به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «کارمندان و بازنشستگان چشمانتظار ساماندهی حقوق» نوشت: احسان ارکانی، نماینده مردم نیشابور و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» به تشریح ضرورت ساماندهی حقوق کارکنان دولت و همسانسازی حقوق بازنشستگان پرداخت و در این باره اظهار کرد: یکی از شعارهای دولت سیزدهم، عدالت در پرداخت حقوقها بود، بر این اساس نیز از سوی شخص رئیس جمهور اعلام شد که معنا ندارد دو نیرو در یک مجموعه و با شرایط کاری مشابه کار کنند و به سبب قراردادی بودن و شرکتی بودن، حقوق متفاوت دریافت کنند. دولت علیرغم عنوان و توجه خود نسبت به این موضوع، اما در عمل با تبدیل وضعیت کارکنان مخالفت کرد. مهمترین عامل مخالفت دولت ادعا مبنی بر ناتوانی در برابر بار مالی این طرح بود.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی اما با وجود مخالفت دولت نسبت به تبدیل وضعیت کارکنان دولت، طرح ساماندهی کارکنان را در دستور قرار دادند و به سرانجام رساندند. این طرح پس از تنظیم نهایی و ارسال به شورای نگهبان، با مخالفتهایی از سوی این شورا مواجه شد که خوشبختانه حال همه این ایرادات برطرف شده و طرح در دستورکار صحن قرار دارد.
وی افزود: طرح ساماندهی کارکنان دولت یکی از مهمترین مطالبات سیستم اداری کشور بوده است.
بسیاری از کارکنان دولت از مسیر شرکتهای دلال نیروی انسانی جذب شدند و فاقد تخصص هستند. حضور شرکتهای واسطهای و دلالان روشی منسوخ و غلط است. صرف نظر از اینکه این شرکتها متعلق به چه کسانی است و چگونه به دستگاهها نفوذ میکنند باید بگوییم این شرکتها حق نیروهای شرکتی را میخورند و علیرغم آنکه تولید و وظیفه قابل توجهی ندارند از دولت به صورت ماهانه حقوق دریافت میکنند.
ارکانی تصریح کرد: دولت بارها با تبدیل وضعیت کارکنان مخالفت کرد و رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور نیز عنوان داشت که اگر بنا به قراردادی شدن کارکنان است، باید آزمون برگزار گردد و افراد در آزمون مربوطه قبول و تبدیل وضعیت شوند. رئیس این سازمان سرانجام خود برخلاف رأی صریح دیوان عدالت، قرارداد کار معین شد بی آنکه آزمونی صورت بگیرد. بیشک چنین امری بیانگر تبعیض و تفاوت برای نیروهای شرکتی است.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: تبدیل وضعیت کارکنان دولت و نیروهای شرکتی است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ضربه سازمان اطلاعات سپاه به شبکه تحدید نسل ایران» نوشت: یکی از مرتبطان شبکههای معاند تحدید نسل ایران به نام دکتر منیره ترز بصیر توسط پاسداران گمنام امام زمان (عج) در آبان ماه سال گذشته دستگیر و روانه زندان اوین شد و در نهایت از کشور اخراج شد.
به گزارش مشرق، یک مقام آگاه گفت: «منیره ترز بصیر، یکی از عناصر اصلی، با سابقه و دوتابعیتی شبکه تحدید نسل ایران که رابط اصلی شبکه معاند بینالمللی با شبکه نفوذ داخلی بود و سالها در قالب صندوق جمعیت سازمان ملل (UNFPA) پروژههای ضد جمعیتی را در کشور پیش میبرد، در آبان ماه سال گذشته و همزمان با اغتشاشات «زن، زندگی، آزادی» توسط سازمان اطلاعات سپاه، جلب و به زندان اوین منتقل شد.
