روایتی از میهمانان نورچشمی خیابان کشوردوست

صبح یکشنبه، ششم آبان است و خیابان کشوردوست برای مهمانان نورچشمی خود آماده شده است؛ میهمانان عزیز حسینیه یکی‌یکی با عکس شهدایشان از راه می‌رسند؛ اینجا همه داغی مشترک بر دل دارند، گویی در هر سلامی که در ورود به هم می‌کنند، هزاران‌حرف و نگفته جا خوش کرده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، صبح روز یکشنبه ششم آبان است و خیابان کشوردوست برای مهمانان نورچشمی خود آماده شده است؛ مثل هر دیدار دیگر در دل حسینیه امام خمینی (ره) ولوله به‌پاست، اما این‌بار با دیدارهای اخیر تفاوتی دارد، اینجا چشم‌ها روضه می‌خوانند از داغی که روزها یا سال‌هاست که بر دل نشسته است و حالاحالا آرام نمی‌گیرد؛ حال و هوای اینجا متفاوت است از تمام مهمانی‌ها، دیدارها و مراسم‌ها؛ اینجا نه رودربایستی هست و نه خجالتی از اشک ریختن، چرا که همه عزیز از دست داده‌اند.

میهمانان عزیز حسینیه یکی‌یکی با عکس شهدایشان از راه می‌رسند؛ اینجا همه داغی مشترک بر دل دارند، گویی در هر سلامی که در ورود به هم می‌کنند، هزاران‌حرف و نگفته جا خوش کرده است؛ چشم‌ها به پرده آبی روبه‌رو دوخته شده است و همه منتظرند تا ماه رخ نشان دهد و از پشت ابر بیرون بیاید.

روایتی از میهمانان نورچشمی خیایان کشوردوست

اینجا سوگ‌ها دور هم جمع شده‌اند، اما یک گوشه چشم و «آرام باشید» او کافی است تا آبی باشد بر دل آتش‌زده داغداران؛ بالاخره و پس از انتظارهای فراوان، آقا با همان صلابت همیشگی می‌آیند و با همان آرامش همیشگی حرف می‌زنند.

چشم‌ها به لب‌های این پیر فرزانه دوخته شده است و همه منتظر فرمان او هستند تا نوای لبیک را سر دهند؛ اینجا فدایی شدن، رسم مردانش است و این زنان، مردان و فرزندانی که اینجا نشسته‌اند، رهرو همان مردان هستند. اینجا تا چشم می‌چرخانی عکس مردان را می‌بینی، از شهدای همین روزها، تا شهدای نیروی انتظامی، تا محمدحسین حدادیان که هفت سال از شهادت او می‌گذرد و حتی شهید علی سبزعلی‌نژاد که ۴۰ سال از شهادت او می‌گذرد.

روایتی از میهمانان نورچشمی خیایان کشوردوست

فرهاد حدادیان یکی از میهمانان عزیز حسینیه است؛ هفت سال پیش پسر دردانه‌اش در ۲۲ سالگی و در همین قلب ایران یعنی تهران فدا شد، فدای امنیت؛ نه پلیس بود و نه نظامی؛ از یک ماه قبل از شهادتش، توحش‌گَرانی موسوم به دراویش، در خیابان پاسداران حضور داشتند و مزاحماتی را برای مردم ایجاد می‌کردند و آن‌ها نیز ساکن همان محل بودند؛ روز حادثه یعنی یکم اسفند ۱۳۹۶ آشوبگران قصد تخریب کلانتری پاسداران را داشتند و با هشدارهای ناجا عقب‌نشینی کردند، اما در نهایت اقدامات آن‌ها منجر به شهادت ۳ نفر از نیروهای نیروی انتظامی شد.

پس از آن آشوبگران با چوب و سنگ و سلاح شکاری به سمت نیروی انتظامی و مردم هجوم آوردند و قصد آسیب زدن به اموال مردم را داشتند، این در حالی بود که نیروی انتظامی قصد داشت، بدون خشونت به این غائله پایان دهد و چندین‌بار به آن‌ها اخطار و تذکر داده بود، اما آن‌ها اقدامات شوم خود را انجام دادند؛ آن شب محمدحسین متوجه شد که این آشوب‌ها آغاز شده و با شنیدن این موضوع، به صورت داوطلبانه برای مقابله با اشرار رفت؛ در همان لحظات بامداد، محمدحسین در ابتدا با اسلحه شکاری مجروح شد و سپس توسط یک اتومبیل سمند، زیر گرفته شد.

روایتی از میهمانان نورچشمی خیایان کشوردوست

فرهاد حدادیان، پدر شهید حدادیان درباره دیدار روز قبل خانواده شهدای امنیت با رهبر انقلاب به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: تا زمانی که وارد حسینیه نشده بودیم و رهبر انقلاب‌، شروع به صحبت نکرده بودند، نمی‌دانستم که امروز، چه روزی است و برای چه دعوت شده‌ایم، اما حس خیلی خوبی بود و آرزوی تمام مردم کشور خودمان و کشورهای همسایه، دیدار با رهبری است.

