نادانسته‌های تاریخی محله «عباس‌آباد» اصفهان

«در زمان قدیم کارخانه درشکه‌سازی در اصفهان وجود داشت و محله عباس‌آباد هم درشکه‌سازی داشته است. جنب پاساژ عالی‌قاپو اولین مرکز آموزش رانندگی در اصفهان توسط فردی به نام آقای «سیامکی» تأسیس‌ شد. همچنین اولین کارواش اصفهان با نام کارواش آشوت ابتدای میدان انقلاب فعلی و بانک صادرات فعلی بود.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، درحالی‌که لیوان گرم چای را از او می‌گیریم، می‌گوید دیگر هیچ چیز مثل گذشته نیست؛ صفایی که در گذشته در چهارباغ و محله عباس‌آباد اصفهان بود، دیگر وجود ندارد. با خداحافظی از او دور می‌شوم و در مسیر خیابان عباس‌آباد و درختان چنار به هم گره‌خورده‌اش قدم می‌زنم، نگاهی به درختان و فضای اطراف می‌کنم هرچند فضا رویکرد مدرن به خود گرفته است اما هنوز نشانه‌ها و هویتی از تاریخ محلی گذشته اصفهان را می‌توان در آن مشاهده کرد، هویتی و تاریخی که روزبه‌روز یا در حال تخریب یا در حال فراموشی است حتی درختان تنومند و سر به فلک کشیده عباس‌آباد نمی‌توانند در برابر این‌همه جفا و فراموشی مقابله کنند و شکوه و تاریخ این محله تاریخی را به مردم اصفهان یادآوری کند.

با معصومه گودرزی، دکترای تاریخ محلی و استاد دانشگاه هنر اصفهان تماس می‌گیریم و از وی درباره تاریخ روبه فراموش‌شده محله عباس‌آباد اصفهان جهت انتشار در خبرگزاری ایمنا گپ‌وگفتی انجام می‌دهیم.

گودرزی درباره تاریخ محلی عباس‌آباد اصفهان اظهار می‌کند: اصفهان در چند دوره از جمله سلجوقیان، دیلمیان و صفویان پایتخت ایران بوده است.

وی می‌گوید: بیشترین اتفاقات در توسعه و رونق این شهر در زمان پایتختی اصفهان رخ داده است. زمانی که شاه‌عباس صفوی اصفهان را به‌عنوان پایتخت انتخاب می‌کند شاید دو قرن از بقیه افراد جلوتر بوده و خوب می‌دانسته که نبض اقتصاد اصفهان در دست یهودیان است. وی درصدد رسمی کردن دین اسلام بوده است اما اصفهان دیرتر از شهرهای دیگر ایران، مذهب تشیع را می‌پذیرد.

استاد دانشگاه هنر می‌افزاید: بیشتر ساکنان اصفهان در آن دوران، سنی مذهب بوده‌اند. شاه‌عباس ستون فقرات شهر را به جنوب اصفهان می‌کشاند و در این مسیر چندین محله احداث می‌شود؛ دولت‌خانه صفوی شامل میدان نقش‌جهان و عمارت‌هایی در کنار آن ساخته می‌شوند همچنین محلی به‌عنوان تفرجگاه که همان چهارباغ عباسی است را احداث می‌کند.

وی با اشاره به اینکه این‌همه تلاش برای توسعه اصفهان در ابتدا به دلیل رقابت با دولت عثمانی بوده است تصریح می‌کند: شاه صفوی در این رقابت کم نگذاشته است و به همین دلیل میدان نقش‌جهان و بازارهایی که احداث می‌شود برگرفته از بازارهای عثمانی است. شاه در ادامه، چهارباغ عباسی را به سمت باغ‌های هزارجریب توسعه می‌دهد. در واقع شاه‌عباس می‌داند که یک دولت برای قوام و دوام نیاز به این دارد که اقتصاد پویایی داشته باشد، بنابراین اقتصادسنجی می‌کند و خانوارهایی که از قوت و ثروت بالایی برخوردار بودند را به اصفهان دعوت می‌کند.

