به گزارش خبرنگار ایمنا، بیش از یک سال از همهگیری ویروس کرونا در جهان گذشته است و هنوز هم هیچ کشوری به طور قطع و یقین به آینده روشنی در شیوه مواجهه با این ویروس نرسیده است، هر چند با وارد شدن واکسن به کشورها نویدهایی از ریشهکنی این ویروس پدید آمد، اما تا واکسینه شدن آحاد جوامع راه طولانی را باید طی کرد. در همین مدت طی شده، اضطراب، افسردگی، تنشهای خانوادگی، تنهایی و بغضهای فروخورده سوگواریهای ناشی از کرونا، موارد غیرقابل انکاری هستند که ضرورت مشاورههای روانشناسی و سلامت روان را بیش از پیش نشان میدهد.
بسیاری این ویروس را تنها یک عامل بیماریزای گذرا همانند بسیاری دیگر از پاندمیهای شیوع یافته در نسل بشر تصور میکردند که خیلی زود عمرش به پایان میرسد و کوله بار خود را میبندد و برای همیشه میرود، اما گذشت بیش از یک سال و اندی از عمر این ویروس به جهان نشان داد که قرار است همچنان بتازد و روز به روز افراد بیشتری را در بستر بیماری انداخته یا راهی خانه ابدی کند.
هر چند دولتها تلاش کردند با پیروی از توصیههای سازمان جهانی بهداشت (who) قوانین سختگیرانهتری برای جلوگیری از شیوع این بیماری به کار بگیرند، اما همین خسارتهای ناشی از کرونا و در قرنطینه ماندن، تاب و تحمل بسیاری از مردم را ربود به گونهای که سازمان جهانی بهداشت از این وضعیت ابراز نگرانی کرد و کاهش آسیبهای اجتماعی و ارتقای سلامت روان را بیش از گذشته مورد توجه قرار داد.
در حقیقت سلامت روان افراد جامعه در کرونا و پساکرونا از نظر اهمیت در جایگاه بعد از سلامت جسم قرار دارد تا جایی که در واقعیت توجه به آن در انبوه مشکلات پیرامون، مقولهای لوکس به نظر میرسد در حالی که تجربه یک ساله همهگیری کرونا و خانه نشینیها و محدودیتهای ارتباطی در اجتماع نشان داد، سلامت روان از اولویتی غیرقابل انکار برخوردار است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
ضرورت توجه ستاد ملی کرونا به حفظ سلامت روان
به تازگی رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در نخستین همایش ملی مداخلات در بحران و سلامت روان در مورد اهمیت سلامت روان از ستاد ملی کرونا خواسته است به مسئله سلامت روان به عنوان یک موضوع حاشیهای نگاه نکند زیرا در دوران پساکرونا با سونامی اختلالهای روانی و آسیبهای اجتماعی مواجه خواهیم بود و از اکنون باید پیشبینیها، هماهنگی و ساختارهای لازم عملیاتی شود.
محمد حاتمی، تاکید میکند: در دوران پساکرونا با بحران سلامت روان مواجه خواهیم بود زیرا افراد، سوگ فرو خورده خود را بروز میدهند و بروز آثار روانشناختی همچون افسردگی، وسواس، اضطراب و حتی آسیبهای اجتماعی مانند طلاق و اعتیاد را در آن دوران پیشبینی میکنیم.
وی تصریح میکند: از این رو باید از اکنون پیشگیریهای لازم، برنامهریزیها و حتی آموزشهای لازم برای گروههای مرجع مانند معلمان و والدین را انجام دهیم. البته باید خودمراقبتی و دگرمراقبتی را به مردم آموزش دهیم زیرا در دوران پساکرونا، مردم از حالت دفاع روانی خارج میشوند و به بازبینی شرایط گذشته میپردازند و این در حالی است که عزیزان و کسب و کار خود را از دست دادهاند.
هیجانهای منفی را کمتر کنیم
حمیدرضا محمودینژاد، روانشناس، در گفت وگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به تغییر شرایط و سبک زندگی افراد در ایام کرونا، اظهار میکند: قبل از کرونا در شرایط عادی مدارس حضوری، دید و بازدیدها، صله رحم، مسافرت، تفریح و گردش دسته جمعی برای خانواده وجود داشت، با آمدن بحران کرونا، افزایش استرس، سوگ عزیزان، نگرانی از ابتلا به ویروس، احساس غمگین بودن را بر خانوادهها حاکم کرده و تجربه پیچیدهای برای انسانها رقم زد، اضطراب از ابتلاء به ویروس بر افکار و رفتارهای افراد اجتماع اثر گذاشته است.
