به گزارش خبرگزاری ایمنا، «خاطرات دکتر شمسالدین مجابی» قلمنوشت حکیمه امیری بوده و در این نوشتار درباره این شخصیت علمی و سیاسی که از جمله نخبگان دانشگاهی و تحصیلکرده دانشگاه امیرکبیر در سالهای پایانی دهه ۳۰ خورشیدی بوده، مطالبی به رشته تحریر درآورده است.
کتاب حاضر در هشت فصل تدوین شده و در هر فصل دوران خاصی از زندگی و فعالیت مجابی را روایت کرده است.
فصل ابتدایی به خانواده و ازدواج، دومین فصل به وضعیت سیاسی ایران از سال ۱۳۲۶ تا سال ۱۳۴۲ از جمله ملی شدن صنعت نفت و سالگرد قیام سیام تیر اختصاص دارد و در فصل سوم به سفر دکتر مجابی به کشور فرانسه برای درمان و ادامه تحصیل و همچنین محاکمه ابوالحسن بنیصدر اختصاص یافته است.
«با امام در نوفل لوشاتو» سرفصل چهارمین فصل این مجموعه تاریخ نگار است که در دل خود موضوعاتی از جمله دیدار با امام راحل (ره)، ملاقات نخبگان فلسطینی با امام راحل (ره)، ملاقات مهندس بازرگان با امام و اداره سفارت را جای داده است.
در پنجمین فصل کتاب حاضر هم مواردی از جمله بازگشت به ایران، تدریس در دانشگاه و اشغال سفارت آمریکا، همچنین انقلاب فرهنگی گنجانده شده و سرخطهایی از جمله رجوی و بنیصدر در پاریس، واقعه خانه ایتالیا، سفر به لبنان و سوریه و دیدار با یاسر عرفات در فصل ششم به رشته تحریر درآمده است؛ کتاب در هفتمین فصل خود به مسائلی از جمله استراتژی آمریکایی ادامه بحران و جنگ تحمیلی اشاره دارد و در آخرین فصل هم به روز واقعه و پیام تسلیت آیتالله خامنهای پرداخته است.
کشتیبان را سیاستی دگر آمد
راوی کتاب که شاهد عینی سالهای دور این سرزمین است در برشی از کتابش از قیام تاریخی ۳۰ تیر تکیههایی را در پازل این کتاب ۳۹۵ صفحهای گنجانده و خودش که در همان روز به همراه مادرش در خیابانها بوده و مورد ضرب و شتم مأموران دربار و دولت قرار گرفته آورده است: «به هنگام استعفای دکتر مصدق از نخستوزیری و حوادث ۳۱ تیرماه سال ۱۳۳۱، ۱۳ سال داشتم.
در نیمهدوم ۱۳۳۱، اعلامیهای به طور ناگهانی از رادیو تهران خوانده شد که مطلع آن چنین بود: «کشتیبان را سیاستی دگر آمد و اشعار میداشت که دکتر محمد مصدق از مقام نخستوزیری برکنار و احمد قوام (قوامالسلطنه) به نخستوزیری منصوب شده است.»
به همین مناسبت روزنامههای طرفدار دربار از جمله روزنامه آتش به مدیریت میراشرافی و روزنامه حزب زحمتکشان بقاییکرمانی، شمارههای فوقالعاده انتشار دادند و از روی کار آمدن قوام اظهار خوشوقتی و رضایت بسیار کردند، اما حالت ملت کاملاً دگرگون بود.
همگان از افراد ساده ملت تا میلیون سیاسی به خیابان ریختند و چندین روز تظاهرات وسیع و سرکوب تظاهرات بهصورت خشن ادامه داشت؛ حتی به یاد دارم که همراه با مادرم در خیابان استانبول و نادری بودیم که ناگهان در جوار سفارت انگلیس، سربازان ارتش به خیابان آمدند.
مادرم مورد ضرب و جرح پلیس قرار گرفت. سرانجام بعد از طی مسافتی از تعقیب پلیس گریختیم و به درون مغازهای پناه بردیم.»
در مقدمه این کتاب تاریخی هم میخوانیم:
خاطرات دکتر سیدشمسالدین مجابی ناگفتههای بسیاری از حوادث تاریخی معاصر ایران را روایت میکند که در منابع دیگر به این دقت و صراحت بیان نمیشوند؛ بخشی از حوادث و رخدادها در فاصله سالها ۱۳۴۲ تا ۴۶ رخ داده است که با آزادی راوی از زندان خاتمه مییابد، اما بخش مهمی از رویدادها و اتفاقات به حضور نقش اول اصلی کتاب در فرانسه، اختصاص دارد و طی آن به فعالیتهای دانشجویان ایرانی از جمله چپ، و مذهبی و فعالیتهای ساواک اشاره شده است.
در همین اثنا گفتههای مهم و منتشر نشده بسیاری از سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، قطبزاده و بنیصدر بیان شده و سپس خاطرات دکتر مجابی از زمان اقامت امام راحل در فرانسه و در ادامه به انقلاب اسلامی تا پیروزی و پس از آن مربوط میشود که تاکنون به این دقت روایت نشده است.
درباره شخصیت حقیقی دکتر مجابی اینطور نوشتهاند که وی تحصیلکرده دانشگاه سوربن است و در ابتدا با تشکیلات سازمان مجاهدین خلق همکاری داشت اما به فوریت و با مطالعات دقیق و وسیعی که درباره تفکرات مارکسیستی لنینیستی داشت به سرعت متوجه تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین شد و با بحثهای علمی بر اساس تفکرات اسلامی با آنها، انحراف فکری سازمان را نشان داد.
بر اساس نوشتههای شماری از اعضای منافقین مرحوم مجابی وجهه مذهبی خود را در فرانسه حفظ کرده بود و معتقد بود در فعالیتهای سیاسی باید معیارهای اخلاقی را هم در نظر گرفت.
وی به همین دلیل از سازمان فاصله گرفت و به هنگام ورود امام خمینی (ره) به پاریس به دیدار ایشان شتافت و در مدت اقامت ایشان در نوفل لوشاتو به نهضت اسلامی و انقلابی امام عزیز ملحق شد.
پیروزی انقلاب و بازگشت به وطن
با پیروزی انقلاب اسلامی و ورود امام به ایران، دکتر مجابی نیز به وطن بازگشت و به تدریس در دانشگاه مشغول شد. بخشی از خاطرات وی به همین دوران اختصاص دارد که حاوی مطالب و عناوین سودمندی درباره تاریخ انقلاب است.
وی بین سالهای ۵۹ تا ۶۱ برای مدتی کوتاه به فرانسه بازمیگردد و مورد آزار و اذیت منافقان در آن کشور قرار میگیرد.
خدمت در جبهههای نبرد علیه رژیم بعث، بخش دیگری از دوران درخشان تاریخ زندگی دکتر مجابی است؛ او طرحهایی در زمینه ساخت قایقهای بتنی، پلهای شناور و بیمارستانهای زیرزمینی اجرا کرد که مهمترین آنها ساخت بیمارستان زیرزمینی در شهر فاو عراق بود.
همچنین شهادت دو تن از فرزندان دکتر مجابی در آتشسوزی مسجد ارگ تهران محرمالحرام سال ۱۴۲۶ بخش کوتاهی از کتاب را به خود اختصاص داده است.
مؤسسه فرهنگی هنری «انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی» کتاب خاطرات دکتر مجابی را در ۳۹۵ صفحه منتشر کرده است.
یادداشت از: محمود افشاری خبرنگار ایمنا
نظر شما