به گزارش خبرگزاری ایمنا، اگرچه زمین به کره آبی شهرت دارد و بیشتر سطح آن را آب پوشانده است، اما اغلب این آبها غیرقابل استفاده بوده و منابع آب شیرین در زمین بسیار محدود است، آب شیرین؛ آبی است که درصد املاح نمکی غیرحل شدنی آن بسیار کم و زلال باشد، آب شیرین از مهمترین منابع تجدید شدنی است که این منبع برای زنده ماندن بشر و بسیاری از موجودات، از لحاظ تأمین نیاز به آب بسیار پر اهمیت و حیاتی است، چرا که آب شیرین به طور طبیعی در سطح زمین و عمدتاً در یخچالهای کوهستانی و قطبی شمال و جنوب به صورت لایههای یخ ذخیره شدهاند، دریاچههای آب شیرین، رودخانهها و نهرها و جریان آبهای زیرزمینی از دیگر منابع آب شیرین شمرده میشوند، اما همین منابع محدود نیز توزیع بسیار ناهمگونی در سطح خشکیها دارند؛ رشد سریع جمعیت و در کنار آن صنعت و کشاورزی و بهرهبرداری بیشازحد منابع آب شیرین، همچنین تغییرات اقلیمی، وقوع خشکسالیهای متعدد و آلودگی بسیاری از آبها به دلیل عدم رعایت اصول زیستمحیطی، همگی موجب شدهاند که بحران کمبود آب شیرین به یکی از مهمترین مشکلات بشر در سالهای اخیر تبدیل شود.
به گفته پژوهشگران و محققان اگر چه بیش از ۷۰ درصد از سطح کره زمین با آب پوشیده شده است، اما کمتر از سه درصد از آن آب شیرین است، از این حجم؛ ۷۹ درصد به قلههای یخی تعلق دارد، ۲۰ درصد آن آبهای زیرزمینی است که به راحتی قابل دسترسی نیست، با این وجود در سراسر جهان، بسیاری آب شیرین را به راحتی هدر میدهند، بر اساس اعلام سازمان ملل متحد، حدود ۲.۱ میلیارد نفر از مردم جهان، از کمبود یا فقدان دسترسی به آب شیرین، رنج میبرند. امروز، بسیاری از مناطق جهان با توجه به سرعت رشد جمعیت و افزایش روزافزون در مقدار آبی که یک نفر استفاده میکند، با دشواریهایی روبهرو هستند، از اینرو انتظار میرود بر اساس برآوردهای جهانی طی ۵۰ سال آینده شمار روزافزونی از مناطق جهان با بحران کمبود آب مواجه خواهند شد، لذا این موضوع توجه جهانیان را به خود معطوف ساخته است و در عصر کمبود منابع آبی «آب به عنوان عامل کلیدی در توسعه پایدار» دستور کار کنفرانس محیطزیست و توسعه شناخته شد.
امروزه بسیاری از شهرهای بزرگ جهان در معرض خطر بحران آب قرار دارند، بحرانی که با فشار آوردن روی منابع آب شیرین اعم از سفرههای زیرزمینی و آبهای سطحی، با وجود ضعف مدیریتی در این بخش در بسیاری از نقاط دنیا به اکوسیستمها آسیب میزند، از اینرو وضعیت منابع آبی ایران بهطور خاص، موضوع بحث و بررسی بسیاری از مسئولان حوزه آب کشور و زیست محیطی است و نگرانیهایی ناشی از بحران آب، دغدغه اصلی برنامهریزیهای سالهای اخیر در این حوزه بوده است، زیرا ایران کشوری با اقلیم گرم و خشک است و در کمربند بیابانی و نیمهبیابانی کره زمین قرار دارد؛ از ویژگیهای این منطقه محدودیت منابع آب سطحی، تبخیر بالا، وابستگی به منابع آب زیرزمینی و نیز بارندگی کم است، به طوری که میانگین بارندگی در کشور تقریباً یکسوم میانگین جهانی است، همچنین این میزان از بارندگی نیز توزیع یکسانی در سراسر کشور نداشته و در برخی مناطق بسیار کمتر از این مقدار ثبت میشود، لازم به ذکر است که طی سالیان اخیر، مسئله گرمایش جهانی و تغییر اقلیم نیز بر گسترش تنشهای آبی در ایران افزوده است.
بر این اساس صاحبنظران و کارشناسان معتقدند؛ به دلیل نبود توجه کافی به ارزش این منابع، در جایجای کشور شاهد آلوده شدن همین منابع اندک توسط فاضلابهای صنعتی، زه آبهای کشاورزی و نیز ورود فاضلابهای شهری به آبهای سطحی هستیم. از طرف دیگر، به دنبال استحصال بیرویه از منابع آب زیرزمینی و کاهش مقدار آنها، روزبهروز شاهد بالا رفتن غلظت املاح و شور شدن این منابع ارزشمند هستیم، به طوری که کمبود منابع آب شیرین در سالهای اخیر بهویژه مناطق جنوبی و شرقی را با چالشهای عمدهای مواجه کرده و در بسیاری از شهرها و روستاها تأمین آب شرب به دغدغه بزرگ مسئولان تبدیل و گاه موجب بروز تنشهای محلی و مهاجرتهای گسترده شده است.