وی افزود: اقدامات سو و مجرمانه و ارتباطات نامبرده در داخل و خارج از کشور، با طراحی عملیاتهای پیچیده اطلاعاتی چندین سال تحت اشراف پاسداران گمنام امام زمان (عج) قرار داشت و مستندسازی میشد که اهم آن به شرح زیر است:
- بصیر طی همکاریهای نزدیک با یکی از سرویسهای اطلاعاتی اروپایی، با استفاده از ارتباطات گستردهای که با سفارتخانههای بیگانه در ایران برقرار نموده بود، بودجههای چند میلیون دلاری از این سفارتخانهها دریافت میکرد تا پروژههای اجتماعی و ضد جمعیتی نظام سلطه را در کشور پیاده کند. نکته جالب توجه اینکه غالباً مبالغ مذکور با عناوین به ظاهر بشردوستانه و از سوی کشورهایی تأمین میشد که میلیونها دلار از پولهای متعلق به ایران را در بانکهای خود مسدود کردهاند.
- یکی از کارویژههای خانم بصیر و مرتبطین وی، تصمیمسازی و انحراف مسئولین جهت جلوگیری از اجرای «سیاستهای کلی جمعیت» ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری بود که این کار با لابیگری، چانهزنی و پولپاشیهای گسترده انجام میشد. همین اقدامات موجب شد تصویب اولین قانون حمایتی برای ترویج فرزندآوری در کشور، قریب به یک دهه عقب بیفتد. با وجود این پس از تصویب «قانون جوانی جمعیت» بصیر با سو استفاده از جایگاه شغلی مرتبطین خود و لابیگری با برخی مدیران در سطوح مختلف نظام تلاش وافری نمود تا جلوی اجرای این قانون گرفته شود.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «دست پر در پرتوریا» نوشت: وزیر امور خارجه پس از برگزاری پانزدهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای جمهوری اسلامی ایران و آفریقای جنوبی در پرتوریا و دیدار و رایزنی با مقامات ارشد این کشور روز گذشته وارد تهران شد.
این نخستین سفر دوجانبه رسمی امیرعبداللهیان به آفریقای جنوبی بود. رئیس دستگاه دیپلماسی خردادماه سال جاری برای شرکت در نشست دوستان بریکس به کیپتاون سفر کرد و با وزیر خارجه آفریقای جنوبی نیز دیدار و گفتوگو کرد.
در پانزدهمین نشست کمیسیون مشترک در پرتوریا، کمیتههای دوجانبه اقتصادی، تجاری و سرمایهگذاری، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ۲۶ سند را بررسی کردند که به احتمال زیاد در سفر آبانماه رئیسی به آفریقای جنوبی به امضا خواهد رسید.
حسین امیرعبداللهیان بعدازظهر پنجشنبه، نوزدهم مرداد با «سیریل رامافوزا» رئیسجمهور آفریقای جنوبی در محل کاخ یونیون دیدار و درباره مناسبات دوجانبه و تحولات بینالمللی گفتوگو کرد.
وزیر امور خارجه در این دیدار با اشاره به روابط خوب و رو به رشد دو کشور و برگزاری موفق پانزدهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی، از نهایی شدن توافقات سازنده بخشهای مختلف و آماده شدن چندین سند همکاری ابراز خرسندی کرد.
امیرعبداللهیان در این دیدار همچنین از پذیرش دعوت از ایران برای شرکت رئیسجمهور در اجلاس سران بریکس خبر داد.
وزیر امور خارجه با اشاره به جایگاه مهم جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا و جایگاه آفریقای جنوبی در قاره آفریقا و توانمندیهای دو کشور در زمینههای مختلف، از توسعه همکاریها استقبال کرد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جنگ سرد واشنگتن و پکن با بالن و تراشه» نوشت: فرایند جاسوسی بعد از جنگ اوکراین و رفتار تحریکآمیز در قبال تایوان، وارد فاز جدیدتری شده و حتی به نقطه عطفی در روابط ایالات متحده و چین در سالهای اخیر مبدل شده است.
پکن اعلام کرد که یک تبعه این کشور را به جرم جاسوسی برای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) دستگیر کرده است. وزارت امنیت دولتی این کشور روز جمعه ضمن بیان این خبر، درباره خطرات استخدام شهروندان چینی مستقر در خارج از کشور هشدار داد.