گودرزی می‌گوید: آن زمان دو گروه راهی اصفهان می‌شوند. ارامنه‌ای که از جلفای ارمنستان به اصفهان کوچ می‌کنند که قبل از احداث جلفای نو در اصفهان در همین منطقه و محله شمس‌آباد مستقر می‌شوند اما مردم مذهبی اصفهان سر ناسازگاری با ارامنه می‌گذارند تا اینکه با همین با فشارها و جنجال‌ها، حاکمان وقت تصمیم می‌گیرند ارامنه را به اراضی سلطنتی کوچ بدهند.

ناگفته‌های تاریخی محله «عباس‌آباد» اصفهان

کوچ ارامنه به جلفای نو و تشکیل هفت محله

وی می‌افزاید: کوچ ارامنه به جلفای نو انجام شد و هفت محله شکل گرفت. اسامی هفت محله‌ها هم برگرفته از همان جلفای قدیم است. شاه‌عباس می‌داند که اگر بخواهد ملتی را یک جایی مستقر کند باید علقه‌های مذهبی را از آن‌ها بگیرد. ارامنه کلیسایی در ارمنستان به نام اچمیادزین دارند که بسیار برایشان مقدس است و همه باید به این کلیسا بروند. شاه‌عباس دستور می‌دهد آن کلیسا را تخریب کنند و هفت قطعه سنگ مقدس از جمله سنگاب برای غسل‌تعمید، آتش‌دان و سایر سنگ‌ها را به اصفهان بیاورند.

محقق و پژوهشگر تاریخ محلی اظهار می‌کند: شاه کلیساهای دیگری از جمله کلیسای هیوک را می‌سازد که عصرهای شنبه و یکشنبه مسلمانان هم اجازه بازدید از آن را داشته‌اند. این که شاه‌عباس ارامنه را آنجا مستقر می‌کند، به دنبال سود، هوش اقتصادی و افراد ثروتمندی است که بتوانند پویایی اصفهان را دوچندان کنند.

وی تصریح می‌کند: شاه صفوی فقط ارامنه یا تبریزی‌ها را به اصفهان کوچ نداده است بلکه می‌بنیم تاجرانی از هندوستان، سودان و آفریقای جنوبی هم به اصفهان می‌آیند اما نمی‌توانند با مردم اصفهان ارتباط بگیرند و مردم اصفهان آن‌ها را نمی‌پذیرند، چراکه مراسم و آداب‌ورسوم سایر ملت‌ها ممکن است موردپسند ایرانی‌ها و اصفهانی‌ها نباشد؛ از جمله مراسم «ساتا» که طی آن هندی‌ها پس از اینکه همسرشان را از دست می‌دادند باید خودسوزی می‌کردند و همراه با شوهر دفن می‌شدند. همین باعث شد هندی‌ها نتوانند در اصفهان بمانند.

ورود تبریزی‌ها به محله عباس‌آباد

گودرزی خاطرنشان می‌کند: آن زمان باغ‌های پرتعدادی در چهارباغ وجود داشته است. خیابان سیدعلی‌خان امروزی به خیابان بی‌بی سکینه شهرت داشت. «سیدعلی‌خان» خواهر «سردار مجاهد» بود و مکانی که امروز به سیتی‌سنتر مشهور است، زمانی خانه «بی‌بی سکینه» که از خواهران «سردار اسعد» بود است؛ پشت سر این عمارت هم مدرسه ستاره صبح فرانسوی‌ها احداث‌شده بود.

وی اظهار می‌کند: این مدرسه به فرانسوی‌ها تعلق داشت و اولین مدرسه مدرنی بود که موسیونرهای مذهبی فرانسوی در اصفهان تأسیس کردند. این مدرسه را به باغ هلو می‌شناختند. مساحت آن تا میدان انقلاب فعلی و جایی که اتاق بازرگانی است را در بر می‌گرفت. تا اوایل دوره پهلوی یعنی تا سال ۱۳۱۴ هرساله تمام امتحانات نهایی در مدرسه ستاره صبح برگزار می‌شده است.

محقق و مدرس تاریخ محلی تأکید می‌کند: این مدرسه ثبت میراث ملی است و در فهرست آثار اصفهان در یونسکو هم ثبت شده است. عباس‌آباد از باغ جنت، در امتداد نهر نیاسر آغاز می‌شده و تا حاشیه زاینده‌رود تا به سمت محله لنبان امتداد داشته است. محدوده عباس‌آباد با چندین باغ در بر گرفته شده بود و از جایی که پل مارنان قرار گرفته بود تا محل فعلی را باغ‌های عباس‌آباد یا محله عباس‌آباد می‌گفتند.

