در این مقاله با سه چهره ادبی جوان و تأثیرگذار بر ادبیات ایران که متأسفانه زود از دنیا رفتند، آشنا خواهید شد.
۱. غزاله علیزاده
غزاله علیزاده سال ۱۳۲۷ به دنیا آمد. مادری فرهیخته داشت که شاعر و نویسنده بود و شاید همین هم بهانهای شد برای علیزاده تا در راه نوشتن قرار بگیرد. او که در مشهد به دنیا آمده بود برای خواندن رشته علوم سیاسی به دانشگاه تهران رفت و بعد هم راهی فرانسه شد تا به توصیه مادر در یکی از بهترین دانشگاههای فرانسه یعنی سوربن حقوق بخواند. غزاله اما تصمیمش را عوض کرد و رشته فلسفه را برای ادامه دادن برگزید. قصد داشت برای پایان نامه سراغ مولانا برود؛ اما پدرش فوت کرد و همین مسئله او را از ارائه پایان نامه بازداشت.
علیزاده دو بار ازدواج کرد. ازدواج اولش با بیژن الهی بود و ازدواج دوم با محمد رضا نظام شهیدی. حاصل ازدواج اولش دختری به نام سلما است؛ علیزاده علاوه بر سلما دو دختر دیگر را نیز به سرپرستی گرفته بود و آنها را به محافل روشنفکری زمان خودش میبرد.
غزاله آثار زیادی نوشته است؛ اما آنچه که باعث شناساندن او به دنیای ادبیات شد، رمان دو جلدی و معروف «خانه ادریسیها» است که همچنان نیز یکی از رمانهای جذاب و پرفروش دوران است. او در این رمان هم مثل آثار دیگرش همچون شبهای تهران، دغدغههای زنانه دارد؛ اما این دغدغهها یک سویه نیستند و در مقابل وضعیت مردان قصههایش هم به خوبی توصیف میشود.
غزاله علیزاده در سال ۱۳۷۵ و در حالی که ۴۸ سال داشت، خودکشی کرد. او دچار بیماری سرطان بود و از این قضیه هم خبر داشت. جسد او را در حالی که خودش را از یکی از درختان جواهرده در رامسر دار زده بود، پیدا کردند. در نامه پیش از خودکشی اینگونه نوشته است: «آقای دکتر براهنی و آقای گلشیری و کوشان عزیز! رسیدگی به نوشتههای ناتمام خودم را به شما عزیزان واگذار میکنم. ساعت یک و نیم است. خستهام. باید بروم. لطف کنید و نگذارید گموگور شوند و در صورت امکان چاپشان کنید. نمیگویم بسوزانید. از هیچ کس متنفر نیستم. برای دوستداشتن نوشتهام، نمیخواهم، تنها و خستهام برای همین میروم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانهای تاریک. من غلام خانههای روشنم. از خانم دانشور عزیز خداحافظی میکنم. چقدر به همه و به من محبت کرده است. چقدر به او احترام میگذارم. بانوی رمان، بانوی عطوفت و یک هنرمند راست و درست. با شفقت بسیار. خداحافظ دوستان عزیزم.»
۲. صادق هدایت
یکی دیگر از چهرههای ادبی بسیار مهم ایرانی که متأسفانه در ۴۹ سالگی از دست رفت، صادق هدایت است.
صادق هدایت در خانوادهای به دنیا آمد که بیشتر مردان آن از جمله پدر بزرگش که وزیر علوم بود، افراد مهمی در دربار ناصری بودند. جد بزرگ او هم رضا قلی خان هدایت بود که دو کتاب اجمل التواریخ و مجمع الصفا از آثار او به شمار میرفتند. صادق شش ساله بود که توسط خانوادهاش به مدرسه علمیه تهران وارد شد و زمانی که بزرگتر شد به شاگردی بهترین مدرسه دوران یعنی دارالفنون درآمد. مدتی به دلیل ناراحتی چشم تحصیل را رها کرد و موقعی که خوب شد به مدرسه فرانسویها یعنی سن لویی وارد شد و در آنجا تحصیل دبیرستانش را به اتمام رساند.