طبق بیانیه این وزارتخانه، فرد مظنون به نام «زِنگ» در یک گروه صنعتی نظامی کار میکرده که برای یک دوره مطالعات بیشتر به ایتالیا فرستاده میشود. او در همانجا با یک مأمور سیا آشنا شده و پس از آن اطلاعات مورد نیاز را در اختیار او میگذاشته است. در آن دوره، یکی از مقامات سفارت آمریکا در ایتالیا به نام «ست» برای آشنایی با «زِنگ» پیش قدم میشود. از آن زمان، این مأمور سیا بهتدریج تلاش کرده از طریق فعالیتهایی همچون میهمانیهای شام، گردشها و اپرا رابطه نزدیکی با وی برقرار کند.
گلوبال تایمز گزارش داد، «ست» با اجرای سناریوی وابستگی روانی «زِنگ» او را تحت تأثیر قرار داده و موضع سیاسی او را به نفع خود تغییر داد، تا جایی که او توسط «ست»، یک مأمور سازمان سیا مستقر در رم تلقی شد. «زِنگ» نیز از اتمام دوره و بازگشت به چین، در ازای مهاجرت و پول هنگفت، اطلاعات محرمانهای از جمله اطلاعات هستهای از ارتش چین را در اختیار سیا قرار داد.
بازار داغ جاسوسی
در سالهای اخیر رقابت استراتژیک ایالات متحده با پکن، به سمت «دشمنی استراتژیک» دگرگون شده است. هر چند که چین این نامگذاری را از موضع خود نمیپذیرد، اما گسترش و فراگیرتر شدن زمینههای تخاصم همچنین حرفهای و پیچیده شدن مدل آن در بستر گذر زمان و ارتقای سطح تقابل آن دو، بهدرستی این حقیقت را برملا میکند.
بر همین اساس، فرایند جاسوسی بعد از جنگ اوکراین و رفتار تحریکآمیز در قبال تایوان، وارد فاز جدیدتری شده و حتی به نقطه عطفی در روابط ایالات متحده و چین در سالهای اخیر مبدل شده است. هر دو کشور، یکدیگر را به اتهامی ضد امنیت ملی متهم و خود را در معرض تهدید جاسوسان معرفی کرده و ضمن آن قوانین بازدارندهای را در همین راستا اتخاذ کردهاند. چین در اوایل این ماه و پس از گسترش قانون ضد جاسوسی در ماه ژوئیه برای کنترل بیشتر امنیت ملی، از شهروندان خود خواست تا در اقدامات ضد جاسوسی شرکت کنند، موضوعی که ایالات متحده را نگران کرد.
انهدام بالن چینی بر فراز آسمان ایالات متحده، اتهام وجود پایگاه جاسوسی چین در کوبا و همچنین خبر بازداشت دو نظامی نیروی دریایی آمریکا به جرم جاسوسی برای چین از نمونههایی فشرده در بازه زمانی اخیر است که ثابت میکند دو کشور فعالیتهای اطلاعاتی خود علیه یکدیگر را تشدید کردهاند که میتوان آن را به فرایندهای پیچیده جاسوسی در جنگ سرد نوین بین واشنگتن و پکن تعبیر کرد.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «دردسر بزرگ در انتظار فوتبال ایران» نوشت: شرایط فاجعهبار ورزشگاه آزادی میتواند جدیترین چالش فدراسیون فوتبال و باشگاههای حاضر در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا در ماههای پیش رو به حساب آید؛ چون با وضعیت موجود بعید است کنفدراسیون فوتبال آسیا مجوز میزبانی را به نمایندگان ایرانی حاضر در مسابقات که این ورزشگاه را به عنوان محل برگزاری بازیهای خود معرفی کردند، بدهد.
تصاویر منتشر شده از عملیات عمرانی این ورزشگاه بیانگر یک فاجعه بزرگ بود، اما با این حال مسئولان شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی ادعا دارند این ورزشگاه به زودی قابل بهره برداری خواهد بود در حالی که تخریب گسترده سکوهای ورزشگاه در ضلع غربی و بازسازی رختکنها و اتاقهای داخل تونل نشان میدهد زمان زیادی باید صرف بازسازی قسمتهای تخریب شده شود.