وی تصریح می‌کند: چهار نهر از این باغ‌ها عبور می‌کرده که بزرگ‌ترین آن نهر نیاسر و نهر فرشادی است. این نهرها تحت نظارت خلیفه‌گری بوده است و علاوه بر این ۱۳ کلیسای دیگر هم زیر نظر خلیفه‌گری بود.

ناگفته‌های تاریخی محله «عباس‌آباد» اصفهان

گودرزی می‌افزاید: کلیساهایی همچون کلیسای اسقف‌نشین لوقا وجود دارد که ارتباطی با خلیفه‌گری ندارند، دو کلسیای دیگر اسقف‌نشین در روستای زرنه واقع است که تنها روستایی است که هیچ مسلمانی ساکن آن نیست و ۴۰۰ خانواده مسیحی در آن زندگی می‌کنند و همه آداب‌ورسوم سنتی را رعایت می‌کنند؛ حتی زندگی با وسایل قدیمی و غذاهای پیشینیان در آن همچنان متداول است. سالادها برای ارامنه اهمیت زیادی دارد و آن را به‌عنوان یک غذای کامل مصرف می‌کنند.

داستان تأسیس نخستین هتل مدرن اصفهان

وی در ادامه با اشاره به اینکه هتل «مک داول» از نخستین هتل‌های مدرن اصفهان است، می‌گوید: اولین هتل اصفهان در سال ۱۳۰۷ با عنوان هتل ِامریک توسط تونی هوانسیان احداث شد. بعدها در زمان جنگ جهانی دوم به نام هتل فردوسی تغییر نام داد و شخصیت‌های مختلفی در آن اقامت کردند؛ از جمله «آنتونی کوئین» که نقش حمزه عموی پیامبر (ص) را در فیلم محمدرسول الله (ص) بازی کرده بود.

استاد دانشگاه و محقق تاریخ محلی ادامه می‌دهد: هتل فردوسی بعدها به نام هتل جهان تغییر نام داد. در دوره صفویه کاربری کاروانسراها شبیه هتل‌های امروزی بوده است و در اطراف اصفهان کاروانسراهای زیادی به چشم می‌خورند. در محدوده عباس‌آباد ۱۲ کاروانسرا وجود داشته است.

وی می‌گوید: در آن زمان کارخانه درشکه‌سازی در اصفهان وجود داشت و محله عباس‌آباد هم درشکه‌سازی داشته است. جنب پاساژ عالی‌قاپو اولین مرکز آموزش رانندگی در اصفهان توسط فردی به نام آقای «سیامکی» تأسیس شد. همچنین اولین کارواش اصفهان با نام کارواش آشوت ابتدای میدان انقلاب و بانک صادرات فعلی قرار گرفته بود و نخستین سالن بیلیارد هم در اصفهان در مکانی است که امروز رستوران مهاراجه واقع شده است.

گودرزی با بیان اینکه روزگاری قصرهای زیادی در این منطقه وجود داشته است، تصریح می‌کند: «قصر داوودخان»، لشکرنویس دولت صفویه در اینجا ساخته شد و «نجف‌قلی بیگ» سفیر ایران در هند، اولیا چلبی عثمانی سفیر دولت عثمانی در هند، کمال بیک جواهرساز سلسله صفوی و دیگران در این محله سکونت داشتند.

داستان قصر خواجگان

وی خاطرنشان می‌کند: خواجگان زیادی در دوران صفوی بودند که حاکم صفوی برای آن‌ها در این محل قصر خواجگان را ساخت. شخصی به‌نام محمد مؤمن که باغبان‌باشی دولت صفوی بوده در این محل سکونت داشت و کوچه‌ای در محله عباس‌آباد به نام باغبان‌باشی وجود داشته است. یک کوچه‌ای نیز در چهارباغ پایین ک به فراش‌باشی شهرت داشت که فراش‌های دولت صفوی در آنجا ساکن بودند.

استاد دانشگاه هنر اصفهان می‌گوید: «کاخ ساروتقی» از جمله بناهای دیگری است که در این محله احداث شده است. ساروتقی وزیر دربار بود و با خواهر شاه‌عباس ازدواج‌کرده بود و کاخ وی جنب دروازه عباس‌آباد بوده است.

