به گزارش خبرنگار ایمنا، اگر گاهی گلستان و بوستان را خوانده و از نظم و نثر آن لذت برده باشیم، میدانیم که نوشتن منظوم با نوشتن منثور متفاوت است و هر کدام ذوق و ذهن و فن خود را میطلبد؛ یکی بر مدار آهنگ و قافیه و نواختن و دلربایی است و دیگری بر قرار جملات و واژگانی روان و نه چندان یکدست اما منسجم که جریان و داستانی خاص را روایت میکند.
اما هر دو آمیختن سعدیگونه سخت مینماید و هنر هر کسی نیست. هنری که قدیمترها متداول و مرسومتر بود و در این سالها کمتر کسی است که بتواند هر دو را با هم داشته باشد و آن را بر صریر قلم جاری سازد.
پیمان کلانترمعتمدی با گذر از سالها تجربه، امروز پرکار و البته نشاندار نظم و نثر نصف جهان است و با نوشتن منظومه اصفهان در سه دفتر، حرفها برای گرفتن و گوشها برای شنیدن دارد. او که به تازگی از دفتر سوم منظومه حماسیاش رونمایی کرده، این بار به سراغ امپراطوری صفویه از ابتدای این سلسله مقتدر تا انتهای پر نشیب و فرازش رفته و اشعاری به وسعت سه دفتر بلند، در همین باب سروده است.
آنچه که پیمان کلانترمعتمدی، شاعر حماسهسرای اصفهانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا گفته است را میخوانید و میدانیم که در این مجال اندک، فرصتی دیگر باید تا باز هم به گفتوگو با وی بنشینیم و بیشتر از شعر و ادب فارسی و سایر آثار این شاعر پرکار و خوش ذوق بهره ببریم.
چه شد که منظومه اصفهان به دفتر سوم و پایانی رسید؟
منظومه اصفهان در ابتدا در قالب پنج دفتر پیشبینی شده بود که روایت آن تا زمان معاصر ادامه داشت. از سال ۹۴ تا ۹۶ دو دفتر آغازین آن، که مربوط به دوران پیش از اسلام و ورود اسلام تا عصر صفویه بود مراحل پژوهش و نگارش را سپری کرده و توسط سازمان فرهنگی و رفاهی شهرداری اصفهان رونمایی شد.
دفتر اول و دوم این مجموعه به نوعی مقدمهای برای دفتر سوم (ظهور تا سقوط صفویه) بود و طبیعتاً مراحل پژوهشی و سرودن اشعار آن زمان بیشتری میخواست. این مراحل نیز تا پایان سال ۹۸ به پایان رسید و دفتر سوم آماده چاپ شد.
در این مقطع تغییراتی در مدیران فرهنگی شهر ایجاد شد و متأسفانه دفتر سوم این مجموعه مورد بیمهری قرار گرفت. این منظومه چون کار مشترکی بین من و مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل شهرداری اصفهان بود هم از جانب من و هم توسط مدیریت وقت این مرکز پیگیریهایی برای چاپ آن صورت گرفت اما متأسفانه به نتیجه نرسید. دو دفتر نخست منظومه اصفهان توسط همان مدیران در مجموعه کالاهای اهدایی، به میهمانان هدیه میشد اما نسبت به چاپ دفتر سوم که مکمل دو دفتر دیگر بود اقدامی نکردند.
در پاسخ به پیگیریهای مکرر مدیریت مرکز اصفهانشناسی گفته بودند: تاریخ به اندازه کافی سخت و دیرفهم است و بیان آن در قالب نظم، خوانش آن را دشوارتر میکند. هرچند که این اظهارنظر از سوی مدیران فرهنگی بسیار بعید به نظر میرسید؛ با این استدلال پس فردوسی هم در سرودن شاهنامه کار بیهودهای کرده است. مردمان همان خداینامه را در قالب نثر میخواندند.
