به گزارش خبرنگار ایمنا، «اصغر منتظرالقائم» چهارشنبه _چهاردهم اردیبهشتماه_ در ویژهبرنامه هفته فرهنگی اصفهان با موضوع «ناگفتههای مشروطه» در ابتدا به تاریخ و حکومتهای شکل گرفته در اصفهان و سپس به تاریخ شکلگیری تشیع در این کلانشهر اشاره و اظهار کرد: از روزگاران باستان، این شهر مرکز استقرار گروههای بزرگ انسانی و تمدنهای باستانی و کانون شکوفایی اقتصادی و فرهنگی ایران بوده است.
وی ادامه داد: بنا بر استنادات تاریخی، اصفهان در عصر ساسانی دارای دو شهر جی و یهودیه بوده است، «جی» در روزگار فیروز ساسانی، تجدید بنا و از مراکز نگهداری سپاهیان بود؛ از این رو به نام «اسپاهان» و «اسپهان» اشتهار یافت و به استناد سکههای ضرب شده طی سالهای ۱۲۹ تا ۱۹۹ هجری، اسپهان معرب شده و اصفهان نامیده شد.
استاد تاریخ دانشگاه اصفهان تصریح کرد: اسلام به وسیله یکی از یاران امام علی علیهالسلام به نام عبدالله بن بدیل خُزاعی با پیمان صلح در سال ۲۳ به جی راه یافت. با آمدن آفتاب اسلام، نخستین مسجد اصفهان در زمان خلافت حضرت علی (علیهالسلام) در کنار مقبره شعیای نبی ساخته شد تا نماد همزیستی اسلام با سایر ادیان در این شهر باشد.
وی افزود: پس از ورود اسلام به اصفهان، برخی از قبایل عرب همچون ثقیف، تمیم، خزاعه، بنی حنیفه و عبدالقیس از کوفه و بصره به این شهر مهاجرت کردند و برای خود خانه ساختند. مسلمانان برای اهداف سیاسی و اقتصادی خود و نظارت بر یهودیان، مرکز شهر را در کنار یهودیه انتخاب کردند؛ به همین سبب «یهودیه» پس از سال ۱۵۰ هجری گسترش یافت؛ زیرا ایوب بن زیاد عامل خراج و فرمانده سپاه در دیه خُشینان منزل کرد و کاخی در کنار نهر فرسان ساخت و در مقابل قصر، مسجد جامع را بنا کرد. در روزگار فرمانروایی ایوب بن زیاد، خانههای دیه خشینان به خانههای یهودیه پیوست و فاصله این دو روستا از میان رفت و به شکل یک شهر درآمد.
منتظرالقائم تصریح کرد: در نیمه دوم سده سوم هجری که آل ابی دلف از سوی خلفای عباسی بر اصفهان حکمرانی داشتند، اصفهان مرکز و شهر شهیر و دارالاماره همه بلاد شده بود و «عمربن عبدالعزیزعجلی» صفهای در مسجد جامع و ساختمانهای دیگر ساخت. اصفهان به سال ۳۲۳ هجری به تصرف آلبویه درآمد؛ در این دوره، شهر توسعه پیدا کرد و جمعیت آن افزایش یافت.
وی افزود: محله «طوقچی» در شمال اصفهان از محلات نوین و آباد شهر بود و بزرگان دستگاه آلبویه همچون صاحب بن عباد در این محله خانه شخصی داشتند. محله «دردشت» از دیگر محلاتی است که در این دوره رشد کرد و مدرس شیخ الرئیس ابوعلی سینا طی دوران اقامت چهارده ساله خود در اصفهان، در این محل بود؛ اکنون تنها گنبد آن در خیابان ابن سینا کوچه نمنبات باقی مانده است، بنا به نقلی که شواهد تاریخی و عقلی آن را تأیید میکند، رحلت و دفن وی نیز در اصفهان بود.
استاد تاریخ دانشگاه اصفهان خاطرنشان کرد: از اقدامات مهم شهرسازی آلبویه، ایجاد میدان میر و کشیدن بارویی گرد شهر به وسیله رکنالدوله به اندازه بیستویک هزار گام بود. صاحب بن عباد، ادیب، دانشمند، شاعر، سیاستمدار و وزیر شیعی آلبویه به عمران و آبادانی اصفهان توجه خاصی نشان داد و عمارات عالیه و مسجدی در محله گلبار به نام جورجیر از خشت و گل درنهایت استحکام و ظرافت با استادی تمام با مناری بلند به ارتفاع یکصد ذراع و شبستانها، خانقاهها و کتابخانهها و مدرسهها و مجالس ادبا و شعرا و مکانهایی برای صوفیان ساخت.