وی در رابطه با زمان شکل‌گیری محله تبریزی‌ها یا عباس‌آباد می‌افزاید: سال ۱۳۲۰ شخصی بنام لله‌بیگ به شاه‌عباس می‌گوید باید محله‌ای آبرومند برای تاجران و بزرگان تبریز بسازیم. در واقع باغ عباس‌آباد که از باغ جنت تا مارنان فعلی و میرزاطاهر را شامل می‌شود به شکل مستطیل بوده است. آن زمان کل زمین باغ را به قیمت سه هزار تومان به تبریزی‌ها می‌فروشند. در سال ۱۳۲۰، ۵۰۰ خانه اعیانی برای این افراد ساخته می‌شود که ثروت زیادی به اصفهان سرازیر می‌کنند. در زمان شاه‌عباس دوم دو هزار خانه دیگر به این محله افزوده می‌شود، بنابراین عباس‌آباد در مجموع ۲۵۰۰ خانوار ساکن داشته که از جمله ساکنان، خانواده صائب تبریزی معروف بوده است.

گودرزی خاطرنشان می‌کند: صائب در تبریز متولد شده و بعد از آن به اصفهان آمده است و در سال ۱۰۸۰ از دنیا می‌رود و ۸۰ سال عمر می‌کند. همچنین مقبره عباس‌آباد جزئی از محله تبریزی‌های فعلی بوده است. در بیان دلیل اینکه چرا این منطقه را انتخاب می‌کنند، ملاجلال، منجم‌باشی دربار صفوی وجود و عبور دو نهر فرشادی و نیاسر از این محله می‌داند. برخی فکر می‌کنند این نهرها در زمان صفویه و شیخ بهایی احداث شده و وی پایه‌گذار آن‌ها بوده است.

ناگفته‌های تاریخی محله «عباس‌آباد» اصفهان

نهر نیاسر اصفهان قدمتی به دوره مادها

وی اظهار می‌کند: نهر نیاسر بزرگ‌ترین نهر اصفهان بوده است و برخی به‌اشتباه فکر می‌کنند این نهرها در زمان صفویه و توسط شیخ بهایی طراحی شده است، در صورتی‌که کتابی از این رسته در قرن سوم هجری داریم که اشاره می‌کند: «نهری در اصفهان جاری است.» تنها مردمانی که از واژه مادی در ایران استفاده می‌کنند، اصفهانی‌ها هستند. این واژه هم به قوم ماد برمی‌گردد. قبل از اینکه هخامنشیان قدرتشان را پایه‌گذاری کنند، مادها بر سر حکومت بودند. کورش از قوم ماد متولد شده و ماندانا، دختر آژدیاک از فرماندهان قوم ماد بوده است، بنابراین در قرن سوم این رسته در منابع اشاره کرده که مادی نیاسر توسط شخصی به نام اردشیر بابکان حفر و احداث شده است. حتی منابع دیگری هم داریم که به جلوتر از زمان ساسانیان بازمی‌گردد.

این دکترای تاریخ محلی ادامه می‌دهد: همان‌گونه که به‌اشتباه درباره نهرها و مادی‌ها می‌گویند که شیخ بهایی مبتکر آن‌ها بوده است، در رابطه با ارده و اردکان هم همین شکلی است. ارده و شهر اردکان ارتباطی با هم ندارند. شاه‌عباس صفوی دنبال غذایی کم‌حجم و نیروزا بوده تا زمانی که سربازان به جنگ می‌‎روند نیروی زیادی داشته باشند، ضمن اینکه ارده حجم کمی اشغال می‌کرده است. منابعی داریم که سلجوقیان در قرن چهارم و پنجم از ارده برای قوت و قدرت استفاده می‌کرده‌اند.

وی می‌افزاید: حتی به‌اشتباه نان سنگک را هم به شیخ بهایی نسبت داده‌اند، درصورتی‌که پژوهشگران حوزه خوراک ادعا دارند که پیش از آن هم نان سنگک پخته می‌شد. معتقدم این موارد به شیخ بهایی منسوب شده و به احتمال زیاد شیخ، دخل و تصرفی در آن‌ها داشته است.

