ریاح؛ روایتگر مقاومت ملت فلسطین

«ریاح یک رمان تاریخی نیست، بلکه نوعی رمان فلسفه تاریخ است که اشخاص آن واقعی نیستند و هرکدام طیف خاصی از مردم فلسطین را نشان می‌دهند. یکی از پیام‌های رمان اشاره به ریشه‌دار بودن تمدن و فرهنگ ملت مظلوم فلسطین دارد که در قالب یک درخت زیتون کهنسال تجلی پیدا می‌کند.»

به گزارش خبرگزاری ایمنا از یزد، کتاب ریاح به نویسندگی جلال توکلی نخستین رمان ایرانی با موضوع فلسطین و داستان این کتاب درباره چگونگی نفوذ یهودیان در کشور فلسطین است. هرچند کم‌وبیش در کتب مختلف درباره توطئه‌های دولت‌های استعماری در این منطقه طی ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال گذشته مطالبی نوشته شده، اما مجموعه رمان ریاح با نگاهی جدید توانسته است توطئه‌های دولت انگلیس و نقش آن در ایجاد این کشور جعلی و غاصب صهیونیستی را به‌خوبی نشان دهد و گزارشی واقع‌گرایانه از مبارزات مردم فلسطین داشته باشد که محصول تخیل نویسنده است.

رمان ریاح برگرفته از یادداشت‌های مستند یک فلسطینی بومی است که در سرزمین‌های فلسطین زندگی می‌کند. نویسنده با بهره‌گیری از تکنیک‌های رمان‌نویسی به خواننده القا می‌کند که این مطالب به واقعیت نزدیک است، چراکه یادداشت‌های روزانه یک فرد است و رمان‌نویس با ذهن باز در آن فضا پرواز می‌کند. از ریاح در نخستین دوره جشنواره قلم‌زرین به عنوان نخستین رمان فارسی در مورد سرزمین فلسطین تقدیر شد.

ریاح؛ روایت‌گر مقاومت ملت فلسطین

جلال توکلی، نویسنده این رُمان که از مفاخر یزدی است، می‌گوید: نسل ما به واسطه درک دوران انقلاب و جنگ تحمیلی، آرمان‌های اوایل انقلاب و مسئله فلسطین را به خاطر داشته و دنبال چرایی آن‌ها بوده است، حضرت امام خمینی (ره) در بدو انقلاب آن هم زمانی که انقلاب اسلامی طفل نوپایی بیشتر نبود، اعلام کردند اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.

وی ادامه می‌دهد: این کنجکاوی همیشه با من بود تا اینکه مطالعه تاریخ فلسطین را آغاز کردم و حدود سال ۱۳۷۴ در شرایطی که آن زمان اینترنت و فضای مجازی نبود، شروع به مطالعه و تحقیق به صورت کتابخانه‌ای کردم، آن زمان منابع بسیار محدود و دستاوردها زمان‌بر بود.

نویسنده این رُمان با بیان اینکه در این رابطه دو کتاب ارزشمند پیدا کردم که بعداً منبع نگارش رمان ریاح شدند، اضافه می‌کند: پس از پایان تحقیقات و فیش‌برداری، احساس کردم می‌توانم این تاریخ پرفراز و نشیب و خونبار فلسطین را به صورت رمان در بیاورم. ریاح یک رمان نمادین است؛ یعنی ما در فضای داستان و در خلال وقایعی که در یک مزرعه اتفاق می‌افتد، شاهد برش مهمی از تاریخ فلسطین هستیم.

سال‌ها بعد از انتشار ریاح، از طریق فیلم مستندی که از شبکه مستند صداوسیما پخش شد، متوجه شدم که این درخت زیتون وجود دارد و در فلسطین به پیرمرد بادیه‌نشین معروف است. جالب‌تر اینکه این درخت همچون درخت رمان، در فلسطین نماد مقاومت شده است و رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند آن را بخشکاند و از ریشه بیرون بیاورد

توکلی تاکید می‌کند: فکر می‌کنم قالب سمبولیک و استفاده از نمادها و نشانه‌ها به اثر عمق بیشتری می‌دهد، مخاطب را بیشتر به تفکر و تعمق وامی دارد و تأثیر کار را بیشتر می‌کند. نگاهی کلی و درون‌مایه اثر مسئله نفوذ است و این داستان نفوذ یک دشمن متخاصم در یک سرزمین را نشان می‌دهد که البته این نفوذ به دو صورت شکل می‌گیرد.

وی تصریح می‌کند: صورت اول نفوذ فیزیکی است که عده‌ای یهودی به بهانه آوارگی و پناه‌جویی یا ترس از یهودستیزی برنامه‌ریزی شده توسط سازمان تروریستی هاگانا که توسط خود صهیونیست‌ها تشکیل شده بود، با وعده ارض موعود و سرزمین شیر و عسل به‌صورت برنامه‌ریزی شده و سیستماتیک وارد فلسطین می‌شوند و نخستین کلونی‌های ترور و وحشت خود را تشکیل می‌دهند.

نویسنده رمان «ریاح» می‌گوید: صورت دوم نفوذ فرهنگی و اعتقادی جریان متخاصم در یک سرزمین است، این نوع نفوذ محدود به یک تاریخ و یک سرزمین نمی‌شود، تا زمان حال جریان دارد و به مراتب از نفوذ فیزیکی خطرناک‌تر و تاثیرگذارتر است، چراکه در این نفوذ، دشمنی رودرروی شما قرار ندارد. نفوذش در قلب و اندیشه‌ها است و ریشه‌ها را هدف می‌گیرد و تلاش کردم به هر دو صورت نفوذ بپردازم.

