به گزارش خبرنگار ایمنا، حضرت عباسبنعلی (ع) از قهرمانان بزرگ آوردگاه نینوا و فرزند علیابنابیطالب (ع) است؛ کسی که سپهسالار رشید یاران اباعبدالله (ع) و علمدار لشکر سرور جوانان اهل بهشت بود و برادری را در حق امامش تمامقد معنا کرد.
عباس، سقای دشت کربلا است که تاریخ همچون اویی را به خود ندیده؛ دلاور عرصه نبرد و خورشید تابناک خاندان نبی از مقامی برخوردار است که او را قمر بنیهاشم، شهید، سقا، طیار، عبد صالح، سپهسالار، پرچمدار، بابالحوایج و علمدار لقب دادند.
عباس (ع) امیر لشکری از خوبان عالم است، خوبانی که هر کدام ستاره آسمان معرفت و ولایت بودند و با شهادتشان، شرافت و انسانیت را به تمامی پاس داشتند تا دین خدا بماند و جاهل و نادان تا ابد، بیچاره و درمانده باشد، درمانده از فهم اینکه درخشش این ستارگان درخشان نه تنها تمامی ندارد بلکه روزبهروز منورتر میشود.
حضرت عباسابنعلی (ع) یکی از همان اولیایی است که ولی و مولایش را لحظهای تنها نگذاشت و امر او را امر خدا میدانست. چهارم شعبان روز میلاد قمر بنیهاشم (ع) فرزندی از فرزندان مولاعلی (ع) است.
به همین مناسبت حجتالاسلاموالمسلمین علی صغیرا، استاد حوزه علمیه اصفهان درباره شخصیت حضرت عباسبنعلی (ع) و منزلت آن بزرگوار با خبرنگار ایمنا گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
عباسابنعلی (ع) کیست؟
اعمال و رفتار حضرت عباسابنعلی (ع) براساس علم الهی بود. امیرالمومنین علی (ع) درباره تکامل فرزند بزرگوارشان میفرمایند: «ان ولدیالعباس زقالعلم زقا; همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و بسان نوزاد کبوتر که از مادرش آب و غذا میگیرد، از من معارف فرا گرفت.»
«زُق» در این حدیث این معنا را میرساند که وقتی پرندهای برای جوجههای خود دانههایی را جمعآوری و سپس خرد میکند، آنها را در منقارش میگذارد تا جوجههایش برگیرند.
حضرت علی (ع) هم برای اینکه علم فرزندش عباس را یادآور شود از عبارت زق که در عرب مرسوم است استفاده کردهاند. در زیارتنامه حضرت قمی بنیهاشم میخوانیم: «السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِمْ وَسَلَّم»
سلام بر تو ای بنده شایسته فرمانبر خدا و رسول خدا و امیرمؤمنان و حسن و حسین (درود خدا بر آنان باد) ایشان اطاعت از معصوم را بر خود فرض میدانستند و شخصیتی که از معصوم تبعیت میکند، درواقع از علم و دانش تبعیت میکند.
اشتباه در وجود مبارک ائمه معصومین راه ندارد؛ اهل بیت (ع) محل هبوط وحی هستند و اگر ما نیز تبعیت از امامان (ع) و حضرات معصومین را بر خود فرض بدانیم و به آن عمل کنیم، مقام معرفتی و دینی ما ارتقا خواهد یافت.
حضرت عباس (ع) با فرض دانستن تبعیت و ولایتمداری به این مقام رسیدند، زیرا ایشان اوج ولایتمداری و معرفت به امام را داشتند. همچنین دارای مقامی هستند که با وجود اینکه همچون دیگر شهدای کربلا به شهادت رسیدند، روز قیامت تمام شهدا بر این جایگاه غبطه خواهند خورد.