گودرزی خاطرنشان می‌کند: «محمد بن علی بن حوقَل معروف به ابن حوقَل» جغرافیدان عرب سده چهارم قمری هم می‌گوید در اصفهان مادی‌ای به نام نیاصرم داریم که در این سند «ن» نیاسر جا افتاده و قید نشده است. همچنین مادی دیگری در محله مستهلک داشته‌ایم. به محله‌ای که امروزه شازده ابراهیم در آن واقع شده (خیابان آذر) مستهلک می‌گفتند. آذر بیگدلی، نویسنده است و تذکره‌ای به نام خود نوشته و باغی در محله مستهلک در جنب خیابان آذر کنونی داشته است؛ به همین دلیل این محله به خیابان آذر شهرت پیدا کرده است.

داستان «باغ مکه» در محله عباس‌آباد

وی تصریح می‌کند: در حوالی اینجا به سمت مقبره صائب، باغی به نام مکه وجود داشته است. در اوایل دوره قاجار باغ مکه را به دو نفر از حکیم‌باشی‌ها اهدا می‌کنند و پس از آن کمتر این نام را می‌شنویم. در باب دلیل نام باغ مکه باید گفت زمانی که زائران از اصفهان قصد عزیمت به خانه خدا را داشتند یا زمانی که از سفر حج بازمی‌گشتند، در این محل اجتماع می‌کردند و همراهانشان در همین مکان آنان را بدرقه می‌کردند، بنابر همین موارد، این باغ به نام «باغ مکه» شهرت پیدا کرد.

این استاد دانشگاه می‌افزاید: باغ دیگری به نام «باغ امیر» در کاخ صارم‌الدوله در منطقه صارمیه کنونی بوده است. برخی می‌گویند نویسندگان آن زمان به‌اشتباه نام امیر را به کار برده‌اند، چراکه معتقدند این باغ به باباعلمدار معروف بوده و به مرور به باغ امیر تبدیل شده است. همچنین هتل دیگری به نام «مک داول» بود که شخصی به همین نام آن را می‌سازد و پس از مدتی نام آن به «ایران تور» تغییر می‌کند.

وی تأکید می‌کند: اینکه ما تمایل چندانی نداریم که درباره مک داول صحبت کنیم به این دلیل بوده است که او فردی بود که جلسات مربوط به لوتاری و فراماسونری را در این هتل برگزار می‌کرد. همچنین مطب شخصی به نام دکتر مهدی فیلسوف در این محل بوده است. این پزشک از برادران دکتر موهی بوده است و دکتر موهی فردی بود که بیمارستان احمدیه را در اصفهان ساخته است.

گودرزی ادامه می‌دهد: اگر امروز به خیابان شمس‌آبادی رفتید و نگاهتان به پاساژ قمرالدوله افتاد، بد نیست بدانید این مکان، عمارت دکتر مهدی فیلسوف بود که از پزشکان سرآمد اصفهان بوده است. مدرسه کاویان هم به یکی از تاجران بزرگ چای در اصفهان به نام آقای چایچی تعلق داشته است و عمارت او طبق وصیت خودش به مدرسه تبدیل می‌شود.

وی می‌گوید: تعدادی از لهستانی‌ها در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به دنبال حمله هیتلر به لهستان به ایران مهاجرت می‌کنند و حدود ۲۵۰۰ کودک لهستانی در اصفهان ساکن می‌شوند. شمار زیادی از این کودکان در باغ صارم‌الدوله ساکن می‌شوند؛ تعداد زیادی در کلیساها و شماری از کودکان متمول یهودی در همین مکان ساکن می‌شوند.

دکترای تاریخ محلی با تأکید بر اینکه نمی‌شود از محله عباس‌آباد صحبت کنیم و به یهودیان اشاره نکنیم، می‌افزاید: چهارباغ عباسی در دوره پهلوی اول رونق زیادی پیدا می‌کند و بخشی از خانوارهای متمول یهود، اراضی سه کوچه در این محور را خریداری می‌کنند که کوچه عالم‌آرای عباسی یکی از همین کوچه‌ها بوده است.

