نفیسه گلرنگ در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به تبعات تربیت دوگانه کودک اظهار کرد: یکی از دلایل ناهماهنگی روش تربیت والدین است، والدینی که از دو خانواده با سبکهای تربیتی، فرهنگی، سلایق و علایق متفاوت در کنار هم قرار گرفتهاند، اگر مطالعات تربیتی نداشته باشند و هر کدام دستوری متضاد با والد دیگر به کودک دهند، باعث ایجاد بحران دو تربیتی خواهند شد که تأثیرات مخربی بر سلامت روان کودک خواهد گذاشت، کودک از همان ابتدا دچار «تعارض» میشود و بر سر دوراهی قرار میگیرد و به دلیل اینکه به محبت هر دو والد نیاز دارد و نمیتواند یکی از آنها را انتخاب کند، دچار تشویش و اضطراب میشود، در خانوادههای نابهنجار که شرایط زندگی کودک مناسب نیست، این اضطرابهایی که ناشی از تربیت دوگانه است، در بزرگسالی باعث ایجاد اختلال دو یا چندشخصیتی در افراد میشود.
وی افزود: کودکان از نظر اخلاقی با یکدیگر متفاوت هستند، برخی بد خلقتر و برخی خوشخلقتر هستند، دوسالگی سن بدخلقی و چهارسالگی سن لجبازی است و والدین همیشه به دنبال یافتن راهی هستند تا علل و راههای مقابله با آن را پیدا کنند که بهترین راهکار، مطالعه و آشنایی با رفتارهای کودک در سنین مختلف و یافتن علت آن است؛ علل بدخلقی کودک میتواند زیستی، همچون کمخونی، گرسنگی یا کمخوابی و روانی همچون خشم، اضطراب یا جلب توجه و اجتماعی همچون ترس یا تنهایی باشد، بنابراین اگر والدین بدانند که بخشی از بدخلقیها نتیجه رسش (بلوغ روانی) و رشد طبیعی کودک است، بنابراین والدین باید تلاش کنند علل را با کمک مشاور بشناسند و آن را رفع کنند.
روانشناس کودک و نوجوان با اشاره به آموزش مصلحتاندیشی به کودکان تصریح کرد: در کنوانسیون حقوق کودک بارها به واژه مصلحت اشاره شده است، یعنی در سراسر تصرفات و اقداماتی که نسبت به کودکان میشود، باید رعایت مصلحت ملاحظه شود، در قوانین کیفری نیز مرتب از کلمه مصلحت نسبت به اطفال استفاده شده است، البته مصلحت در همان زمان ممکن است به نفع کودک نباشد، اما در طول زمان منفعت آن مشخص شود، در متون روانشناسی سبکهای تربیتی متفاوتی وجود دارد که هر سبک بنا بر دیدگاه خود، مصلحتاندیشی متفاوتی برای کودک در نظر میگیرد.
وی با اشاره به سبکهای متفاوت تربیتی افزود: لازم است بدانیم والد مستبد مصلحت کودک را در کنترل زیاد کودک و محبت کم به او میداند، در حالی که والد آسانگیر برعکس مصلحت را در محبت زیاد، بیقید و شرط میداند و والد طردکننده و غافل، کنترلی روی کودک ندارد و محبتی نمیکند و در واقع مصلحتی برای کودک در نظر نمیگیرد و در نهایت این کودک مصلحتاندیشی و قانونمندی را نمیآموزد.
گلرنگ خاطرنشان کرد: بهترین سبک والدگری که مصلحت و حقوق کودک را به بهترین نحو در نظر میگیرد، سبک والدگری مقتدرانه است که اعتدال را برقرار میکند و بر کودک کنترل دارد و او را تا حد متعارفی آزاد میگذارد و به او محبت کافی دارد، بنابراین مدل تربیتی است که کودک را مصلحتاندیش میکند و کودک با این سبک والدگری در آینده، بسیار موفقتر از همسنوسالان خود خواهد بود.
نظر شما