در این میان از منظر کارشناسان محیطزیستی با افزایش جمعیت جهان، نیاز فزایندهای برای ایجاد تعادل بین تمام تقاضاهای تجاری رقابتی در مورد منابع آب شکل گرفته است، از سوی دیگر، جوامع مختلف دنیا برای رفع نیازهای خود حتی در سطح روزانه، دسترسی کافی به این عنصر گرانبها ندارند؛ حال آنکه برای مسائلی همچون کاهش بار جهانی بیماریها و بهبود سلامت جوامع، آموزش، بهرهوری اقتصادی و مواردی از این قبیل که هر روز میان این جمعیت روزافزون بیشتر میشود، آب، سیستمهای بهداشتی و سایر بخشهای جوامع باید در کنار هم عمل کنند.
بنا به گفته محققان و پژوهشگران، تکامل انسان و پیشرفت روزافزون فعالیتهای بشری با کاهش شدید میزان آبهای شیرین سطحی و پایین آمدن کیفیت آن، همچنین افزایش آلودگی آبها و هوا همراه بوده و معیشت میلیاردها انسان و سایر جانداران کره زمین را تحت تأثیر قرار داده است. بدینترتیب امکان اختصاص صرف آبهای زیرزمینی غنی به مصارف خانگی توسط جمعیت جهانی که بهطور عمده برای همین منظور در نظر گرفته شده است، بیش از این وجود ندارد، چرا که آبهای زیرزمینی که تقریباً ۹۹ درصد از کل آب شیرین مایع روی زمین را تشکیل میدهد، فراهمآورنده بخش عمدهای از مزایا و فرصتها برای جوامع هستند و در حال حاضر بیشاز اندازه مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.
هشدار ناسا نسبت به جدی بودن کمبود آب شیرین
بر این اساس محدودیت و آسیبپذیر بودن منابع آب شیرین به عنوان ماده حیاتی و نگرانی فزایندهای در سراسر جهان تا آن اندازه حائز اهمیت است که طی بیستوششم اردیبهشت سال ۱۳۹۷؛ سازمان ناسا کمبود آب شیرین در جهان را یکی از مهمترین چالشهای قرن حاضر دانسته و هشدار داده است مناطق خشک جهان با خطر خشکی حتی بیشتری مواجه هستند، از اینرو پژوهشگران این سازمان محل دقیق مناطقی از جهان را که اوضاع آب شیرین به خاطر برداشت بیرویه به خطر افتاده مشخص کردهاند.
دانشمندان ناسا با اتکا به دادههای جدیدی که یافتهاند، میگویند: منطقه بزرگی از دو نیم کره شمالی و جنوبی که بین مناطق گرمسیری اطراف استوا و عرض جغرافیایی بالای ۶۰ درجه - نزدیک شمالگان و جنوبگان - قرار دارد، در معرض این بحران جدی است. ناسا ١٩ منطقه بحرانی را در گزارش خود معرفی کرده که با کاهش شدید آب شیرین در قرن ۲۱ روبهرو خواهند بود.
بر این اساس؛ مناطق شمالی و شرقی هندوستان، ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه، کالیفرنیا و استرالیا از مهمترین نقاط مندرج در این گزارش هستند که مصرف بیش از اندازه منابع آب به کاهش جدی دسترسی به آب شیرین منجر شده و مشکلاتی ایجاد کرده است، دانشمندان ناسا هشدار میدهند که بدون عملکرد قوی از جانب دولتها برای حفاظت از آب، شرایط در این مناطق احتمالاً بدتر خواهند شد، نکته حائز اهمیت آنکه بعضی از این مناطق بحرانی، پیشتر ثبت نشدهاند یا مورد توجه قرار نگرفته بودند مانند بخشی از شمال غرب چین، در استان ژینچیانگ جایی که میانگین ریزشهای آسمانی آن تقریباً تغییری نکرده، اما به دلیل مصرف فراوان آب در بخش صنعت و کشاورزی، از کاهش شدید آب رنج میبرند.
محدوده دریای کاسپین نیز یکی دیگر از این مناطق است که به دلایل مشابه کاهش شدیدی را در منابع آب شیرین خود نشان میدهد؛ رخدادی که به کوچک شدن نوار جنگلی ساحلی منجر شده است. پیشتر چنین تغییراتی را میشد به نوسانات طبیعی نسبت داد، اما گزارشها حاکی از آن است که بخش بزرگی از این تغییرات به دنبال منحرف کردن مسیر رودخانهها و استخراج آب آنها برای کشاورزی و صنعت صورت گرفتهاست. عقوبتهای این شیوه بیرویه مصرف را پیشتر در فاجعه دریاچه آرال شاهد بودهایم؛ دریاچهای که اینک مفقود شده است. البته دریای کاسپین به دلیل وسعت زیادش به نسبت آرال، نیاز به هزاران سال زمان برای ناپدید شدن کامل دارد، اما کوچکتر شدن نوار ساحلی و آلودگی باعث بهوجود آمدن مشکلاتی اساسی در طول مسیر ساحلی که بیشترین تراکم انسانی را دارد، خواهد شد.