وی اضافه میکند: به دلیل سوگهای مختلفی که در جامعه اتفاق میافتد خلق افراد پایین میآید، چند وجهی بودن خلق افسرده یا غمگینی که به طور عمیق از نوروفیزیولوژیک مغز نشأت گرفته و واضح است، گرفتار بودن در دام این احساسهای غمگین و خلق پایین وضعیت پیچیدهای را برای افراد رقم میزند و موجب پایین آمدن میزان اعتماد به نفس آنها و افزایش رفتارهای ناسازگار میشود، اتفاق افتادن چرخههای باطل باعث رقم خوردن رفتارهای ناسالم و فکرهای منفی به طور مداوم میشود.
این مشاور و روان درمانگر، تصریح میکند: این اتفاقها وضعیت پیچیدهای را در کل دنیا و کشور به وجود آورده است و جامعه رویکردهای گستردهای برای بهبود خلق افراد نیاز دارد، باید بدانیم در زندگی نمیتوان هیجانهای منفی را کامل از بین ببریم، برای بازگشت حس تعادل و کارآمدی به تجربههای روزانه قبلی، لازم است جنبههای ویژه خلق و هیجانهای منفی را کمتر کنیم.
محمودی نژاد، تاکید میکند: انسانهایی که در خزانه رفتاری خود رفتارهای متنوع و گستردهای نداشته باشند به طور یقین به طور دائم در چرخههای منفیاندیشی درگیر میشوند و با افزایش منفیاندیشیها خلق آنها افسرده و نشخوار فکری بیشتری خواهند داشت، هیجانهایی مانند خشم، غم و ترس افزایش پیدا میکند و در حالتهای طولانی و غمگین مانند اپیدمی کرونا که یک سال از درگیری با آن میگذرد نارساییهای رفتاری در افراد بسیار دیده میشود.
وی میافزاید: احساس غمگینی و گرفتگی حالتی است که فرد انگیزهای در زندگی روزمره ندارد، این حالتها بخشی از ناخودآگاه افراد است، باید بدانند چطور هیجانهای منفی غم یا خلق افسرده را در وجودشان رفع کنند، در کرونا و شرایط فعلی، با آموزش آنلاین و فضای کسب و کار کنونی خود را سازگار کنند تا بتوانند بهزیستی هیجانی را بالا ببرند.
دو نوع نظم بخشی هیجانی برای ایام کرونا
این مشاور و روان درمانگر، اظهار میکند: بهبود غمگینی، افزایش شادمانی و امید برای افزایش رضایت از زندگی دو نوع نظم بخشی هیجانی برای ایام کرونا است، اکثر مواقع افراد فکر میکنند با زیاد فکر کردن یا نشخوار فکری تلاش فراوان برای درک مسئله و هیجان فعلی دارند، ممکن است فکر کنند با این حالت خلق منفی را بهبود میدهند اما برعکس بر وخامت اوضاع دامن میزنند، برای بهبود مؤثر خلق باید بدانند ریشههای احساس لحظهای، غم و ترس وابسته به چه مواردی است.
محمودی نژاد، اضافه میکند: بعد از یافتن ریشهها دلیلی ندارد برخلاف جریان احساس خود شنا کنند، وقتی خلق پایین بیاید رفتارهای ناسازگارانه دارند، بهتر است این رفتارها را در خود پایش کنند، با کاهش افکار منفی و سرزنشهای درونی بهتر میتوانند در ایام کرونا روحیه خود را تقویت کنند و برای داشتن رفتارهای گسترده در پاندمی کرونا لازم است، برای این کار تعامل خود را با افراد و رسانههای مختلف و یافتن راهکارهای جدید کمک کننده را در اولویت قرار دهند.
وی تاکید میکند: افزایش امید یکی دیگر از مسائل بسیار مهم در کرونا است، وقتی که رویاهایمان را در نظر بگیریم، رویاهایی که هر انسانی میتواند به آن دست پیدا کند جزو مواردی است که میتوان به سازه امید در پاندمی کرونا اضافه کرد، ضرورت دارد به گذشته مثبت و خاطرات خوب زندگی فکر کنیم تا بتوانیم در مسیر زندگی به راه پیش رو ادامه دهیم.