وی ادامه داد: اصفهان در نخستین دهههای قرن پنجم هجری از عظمت و رشد بسیاری برخوردار شده بود. با ورود سلاجقه به اصفهان در سال ۴۴۳ هجری، این شهر به مدت ۱۲ سال اقامتگاه «طغرل» بود. وی با مردم اصفهان به مهربانی و ملایمت رفتار کرد و به عمران و آبادانی شهر همت گماشت، حدود ۵۰۰ هزار دینار صرف آبادانی شهر و بنای عمارات و اماکن رفیعه، بقاع خیریه، مساجد و خانقاهها کرد.
منتظرالقائم تصریح کرد: شهر اصفهان در سال ۴۴۴ هجری قمری، از چنان عظمتی برخوردار شده بود که ناصرخسرو مینویسد: «من در همه زمین پارسی گویان شهری نیکوتر، جامعتر و آبادانتر از اصفهان ندیدم.» در روزگار آلب ارسلان و ملکشاه، اصفهان پایتخت امپراطوری سلاجقه شد، خواجه نظامالملک وزیر سلاجقه با گسترش مسجد جامع و بنیان گنبد بزرگ آن و تأسیس مدرسه نظامیه در محله دردشت، بر شکوفای اصفهان افزود؛ سپس ملکشاه و وزرای و بانوان سلجوقی هر کدام مدارس و بناهایی در اصفهان ساختند و بر شکوه اصفهان افزودند.
وی ادامه داد: متأسفانه در دوره دوم سلجوقیان، درگیریهای مذهبی خجندیان شافعی در جویباره، و آلساعد حنفی مذهب ساکن دردشت، موجب رکود و ویرانی اصفهان شد؛ به گونهای که در قرن ششم هجری، درگیری میان آنان موجب تخریب محلات آباد، آتش گرفتن کتابخانهها، مساجد و قتل بزرگان این دو خاندان شد و زمینه را برای حمله مغولان به شهر فراهم کرد.
استاد دانشگاه اصفهان گفت: اختلافات ودرگیریهای فرقهای، سقوط اصفهان را به سال ۶۳۳ هجری به همراه داشت. از این پس، اصفهان تا روزگار صفویان روی خوش ندید؛ زیرا مغولان به سال ۶۳۳ هجری به اصفهان حمله کردند، مردم شهر به دفاع پرداختند ولی آل خجند شافعی به گمان رهایی از دست آل صاعد، شبانه دروازه شیراز را گشودند؛ اما مغولان نخست شافعیها و سپس حنفیها را از دم تیغ گذراندند و از شهر جز خرابهایی باقی نگذاشتند.
وی در توضیح محورهای مهم مباحث تاریخ تشیع اصفهان، خاطرنشان کرد: ورود اسلام به اصفهان با پیمان صلح به وسیله عبدالله بن بدیل بن ورقا خُزاعی یکی از شیعیان اهل بیت و شهید پیکار صفین بود. دوم نقش صحابه امامان شیعه در گرویدن به تشیع، سلمان فارسی که زادگاهش جی بود، اسماعیل بن عبدالرحمن، حماد بن ابی سلیمان، جریر بن عبدالحمید، سلیمان بن داوود شاذکونی اصفهانی، ادریس بن عبدالله از شاگردان صادقین علیهم السلام بودند. علی بن محمد کاشانی اصفهان، ابراهیم بن شیبه اصفهانی محمد بن منده اصفهانی از اصحاب امام جواد، ابن بادشاله اصفهانی که محضر امام زمان علیه السلام را درک کرد.
منتظرالقائم، سومین نقش را به سلاطین و حکام و والیان شیعی و هوادار اهل بیت علیهمالسلام مثل عبدالله خزاعی دانست و گفت: امامزادههای معتبر اصفهان که از مشهورترین آنان امامزاده اسماعیل، امامزاده احمد، امامزاده شاهزید و امامزاده شهشهان، دیگر محور تشیع در اصفهان هستند.
وی تصریح کرد: حضور شخصیتهای بزرگ شیعه در اصفهان چون سعید بن جبیر، ابراهیم بن محمد بن ثقفی که کتاب خود را در اصفهان املا کرد، شخصیتهای دوستدار اهل بیت مثل شیخ ابومسعود رازی، ابونعیم اصفهانی، احمد بن مُطیر طبرانی صاحب معاجم صغیر و هفتمین محور آثار تاریخی چون مسجد جامع جوجیر که به وسیله صاحب بن عباد ساخته شد، محله حسینیان که از سده پنجم محل سکونت سادات و علویان بوده، مدرسه باباقاسم و مقبره باباقاسم در خیابان علامه مجلسی، از محورهای تشیع در اصفهان به شمار میآیند.