به نظر میرسد وضعیت کنونی ورزشگاه آزادی امتیاز میزبانی نساجی و پرسپولیس را بهشدت با خطر جدی مواجه کرده تا حدی که ممکن است کنفدراسیون فوتبال آسیا به دلیل شرایط کنونی ورزشگاه آزادی اجازه برگزاری این بازی را به آنها ندهد آنگاه باید منتظر یک چالش بزرگ دیگر برای دو نماینده فوتبال ایران در آسیا باشیم چون از نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا تنها چند ورزشگاه امکان برگزاری این بازیها را دارند و سایر ورزشگاهها دچار کمبودها و اشکالات جدی هستند.
اما همهچیز در خصوص ورزشگاه آزادی به پرسپولیس و نساجی ختم نمیشود، استقلال نیز این ورزشگاه را به عنوان محل برگزاری بازیهای خود اعلام کرده که با این وضعیت آنها نیز نمیتوانند از مزیت حضور تماشاگران خود بهرهمند شوند، به همین دلیل قطعاً استقلالیها نیز بابت این موضوع نگرانیهای خاص خود را دارند و اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، آنها نیز به فکر معرفی ورزشگاه دیگری برای برگزاری بازیهای خانگی خود میافتند، اما مسئله مهم اینجاست به جز آزادی ورزشگاه دیگری در پایتخت وجود ندارد که امکان برگزاری بازیهای این تیم یا بازیهای پرسپولیس در آن وجود داشته باشد!
از طرفی برگزاری دیدار استقلال و پرسپولیس در هفته پنجم نیز با وضعیت موجود با ابهامهای متعددی همراه شده؛ چون مطمئناً بهرهبرداری از سکوهای ورزشگاه به شکل صددرصدی تا هفته پنجم مقدور نیست و این موضوع با دلخوری و نارضایتی مدیران هر دو باشگاه مواجه شده و باید منتظر یک جنجال بزرگ در این خصوص باشیم که قطعاً میتواند برگزاری لیگ را با وقفهای دیگر همراه کند!
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آزادسازی ۶ میلیارد دلار دیگر بدون برجام و بدون FATF» نوشت: عصبانیت جریان غربگرای داخلی و برخی مقامات دولت سابق از آزادسازی شش میلیارد دلار دارایی ملت ایران، بدون برجام و FATF و بدون واگذاری و به باد دادن دستاوردهای هستهای کشور، بیش از هر چیز ناشی از شکست گفتمانی آنهاست که روز به روز آشکارتر میشود.
روز پنجشنبه بود که برخی رسانههای آمریکایی اخباری از توافق میان آمریکا و ایران برای آزادسازی تعدادی از زندانیان دو طرف و نیز آزادسازی شش میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران منتشر کردند. روزنامه نیویورک تایمز نخستین رسانهای بود که چنین خبری منتشر کرد و نوشت: پنج زندانی آمریکایی در ازای آزادی ایرانیهایی که به دلیل نقض تحریمها مجرم شناخته شدهاند از زندان آزاد خواهند شد.
این روزنامه همچنین به نقل از منابعی که اشارهای به نام آنها نشد، مدعی شد که حدود شش میلیارد دلار از داراییهای نفتی ایران نیز آزاد خواهند شد.
منابع آمریکایی و ایرانی تأیید کردند مدت زیادی نگذشت که خبر نیویورک تایمز توسط سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا تأیید شد و وی در بیانیهای ضمن تأیید اینکه چند زندانی آمریکایی به بازداشت خانگی منتقل شدهاند گفت که مذاکرات برای آزادی نهایی آنها ادامه دارد.
در این بیانیه آمده بود: «ما تاییدیههایی دریافت کردهایم مبنی بر اینکه ایران پنج نفر از زندانیانی که به صورت ناعادلانه دستگیر شده بودند را از زندان آزاد کرده و آنها را تحت بازداشت خانگی قرار داده است.»
شبکه خبری سیبیاس نیز به نقل از نمایندگی ایران گزارش داد: «به عنوان بخشی از توافق همکاری بشردوستانه که با واسطه یک دولت ثالث انجام گرفت، ایران و آمریکا توافق کردهاند متقابلاً پنج زندانی را آزاد و عفو کنند. اقدام امروز در انتقال زندانیان یک گام مهم اولیه در اجرای این توافق است.»