این گزارش ناسا به کاهش ذخایر آب شیرین در حاشیه دریای خزر نیز اشاره دارد و میگوید؛ چنین کاهشی از چند سال پیش شروع شده و تاکنون دانشمندان این کاهش را به دلایل طبیعی نسبت دادهاند، اما تحقیق ناسا خاطرنشان میکند که این وضعیت ناشی از برداشت بیش از اندازه آب برای مصارف کشاورزی و صنعتی بوده است. این گزارش به خشک شدن دریاچه آرال که زمانی چهارمین دریاچه بزرگ دنیا بود اشاره دارد و میگوید هزار سال طول میکشد تا دریای خزر که بسیار بزرگتر از دریاچه آرال است خشک شود، اما آلودگی این دریاچه و تغییرات در خطوط ساحلی را از جمله بزرگترین مشکلات آن در سالهای آینده میداند، این پژوهش جامع که نخستین در نوع خود به شمار میرود، از دادههای پروژه ماهوارهای ناسا؛ برای پیگیری روند آب شیرین بین سالهای ٢٠٠٢ تا ٢٠١٦ در سراسر دنیا استفاده کرده است.
این مسائل حکایت از آن دارد که بیان ارزش این منبع حیاتی برای همه، کاملاً ضروری است، زیرا زمانی یک منبع برای ما مهم است و حفاظت و مراقبت از آن را در عمل دنبال میکنیم که برای آن، ارزش حقیقی قائل باشیم، به طوری که آب شیرین، تعدیل آب و هوا، وجود منابع معدنی و غذایی، و چشماندازهای زیبا و بدیع، جملگی از نعمتهایی هستند که انسان به واسطه کوه از آنها برخوردار میشود، چرا که بیشتر رودخانههای مهم از کوهها سرچشمه میگیرند و بیش از نیمی از آبی که انسانها نیاز دارند، از کوهها به دست میآید، اما تغییرات آبوهوایی، شیوههای کشاورزی ناپایدار، استخراج معادن تجاری آسیبهای سنگینی به کوهستان وارد میکند و کاهش ذخایر برفی منابع اصلی آب شیرین و یخچالی در کوهستانها باعث خشک شدن رودها و تالابها، از بین رفتن مراتع و کاهش محصولات کشاورزی میشود.
بنابراین مطابق آمارها و دادهها؛ بیش از نیمی از روستاهای کشور ایران در درهها و دامنههای کوهستانی قرار دارند و اگر رشته کوههای فلات ایران وجود نداشت این منطقه فاقد هرگونه حیات و بارندگی و دارای آب و هوای خشک و صحرایی بود، زیرا با توجه به قرار داشتن فلات ایران بر روی کمربند خشک و نیمه خشک آسیا و بارش هفتاد درصد کل نزولات جوی سالانه در نواحی کوهستانی، اهمیت کوهستانها در تأمین آب شیرین بیش از پیش نمایان میشود، با وجود این همه تأثیرات زندگی بخش، نقش کوهستانها نادیده گرفته شده و در مواردی نبود آشنایی و درک اهمیت کوهستانها موجب تخریب گسترده این نواحی شده است، از اینرو تخریب اکوسیستم، از دست دادن معیشت و مهاجرت در کوهها میتواند منجر به کنار رفتن شیوههای فرهنگی و سنتهای باستانی شود که برای چندین نسل تنوع زیستی را پایدار نگه داشته است، اما توقف آسیب به تنوع زیستی، از طرق کاهش تخریب زیست بومهای کوهستان و سرعت بخشیدن به روند ترمیم آنها امکانپذیر است.
کوهها؛ آب انبارهای ایران
نیما فرید مجتهدی، دکترای آب و هواشناسی، کوههای ایران را به مثابه آب انبار میداند که حیات آبی مردم را تأمین میکنند و میگوید: فلات ایران گرم و خشک است، اما وجود کوهستان باعث تعدیل آب و هوایی کشور شده است، در واقع با همین اعتدال آب و هوایی مناطق مختلف قابل زندگی میشوند.
وی کوهستان را یک واحد جغرافیایی بسیار مهم در کره زمین مطرح میکند و میافزاید: نخستین دلیل اهمیت کوهستان برای حیات بشر، موضوع تأمین آب شیرین است، زیرا ۸۰ درصد آب مصرفی جهان در مناطق کوهستانی تأمین میشود، لذا باید بگوییم که حیات ما وابسته به کوهستانها است.
این دکترای آب و هواشناسی، با بیان اینکه سازمان ملل متحد از کوهستانها به عنوان برجهای آب یاد میکند، میگوید: کوهستانها ۲۷ درصد کره زمین را تشکیل میدهند و ۱.۱ میلیارد از جمعیت جهان در مناطق کوهستانی زندگی میکنند.
وی با بیان اینکه بیشترین جمعیت کشور در تهران و البرز مستقر هستند، اظهار میکند: آب مصرفی این جمعیت از البرز مرکزی و رشته کوه توچال تأمین میشود، لذا اثرات تغییر اقلیم، کاهش بارش برف در کوهستان را موجب میشود و کاهش بارش برف، منابع آبی را ضعیف و رودخانهها را خشک میکند و در نهایت کاهش حجم آب پشت سدها اتفاق میافتد.