در پاندمی کرونا با دیگران ارتباط بهینه برقرار کنیم
این مشاور و روان درمانگر، تصریح میکند: در شرایط کرونا موانع اجتماعی برای افراد وجود آمده و ارتباط برقرار کردن آنها نسبت به قبل سختتر شده است، باید در این ایام با دیگران ارتباط بهینه برقرار کنیم، شبکههای اجتماعی راهکاری است که افراد بتوانند از تجربهها و نظریههای دیگران استفاده کنند، گسترش شبکههای اجتماعی موجب میشود افراد در شرایط بحران کرونا ارتباط خود را با اعضای خانواده حفظ کنند.
محمودی نژاد، میافزاید: وقتی محبت و شفقت در زندگی شعلهور شود آتش این شفقت زندگی خانوادگی افراد را در بحران گرم میکند و میتوانند از عزیزان خود مراقبت کنند و در سختیهای زندگی میزان تابآوری آنها افزایش یابد، قرنها است که محبت جایگاه مهمی در همه ملل، ادبیات، نمایشنامه، فلسفه، مذهب، اشعار و داستانسراییها به خود اختصاص داده است، مردم همه نقاط جهان در همین شرایط میدانند محبت مشفقانه میتواند عنصر اساسی زندگی غنی و رضایت بخش باشد.
وی اظهار میکند: هنگامی که با وجود این محبت مشفقانه بتوانیم در کرونا همدردی کنیم، با خودمان و دیگران مهربان باشیم، تأثیر مثبت این نوع محبت پایدار است، افراد برخوردار از محبت مشفقانه از این تاثیرها فیض میبرند، نباید فراموش کنیم در شرایط بحرانی سختی به سر میبریم و این رنج انسانیت مشترک خاص ایران نیست، وقتی موضوعی را برای خودمان خاص بدانیم زندگی برایمان سختتر میشود فکر میکنیم در مشکلات و مسائل تنها هستیم، اما اگر بدانیم همه انسانها با این مشکلات اپیدمی کرونا درگیر هستند امیدها و هیجانهای مثبت بیشتر و حال خوب بهتری را برای خود و دیگران تولید میکنیم.
وجود سلامت روان عامل ایجاد سازگاری بهتر
محمدعلی ناجینیا، روانشناس و زوج درمانگر، در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به اینکه از لحاظ روانشناسی بین سه مفهوم سلامت روان، بیماری روانی و نداشتن اختلال روانی تفاوت وجود دارد، اظهار میکند: در بیماریهای جسمانی افراد به دو دسته سالم (بدون بیماری جسمانی) و انسانهای بیمار (نارسایی جسمانی) تقسیم میشوند، در بحث روانشناسی هم دسته بندی سه گانه وجود دارد گروه اول کسانی که مبتلا به یک اختلال روانپزشکی هستند، گروه دوم کسانی که مبتلا به اختلال روانپزشکی نیستند و افراد عادی یا انسانهایی هستند که احتمال دارد با سلامت روان باشند و گروه سوم افرادی که به طور یقین برخوردار از سلامت روان هستند.
ناجینیا، تاکید میکند: زمانی که یک بحران غیرقابل کنترل مانند بحران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی، خانوادگی و در شرایط فعلی بحران کرونا اتفاق میافتد وضعیت ناگواری را رقم میزند و افراد برخوردار از ساختارهای خوب سلامت روان میتوانند در شرایط پاندمی سازگاری بهتری داشته باشند.
بهم ریختگی سلامت روان در کرونا و پساکرونا
وی میافزاید: در ایام کرونا سلامت روان افراد دچار بهم ریختگی شده است، یکی از دلایل آن نبود پایههای استوار سلامت روان قبل از وقوع این اپیدمی است، پژوهشها در سالهای اخیر نشان میدهد اگر افراد قبل از این که یک حادثه پرآسیب اتفاق بیفتد شرایط ساختارهای سلامت روان آنها ارتقا پیدا کرده و ساز و کارهای روانی پایدار شده باشد، پتانسیل بهترین عملکرد از لحاظ روانی در شرایط بحران را دارند.
این روانشناس و زوج درمانگر، اظهار میکند: بر عکس هنگامی که افراد در یک جامعه تکنیکها و آموزشهای لازم برای سلامت روان را دریافت نمیکنند، معمولاً این جامعه با کمترین تنش، التهاب و نابسامانی از کنترل خارج میشود، افراد به سمت ابتلای بیماری روانپزشکی حرکت میکنند، موردی که اکنون در بحران کرونا در مسائل مختلف شاهد آن هستیم.