وی خاطرنشان می‌کند: نویسنده‌ای به نام اسکندربیگ در دربار شاه‌عباس صفوی بوده و کتابی با عنوان عالم‌آرای عباسی نوشته است و به دلیل اینکه باغ عالم‌آرای عباسی در همان جا واقع شده بود، نه تنها یک نام از آن می‌بینیم بلکه همین را هم مدیون «عباس بهشتیان» هستیم. درواقع کوچه‌هایی که با سرامیک‌های آبی‌رنگ مانند کوچه فروهر یا نبش آذر و خیابان اردیبهشت می‌بینیم، توسط عباس بهشتیان ساخته شده است.

گودرزی محله مستهلک را از جمله محله‌های قدیمی اصفهان با ساکنانی از قوم لرهای بختیاری دانست و گفت: رستوران شهرزاد و قنادی ماه که پاتوق مستشاران آمریکایی بود در این محل واقع بودند. در دوران پهلوی دوم به خاطر احداث شرکت «بل هلیکوپتر» و از سال ۵۲ تا سال ۵۷، تعداد زیادی مستشار خارجی در اصفهان ساکن می‌شوند که دو منطقه مرداویج و همین محله را برای سکونت انتخاب می‌کنند، اما مردم مذهبی اصفهان این افراد خارجی را نمی‌پذیرند و حتی اجازه نمی‌دادند فرزندان آن‌ها در مدارس ایرانی تحصیل کنند؛ به همین دلیل مدرسه‌ای با عنوان «کار» در کنار ترمینال کاوه ساخته می‌شود. این مدرسه امروز هم هنرستان است.

وی تصریح می‌کند: فرانسوی‌ها مدرسه رودابه و قبل از آن مدرسه ستاره صبح را داشته‌اند و انگلیسی‌ها هم مموریال کالج را ساختند که بعدها به دبیرستان ادب و دبیرستان بهشت آئین تبدیل شد.

بهشت آئین؛ از کاخ هشت بهشت تا...

پژوهشگر و محقق تاریخ محلی در ادامه به نحوه شکل‌گیری مدرسه بهشت آئین اشاره می‌کند و می‌گوید: برخی فکر می‌کنند کاخ بهشت آئین که بعدها به مدرسه بهشت آئین تبدیل شد، همین مکان بوده است، در صورتی‌که ردپای اولیه بهشت آئین را ابتدا در محله عباس‌آباد می‌بینیم. قبل از اینکه مدرسه بهشت آئین به کاخ بهشت آئین انتقال پیدا کند، با نام مدرسه دوشیزگان تحت حمایت اسقف‌نشین کلیسای لوقا فعالیت خود را شروع می‌کند. آن مدرسه توسط موسیونرهای مذهبی اداره می‌شد و بعد از مدتی مورد استقبال اصفهانی‌ها قرار می‌گیرد و خانواده‌های مرفه و حتی فرزندان متدینان شهر در این مدرسه ثبت‌نام می‌کردند.

وی اضافه می‌کند: زمانی فردی به نام وزیرزاده که صاحب یک باغ بزرگ بوده است مدرسه دوشیزگان را به این باغ انتقال می‌دهد. این باغ ابتدای خیابان شیخ بهایی بوده و از خیابان کنونی شیخ بهایی تا خیابان طالقانی یا همان خیابان خوش را در بر می‌گرفته است.

گودرزی با اشاره به اینکه «سپه» اولین خیابان شهر اصفهان بوده است، می‌افزاید: این خیابان، اواخر دوره احمدشاه قاجار، توسط محمدحسن خان قاجار و برای قدردانی از سردار سپه احداث شد. دومین خیابان هم با نام «خوش» احداث شد که امروزه به نام خیابان طالقانی معروف است.

وی تصریح می‌کند: از آن جایی که این مدارس با استقبال زیادی روبه‌رو می‌شوند، «محمدحسین کارزونی» ملک تجاری کازرونی که امروزه با نام پاساژ هجرت یا کازرونی آن را می‌شناسیم را در اختیار خانواده موسیونرهای مذهبی قرار می‌دهد و مدرسه بهشت آئین به این محل منتقل می‌شود. زنی به نام میس آیدین که سابق بر آن مدیریت مدرسه موسیونری را در کرمان و یزد بر عهده داشته است به اصفهان می‌آید و باغ بهشت آئین را از بانو جهان‌بانی خریداری می‌کند که در محل فعلی احداث می‌شود. آن مدرسه تمام بیمارستان خورشید فعلی اصفهان را هم در بر می‌گرفته است.