وی می‌افزاید: شاید برای بسیاری از افراد، مفهوم شهدای امنیت جا نیفتاده بود که رهبری به‌خوبی به توضیح آن پرداختند و امیدواریم مسئولان، مطالبی که توسط ایشان بیان شد را سرلوحه کار خود قرار دهند.

پدر شهید حدادیان می‌گوید: نخستین مطلب رهبر انقلاب درباره امنیت روانی جامعه بود که آن را مهم دانستند و ایجاد ترس و تردید در دل‌های مردم را مردود اعلام کردند؛ در کنار این موضوع، فرمودند که هر جا امنیت و حافظان امنیت نباشند، آنجا شرارت است و ما که فرزند شهید داریم، این موضوع را لمس کردیم؛ در خیابان پاسداران، افرادی شرور بودن آمدند و تا زمانی که حافظان امنیت حضور نداشتند، جولان می‌دادند، اما بعد از آن دیگر چنین نبود.

روایتی از میهمانان نورچشمی خیایان کشوردوست

حدادیان خاطرنشان می‌کند: رهبر انقلاب مثال‌های خوبی در این باره زدند، مثلاً یکی در مرزها شرارت می‌کند، یکی در خیابان، یکی با شایع پراکنی، یکی با راهزنی، یکی با قتل و یکی با قاچاق مواد مخدر و هر کسی که در مقابل هر کدام از آن‌ها بایستد، حافظ و پاسدار امنیت است؛ این در حالی است که فرزندان بسیاری از خانواده‌های حاضر در مواردی که ذکر شد به شهادت رسیده بودند.

وی ادامه می‌دهد: ایشان به این اشاره کردند که جنایت رژیم صهیونیستی که نه باید کوچک‌نمایی شود و نه بزرگ‌نمایی؛ البته باید درک می‌کردیم که اسرائیل، وارد خاک ما شد اما به خاطر نیروهای قوی پدافند ما نتوانستند کاری انجام دهند؛ در کنار این موضوع، بحث خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی بود که باید قدرت و اراده ابتکار ملت ایران و جوانان کشور را به آن‌ها بفهمانیم که بخشی از آن مربوط به مردم و بخش دیگر مربوط به مسئولان می‌شود.

پدر شهید حدادیان خاطرنشان می‌کند: درباره فضای مجازی هم صحبت‌هایی شد؛ گاهی در فضای مجازی، مطالبی می‌گذاریم که شاید ناخواسته، تأثیر منفی بگذارد و تلنگری برای ما بود که خود را جزو حافظان این انقلاب و خانواده شهدا می‌دانیم.

روایتی از میهمانان نورچشمی خیایان کشوردوست

حدادیان بیان می‌کند: فرزندان شهدا از شهرهای مختلف آمده بودند و پس از ورود آن‌ها، قسمتی از جایگاه برای آن‌ها تعبیه شده بود؛ زمانی که آن‌ها از جلوی خانواده‌ها رد شدند، برای خود ما که به هر حال آسیبی از همین نوع دیدیم، واقعاً سخت بود چون خیلی‌ها شاید درک نکنند بچه‌ای که از پدر محروم شده است یا زنانی که از همسر و پدر و مادرانی که از فرزند محروم شده‌اند، در خلوت خود چه می‌کشند.

وی ادامه می‌دهد: زیباترین حس دیدار با رهبر انقلاب، دیدن فرزندان شهدا بود که انگار با یک پدر و ولی ملاقات می‌کردند و وقتی به آقا نزدیک‌تر شدند، شاداب‌تر و خوشحال‌تر بودند.

پدر شهید حدادیان تاکید می‌کند: در این عرصه، نخستین‌بار است که چنین تجمعی ایجاد شد؛ به هر حال وظیفه بسیاری از مسئولین دیگر بود که در این چند سال، فعالیت اینچنینی انجام دهند و خانواده بزرگ امنیت را دور هم جمع کنند، خواسته من این است که تک‌تک مردم و همه مسئولان، روی زندگی‌نامه شهدای امنیت کار کنند، چرا که نوع مظلومیت آن‌ها فرق می‌کند.

روایتی از میهمانان نورچشمی خیایان کشوردوست

به گزارش ایمنا، این دیدار نه‌تنها برای خانواده شهدا، بلکه برای تک‌تک مردم این دیار، آبی بود بر آتش نگرانی‌ها؛ رهبر معظم انقلاب با هوشمندی همچون همیشه دقیق‌ترین و صحیح‌ترین عبارات را به‌کار بردند و تکلیف بسیاری از ابهامات و سردرگمی‌ها را روشن کردند.

کد خبر 805128

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.