به گزارش خبرنگار ایمنا، امروز_سهشنبه یازدهم مردادماه_ سالروز شهادت فضلالله کجوری، شناختهشده به نام شیخ فضلالله نوری از مجتهدان طراز اول تهران و از پیشروان جنبش مشروطه در ایران به شمار میرود. شخصیت این مجتهد بزرگوار بهگونهای بود که حتی مخالفانش نیز از او به نیکی یادکردهاند، برای نمونه ناظم الاسلام کرمانی درباره او نوشته است:
«وی شخص اول عالمان اسلام و ازلحاظ سلوک، دارای حسن و مراتب علمیه بوده و نکات ریاست و سیاست را بهتر از دیگران شناخته است.» ملازاده از دیگر مخالفان شیخ نوری نیز در وصف وی چنین مینویسد: «از حیث معلومات و تبحر در علوم دینی، از همه همگنانش برتری داشته و بسیار فهیم و باهوش بوده و در قدرت استدلال در میان طبقه خود نظیر نداشته است.»
ویژگی اخلاقی شیخ فضلالله نوری
شاید در میان افرادی که به مخالفت با مشروطهخواهان تندرو برخاستند، هیچ فردی بهاندازه شیخ شهید، آماج حملات و توهینهای سخت قرار نگرفت و افزون بر این، حرفها، سخنان و دیدگاههایش سانسور نشد. نگاهی به زندگی و اقدامات او نشان میدهد که علاوه بر جایگاه رفیعی که در حوزه فقاهت داشت، از هوش سیاسی بسیار بالایی برخوردار بود؛ شیخ شهید، بهخوبی بازیهای سیاسی و فریبکاریها را تشخیص میداد، در تحلیل، بسان یک سیاستمدار کهنهکار رفتار میکرد و نقد او، مبتنی بر منطقی بود که آحاد جامعه، قادر به درک و شناختن آن بودند.
انعکاس این منطق قوی را میتوان در مجموعه «لوایح» شیخ فضلالله نوری دید؛ این لوایح که به «روزنامه آقا شیخ فضلالله» نیز شهرت دارد، با هدایت و مدیریت شخص وی و توسط یاران و همفکرانش، در دوران تحصن شیخ شهید در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) انتشار یافت و امروزه، یکی از مهمترین اسناد در دسترس، برای مطالعه افکار و دیدگاههای سیاسی شیخ فضلالله نوری و جناح طرفدار مشروطه مشروعه محسوب میشود. شیخ شهید، نخستین مجتهدی بود که در عصر مشروطه، به فکر انتشار جریده و روزنامه افتاد؛ او بهخوبی دریافته بود که مخالفان مشروطه مشروعه، چگونه از ظرفیت مطبوعات برای اشاعه افکار خود استفاده میکنند.
تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
توجه شیخ فضلالله نوری به اهمیت مطبوعات، از نخستین گامهایی که در نهضت مشروطه برداشت، آغاز شد. شاید خیلیها، به دلیل بمباران رسانهای مخالفان شیخ شهید، این موضوع را ندانند که او، از حامیان مشهور مشروطیت، پیش از پیروزی آن بود و تنها، بعد از استقرار مشروطه و به دلیل اقدامات تندروها و افرادی که مشکوک به ارتباطات مخفیانه خارجی یا وابستگی به فرقههای ضاله بودند، نظریات مخالف خود را ابراز کرد.
تحصن شیخ و یارانش در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) در تیرماه سال ۱۲۸۶ و پس از آن آغاز شد که مشروطهخواهان تندرو و ضد دین، در اقدامی توأم با خشونت، در دوازدهم خرداد همان سال به دفتر روزنامه «صبح صادق»، به مدیریت مرتضیقلیخان مؤیدالممالک که اصول پیشنهادی شیخ فضلالله نوری را برای مشروعه شدن مشروطیت، در یک صفحه کامل منتشر کردهبود، هجوم بردند و بعد از تخریب و انهدام وسایل، مؤیدالممالک را بهشدت مضروب کردند؛ پسازاین هجمه، در بیستوهشت خردادماه نیز، مخالفان در اقدامی ناشایست و غیرقابل توجیه، به مجلس عزای فاطمیه که بانی آن شیخ شهید بود، هجوم بردند و مانع برپایی مجلس عزاداری شدند (اینها رویدادهایی است که معمولاً به چشم مخالفان شیخ فضلالله نوری نمیآید!).
پسازاین اتفاقها، تلاش شیخ برای انتشار نظرها و انتقاداتش در مطبوعات به جایی نرسید و تندروها مجال اظهارنظر رسانهای به وی ندادند. این بود که به همراه تعدادی از همفکران و شاگردانش، به حرم حضرت عبدالعظیم (ع) رفت و در آنجا متحصن شد و به علما و روحانیون پیام داد که اگر مایل هستند در جمع متحصنان شرکت کنند.