مجتهدی برف موجود در کوهستان را منبع آب انبارهای ایران میداند و میافزاید: وابستگی ایران به بارش برف صددرصدی است، اما افزایش دما و کاهش بارش برف میتواند رژیم رودخانههای کشور را تحت تأثیر قرار دهند و پیک آبدهی رودخانهها را از اواخر بهار و تابستان به اوایل و میانه بهار برساند، لذا نظام بهره برداری کشاورزی به هم خورده و کشاورز باید خود را با شرایط جدید رژیم آبشناختی انطباق دهد؛ اگر دیگر شرایط محیطی و انسانی این امکان را به او بدهد.
نداشتن ذخیره برفی بسیار نگرانکننده است
بر این اساس، سحر تاجبخش، رئیس سازمان هواشناسی درباره وضعیت بارندگی در ماههای باقیمانده زمستان، اظهار میکند: بر اساس دادهها و اطلاعات هواشناسی، سیگنال خاصی برای زمستان پیشبینی نمیشود و بارشهای نرمال و در بعضی نقاط مایل به کمبارشی مورد انتظار است، اما نکته مهم این است که حتی اگر بارشهای فرا نرمال نیز داشته باشیم، کمبارشیهای آذرماه و سالهای گذشته جبران نمیشود و همچنان مسئله مدیریت منابع آبی از اهمیت بالایی برخوردار است، همچنین مسئله نداشتن ذخیره برفی نیز بسیار نگرانکننده است و در مجموع با توجه به چهار سال خشکسالی پیاپی، وضعیت مناسبی پیش رو نیست.
وی میگوید: به طور قطع همه تمایل داریم که پیشبینیها محقق شود، اما در برخی مواقع اتفاقاتی در جو میافتد که پیشبینیپذیری را کاهش میدهد و یکی از این اتفاقات، افزایش دما است که سال ۲۰۲۳ به گرمترین سال تاریخ کره زمین تبدیل شد، این مسئله موجب شد که الگوهای جو در منطقه خودمان که بهدقت رصد کرده بودیم چندان با پیشبینیهای اردیبهشت مطابقت نداشته باشد. در ماه مهر نزدیک به ۱۲ میلیمتر از میانگین بارش بلندمدت، بارش بیشتری داشتیم. این میزان در آبان به حد نرمال رسید، اما در آذر شرایط بسیار بدی داشتیم، آنچه که در آذر رخ داد موجب شد رکورد جدیدی در منطقه ما ثبت شود، همچنین نکته قابل توجه این است که ما تابستان گرمی را تجربه کردیم و گرمترین پاییز را نیز در رکورد خود ثبت کردیم و شاید در آمار دمای زمستانی نیز همین نتایج را داشته باشیم، در مجموع ستون جوی، یک گرمای بیسابقه را داشتیم که در هیچکدام از مدلهای پیشبینی تا این اندازه دیده نشده بود که به نظر میرسد یکی از تأثیرات تغییر اقلیم باشد.
رئیس سازمان هواشناسی کشور پیرامون اینکه با توجه به رخداد تغییر اقلیم و آسیبپذیری منابع آب، ناچار به برنامهریزی درست برای تحقق تعادل پایدار در منابع آبی هستیم، افزایش خشکسالیها سبب شده تا منابع آب زیرزمینی بهشدت برداشت شود و بسیاری از مناطق با چالش فرونشست و پیامدهای آن مواجه شوند، آنچه بدیهی است لزوم استفاده از ظرفیتهای موجود کشور برای برنامهریزی مدیریت منابع آب است، چراکه سناریوهای بلندمدت نشان از پیامدهای منفی زیاد تغییر اقلیم در این حوزه دارد. ممکن است مقادیر بارش در طول سه دهه تغییر نکند، اما تیپ بارش متفاوت میشود، تجربیات در ایران نشان میدهد که بیشتر بارشهای کشور به سمت سیلابی شدن حرکت کرد، اگر چه در کشور مقدار بارش نیز کاهش پیدا کرده است.
کوههای بلند فلات مرکزی؛ مهمترین دلیل تغذیه آبهای زیرزمینی
تورج فتحی، معاون دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیطزیست ایران در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، حفاظت از کوهها را ضامن ماندگاری بشر میداند و میگوید: بعضی از کوهها با ارتفاع بیش از دو هزار یا ۲۵۰۰ متر در فلات مرکزی ایران، علاوهبر جنبه زیباشناختی ظرفیت میراثی و باستانی دارد، چراکه بسیاری از کوههای بلند فلات مرکزی یکی از مهمترین دلیل تغذیه آبهای زیرزمینی شناخته شده است، اما با تخریب و تحت تأثیر فعالیتهای انسانی، کارکرد طبیعی خود را از دست خواهد داد، زیرا از بین بردن این کوهها نه تنها سبب نابودی تغذیه طبیعی آبهای زیرزمینی میشود، بلکه سفرههای منابع آبی و آبخوانهای این مناطق دیگر نمیتواند از کوهها تغذیه شود.
وی با بیان اینکه اگر تخریب کوهها به واسطه تخلیه زباله و فعالیتهای آلودهکننده انسان تحت تأثیر قرار گیرد، آبهای زیرزمینی پیرامون آنها نیز بر اثر نزولات جوی آلاینده و انتشار از طریق انباشت زباله نیز آلوده خواهد شد، اظهار میکند: کوههای بلند بهویژه کوههای بلندتر از ۲۵۰۰ متر در فلات مرکزی ایران، یکی از عوامل مهم تغذیه آبخوانها و سفرههای زیرزمینی دشتهای اطراف خود است، زیرا کوهها با ارتفاعات بلند میتوانند جریانهای جوی و بارشهای بیشتری را جذب کنند.