ارادت شیعیان بهویژه ایرانیها و عراقیها به حضرت، زبانزد خاصوعام است، از همین رو زمانی که برای زیارت به کربلای معلی عزیمت میکنند، ابتدا به زیارت حضرت عباس (ع) میروند و پس از اذن ایشان، به طرف حرم نورانی آقا سیدالشهدا (ع) عازم میشوند. این موضوع علت یا سندیتی دارد؟
همانگونهکه امیرمومنان علی (ع) باب پیامبر اعظم (ص) هستند، به طریقی حضرت اباالفضلالعباس (ع) هم باب امام حسین (ع) محسوب میشوند. در بین شهدای کربلا، حضرت عباس (ع) جایگاهی ویژه دارد. اینکه ابتدا به زیارت حرم مطهر قمر بنیهاشم میرویم نشانه ادب است؛ امام حسین (ع) خورشید و حضرت عباس (ع) قمری هستند که از همان خورشید تابان نور میگیرند.
بهطورمعمول، زمانی که فردی قصد دیدار با حاکم را دارد، ابتدا با معاونان، مشاوران، زیردستان شاه و حاکم ملاقات میکند. در مجموع اینکه ابتدا به زیارت آقا عباسابنعلی میرویم، به نظر میرسد سندیتی نداشته باشد، اما ابراز و اظهار ادب شیعه و زائر را میرساند. یکی از عالمان زاهدپیشه مستقر در نجف و کربلا، آیتالله قاضی بود که مقبره وی در وادیالسلام شهر نجف، محل مراجعه مؤمنان و شیعیان است.
نحوه زیارت این عالم بصیر از عتبات مقدسه چگونه بوده است؟
آیتالله قاضی (ره) سالها در کربلا حضور داشت، نماز مغرب را در حرم امام حسین (ع) میخواند و برای اقامه نماز عشا به حرم برادر بزرگوارش حضرت عباس (ع) میرفت.
در یکی از شبهای حضورش در حرمین نورانی کربلا که نماز مغرب را میخواند، میگوید برای ادای نماز عشا به حرم حضرت عباس نمیروم؛ درواقع از اینکه حضرت به وی عنایت نکرده، ناراحت بود. دیوانهنمایی که شبها در همان محل بوده و با بچهها بازی میکرده است، به آیتالله قاضی میگوید: نگو به حرم عباس نمیروم، به خدا قسم اگر بنا باشد عنایتی بر تو نائل شود از همین حرم است. ایشان بلافاصله به سمت حرم عباس میرود و نماز را اقامه میکند.
آیتالله قاضی همین جا میفرماید: انبیا ریزهخوار سفره حضرت عباس هستند، اینها مقام و فضائل ایشان را میرساند از همین رو اشان بابالحوایج درگاه حسینی است.
حضرت عباس ۱۴ ساله بودهاند که پدر بزرگوارشان امام علی (ع) به شهادت میرسند. آن دوره جنگی روی نداد تا ۲۰ سال بعد که فقط یک روز جنگ و نبرد در عاشورا را شاهد هستیم. امام صادق (ع) میفرمایند: زمانی که وارد عتبه مقدسه میشوید، ابتدا به شهدای کربلا سلام کنید.
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنین؛ این نوعی ادب است که در ادامه به زیارت امام حسین (ع) میانجامد. اینها همه مقدمه زیارت وجود نازنین امام است.
زیارت در زندگی و زیست شیعیان از دیروز تا امروز چگونه بوده و دارای چه جایگاهی است؟
زیارت، یعنی حضور زائر نزد زیارتشده. گاهی برخی میروند و تنها ضریح و قبر مطهر را زیارت میکنند. امام و اولیای خدا حاضر و ناظرند؛ اما عالمان و عارفان وقتی که به زیارت نائل میشوند، امام را حاضر میبینند.
امام زنده است بر همان مبنا که میگوئیم: السلام علیکَ نه السلام علیه؛ این یعنی مورد خطاب من شما هستید. او روبهروی ماست اما نمیبینیم. انسان باید از نظر روحی و جسمی در زیارت پاک باشد. توبه از گناه و پاک شدن قبل از زیارت در شوق و طراوت زیارت مؤثر است. هر چه معرفت ما نسبتبه خاندان اهل بیت بیشتر شود، کیفیت زیارت ما هم بالاتر میرود. این به نماز یک مرجع و عالم یا نماز یک فرد عادی میماند.