جنبش علمی اصفهان در دوران صفویه
استاد دانشگاه اصفهان اظهار کرد: حرکت علمی و هنری اصفهان چنان در دوران صفویه رشد کرد که مکاتب گوناگون فلسفی و هنری شکل گرفت و دانشمندان بزرگی از سرزمینهای دیگر اسلامی به آن مهاجرت و در جنبش علمی اصفهان شرکت کردند که از آن جمله میتوان به شیخ بهایی، میر داماد، میرفندرسکی، شیخ لطفالله جبل عاملی، میر سیداحمد علوی، سیدصفی الدین شیرازی، میرزا رفیعای نائینی، وحید بهبهانی اشاره کرد. مهاجران و دانشمندان اصفهانی همچون ملأ محمد تقی و ملأ محمد باقر مجلسی حوزه اصفهان را به اوج علمی خود رساندند.
وی یادآور شد: اگر چه پس از جمله افغانها اصفهان گرفتار فتنه و آشوب شد، حوزه غنی علمی شیعه به خاموشی گرایید ولی حرکت علمی آن خاموش نشد و بزرگانی همچون ملأ اسماعیل خواجویی، آقا محمد بیدآبادی، خاندانهای علمی کلباسی، خاتون-آبادی، نجفی خراسانی موجبات تداوم حوزه علمیه اصفهان را فراهم کردند. حکیم خواجویی که خود در کلیه علوم از فقه، اصول، حدیث، رجال و کلام، استادی بینظیر بود با تعلیم و تربیت شاگردانی همچون عالم ربانی و حکیم عارف نامدار آقا محمد بیدآبادی، راه بازگشت عظمت دیرین و دوران زرین حوزه علمیه اصفهان را هموار ساخت.
منتظرالقائم خاطرنشان کرد: در نیمه اول قرن سیزدهم هجری حوزه اصفهان به مرکز بزرگ تحقیق و تدریس در علوم اسلامی و معارف شیعی تبدیل شده بود و به یمن وجود چندین فقیه نامی همچون حاجی کرباسی و سید حجت الاسلام شفتی و شاگردانشان و نیز حکیم متأله آخوند ملأ علی نوری، حوزه پرفیض اصفهان به دانشگاه جامع علوم اسلامی تبدیل شد که در رشتههای گوناگون علوم، اساتید برجسته و نامآوری به تدریس و تألیف و ترویج مبانی، معارف اسلامی و احکام دینی همت گماردند.
وی افزود: هنگامی که فتحعلی شاه از آخوند ملاعلی نوری برای رفتن به تهران و تدریس در مدرسه تازه بنیاد آن دعوت کرد، وی به سبب رونق حوزه اصفهان و حضور دو هزار نفر طالبان علوم معقول که بیش از ۴۰۰ نفرشان شاگردان وی بودهاند، عذرخواهی کرد.
منتظرالقائم متذکر شد: پس از قرارداد ناصرالدین شاه و میرزا علی اصغر خان درباره واگذاری انحصار خرید و فروش توتون و تنباکو به کمپانی رژی به سال ۱۳۰۹ هجری علما و مردم اصفهان نخستین شهری بودند که با کمپانی رژی و علیه تحریم و تنباکو قیام کردند، در دوم ربیع الثانی مردم شهر در تخت فولاد جمع شدند و محمد علی نجفی برفراز منبر مردم را از کشیدن قلیان منع کرد.
وی تاکید کرد: آیت الله محمد تقی نجفی مشهور به آقانجفی نیز در اطلاعیهای «مردم را از کشیدن قلیان منع و استعمال و کشت آن را حرام اندر حرام و حامی فرنگی را کافر و واجب القتل و نوکران و وابستگان آنها را نجس العین اعلام کرد»، آیت الله علی محمد اژهای و آیتالله حاج آقا منیرالدین بروجردی نیز از علمای دیگر اصفهان بودند که استعمال تنباکو را تحریم کردند.
استاد دانشگاه اصفهان تصریح کرد: ظلّالسّلطان از شاه درخواست تبعید آقا نجفی و برادرش محمدعلی نجفی را کرد و در گزارشی به ارنستین کنسول انگلیس در اصفهان اظهار وفاداری خدمتگزاری کرد و بدین شرح گفت «الحق همگی علمای دارالسطنه اصفهان به مقتضای وظیفه ومنصب بزرگ خودشان در مقابل آن همه اقدامات دولت خیلی مقاومت نمودند، علما و تجار اصفهان برخلاف تهدیدات شدید وغلیظ ظلّ السّلطان هراسی به خود راه ندادند ویکی از تجّار در میدان نقش جهان دو هزار کیسه تنباکو آتش زد.»
وی خاطرنشان کرد: در حقیقت مشروطه اصفهان تحت حمایت تشیع به پیروزی رسید و نقش افرادی همچون مرحوم آقا نورالله نجفیها غیر قابل انکار است.
نظر شما