يادي از شهداي امنيت
-
فرهنگمراسم تشییع شهدای حادثه تروریستی تفتان در اصفهان + فیلم
مراسم تشییع و وداع با شهدای امنیت که در حادثه تروریستی گوهرکوه به درجه والای شهادت نائل شدند، در اصفهان برگزار شد.
-
فرهنگمداحی سیدرضا نریمانی در حسینیه امام خمینی (ره) + فیلم
جمعی از خانوادههای شهدای امنیت با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند و در بخشی از این دیدار، سیدرضا نریمانی به مداحی پرداخت.
-
فرهنگروایتی از میهمانان نورچشمی خیابان کشوردوست
صبح یکشنبه، ششم آبان است و خیابان کشوردوست برای مهمانان نورچشمی خود آماده شده است؛ میهمانان عزیز حسینیه یکییکی با عکس شهدایشان از راه میرسند؛ اینجا همه داغی مشترک بر دل دارند، گویی در هر سلامی که در ورود به هم میکنند، هزارانحرف و نگفته جا خوش کرده است.
-
فرهنگاز وطن تا حرم؛ ذاتِ این خاک قهرمانپرور است
انگار که ذاتِ این خاک قهرمانپرور است و وجب به وجبش قهرمان میسازد، قهرمانان مدافع حرم؛ چه حرم اهلبیت و چه به قول حاج قاسم عزیزمان، حرم جمهوری اسلامی؛ این روزها حتی دهه هفتادی و دهه هشتادیها هم نامشان را به فهرست قهرمانان وطن افزودهاند، هنوز بیست سالشان نشده است، اما این چیزها سن و سال نمیشناسد.
-
مروری بر واکنشها به قصاص محمد قبادلو
فرهنگ«اگر جان را خدا داده چرا باید تو بستانی؟»؛ چه سؤال خوبی!
اجرای حکم قصاص محمد قبادلو در روز گذشته واکنشهای زیادی را به همراه داشت، یکی از بازیگران با طرح این سوال که «اگر جان را خدا داده چرا باید تو بستانی؟» در حکم قصاص قاتل شهید کرمپور تشکیک کرده بود؛ سوالی که کاربران به آن پاسخ دادند.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«حسن براتی»، شهیدی که به خواسته خود رسید
«حسن» دوست داشت شهید شود و همیشه از پدرش میخواست که برایش دعا کند تا به خواستهاش برسد، خواستهای که برای پدر با توجه به شغلی که حسن داشت، بعید به نظر میرسید، اما او طوری در دوران زندگی کوتاهش عمل کرد که لباس شهادت اندازه او شد.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«محسن» رزق شهادت را از روضه حضرت زهرا(س) گرفت
«محسن» رزق شهادتش را شب شهادت حضرت زهرا (س) و با نذر سمنویی که هر سال این موقع برپا میکردند، گرفت و همان شب هم به دلش برات شده بود که این آخرین روضهای که در آن شرکت میکند، او همان شب به همسرش گفته بود که سیاهپوشی و پرچم حضرت زهرا (س) را باز نکنید چون برای شهادت من نیاز میشود.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«سیداحمد» دلش با جهاد و شهادت بود
دل «سیداحمد» با جهاد و شهادت گره خورده بود و بهخاطر علاقهای که به نظام و ولایت داشت به وزرات اطلاعات پیوست تا بتواند در تامین امنیت کشورش نقشآفرینی کند و این نقشآفرینی هم به شهادت ختم شد؛ زمانی که برای تعقیب و گریز یک تیم تروریستی که قصد برهم زدن امنیت کشور را داشتند، به یک ماموریت اعزام…
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگروحیه «محسن» مثل بسیجیهای زمان جنگ بود
روحیه «محسن» مثل بسیجیهای زمان جنگ بود، پسر دوم خانواده حمیدی که شامگاه بیستوپنجم آبان سال گذشته در فلکه نگهبانی خانه اصفهان در راه تامین امنیت شهادت رسید.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«رضا زارعمویدی» و سرنوشتی که به شهدا گره خورد
شامگاه بیستونهم شهریور سال گذشته بود که تجمعات غیرقانونی در خیابان معالیآباد شیراز به راه افتاده بود، در این درگیری «رضا» بهشدت مضروب شد و به دلیل شدت جراحات وارده، به فیض شهادت نائل آمد تا از مسیر پدر خارج نشود و سرنوشتش به شهدا گره خورد.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگلوکوموتیورانی که در آتش خشم اغتشاشگران سوخت
یزدان ۹ سال پیش در آزمون استخدامی شرکت راهآهن پذیرفته شد، چند ماهی را برای آموزش راهی اصفهان شد و بالاخره مشغول به کار هم شد، لوکوموتیورانی را دوست داشت که سمت این کار رفت، او لوکوموتیوران قطار باری راهآهن مبارکه-اصفهان بود.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«علی نظری»؛ بابایی که جان داد