عبادات درمجموع، یک بعد فاعلی و یک بعد فعلی دارد؛ در بعد فعلی منظور همین زیارت همگانی ما و دیگران است اما در بعد فاعلی، به این معناست که چه کسی زیارت میکند؟ بنابراین ابتدا باید معرفتمان را بالا ببریم تا فیض بیشتری نصیبمان شود.
چه زیارات و دعاهایی در زیارت حرمین امامان و اولیای الهی سفارش شده است؟
زیارت جامعه کبیره از ادعیه معتبر و بسیار جامع وارد شده است. زیارت معروف حضرت عباس (ع) هم از ناحیه امام ماثور شده است. دعا کردن در زمان زیارت مرسوم است؛ ازجمله عالیهالمضامین، مکارمالاخلاق و زیارت آل یاسین. در پرتو امام است که یک مأموم به مقامی همچون مقام آقا ابالفضلالعباس (ع) میرسیم.
حضرت امالبنین مادر حضرت عباس (ع) در تربیت فرزندان بزرگوارشان چه نقشی داشتند؟
حضرت امالبنین یا فاطمه کلابیه مادر حضرت عباس (ع) و همسر حضرت علی (ع)، بسیار ولایتمدار و از قبیله شجاعان عرب بودند. ادب حضرت ام البنین بسیار زبانزد است. این بانو فرزندان خودشان را به گونهای تربیت کردند که تابع محض امر امام باشند.
زمانی که فرزندانشان در بحبوحه عاشورا و در دشت نینوا به شهادت میرسند، حضرت امالبنین باز هم ابتدا به ساکن از وضعیت امام میپرسند که بصیرت و معرفت بالای این بانوی ولایتمدار را میرساند. همین موضوع، موجب میشود خداوند هم به این بانو الطافی همچون حضرت عباس را عنایت کنند. بعد از جریان کربلا هم یکی از افرادی که جریان عاشورا و کربلا را با گریهها و روشنگریهای خود زنده نگه داشت، مادر حضرت عباس (ع) بودند و امروز هم بابالحوایج مردم و شیعیان هستند.
کتابی درباره شناخت بیشتر ابعاد حضرت عباس معرفی کنید
کتاب «سپهسالار عشق» نوشته «احمد لقمانی» سرگذشت حضرت عباس (ع) و دلاوریهای ایشان را شرح میدهد که به همه توصیه میکنم برای شناخت بیشتر علمدار کربلا این کتاب را مطالعه کنند. در پایان شعری از اشعار مروح صغیر اصفهانی در رثای آقا قمربنیهاشم را به محضر شما تقدیم میکنم.
ذکر سماواتیان ثنای اباالفضل
خیل ملک، خادم سرای اباالفضل
با مژه روبد غبار، حور بهشتی
از حرم و صحن با صفای اباالفضل
گر به شهان میبرند رشگ خلایق
فخر به شاهان کند گدای اباالفضل
هیچ ز بیگانگی به حق نبرد راه
هر که نگردید آشنای اباالفضل
پامکش از درگهش که عقدهگشایی
هست به دست گرهگشای اباالفضل
غم نبرد راه بر دلش به صف حشر
هر که بود در دلش ولای اباالفضل
ورنه که میبرد جان ز قوم جفاجو
از دم شمشیر جانگزای اباالفضل
آب ننوشید بی حسین دست و دل از جان
این روش از همت و حیای اباالفضل
شست به راه حسین دست و دل از جان
اجر اباالفضل با خدای اباالفضل
پاس وفا داشت آنچنان که بماندند
اهل وفا مات بر وفای اباالفضل
با شه دین جز به نام سید و مولا
باز نشد لعل جانفزای اباالفضل
آه از آن دم که شد بلند به میدان
ناله جانسوز یا اخای اباالفضل
گشت کمان قد شاه دین چو عیان دید
غرقه به خون، قامت رسای اباالفضل
در دو جهان از طریق بندهنوازی
چشم (صغیر) است بر سخای اباالفضل
نظر شما