ناگفته‌های تاریخی محله «عباس‌آباد» اصفهان

ناگفته‌هایی درباره خیابان شمس آبادی

دکترای تاریخ محلی خاطرنشان می‌کند: خیابانی که امروزه به نام شمس‌آبادی می‌بینیم معبری باریک و کالسکه‌رو بوده و سردر بیمارستان عیسی بن مریم تا وسط خیابان را در بر می‌گرفته است. سردری که شبیه علامت صلیب بود و بعدها به دلیل ساخت و سازهایی که انجام شد، تخریب شد. به دلیل خراب شدن سردر بیمارستان «مرسلین» یا عیسی ابن مریم کنونی، عیسی بهادری نمادی از سردر بیمارستان را به شکل نماد طراحی کرد و ساخت.

وی می‌گوید: این بیمارستان ابتدا «باغ جو» نام داشته است و در زمین آن جو می‌کاشته‌اند در واقع ملک «امین‌الشریعه» بوده است و پیش از انتقال بیمارستان مرسلین به این محل در سال ۱۲۵۷ بیمارستانی در محله جلفا احداث می‌شود. بعد از آن افرادی که بیمارستان را احداث کردند، درصدد توسعه آن بر می‌آیند و دو درمانگاه دیگر می‌سازند که یکی از آن‌ها زایشگاه بوده است. آن زمان شخصی به نام دکتر کار، این ملک را از امین‌الشریعه می‌گیرد و در اختیار بیمارستان می‌گذارد. همچنین کلیسای لوقای فعلی، اسقف‌نشین بیمارستان عیسی ابن مریم بوده است.

گودرزی ادامه می‌دهد: امین‌الشریعه قلعه‌ای در روستای «ورنامخواست» داشت که شش دانگ آن را وقف این بیمارستان کرد و سه دانگ از شش دانگ قریه ورنامخواست را هم وقف بیمارستان کرد و در وقف‌نامه اینگونه نوشت که تمام افرادی که توان پرداخت هزینه‌های درمانی را ندارند، باید رایگان درمان شوند. خانواده‌های هراتی، کازرونی، همدانی، صارم‌الدوله و اصغر میرزا هم از همین خانواده‌های دست به خیر بوده‌اند.

وی می‌گوید: بیمارستان ابتدا در یک طبقه بوده و به مردان اختصاص داشته است. پس از مدتی یک طبقه دیگر به آن اضافه می‌شود و چشم‌پزشکی اولین بخش اختصاصی است که به آن افزوده می‌شود. همچنین ۱۶ اتاق برای زایشگاه، ۲۰ اتاق برای مردان، ۱۸ اتاق برای زنان و ۱۴ اتاق برای کودکان در نظر گرفته می‌شود. علت اختصاص مرکز اختصاصی چشم‌پزشکی رعایت نکردن بهداشت بوده و تعداد افرادی که در اصفهان چشم درد می‌گرفتند زیاد بود.

استاد دانشگاه هنر اصفهان، با بیان اینکه آن زمان بیماری کچلی هم رایج بوده است، می‌افزاید: «محمدجعفر کازرونی» تصمیم می‌گیرد جایی که ما امروزه در آن سازمان تأمین اجتماعی داریم را به درمان کچلی اختصاص دهد. درباره نحوه درمان کچلی نوشته شده است که ابتدا سر را می‌تراشیدند و زنانی بندانداز بوده‌اند که طفل را گرفته و آنقدر سر را بند می انداختند تا ریشه کچلی را از سر بیرون بکشند تا جایی که خون از سر و صورت این اطفال جاری می‌شده است. تا اینکه یکی از فرزندان همین خانواده‌ها دچار کچلی می‌شود. همین باعث می‌شود تصمیم بگیرند، دستگاهی از انگلستان وارد کنند تا با رادیوتراپی بتوانند این بیماری را درمان کنند.

وی در بخش دیگر سخنان خود می‌گوید: با توجه به اینکه کارخانه زاینده‌رود و کارخانه وطن کارگران زیادی داشته‌اند، این درمانگاه به کارگران و خانواده‌های این دو کارخانه اختصاص می‌یابد. دکتر ریاحی در آن زمان پزشک ارتش بوده است و امروز هم در خیابان طالقانی کوچه‌ای به نام او وجود دارد و همین پزشک متصدی این درمانگاه می‌شود.

