به گزارش ایمنا، امروزه با تغییر سبک زندگیها و البته گستردگی علم، بسیاری از بیماریها شناسایی شدهاند و این یکی از عواملی است که موجب شده تا آمار مبتلایان به انواع اختلالات رو به صعود باشد. از انواع اختلالاتی که در سرتاسر جهان رشد یافته و اکثریت مردم را درگیر خود کرده است، اختلالهای شخصیتی نام دارد و یکی از انواع آن اختلال شخصیت وسواسی – جبری است.
بسیاری از افراد ممکن هست در دورههایی کمی وسواسی به نظر بیایند اما اختلال وسواسی جبری به صورت گروه مختلفی از علائم تظاهر میکند که شامل افکار مزاحم، آداب وسواسی اشتغالات ذهنی و وسواسهای عملی هستند.
اختلال شخصیت وسواسی – جبری چیست؟
اختلال وسواس فکری - عملی، یا اختلال وسواسی- جبری یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمالطلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد. در اختلال وسواسی-فکری عملی افکار وسواسگونه و اضطرابآور و ترس با وسواسهای عملی همراه میشود. این وسواسهای عملی کارهایی وسواسگونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواسهای فکری خود انجام میدهد. این کردارها تکراری و کلیشهای و تا اندازهای غیرارادی هستند؛ این اختلال را افراد با نام اختلال وسواسی میشناسند.
در این اختلال فرد دارای وسواسهای فکری و وسواسهای عملی است.
اختلال وسواسی جبری سه بخش اصلی دارد:
- افکاری که فرد را بیمناک میکنند (وسواسها)
- اضطرابی که فرد احساس میکند.
- اعمالی که فرد انجام میدهد تا اضطرابش کاهش یابد (اعمال جبری)
تشخیص اختلال وسواسی - جبری
در این اختلال ذهن فرد درباره منظم و مرتب بودن وسایل مشغول است. فرد دارای کمال طلبی بسیار زیادی است تا حدی که در تمام امور دخالت میکند و نمیتواند کاری را به دیگران بسپارد چون به درستی و دقیقی کار آنها اعتمادی ندارند چرا که این افراد در جزئیات، بسیار دقت میکنند و آنقدر در چارچوب قوانین خود قرار میگیرند که نمیتوانند انعطافی به خرج بدهند. این فرد به علت علاقه بسیار به کار، از روابط اجتماعی فاصله میگیرد. لجبازی، خساست، انعطاف ناپذیری و خونسردی زیاد از دیگر ویژگیهای فرد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی – جبری است. همچنین این افراد در ابراز عواطف و هیجانات و مسائل مالی بسیار سخت گیر هستند. آنها تنها حرف خودشان را قبول دارند بنابراین رفتارهای چارچوبی که از خود نشان میدهند، اگرچه ناخودآگاه است اما اختلال این افراد را نمایان میکند.
علائم اختلال شخصیت وسواسی – جبری
معمولاً افراد مبتلا به این اختلال شخصیتی بسیار خرافهای، چارچوب دار، کمال گرا، وقت شناس غیر معقول، انجام دهنده کارهای تکراری، عدم اعتماد به دیگران، اعتقاد شدید به مناسک، توجه زیاد به جزئیات و پرخاشگر هستند. این افراد پنهان کننده و توجیه کننده خوبی برای کارهای خود هستند و شاید این به علت ترس و نگرانی ناشی از نابود روابط عاطفی با دیگران است. افراد مبتلا به این اختلال با وجود ضعف در ارتباط اجتماعی اما در بعضی از روابط خود به افراد وابستگی پیدا میکنند و هر کاری میکنند تا برای همیشه آنها را کنار خود نگه دارند. علاوه بر آن این افراد مشکلات فیزیولوژیکی مانند ضعف قوای جسمی، تحریک پذیری زیاد، کابوس، سرگیجه، لرزش دست و پا، کلافگی، مشکلات رودهای و عدم تمرکز را در این اختلال تجربه میکنند.
علت اختلال شخصیت وسواسی – جبری
علل زیادی ممکن است در بروز این اختلال نقش داشته باشند، مانند:
- ارث
- استرس
- تغییرات عمده در زندگی مانند بلوغ، شغل جدید، به دنیا آمدن نوزاد
- اختلال در سروتونین، ماده شیمیایی در مغز
- خصوصیات شخصیتی: افراد بیش از اندازه با دقت، تمیز و وسواسی
درمان اختلال شخصیت وسواسی – جبری
بسیاری از افراد با ابتلای خفیف به این اختلال وسواسی – جبری توانستهاند بدون درمان، بهبود پیدا کنند. اگر این اختلال همراه با اختلالهای والدین یا سایر اختلالات برای خود فرد باشد میتواند به شدید شدن این بیماری و کاهش احتمال درمان آن منجر شود. با مراجعه فرد مبتلا به مراکز درمان بیماریهای روانی و تشخیص میزان ابتلاء، میتوان گفت بسیار جای امیدواری وجود خواهد داشت اما اگر نادیده گرفته شود ممکن است به صورت انواع اختلالات روانی و جسمی دیگری بروز یابد. پیشنهاد یوگا برای ایجاد آرامش در فرد میتواند از جمله کمکهای مشاور به فرد مبتلا باشد. میزان شدت ابتلای فرد با پرسشنامههای روانشناسی مشخص میشود و راههای مختلفی برای درمان آن دارد.
عوارض و خسارات ناشی از ابتلای فرد به بیماری اختلال شخصیتی وسواسی – جبری تا چه اندازه است؟
اگر علائم اختلال شخصیتی وسواسی – جبری در فرد خصوصاً فردی که از سن بلوغ ابتلاء را تجربه میکند، درمان نشود ممکن است در آینده خسارات جبران ناپذیری را برای فرد ایجاد کرده و به شکل افسردگی و اضطراب بروز کند. اتلاف وقت فرد، مشکل در ارتباط اجتماعی و روال زندگی، عدم تمرکز فرد در روند زندگی و کار، خستگی ذهنی و جسمی فرد و بازماندگی از کارهای اصلی از دیگر خسارتهایی است که این اختلال میتواند به فرد ضربه وارد کند.
نظر شما