وی میافزاید: به عنوان مثال کوه لالهزار با بیش از چهار هزار متر ارتفاع یکی از بلندترین کوههای شرق استان کرمان و در حاشیه غربی کویر لوت قرار گرفته که به واسطه ارتفاعات بلند آن تا شهریورماه پوشیده از برف است، در نتیجه این کوه رطوبت زیادی را جذب میکند، به طوری که در دامنههای شرقی و غربی با چشمهزارهایی که توانسته آبهای زیرزمینی اطراف خود را تغذیه کند، بنابراین در غرب کویر لوت چشمههای بسیار گوارا، باغستانها و روستاهایی که در کنار چشمهها شکل گرفته را میتوان مشاهده کرد. در این بین کوههای بلند فلات مرکزی به واسطه ارتفاعات گسترده میتواند رطوبت بیشتری را از اتمسفر دریافت کند و زمینهساز تشکیل چشمههای گوارایی را در دامنه این کوهها شود.
معاون دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیطزیست ایران ادامه میدهد: البته بعضی از کوهها با توجه به جنسیت آنها، چشمه در اطراف دامنه کوه تشکیل نمیشود، مانند «شیرکوه» استان یزد که بهرغم ارتفاع نزدیک چهار هزار متر مانند کوه لالهزار کرمان، چشمههای پرآبی ندارد، اما از منابع آب زیرزمینی کاستیک بسیار مطلوبی برخوردار است، یعنی آبهایی که در این کوهها تحتتأثیر جریانهای جوی فرو میرود در دل کوهها به واسطه جنس سنگهای آهکی از لحاظ زمینشناسی، منابع آب زیرزمینی کاستیک خوبی در دامنه این کوهها تشکیل میدهد و شاهد این هستیم که در دامنه همین کوهها، چند دهه رشته قنات بسیار پرآب تشکیل شده که نیاکان ما به ارزش آن پی بردهاند.
وی تصریح میکند: به عنوان نمونه قنات «زارچ یزد» که از مهمترین قناتهای استان یزد از زمان قبل از اسلام و در دوره ساسانیان حفاری شده تا به امروز همچنان پرآب و پا برجا است که این قنات از دامنههای کوهستانهای مرتفع نزدیک شهر تفت آغاز و از شهر یزد عبور میکند و در مسیر آن با احداث چندین آسیابان، گندمهای اراضی به آرد تبدیل میشود، همچنین آبهای این قنات در طول تاریخ برای مصارف کشاورزی و شرب نیز مورد استفاده قرار گرفته است، بنابراین از دیرباز کوههایی با ارتفاعات بلند که در فلات مرکزی قرار دارد و به واسطه تغذیه و تشکیل آبهای زیرزمینی و شیرین یکی از عوامل ایجاد تمدن بشر است و اهمیت و حفاظت از آنها میتواند جزو عناصر مهم تاریخ و جغرافیایی و ضامن ماندگاری حیات آدمی باشد.
فتحی میگوید: کوهها و کوهستانهای کشور برای حفاظت نیازمند دستگاه متولی ویژهای است، تاکنون به جز یک تا دو مورد برای صیانت از مناطق محدودی از کشور، متولی برای محافظت از کوهستانها نداشتهایم، شاید یکی از دلایل این میزان تغییرات در کوهستانهای ایران این است که متولی ویژه حفاظت از کوهستان در کشور نداریم.
وی اظهار میکند: بعضی از کوههای کشور ایران مانند دماوند، سبلان، تفتان، علم کوه، دنا، کرکس، سهند، شیرکوه، کوه شاه جهان، کوه خشک چال، کوههای بلند و بالاتر از سه هزار متر در مناطق کوهستانی البرز و زاگرس و کوههای بلندتر از ۲۵۰۰ متر در فلات مرکزی به عنوان نمادهای فرهنگی و باستانی با قدمت محلی و بومی جنبه ملی دارد و آثار آنها از روزگاران کهن در منابع تاریخی، ادبیات و جغرافیای کشور برای تمام دنیا شناخته شده است، لذا باید مورد حفاظت خاص قرار گیرد.
معاون دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیطزیست ایران میافزاید: شاید در شرایط فعلی، تشکلهای مردمنهاد تنها نهادی است که میتواند با مطالبهگری از دستگاههای متولی، خواستار محافظتِ هرچه بیشتر نسبت به کوهها و کوهستانهای ذخایر آب شیرین کشور باشد؛ برای نمونه زمانی که پروژههای عمرانی، احداث سد و اکتشاف معدنی در کوه و کوهستانی که نماد فرهنگ و تاریخ است، رخ میدهد باید از دستگاههای مرتبط این سوال پرسیده شود که آیا ارزش آن کوهستان به لحاظ میراث فرهنگی، جغرافیای محلی و منطقهای و ملی بیشتر است یا وجود مواد معدنی و طرحهای عمرانی که به واسطه آنها بخواهیم چهره طبیعی کوهستانها را تغییر دهیم.