گودرزی تأکید می‌کند: بیمارستان اصفهان را مدیون «کارو میناسیان» هستیم. این محل بایگانی نداشت. با تدابیر او برای هر بیمار پرونده‌ای تشکیل می‌دهند و کار منظم می‌شود و توسعه می‌یاید. در مقطعی بیشترین کارکرد این مرکز زایشگاه بوده است و بعدها به بیمارستان تأمین اجتماعی تبدیل می‌شود. در یک تحقیق از ۴۰ نفر از کارگران نساجی، آن‌ها معتقد بودند بیمارستان دکتر شریعی کنونی به ما تعلق دارد. چرا؟ چون زمانی که شهر توسعه می‌یابد و ساکنان بیشتری را در خود جای می‌دهد، به طور طبیعی نیاز به مراکز درمانی هم بیشتر می‌شود.

وی اظهار می‌کند: همان زمان تشکلی تشکیل می‌شود و پنج روز از حقوق کارگران نساجی اصفهان که تعدادشان چندین هزار نفر بود، صرف ساختن بیمارستان شریعتی فعلی می‌شود. بیمارستان شریعتی در محلی به نام «باغ شاه» یا «راه شاه» ساخته شده است. نوشته‌اند زمانی که شاه سلطان حسین قصد عزیمت به فرح آباد را داشت از محل بیمارستان دکتر شریعتی کنونی عبور می‌کند. این محل کوچه‌باغ زیبایی بوده و به دلیل عبور شاه صفوی به «راه شاه» معروف بوده است.

دکترای تاریخ محلی تأکید می‌کند: اینکه چرا درباره اسقف‌نشین‌ها به آن پرداخته نشده است دلایلی دارد. چند گرایش در دین مسیح داریم. کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس که اسقف‌نشین مربوط به پروتستان‌ها است. زمانی که امپراطوری روم به دو بخش تقسیم شد یک بخش ارتدوکس و بخش دیگر کاتولیک شدند. پروتستان‌ها اعتقاد دارند زمانی که می‌خواهیم اعتراف کنیم، نیاز به رفتن نزد پدر مقدس نداریم و هر فردی می‌تواند در خلوت خود اعتراف کند؛ یا معتقد هستند اسقف یا پدر مقدس فردی با همه نیازهای انسانی است و می‌تواند ازدواج کند و معصوم نیست. از نظر پژوهشی گنجی در این کلیسا نهفته است و کلیسایی کوچک‌تر در داخل بیمارستان است که اسناد زیادی دارد.

گودرزی می‌گوید: بیمارستان برای مدتی به نام مرسلین شهرت تغییر نام پیدا می‌کند و در زمان قاجار در مقطع کوتاهی در زمان احمدشاه به این خیابان، مرسلین هم می‌گفته‌اند. زمانی هم که نادر شاه افشار اصفهان را از وجود افغان‌ها پاکسازی می‌کند در عباس‌آباد اصفهان ساکن می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: در سفرنامه‌هایی که نوشته شده آنچه جلب توجه می‌کرده است، ۵۰۰ آفتابه از جنس طلا بوده که در دوره حمله افغان‌ها از مادی‌ها آب برمی‌داشتند. این خیابان سه دوره تاریخی را گذرانده است. فردی به نام کازرونی مسجدی در این محل می‌سازد و آن را وقف نمی‌کند و در اختیار خانواده خود او است. همدانیان و خیریه آنان به همین نام هم نقش زیادی در توسعه اصفهان داشته‌اند.

محقق و پژوهشگر تاریخ اصفهان ادامه می‌دهد: خانواده «دهش» در صنعتی شدن اصفهان نقش زیادی داشته است و برق را وارد اصفهان می‌کند چراکه داماد این خانواده فردی به نام شونمان آلمانی است و در توسعه صنعت اصفهان نقش داشته است. خانه دهش امروزه به مرکز تحقیقات معلمان تغییر کاربری داده است.

وی اظهار می‌کند: امروزه از باغ جنت محدوده کوچکی باقی مانده است و اگر به داد مادی‌ها نرسیم، درختان اطراف آن از بین می‌روند این محله را تبریزی‌ها یا تبارزه هم می‌نامند.

کد خبر 631842

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.