ناجینیا، تاکید میکند: افراد اجتماع بحرانی را تجربه میکنند که این بحران اثرات بین فردی، عاطفی، اقتصادی، سوگ، محرومیت، دوری و دلتنگی به همراه دارد، افراد پر از احساسات منفی هستند و وارد ماجرای بیماریهای روانپزشکی میشوند. از طرف دیگر وقتی سیستم روانی فرد وارد سطح بیماری و اختلال میشود، این اختلال در سیستم روانی همه ساز و کارها، کارکردهای بدن و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی اضافه میکند: کسی که از لحاظ روانی بهم ریخته، افسرده و مضطرب میشود، معمولاً دلشوره دارد و این اتفاق ناخواسته بر روی مبانی دیگر زندگی او اثرات منفی میگذارد، در رابطه خانوادگی کارآمد نخواهد بود و در نقش پدر و همسر وظایف خود را به خوبی انجام نمیدهد، در محیط کار هم توان خود را به خوبی نشان نمیدهد و در همه امور شاهد این افت کارکردها هستیم.
این روانشناس و زوج درمانگر، اظهار میکند: در پاندمی کرونا اختلافهای خانوادگی افزایش پیدا کرده است، در حال حاضر با انسانهایی روبرو هستیم که بهم ریختگیهای روانی جدی را تجربه میکنند، افزایش اختلافها و تجربه این بهم ریختگیهای روانی منجر میشود که خانوادهها در همه کارکردهای زندگی مانند عاطفی، جنسی، تعامل بین فردی، حل مسئله و تعامل با فرزند دچار مشکل شوند، در حال حاضر شاهد افرایش این اتفاق در اجتماع هستیم، میتوان پیشبینی کرد بعد از پایان بیماری کرونا هم این موضوع به سرعت به حالت قبل برنگردد و اثرات آن در پساکرونا وجود دارد.
راهکارهای ارتقای سلامت روان افراد جامعه
ناجی نیا، تصریح میکند: در پساکرونا با افرادی مواجه میشویم که ماهها و یا سالها نیاز به مداوا، مراقبت و نظارت دارند، در بحران کرونا سلامت روان کامل افراد در اجتماع را نداریم، با انسانهای بهم ریخته مواجه هستیم که از وضعیت عادی خارج شدند و در حال تجربه نشانهها و علائم اختلال روانی هستند، بنابراین بهتر است بدانیم در شرایط فعلی چه باید کرد تا ساختار روانی افراد جامعه در پاندمی کرونا التیام پیدا کند و بتوانیم نشانهها، علائم این بحران و پیش مقدمههای اختلال روانپزشکی را در بین افراد کاهش دهیم.
وی در خصوص راهکارهای ارتقای سلامت روان افراد جامعه، میگوید: باید سعی کنیم به این شرایط آگاه باشیم، روی برنامههای تفریحی، ورزش، پیادهروی و تعاملات عاطفی و افزایش معنویت تمرکز بیشتری کنیم، بهترین راهکارها برای کاهش تنشهای فعلی زندگی این است که بتوانیم تا حدودی نشانههای این بهم ریختگی را در افراد جامعه کاهش دهیم.
این روانشناس و زوج درمانگر، تاکید میکند: باید به این مسئله پرداخت که وضعیت لزوم حفظ سلامت روان را برای افراد جامعه نهادینه کنیم. در حال حاضر آنچه در اولویت است اینکه انسانها بدانند اکنون در وضعیت قابل قبولی نیستند، اگر نداشتن وضعیت قابل قبول را درک کنند، این اتفاق میتواند از نظر روانی به آنها کمک زیادی کند.
وی اظهار میکند: از نظر روانی وقتی حال افراد خوش نیست این اتفاق منجر میشود ناخودآگاه دیگران را مسئول این موضوع بدانند، افراد وقتی متوجه میشوند شرایط زندگی فعلی غیرعادی است، وضعیت روان در حالت نرمال قرار ندارد، این آگاهیها به آنها کمک میکند تا شرایط را بپذیرند و دیگران را مقصر ندانند و بتوانند با مدیریت بخشی از بهم ریختگیها و استرسهای کرونا شرایط زندگی را آسانتر کنند.
نظر شما