لازم است به این نکته اشاره کنیم که کاهش دسترسی به منابع آب شیرین؛ مخربترین اثر تغییر اقلیم نیز در دنیا است، به طوری که اوایل بهمن امسال؛ کشور ایران با وجود قرارگیری در فصل زمستان، قلههای برفگیر آن خشک شد بود و تصاویر منتشر شده از کوههای شاخص کشور، نشان میداد ذخایر برفی منبع اصلی آبهای شیرین، در مقایسه با سال گذشته نصف شده است، چراکه دی سال گذشته بسیاری از قلهها پوشیده از برف بود و براساس مستندات، بررسی میزان ذخایر برفی شش حوضه مهم آبریز کشور ایران در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که دستکم در چهار حوضه آبریز وضعیت ذخایر برفی نسبت به سال ۱۴۰۰ مناسب بود و حتی در بعضی حوضهها به دو برابر رسیده بود، اما تصاویر منتشر شده از زمستان جاری حاکی از این است که ذخایر برفی کشور در بسیاری از قلههای ایران، امسال به نصف و حتی به صفر کاهش یافته است و به گفته کارشناسان هواشناسی دلیل کاهش ذخایر برفی بهویژه در قلههای شاخص مانند دماوند، سهند، سبلان، تفتان، شیرکوه و دنا ناشی از افزایش میانگین دمای کشور در سال جاری است و کوهرنگی که تأمینکننده ۱۱ درصد از آب شیرین کشور محسوب میشد، حالا در دومین روز از بهمن سال ۱۴۰۲ خالی از برف است.
این وضعیت فقط مربوط به کوهرنگ نبود، بلکه نقطه به نقطه کشور درگیر کمبارشی شد؛ موضوعی که عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب کشور نیز به آن اشاره کرد و گفت: «حدود ۲۸ استان کشور دچار کمبارشی هستند، البته ۱۶ استان و نزدیک به ۳۰ شهر از جمله سیستان و بلوچستان، مشهد، تهران و گلستان شرایط حساستری دارند.» بر اساس آمار بلندمدت توقع بر این بود که تاکنون متوسط بارش کشور حدود ۱۰۰ میلیمتر باشد، اما حدود ۵۵ میلیمتر بارش صورت گرفته و این بدان معنا است که در سال آبی جاری از نظر حجم بارش، کشور ۴۴ درصد نسبت به بلند مدت ۵۵ ساله عقب است.»
کاهش دسترسی به منابع آب شیرین با تغییرات اقلیم و افزایش دما
احد وظیفه رئیس، مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی ایران در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه در ۵۰ سال اخیر، میانگین دمای هوای ایران حدود دو درجه سانتیگراد افزایش یافته است، میگوید: مهمترین اثر مخرب تغییر اقلیم برای ایران، کاهش دسترسی به منابع آب شیرین بوده است.
وی درباره اینکه تغییرات اقلیمی، آب و هوای کره زمین را دچار تغییرات شگرف کرده است، اظهار میکند: ایران ازجمله مناطقی است که تحتتأثیر تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی قرار گرفته و دما نسبت به سالهای گذشته افزایش داشته، متوسط بارش در کشور نیز کاهش یافته است.
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی با اشاره به اینکه تغییر اقلیم از محیطزیست جدا نیست و اگر بارندگی کم و هوا گرمتر شود تحتتأثیر سناریوهای مختلف تغییر اقلیم رخ داده است، میافزاید: مطابق پیشبینیها با تغییرات اقلیم مناطق خشک، خشکتر میشود و طی روند کاهش بارندگیها و افزایش دما در جهان با دسترسی آب کمتر در آن سرزمینها، پوشش گیاهی و سبزینگی از بین میرود و با افزایش گردوخاک و رشد پدیدههایی همانند آتشسوزی و سیلهای فراوان به صورت سیلآسا و ناگهانی محیطزیست آسیب و تخریب خواهد شد.
وی درباره اینکه تغییرات اقلیمی بهصورت کلان در مناطق مختلف دنیا تأثیرگذار بوده است، تصریح میکند: مهمترین عامل تغییرات اقلیمی افزایش دما در سطح زمین است. این تغییرات اثرات مختلفی همچون آب شدن یخهای قطب شمال و تغییر در اکوسیستم کل منطقه داشته است؛ این افزایش دما در قطب شمال بیش از سایر نقاط دنیا بوده است.
وظیفه ادامه میدهد: تغییرات اقلیمی تأثیرات زیادی همچون افزایش دما و کاهش بارندگی در پی داشته و طی ۵۰ سال گذشته بارندگیهای سالانه بهطور متوسط نسبت به دوره قبل کاهش یافته است، بنابراین از اثرات تغییر اقلیم میتوان به کاهش بارش و افزایش دما اشاره کرد که مهمترین اثر مخرب تغییر اقلیم برای ایران، کاهش دسترسی به منابع آب شیرین بوده است.