توکلی اظهار می‌کند: ریاح یک رمان تاریخی نیست، بلکه به نوعی رمان فلسفه تاریخ است؛ بنابراین اشخاص آن هم واقعی نیستند، یعنی هرکدام نماد طیف خاصی از مردم فلسطین در آن زمان را نشان می‌دهد. با احتساب زمان تحقیق و مطالعه کار نوشتن این کتاب را از سال ۷۴ آغاز کردم و اواخر سال ۱۳۷۵ به پایان رساندم.

وی می‌افزاید: یکی از پیام‌های رمان اشاره به ریشه‌دار بودن تمدن و فرهنگ ملت مظلوم فلسطین دارد که در رمان در قالب یک درخت زیتون کهنسال تجلی پیدا می‌کند.

نویسنده ریاح ادامه می‌دهد: جالب این است که سال‌ها پس از انتشار ریاح، از طریق فیلم مستندی که از شبکه مستند صداوسیما پخش شد، متوجه شدم که این درخت زیتون وجود دارد و در فلسطین به پیرمرد بادیه‌نشین معروف است، جالب‌تر اینکه این درخت همچون درخت رمان، در فلسطین نماد مقاومت شده است و رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند آن را بخشکاند و از ریشه بیرون بیاورد.

توکلی بیان می‌کند: فلسطین سرزمین ریشه‌ها و افراد ریشه‌دار و نه یک عده مهاجر اشغالگر است که از اقصی نقاط عالم با وعده‌های توخالی ارض موعود و سرزمین شیر و عسل، وارد این سرزمین شده‌اند، شاهد هستیم طی ۷۵ سالی که از اشغال فلسطین می‌گذرد، کودکان فلسطینی به دنیا می‌آیند، بزرگ می‌شوند و باز سلاح مقاومت را به دست می‌گیرند.

وی خاطرنشان می‌کند: هرچند نسل‌های جدید جز چند قطعه عکس سیاه و سفید یا چند کلید زنگ‌زده چیزی از سرزمین آبا و اجدادی خود ندیده‌اند، با این حال در سرزمینشان ریشه دارند و با وجود بمباران وحشیانه رژیم کودک‌کش صهیونیستی، حاضر به ترک خانه‌های خود و کوچ اجباری از غزه نیستند.

این نویسنده یزدی می‌گوید: فلسطین سرزمین درختان ریشه‌دار زیتون و نه سرزمین حجمی از بوته‌های خار لرزان از وزش بادها است، لازم است این کتاب در کتابخانه‌های مدارس برای آشنایی بیشتر دانش‌آموزان با فلسطین قرار بگیرند.

فلسطین سرزمین ریشه‌ها و افراد ریشه‌دار و نه یک عده مهاجر اشغالگر است که از اقصی نقاط عالم با وعده‌های توخالی ارض موعود و سرزمین شیر و عسل، وارد این سرزمین شده‌اند، شاهد هستیم طی ۷۵ سالی که از اشغال فلسطین می‌گذرد، کودکان فلسطینی به دنیا می‌آیند، بزرگ می‌شوند و باز سلاح مقاومت را به دست می‌گیرند

«ریاح» داستان بلندی درباره مردم فلسطین است که نمی‌توان چندان گستره سنی خاصی برای آن پیشنهاد داد، اما بیشتر مخاطبان آن نوجوانان و جوانان هستند. این کتاب در ۱۶۰ صفحه روایت‌کننده زمانی است که یهودیان در ظاهر به صورت مهاجر از دست نازی‌ها گریختند و در فلسطین که آن را «ارض موعود» می‌نامند، جویای کار شدند.

آن‌ها به تدریج زمین‌های فلسطینی‌ها را به هر شکل ممکن تطمیع یا تهدید، غصب و با زور یا تزویر تصاحب شدند و به محض پایان قیومیت انگلستان و خروج این کشور از فلسطین، صهیونیست‌ها با اقدام مسلحانه به تثبیت حضور خود و اخراج فلسطینی‌ها مشغول شدند. رمان از زبان نوجوانی به نام اسماعیل بازگو می‌شود که خاطرات خود را نگاشته است و قبل از شهادت در ۷۰ سالگی، دفترچه خاطراتش را به نویسنده‌ای ایرانی می‌دهد.

ریاح؛ روایت‌گر مقاومت ملت فلسطین

این نویسنده ایرانی که خود در صف جهاد علیه صهیونیست‌ها قرار گرفته است، با اسماعیل، پیرمرد چریکی از نیروهای مقاومت آشنا می‌شود و طی حوادثی خاطرات کودکی و دست‌نوشته‌های چریک پیر به او می‌رسد و تصمیم می‌گیرد حالا که زخمی شده و یک دست خود را از دست داده است، دوباره سلاح قلم را به دست گیرد و خاطرات اسماعیل را به‌صورت داستان بنویسد.

خاطرات اسماعیل با ورود مردی یهودی به نام «هرتزل» به همراه پسرش «تئودور» به مزرعه آن‌ها آغاز می‌شود که در مزرعه پدر مشغول به کار می‌شوند، اما پس از ماجراهای زیادی به‌تدریج هرتزل، مزرعه پدر اسماعیل را تصاحب می‌کند و به زمین‌هایش می‌افزاید. پدر اسماعیل بیمار می‌شود و می‌میرد و او به صف مبارزان فلسطینی می‌پیوندد.

کد خبر 705076

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.