اهل ملایر استان همدان بود؛ سروان «علی نظری»، بابا بود آن هم بابای یک دختر دوستداشتنی کوچولو، بابایی که حالا دیگر نیست و دخترش سالها بعد به جای بابا آب داد، مینویسد، بابا جان داد.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«جواد» عاشق خدمت به خانواده شهدا بود
«جواد» خدمت به خانواده شهدا را خیلی دوست داشت و برایش فرقی هم نمیکرد که خانوادهای که به آن خدمت میکند از چه قوم و مسلکی است، او عاشق این بود که اگر میتواند و از عهدهاش برمیآید به مردم خدمت کند.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«حمزه علینژاد» و شهادت جلوی چشم همسر و فرزند
درست زمانی که همسر «حمزه» داشت، قفل در را باز میکرد، صدای شلیک گلوله را شنید، به سمت صدا برگشت، اغتشاشگران حمزه را در فاصله دو، سه متری با اسلحه گلوله ساچمهای زدند، حمزه که میخواست از فرزند سه سالهاش، محمدحسین مراقبت کند او را محکم در آغوش کشید، اما بیانصافها همچنان میزدند ...
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«نادر» تا پای جان برای انقلاب جنگید
مادر با تمام وجود برای «نادر» عزاداری میکند: «پسرم خیلی با دین و ایمان بود. خیلی خداپرست بود. آدم مؤمنی بود. دوستدار پدر و مادر بود، عزیز بود، برای اسلام زحمت زیادی کشید، برای اسلام جان خودش را فدا کرد، خونش را فدای راه امام حسین (ع) کرد، هدیه من به امام حسین (ع) شد، تا پای جانش برای انقلاب…
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«محمد امیری» و شهادت در لباس مرزبانی
«محمد» در لباس مرزبانی بود که اشرار به محل خدمتش حمله کردند و در درگیری با آنها که مسلح هم بودند، او به همراه چند نفر از همکارانش به شهادت رسیدند، پیکر پاک «محمد» در گلزار شهدای شهرستان بمپور آرام گرفت.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگشهید «مهدی اثنیعشری»؛ از سربازی به گمنامی و از گمنامی به شهادت
«مهدی» سرباز گمنام امام زمان (عج) بود، تمام سالهای خدمتش را در گمنامی سپری کرد و عاقبت خون پاکش برای امنیت این سرزمین ریخته شد و پیکر پاکش در قطعه ۵۳ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) و در جوار شهید مدافع حرم «محمدحسین محمدخانی» به خاک سپرده شد.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت؛
فرهنگشهادت به جرم بسیجی بودن
«سعید» نزدیک که میشود یکی از آشوبگرها با صدای بلند اعلام میکند به او حمله کنید و او را بکشید، بسیجی است، یک نفر از آشوبگرها که اسلحه داشته معطل نمیکند و با شلیک تیر او را به شهادت میرساند.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت؛
فرهنگنظام و رهبری، خط قرمز «ناصر» بود
میهن، ملیت ایرانی، نظام و رهبری برای«ناصر» خط قرمز بود، اجازه نمیداد کسی بخواهد حرفی از آنها بزند یا نگاه چپی به آنها بیندازد، میگفت: چرا بعضی قدر امنیتی را که حاصل خون شهدا است، نمیدانند.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«حمید پورنوروز» و شهادت در راه کمک به یک پیرزن بیدفاع
«حمید» زودتر از دوستانش رسیده بود، صدای کمکخواستن پیرزن که در کوچه پیچید، او با اینکه دست تنها بود، اما نتوانست منتظر بماند تا رفقایش برسند، به سمت صدا رفت، چندنفری از اغتشاشگران پشت در ایستاده بودند تا مانع حضور حمید و رفقایش شوند.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«عباس خالقی»؛ شهید دهه هفتادی تاکستان
عباس از بسیجیان حوزه مقاومت شهید قاسم سلیمانی و از پایگاه امام رضا (ع) تاکستان استان قزوین بود که گلوله اغتشاشگران سیام شهریور بر تنش نشست، بر تند مدافع امنیت ۲۴ سالهای که میخواست مدافع حرم باشد.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«روحالله» فدایی ملت و پرچم شد
۲۷ سالش بود و از دیار کوهدشت لرستان، چون در بهمن به دنیا آمد اسمش را گذاشتند« روحالله»، شهادت آرزویش بود این را بارها و بارها به دوستان و اهل خانه گفته بود.