با این حال به تصمیم این بزرگان احترام گذاشتم و دیگر پیگیری نکردم. تا اینکه چندی پیش یک نفر به عنوان اسپانسر، تعداد محدودی از این کتاب را صرفاً برای رونمایی و معرفی و ارائه به کتابخانههای شهرداری (برای تکمیل سه جلدی) به چاپ رساند. تمام مراحل گرفتن مجوز و دیگر اقدامات نیز توسط مدیریت وقت مرکز اصفهانشناسی به انجام رسید. این موضوع و همچنین تغییر در ترکیب کارشناسان همکار با مرکز اصفهانشناسی، ادامه این کار را تاکنون ناممکن کرده است. در صورت حمایت مدیران فرهنگی (همچون قبل) و همکاری پژوهشی این مرکز، با کمال میل انجام وظیفه خواهم کرد. چشماندازی که در حال حاضر چندان روشن به نظر نمیآید.
چرا دوره صفویه از ابتدا تا پایان این سلسله را به عنوان دورهای خاص و پررونق برای ایران و اصفهان در این سه دفتر انتخاب کردید؟
بزرگترین تحول و پیشرفت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در تاریخ از دیرباز و در اصفهان با ظهور صفویه به دست آمد. این دورانی بود که عظمت صفویه با شکوه مذهب تشیع و شکوفایی هنرهای ناب درهم آمیخت و دوران بینظیری را به وجود آورد. شکوه، زیبایی و هنر اصفهان و اصفهانیان نیز در این دوران شکوفا شد. از این روی این دوران به عنوان نقطه هدف در بیان تاریخ اصفهان تا آن مقطع قرار گرفت.
آیا در کار تحقیق و پژوهش حمایتهایی از سوی نهاد یا ارگانی از شما شد؟
در تمام مراحل پژوهشی سه دفتر منظومه اصفهان، کارشناسان مجرب مرکز اصفهانشناسی نقش بسیار مهمی ایفا کردند. حضور استادان دانشگاه و متخصص در دورههای گوناگون تاریخ، نعمت بزرگی بود که از آن حداکثر بهره را بردم. بهخصوص دانشمند ارزنده رضوان پورعصار که خود آثار بسیار ارزشمندی را به علاقهمندان تاریخ اصفهان پیشکش کرده است، نقشی اساسی و کلیدی داشت.
ناروا نیست اگر بگویم که پس از من وی بیشترین نقش را در تنظیم با کیفیت این اثر برعهده داشت. مدیر این مرکز با وسواس و توجه بسیاری، معتبرترین و اصیلترین منابع و اسناد را به من معرفی میکرد. متأسفانه تلاش او برای چاپ دفتر سوم بینتیجه ماند اما تمام زحمات مربوط به اخذ مجوز و ثبت کتابخانه ملی را متحمل شد.
تعریف شما از یک اثر فاخر منظوم چیست؟
به نظر من اثر فاخر در قالبهای شعر کلاسیک، به نوعی تعریف شده هست. بهعنوان مثال در تعریف یک غزل فاخر، میتوان عواملی همچون شیوایی بیان و احساس، و شاید مهمتر از این دو، پیام مستور در آن را با معیارهای دیگر همچون صلابت کلمات، محکمی نظم، ثبات وزن و تناسب قافیه مورد سنجش قرار داد. من حماسهسرا هستم و یک چکامه حماسی فاخر نیز از همان مشخصات برخوردار است. همانگونه که غزلسرا باید حداکثر هنر خود را برای شیرینتر و پر احساستر کردن اثر خود به کار گیرد، حماسهسرا نیز نقش مشابهی دارد. حماسهسرا رویدادهای پرشور و غرورآفرین گذشتگان را بیان میکند و در ضمن باید پیام آن رویداد را نیز به مخاطب گوشزد کند. سوژهای ناب، بیانی وجدانگیز و ارائه پیام به لطیفترین حالت ممکن، در کنار معیارهای فنی فوقالذکر، میتواند نشانههای یک اثر حماسی فاخر باشد.
نثر یا نظم؛ کدام یک از این دو حس بهتری در قلم زدن شما ایجاد میکند؟
من پیش از هر چیز شاعر هستم و جوهره شعر در وجود من بیش از نویسندگی است. من شعر را بیشتر میپسندم و این یک دلیل کاملاً مشخص دارد. در طول سالهای سال، با مطالعه، کنکاش و سعی و خطا شیوههای ابتدایی نگارش را آموختم؛ در حدی که قادر باشم منظور خود را به شیوایی به مخاطب خود بیان کنم. من این کار را آموختم؛ در ۱۲ سالگی هیچچیز از نگارش نمیدانستم اما شعر میسرودم. طبع و هنر شعر از کودکی در ضمیر و نهاد شاعران است.