بعد از سه، چهار روز، ۱۸ نفر از علمای مجتهد، ۵۰ واعظ و روضهخوان، ۳۰۰ طلبه و ۲۰۰ نفر از کسبه و نزدیک به هزار نفر از عموم مردم، به شیخ شهید پیوستند. سخنرانیهای شیخ شهید و یارانش در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نقش مهمی در بیداری مردم داشت، اما برای انتشار این مطالب، نیاز به تریبونی قویتر و کارآمدتر بود. به همین دلیل، شیخ فضلالله نوری به فکر انتشار این مطالب در قالب جریده و گاهنامه افتاد. این جریده که به «لوایح» شهرت داشت، به هیچکدام از روزنامههای آن زمان شبیه نبود؛ درواقع باید آن را گزارشی مفصل بدانیم که با عنوان «لوایح» در اختیار مردم قرار میگرفت.
متن آن توسط همفکران و احیاناً شاگردان شیخ شهید نوشته میشد و به تأیید وی میرسید. مطالعه این نوشتهها، دلیل «لایحه» نامیده شدن آنها را بهخوبی نشان میدهد؛ در لغتنامههای فارسی، یکی از معانی لایحه، «نامه مفصل» است و مکتوبات شیخ فضلالله نوری که در قالب روزنامه «لوایح» انتشار مییافت، نامههای مفصلی بود که با انشایی محکم، برای بیان اعتقادات و انتقادات او به رشته تحریر درمیآمد.
از منظر نگارشی، لوایح با گزارشهای تنظیمی روزنامههای آن دوره فرق اساسی داشت؛ بسیار طولانی بود و از ساختارهای منطقی و فلسفی دقیقی پیروی میکرد؛ آن را با نثری فاخر نوشته بودند، اما نثر «لوایح» در عین فاخر بودن، فاقد کنایهها و تمثیلهای ثقیل که مانع از فهم دقیق آن توسط عموم مردم میشد، بود؛ به دیگر سخن، لوایح شیخ شهید به دست هر فرد باسوادی که میافتاد، خوانده و فهمیده میشد.
این روش در نگارش متون رسانهها، نه قبل و نه بعد از انتشار «لوایح» تکرار نشد. امروزه استادان فن روزنامهنگاری معتقدند که مطالب تهیهشده برای انتشار، باید از مزیّت «کوتاه بودن مطلب» برخوردار باشد؛ اما نباید از یاد ببریم که این رویکرد، مربوط به سلیقه مخاطبان امروز است که به انواع اسبابهای رسانهای مجهزند؛ ۱۱۵ سال قبل و در زمان انتشار لوایح شیخ فضلالله نوری، تنها رسانه موجود، بعد از منبرها و سخنرانیها که البته وسعت عمل محدودی داشت، روزنامههایی بود که در سطح کشور انتشار مییافت. ازاینرو، نگارش لوایح بهصورت مفصل و طولانی، نهفقط مخالف طبع خوانندگان نبود، بلکه روانی و استواری مطالب آن، شوق مخاطب را برای مطالعه کامل آن در پی داشت.
کفر در کفر
شیخ فضلالله در تبیین آزادی از منظر مشروطهخواهان غربزده میگوید: «این آزادی که اینها تصور کردهاند، کفر در کفر است. آیا گفتهاند شخصی که دارای این آزادی است، باید توهین از مردمان محترم بکند؟ آیا گفتهاند فحش باید بگوید و بنویسید؟ آیا گفتهاند آشوب و فتنه در مملکت حادث کند؟ از همه این مراتب گذشته، آزادی قلم و زبان برای این است که جراید آزاد، نسبت به ائمه اطهار (ع) هر چه میخواهند بنویسند؟» از این نوشته برمیآید که شیخ فضلالله با آزادی به معنای حلال شمردن محرمات الهی و مخالفت با دین و مذهب مخالف است نه با آزادی از ظلم و ستم.
درجایی دیگر شیخ شهید تبیین خود را از آزادی اینگونه بیان میکند: «مراد از حریت، حریت در حقوق مشروعه و آزادی بیان در مصالح عامه است تا اهالی این مملکت مثل سوابق ایام، گرفتار ظلم و استبداد نباشند و بتوانند حقوقی که از جانب خداوند برای آنها مقدر است، مطالبه و اخذ کنند، نه حریت ارباب ادیان باطله و آزادی در اشاعه منکرات که هر شخص آنچه بخواهد بگوید و بهموقع اجرا بگذارد.»
شیخ شهید اصل مساوات بهعنوان تساوی همه آحاد ملّت، اعم از شاه و مردم، در برابر قانون را پذیرفته و برای اجراشدن آن تأسیس عدالتخانه را مطرح ساخته است. اما وی با اصل مساوات مشروطهخواهان مخالفت کرد و آن را اصلی موذی اعلام کرد. زیرا مساوات مدنظر مشروطهخواهان را حذف تفاوتهای حقوقی در فقه اسلام نسبت به طبقات و گروههای مختلف میدانست. وی در اصل، مساوات غربی را که درصدد است تا احکام جدیدی وضع کند، دکانی در مقابل شرع معرفی میکرد.
نظر شما