کاهش میانگین بارندگیها در کشور نسبت به ۶۰ سال قبل
وی با اشاره به اینکه تغییرات دما و بارندگیها نشاندهنده تغییرات اقلیم است، میگوید: مطابق با روند ۶۰ سال گذشته میانگین سالانه بارشها در کشور ما کاهش و وضعیت گرمای دما افزایش داشته است و ایستگاههای سنجش، دمای بالاتری را نشان میدهند و از طرفی بارندگی هم کمتر شده است. پربارش بودن یک فصل یا حتی کل سال، بیانگر بهبود شرایط اقلیمی نیست؛ این روند موقت است و چه بسا که سال بعد، سال بسیار خشکی در پیش داشته باشیم و نمیتوان تضمین کرد سال بعد حتی شرایط نرمال باشد.
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی میافزاید: تغییر اقلیم از یک طرف موجب افزایش دما در فصلهای خشک و افزایش تبخیر و خشکی بیشتر سطح خاک شده و با کاهش بارش باران و برف، نبود دسترسی به آبهای شیرین، افزایش فراوانی سالهای خشکسالی، زمینه و عوامل لازم برای شروع چالشهای زیست محیطی مهیاتر میشود.
وی با بیان اینکه بر اساس ارائه گزارشها از میزان دما و بارش از ابتدای پاییز تا اواسط دی، زمستان سردی را تجربه نخواهیم کرد، تصریح میکند: میانگین دمای ماههای آینده بسیار سرد و کمتر از حد نرمال پیشبینی نمیشود.
وظیفه با بیان اینکه تغییرات اقلیم با افزایش دما و کاهش بارندگیها درباره اینکه تغییرات اقلیمی، آب و هوای کره زمین را دچار تغییرات شگرف کرده است، میگوید: ایران از جمله مناطقی است که تحتتأثیر تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی قرار گرفته، دما نسبت به سالهای گذشته افزایش داشته و متوسط بارش در کشور نیز کاهش یافته است.
وی اظهار میکند: بارندگی در کشور ایران مانند کشورهای اروپایی همبستگی خیلی زیادی با دورپیوند النینو و لانینا ندارد و نمیتوان تنها با لحاظ آن نظر قطعی درباره میزان بارشهای پاییزی و زمستانی ارائه کرد، النینو بر میزان بارندگیهای تمام نقاط کشور تأثیر یکسان ندارد و بیشتر بر بارش بخشهای جنوبی کشور مؤثر است و افزون بر آن چندین عامل دیگر به جز النینو و لانینا بر شرایط اقلیمی و بارندگیهای ایران تأثیرگذار است، بنابراین برای پیشبینی وضعیت بارش فصلی تمام این عوامل را باید لحاظ کرد که بسیاری از آنها برای بیش از یک ماه قابل پیشبینی نیستند.
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی ایران میافزاید: اگر به پنج دهه گذشته بازگردیم، بارندگی متوسط در کشور حدود ۲۵۰ تا ۲۶۰ میلیمتر بوده است، اما در دهه اخیر نزدیک به ۲۰۰ تا ۲۱۰ میلیمتر میرسد و بیانگر این است که ۴۰ تا ۵۰ میلیمتر طی ۵۰ سال از کاهش متوسط بارندگیهای کشور کاسته شده است که از شرایط ناخوشایند محسوب میشود، زیرا میزان بارندگی متوسط در ایران حدود یک سوم تا یک چهارم دنیا است و از سوی دیگر شدت تبخیر و تعرق در ایران نسبت به متوسط جهانی بالاتر است.
وی خاطر نشان میکند: این دو موضوع مذکور نشان میدهد که همین مقدار کاهش بارش تا چه میزانی منابع آبی کشور را از دسترس خارج میکند، همچنین این عوامل و دخالتهای انسانی و به نوعی سوءاستفاده و مدیریت نه چندان مناسب آبهای سطحی منجر شده که تعداد قابل توجهی از رودخانهها کم آب شوند، به طوری که برخی رودخانههای دائمی تبدیل به رودهای فصلی شدند و بعضی از رودخانههای فصلی نیز طول حیات آنها بسیار کوتاه و با خشکی مواجه شدند.
جنگلها؛ آب انبارهای ایران
اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست و بومشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، جنگلهای ایران را به مثابه آب انباری میداند که حیات آبی مردم را تأمین میکنند، میگوید: زیر جنگلها آب انباری عظیم وجود دارد که با نابودی پوشش گیاهی، جنگلها علاوه بر از بین رفتن این منبع با ارزش و عظیم، خاک و حیاتوحش کشور نیز نابود خواهد شد، از اینرو باید هرچه سریعتر جلوی تخریب این جنگلها گرفته شود.
وی میافزاید: زمانی که جنگلها را از بین میبریم، جاده و سد درست میکنیم و مسیر رودخانه و دریاچهها را خشک میکنیم، مثل این است که خانهای را خراب کنیم و تنها با یک سقف و ستون بخواهیم مدیریت بحران کنیم، زیر جنگلها آبانباری عظیم وجود دارد که با انقراض آنها علاوه بر نابودی این منبع با ارزش و عظیم، خاک و حیاتوحش کشور نیز نابود خواهد شد.
کارشناس محیط زیست و بومشناس تغییرات توزیع الگوی زمانی و مکانی بارندگیها را یکی از اثرات تغییر اقلیم بر محیطزیست میداند و میگوید: سیلابهای اخیر یکی از نمونههای بارز دگرگونی زمان و مکان بارشها است؛ در مناطقی که دچار خشکسالی شده است و پوشش گیاهی مناسب ندارد، به دلیل کاهش قدرت جذب منابع خاکی، سیلابها خسارتهای جبرانناپذیری در آن مناطق ایجاد کرده است.