هیچ مرکز یا آموزشگاهی برای آموزش شاعری وجود ندارد اما آموزش نویسندگی فراوان است. همین نکته، شیرازه فروتنی شاعران است؛ هنری که برخلاف دیگر هنرمندان همچون نوازندگان، نقاشان و دیگران که زحمت زیادی را برای آموختن هنر متقبل میشوند، خداوند مهربان از کودکی در نهاد شاعران نهاده است، جایی برای غرور باقی نمیگذارد. من این نعمت بزرگ را عطیهای بسیار گرانقدر از سوی پروردگار میدانم و از این سبب توجه بیشتری به آن دارم. تعداد ابیات حماسی من بالغ بر ۳۰ هزار بیت است که عناوین آن را ذکر خواهم کرد. علاوه بر این حدود پنجهزار بیت در دیگر قالبها نظیر غزل، قصیده، ترجیعبند و دوبیتی سرودهام که بیشتر بیان احساسات شخصی است و قصد انتشار آنها را ندارم.
کتابهای زیر همگی در قالب مثنوی حماسی سروده شده است.
آثار چاپ شده به ترتیب موضوع:
۱ _منظومه کورش هخامنشی. انتشارات افسر. ۱۳۹۱
۲_ چکامه شکوه ایرانیان، دفتر اول، هخامنشیان. انتشارات پیدار. ۱۳۹۸
۳_ منظومه اصفهان، دفتر اول، تاریخ پیش از اسلام. انتشارات سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان. ۱۳۹۶
۴_ منظومه اصفهان، دفتر دوم، ورود اسلام تا پایان دوره چوپانیان. انتشارات سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان. ۱۳۹۶
۵_ منظومه اصفهان، دفتر سوم، ظهور تا سقوط صفویه. نشر شخصی. ۱۴۰۰
۶_ منظومه خاک و خون، حماسه آزادی خرمشهر، انتشارات سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان. ۱۳۹۶
آثار آماده چاپ:
۷_ چکامه شکوه ایرانیان، دفتر دوم، اشکانیان
۸_ چکامه شکوه ایرانیان، دفتر سوم، ساسانیان
۹ _رنجنامه ایرانیان، دفتر اول، حمله اسکندر مقدونی
۱۰ -منظومه دوران، هفت مکان مؤثر بر انقلاب اسلامی در اصفهان. (به سفارش و پخش شده در صدای مرکز اصفهان)
۱۱_ چکامه ایران یاد، اسطورههای از یاد رفته
آثار نگاشته به نثر (هیچکدام چاپ نشده است)
۱۲_ تاریخ جامع سه هزار ساله اصفهان (برای نخستین بار. لازم به ذکر است که مقاطع مختلف تاریخ اصفهان توسط بزرگانی از حافظ ابونعیم، تا جابری انصاری و استاد همایی نگاشته شده است اما هر کدام مقطعی را روایت میکنند)
۱۳_ رد پای فرهنگ در خانواده اصفهانی (به سفارش صداوسیمای اصفهان، اما بهدلیل تغییر تهیهکننده، پخش نشد)
۱۴ _فرهنگ، آداب و رسوم ایرانیان باستان (مجموعهای از حدود یکصد مقاله که در جراید مختلف چاپ شده است)
۱۵_ فرهنگ قافیه، مجموعهای از کلمات همقافیه (در دست نگارش)
۱۶_ افسانه تالار ایزدان، افسانهای به سبک افسانههای کهن ایرانی.
۱۷ _ نمایشنامه فرشته و چهار سین، برای کودکان سرطانی (در سال ۹۸ به صحنه رفت)
۱۸ _نمایشنامه محکمه روزگار، برای جامعه معلولان (در حال تمرین)
پایان بخش اول
گفتوگو از: محمود افشاری، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری ایمنا
نظر شما