (ص) بود در میانه شاهنشاهی روم و ایران واقع شده بود. عربستان سراسر شاهد جهالت، فقر و جنگهای قبیلگی بود. اما ایران و روم آن زمان، اگر چه هر دو ابرقدرت محسوب میشدند و از نظر مادی و دنیایی پیشرفتهای زیادی داشتند؛ اما این دو امپراطوری حدود ۲۰ سال درگیر نبردهای درازمدت و طاقتفرسا بودند.
در زمان خسرو پرویز نبردی طولانی با رومیان در گرفت که گاهی ایرانیها و گاهی رومیان پیروز میدان بودند. آیات ابتدایی سوره روم به همین موضوع اشاره دارد: «الم؛ غُلِبَتِ الرُّومُ؛ فِی أَدْنَی الأرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُون»
تأمین هزینه این جنگها بر دوش مردم بود و آنها به فلاکت افتاده بودند. همین عوامل باعث شده بود، خودمردم چشم انتظار یک منجی باشند تا آنها را نجات دهند.
امپراطوری روم هم اگر چه معتقد به دین مسیح بود اما از آنجایی که کشیشان مسیحی با دولت همدست و غافل از مردم بودند، در آن امپراطوری نیز مردم تخت فشار و در رنج و سختی بودند. در مجموع مشکلات، سختی و تاریکی شرق و غرب عالم را فراگرفته بود. در این میان وجود مبارک رسول خدا (ص) به مقام پیامبری رسیدند و رسالت ایشان آغازی بر پایان دوران سخت و ظلمانی از عالم بشریت بود.
اشاره کردید که در دوران بعثت جاهلیت در سرزمین حجاز باعث ایجاد شرایط تاریکی در آن دوره شروع بود. در مجموع تحریمها وشرایط سختی که بر پیامبر اسلام (ص) و پیروان حضرت پس از بعثت حاکم شد، چگونه بود؟
زمانی که حضرت محمدمصطفی (ص) به مقام نبوت رسیدند، به مدت سه سال به صورت مخفی دعوت به اسلام میکردند که به همین دلیل کافران مزاحمت چندانی برای ایشان نداشتند. اما از زمانی که پیامبر اسلام دعوتشان را علنی کردند، ابتدا با مخالفت سرسختانه کافران قریش روبرو شدند تا جایی که برخی از مسلمانان مجبور شدند به به سرزمین حبشه هجرت کنند.
در سال هفتم هجرت بود که کفار قریش محاصره اقتصادی و اجتماعی را علیه نبی خدا ترتیب دادند. آن زمان ایشان به همراه قبیله بنیهاشم به شعب ابیطالب پناهنده شدند. سه سال دوران محاصره اقتصادی و اجتماعی مسلمانان طول کشید. پس از شکسته شدن محاصره اقتصادی باز هم دوران سختی را شاهد هستیم. پس از آنکه گروهی از مردم یثرب با دعوت پیامبر آشنا شدند و همچنین از وعدههای اهل کتاب قوم یهود درباره بعثت و نبوت حضرت محمد (ص) مطلع بودند. مردم یثرب با این پیش زمینه اسلام را پذیرفتند و همین عوامل زمینهای برای هجرت پیامبر در سال چهاردهم هجرت از مکه به مدینه شد.
در تاریخ به آزار و اذیتهای قوم یهود هم اشاره شده است. این آزارها از چه زمانی شروع شده و اتفاق افتادند؟
از زمانی که پیامبر وارد مدینه شدند، ابتدا با کارشکنی یهودیان مواجه میشوند تا اینکه قبایل یهود همچون بنیقینقاع و بنینظیر، یک به یک از مدینه خارج شده و پس از سال پنجم هجری پیامبر اسلام بر مدینه منوره مسلط شدند.
فتح خیبر نیز در سال هفتم هجری صورت گرفت و پیامبر فرصت را مناسب برای نامهنگاری با پادشاهان آن زمان دیدند. به خسروپرویز حاکم ایران و هراکلیوس امپراطور روم نامه نوشتند. امپراطور روم با احترام پاسخ نامه پیامبر را دادند اما خسروپرویز با وجود غروری که داشت، هم نامه را پاره کرده و هم سفیر اسلام را به مرگ تهدیدکرد. همچنین به جای پاسخ به نامه، مشتی خاک به سفیر تحویل داد.
پس از آن هم به حاکم یمن که دست نشانده ایران بود دستور داد افسرانی را برای دستگیری پیامبر اسلام (س) روانه حجاز کنند، اما این افسران با ورود به یثرب مشاهده کردند که آن حضرت حکومت تشکیل داده و جایگاه والایی دارند، بنابراین دست خالی به یمن بازگشتند.
پس از رحلت شهادتگونه پیامبر اکرم (ص) چه اتفاقاتی افتاد؟
مسلمانان پس از این ضایعه جانسوز، به روم و ایران لشکرکشی کردند. حکومت ایران بر اثر همان بی تدبیریها، فقر مردم و نبردهای پی در پی تضعیف شده بود و پس از خسروپرویز به فاصله چهارسال ۱۰ پادشاه بر سر کار آمدند؛ همین نشان از وضعیت آشفته سیاسی آن دوران دارد که در نهایت به فتح ایران توسط مسلمانان منجر شده و حاکمیت ساسانیان خاتمه یافت.
به تدریج مردم ایران با برنامههای انسانی و الهی که از دین مبین مشاهده کردند و به صورت قلبی اسلام آوردند.
از دیدگاه شما هدف از بعثت پیامبر اسلام چه بود؟
بعثت یک تحول عمیق در جهان امروز بود و در پیچ تاریخی بزرگی واقع شد. وضعیت جهان آشفته و بهم ریخته آن دوره، بعد از بعثت به طور کامل متفاوت شد.
به فرمایش امام علی (ع)؛ پیامبر اعظم (ص) آمدند تا گنجینههای نهفته بشری را آشکار کنند.
رهبر انقلاب هم در سخنانی در سال ۱۳۷۷ فرمودهاند: «مبعث بزرگترین روز تاریخ بشریت است.»
در خطبه اول کتاب ارزشمند نهج البلاغه هم ملاحظه میکنیم که بعثت حضرت محمد (ص) باعث شد ملتهایی که دچار تفرقه و انحرافهای اعتقادی نجات یابند؛ در همین خطبه آمده است: «فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَة» پس خدای سبحان، مردم را به وسیله محمد (ص) از گمراهی نجات داد و هدایت کرد، و از جهالت رهایی بخشید.
آثار و کتابهای جامعی که درباره مبعث خواندهاید را معرفی میکنید؟
کتاب «فروغ ابدیت» نوشته آیتالله شیخ جعفر سبحانی که در جلد اول آن، درباره بعثت بحث جامعی مطرح شده است. همچنین «تاریخ اسلام» به قلم مهدی پیشوایی کتابی جامع و مناسب است که در برخی دانشگاهها هم تدریس میشود.
مقالاتی از دکتر سیدجعفر شهیدی درباره پیامبر و بعثت آن حضرت نوشتهاند که قبل از انقلاب توسط انتشارات حسینه ارشاد منتشر شده و دو مقاله از مرحوم شهیدی در کتاب خاتم پیامبران به چاپ رسیده است.
نظر شما