وی اضافه میکند: در زیر جنگلها آبانباری عظیم وجود دارد که با نابودی جنگلها علاوه بر از بین رفتن این منبع با ارزش و عظیم، خاک و حیاتوحش کشور نیز نابود خواهد شد، باید هرچه سریعتر جلوی تخریب این جنگلها گرفته شود، چنانچه تصمیم بگیرند از این به بعد با جنگلها کاری نداشته باشند تمام این طبیعت بازخواهد گشت.
از بین رفتن مخازن آب و آبانبارهای طبیعی با نابودی تالابها
این بومشناس و کارشناس محیطزیست ایران در امور محیط طبیعی نابودی تالابها را نیز به معنای از بین رفتن مخازن آب و آبانبارهای طبیعی میداند و اظهار میکند: وجود تالاب، هم باعث لطافت هوا میشود و هم سفره آب زیرزمینی را پر آب نگه میدارد.
وی با اشاره به اینکه در کشور ۲۵ تالاب وجود دارد، میگوید: انواع تالابها در دنیا به شش دسته تقسیم میشود؛ ازجمله تالابهایی که به دریا راه دارد، تالابهای محصور در خشکی، تالابهای شور، لب شور و شیرین. در ایران همه انواع این تالابها وجود دارد اما میتوان گفت که همه تخریب شده؛ زیرا در آنها دست بردهاند و حالت طبیعی آن از بین رفته است.
کهرم با اشاره به قرار گرفتن ایران در یک منطقه خشک و نیمهخشک، ادامه میدهد: در چنین اقلیمی، به تالابها نیاز داریم تا سفرههای آب زیرزمینی را پرآب نگه دارند؛ در حالی که کمی دورتر، کشاورزان با حفر چاه، آب سفرههای زیرزمینی را برداشت میکنند تا گندم، خیار، کلم یا زرشک بکارند.
لازم است بدانیم؛ ایران در حال سپری کردن چهارمین سال خشکسالی است و در سال آبی جاری (ابتدای مهرماه) تاکنون بارش چندانی را ثبت نکرده است، بر اساس اطلاعات سازمان هواشناسی، طی هفت روز منتهی به ۱۴ بهمن، بهطور میانگین ۶.۴ میلیمتر بارش در کشور ثبت شده این در حالی است که میانگین بلندمدت طی این بازه زمانی ۹ میلیمتر است، بنابراین کشور ۲۸.۷ میلیمتر بارش کمتر دریافت کرده است. بر این اساس، طی ماه جاری منتهی به چهاردهم بهمن، ۱۶ میلیمتر میانگین بارش کشور بود، اما این میزان برای بلندمدت ۱۶.۲ میلیمتر بوده است که کاهش ۰.۲ میلیمتری را نشان میدهد.
به این ترتیب؛ از ابتدای فصل جاری تا چهاردهم بهمن، کشور بهطور میانگین ۲۷.۱ میلیمتر بارش دریافت کرده است، اما این میزان در بلندمدت ۴۸.۶ است بنابراین تفاوت ۴۴.۳ میلیمتری با بلندمدت دارد. همچنین از ابتدای سال جاری تا چهاردهم بهمن، بهطور میانگین ۶۰.۴ میلیمتر بارش در ایران به ثبت رسیده که این میزان برای بلندمدت ۱۰۷.۷ میلیمتر است، بنابراین طی این مدت کشور ۴۳.۹ میلیمتر کمتر بارش دریافت کرده است.
بر این اساس آب، ضرورتِ حیات و عنصری گرانبها و مهم قلمداد میشود که از دیرباز موجبات شکلگیری ضربالمثل «آب مایه حیات است» را ایجاد کرده است؛ البته وضعیت امروزی ذخایر طبیعی آن به حدی بغرنج شده که بیش از این نمیتوان آن را مایه حیات دانست؛ زیرا در دنیای امروز، آب خودِ حیات محسوب میشود نه مایه آن! از آنجا که بقای تمام جانداران سیاره زمین اعم از گیاه و حیوان و انسان در گرو آب است، این عنصر اساسی در قلب سازگاری با تغییرات اقلیمی قرار دارد و به عنوان یک رابط حیاتی بین جامعه و محیطزیست عمل میکند، آب سالم و در دسترس برای سلامت عمومی، خواه برای آشامیدن، مصارف خانگی، تولید غذا یا اهداف تفریحی بسیار مهم است و بهبود روند تأمین و مدیریت مناسب منابع آن میتواند رشد اقتصادی کشورها را تقویت و به کاهش فقر کمک کند، لذا این مسائل حکایت از آن دارد که بیان ارزش این منبع حیاتی برای همه، ضروری است، زیرا زمانی یک منبع برای ما مهم است و حفاظت و مراقبت از آن را در عمل دنبال میکنیم که برای آن، ارزش حقیقی قائل باشیم. ارزش آبهای شیرین و زیرزمینی را بدانیم و برای صیانت از این منبع حیات، تلاشی مضاعف و شتابان پیشه کنیم تا سرزمینی آباد، شاد و پایدار را برای آیندگان به ارمغان گذاریم.
نظر شما