با نگاهی به بیوگرافی صادق هدایت میتوان به راحتی دریافت که او از عنفوان جوانی دیدگاه متفاوتی نسبت به دنیا داشت و این مسئله در آثار و کتابهای او هم به خوبی پیداست. زمانی که دبیرستانی بود، گیاهخوار شد و حتی در این باره کتابی به نام انسان و حیوان هم نوشت و آن را در سال ۱۳۰۳ زمانی که سال آخر دبیرستانش را میگذراند، منتشر کرد (نسخه الکترونیکی کتاب فواید گیاهخواری هدایت قابل دانلود است). او معتقد بود انسان نمیتواند جنگ را کنار بگذارد؛ مگر اینکه دست از خوردن حیوانات بردارد. دو سال بعد، در سال ۱۳۰۵ اولین گروه دانش آموزان به خارج از کشور اعزام شدند که هدایت نیز جزو آنها بود و همراه آنان به بلژیک رفت. دو سال بعد هدایت در فرانسه بود و برای اولین بار دست به خودکشی زد. او قصد داشت خودش را در رودخانه غرق کند که عدهای او را نجات دادند. بعداً در نامهای که برادرش نوشت این کار را به عنوان «یک دیوانگی» عنوان کرد که به خیر گذشته است.
معروفترین اثر صادق هدایت که به نوعی اولین اثر سوررئال فارسی هم میدانند، رمان بوف کور از اوست. این رمان شرح حال نقاشی است که مرتباً طرحی را روی قلمدانهای مختلف میکشد و تکرار میکند. طرحی از دختری با یک نیلوفر آبی در دست که آن را به سمت پیرمردی گرفته است؛ تا اینکه روزی نقاش از سوراخ روی دیوار خانهاش همین منظره را در بیرون از خانه میبیند. بوف کور که بارها تجدید چاپ شده است، این روزها به شکل کتاب صوتی درآمده تا علاقمندان به شنیدن نیز بتوانند از دانلود و گوش دادن به این اثر درخشان لذت ببرند. برای تهیه کتاب صوتی بوف کور از سایت فیدیبو کلیک کنید.
هدایت علاوه بر نویسندگی، پژوهشگر بینظیری بود. او به ادبیات کهن ایران علاقه بسیاری داشت و بسیاری از آثارش را با توجه به ادبیات کهن به رشته تحریر درآورد. تخصص او در امر نوشتن تا به حدی است که به هیچ وجه نمیتوان منکر تأثیرات بزرگ او بر ادبیات امروز ایران شد و حتی او را پدر داستان نویسی نوین ایران میدانند.
صادق هدایت سرانجام در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۳۰، زمانی که ۴۹ ساله بود، با باز کردن شیر گاز در آپارتمان اجارهایاش در پاریس، به زندگی خود پایان داد.
۳. فروغ فرخزاد
فروغ فرخزاد سومین فرد فهرست چهرههای ادبی جوانمرگ ایرانی است. فروغ هشتم دی ماه ۱۳۱۳ در محله امیریه تهران به دنیا آمد. دبستان و دبیرستان را گذراند و سپس وارد هنرستان بانوان آن دوران شد تا نقاشی و خیاطی یاد بگیرد. خیاطی کاری بود که او خیلی دوست داشت و حتی معتقد بود بعد از کلاسهای نقاشی میتواند بهتر شعر بگوید. او شعر گفتن را در حدود ۱۳ سالگی شروع کرد؛ آن هم با غزل گفتن و سپس زمانی که تنها ۱۷ سال داشت، مجموعه شعر اسیر را به عنوان اولین مجموعه شعر خود منتشر کرد. چهار سال بعد، در ۲۱ سالگی دومین مجموعه اشعار خود را به نام دیوار چاپ کرد و یک سال بعد با مجموعه شعر «عصیان» در آسمان شعر فارسی درخشید. در همین حدود بود که فروغ فرخزاد وارد دنیای سینما و با ابراهیم گلستان آشنا شد. این آشنایی سرآغاز تغییر و تحولات زیادی در شخصیت فردی و هنری فروغ بود. خواهر فروغ میگوید بعد از آشنایی با گلستان فروغ بیشتر ساکت بود. او فیلم این خانه سیاه است را با تهیه کنندگی گلستان ساخت که به عنوان بهترین فیلم مستند جشنواره فیلم آلمان غربی شناخته شد، برای مطالعه بیشتر درباره این فیلم به این لینک مراجعه نمایید. در این دوران است که فروغ دو مجموعه شعر بینظیر خود «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» را منتشر میکند و با تحسین بسیاری رو به رو میشود. فروغ فرخزاد سرانجام در اوج شکوفایی هنری در حالی که تنها ۳۲ سال داشت، بر اثر تصادف رانندگی در بهمن ماه ۱۳۴۵ درگذشت.
نظر شما