-
جان تو و جان یک شهر، یادی از شهدای امنیت
فرهنگ«مجید یوسفی»؛ موتورسواری که شهید مدافع امنیت شد
«مجید» زمانی که افتاد، از احوالاتش فهمید که وقت شهادت رسیده است، شهادتی که در سوریه جستوجو میکرد اما در وطنش به آن رسید، به رفقایی که نزدیکش بودند، گفت: «میدانم وقت رفتن رسیده است، مواظب بچههای من باشید.»
-
فرهنگ«حسن مختارزاده»؛ طلبهای که شهید مدافع امنیت شد
از جان شیرینتر مگر داریم، نه! اما «حسن» از آن هم گذشت، پسر درسخوان و باهوش و بیآزار و حسابی سرحال و سرزنده که به سختی میشد یک جا بندش کرد، از جانش گذشت برای امنیت و آرامش مردم و حفظ انقلاب، همیشه میگفت: کاری کنید که آخرش سربلند باشید.
-
جان تو و جان یک شهر؛ یادی از شهدای مدافع امنیت
فرهنگرستگاری به وقت ۲۴ سالگی
مراسم تشییع «امیررضا» در حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع)، همزمان با تشییع دو شهید تازه تفحصشده دفاع مقدس شد، آن هم درست در روز شهادت پیامبر اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع)؛ بعد از آن پیکر پاک امیررضا در گلزار شهدای دارالرحمه شیراز آرام گرفت، او در ۲۴ سالگی عاقبت بهخیر شد.
-
جان تو و جان یک شهر؛ یادی از شهدای مدافع امنیت
فرهنگشهادت برای نجات یک نسل
«حسین» همراه «دانیال»، رفیق چند سالهاش، رفیقی که مثل برادرش بود، به شهادت رسید، حالا دو رفیق نزدیک یک سال است کنار هم در مزار گلزار شهدا مشهد امام رضا (ع) آرام گرفتهاند، موقع تشییع پیکر حسین مادرش شکلات پخش میکرد و تبریک میگفت، آخر حسینِ او به آرزویش رسیده بود.
-
جان تو و جان یک شهر؛ یادی از شهدای مدافع امنیت
فرهنگشهادتی غریبانه در جوار امام غریب
«دانیال» دانشجوی رشته برق در دانشگاه شهید منتظری بود، هر بار از دانشگاه برای ماموریتهایی که از طرف بسیج به آن اعزام میشد، مرخصی میگرفت، قضیه سیل لرستان که پیش آمد به عنوان جهادگر به مناطق سیلزده اعزام شد، آنقدر خوب فعالیت کرد که عنوان جهادگر نمونه را از آن خودش کرد.
-
جان تو و جان یک شهر؛ یادی از شهدای مدافع امنیت
فرهنگ«حسین» رفت تا ایران بماند
پیکر پاک حسین را به معراج الشهدا آوردند تا آخرین دیدارش را با خانوادهاش داشته باشد، عکس شهید «ابراهیم هادی» هم کنار پیکرش بود، عکس رفیقش همان رفیقی که از او شهادت خواسته بود.
-
جان تو و جان یک شهر؛ یادی از شهدای امنیت
فرهنگشکنجه هم حریف اعتقاد آرمان نشد
«آرمان» زیر بار حرف زور نرفت که نرفت و در جوابشان در حالی که شرایط خوبی هم نداشت، گفت: من به امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) فحش نمیدهم، من به رهبرم توهین نمیکنم. رهبر نور چشم من است اگر میخواهید بزنید، بزنید.
-
جان تو و جان یک شهر؛ یادی از شهدای مدافع امنیت
فرهنگخادمالشهدایی که جواز شهادتش را از سفر اربعین گرفت
«مهدی» جواز شهادتش را گرفته بود، در همان سفر اربعین آخر، همیشه به خانوادههای شهدا میگفت: دعا کنید عاقبت ما ختمبهخیر شود، خدا جواب دعاهایی را که برایش داشتند، اجابت کرد و شهادت روزیاش شد.