ساعاتی بعد وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز اقدام به صدور بیانیهای کرد که در آن آمده بود: فرآیند آزادسازی چند میلیارد دلار از داراییهای جمهوری اسلامی ایران که برای چند سال بهطور غیرقانونی در کره جنوبی توسط آمریکا توقیف شده بود، آغاز شد. ایران تضمین لازم برای پایبندی آمریکا به تعهدات خود در این خصوص را دریافت کرده است.
این بیانیه میافزاید: آزادسازی و رفع محدودیت از منابع مالی جمهوری اسلامی ایران که غیرقانونی و به بهانه نگرانی بانکهای خارجی از تحریمهای ظالمانه ایالات متحده مسدود شده یا استفاده از آنها سخت شده است، همواره در دستورکار وزارت امور خارجه قرار داشته است.
همچنین در این بیانیه آمده است: نحوه بهرهبرداری از منابع و داراییهای مالی رفع توقیف شده در اختیار جمهوری اسلامی ایران بوده و این منابع برای نیازهای مختلف کشور حسب تشخیص مراجع ذیصلاح هزینه خواهد شد.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «چه بر سر نفت روسیه آمد؟» نوشت: بیست و چهارم فوریه ۲۰۲۲ (پنجم اسفند ۱۴۰۰)، با اولین حملات نظامی روسیه به اوکراین این کشور وارد جنگ سختی شد و حالا نزدیک به ۱۹ ماه از آن روزها میگذرد. فارغ از هر موضوعی، حالا هم اقتصاد جهان تأثیراتی از این جنگ پذیرفته و هم برخی معادلات در حوزه تجارت بههم ریخته است.
یکی از این اتفاقات، تغییر نقشه تجاری روسیه از جهان (شرق و غرب) به سمت شرق و مناطق خارج از اعضای ناتو است. گرچه مراکز آماری روسیه از مدتها پیش، انتشار اغلب آمارهای تجاری را محرمانه اعلام کردهاند اما در این گزارش با استفاده از آمارهای گمرکی برخی شرکای اصلی تجاری روسیه به بررسی تغییر و تحولات مبادلات این کشور پرداخته شده است.
آمارها نشان میدهد حجم تجارت ماهانه روسیه در حال حاضر به ۳۸ میلیارد دلار رسیده که گرچه نزدیک به رقم قبل از جنگ است اما از ۵۷ میلیارد دلار اواخر سال ۲۰۲۲ کمتر است. اما موضوع اصلی، چند اتفاق قابل تأمل است.
اولی کاهش شدید روابط تجاری و به ویژه وابستگی اتحادیه اروپا به نفت و گاز روسیه است. دومی، جایگزینی روسیه در نفت و گاز با آمریکا و قطر و کشورهای دیگر است. سومی نیز، رشد چشمگیر واردات نفت و گاز روسیه از سوی هند، چین و ترکیه است. برزیل و دیگر کشورهای شرق آسیا نیز بهطور غیررسمی از تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا تبعیت نکرده و جز خریداران نفت و گاز و کالاهای روسیه بودهاند.
اتفاق دیگر، وضعیت منابع ارزی، تورم و شرایط اقتصاد کلان این کشور است. روسها به واسطه اصلاحاتی که طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ در حوزه ارزی بهویژه بانکی انجام دادهاند، تاکنون توانستهاند جلوی رشد افسارگسیخته تورم را بگیرند.
کاهش ۸۲ درصدی واردات اتحادیه اروپا از روسیه
طبق گزارشهای یورواستات (دفتر آماری اتحادیه اروپا)، تجارت اتحادیه اروپا با روسیه از زمان آغاز جنگ روسیه با اوکراین به شدت تحت تأثیر تحریمها و محدودیتهای اتحادیه اروپا قرار گرفته است. طبق این گزارشها، ارزش صادرات اتحادیه اروپا به روسیه بین فوریه ۲۰۲۲ (شروع جنگ) تا مارس ۲۰۲۳ حدود ۵۰ درصد کاهش و واردات اتحادیه از روسیه در این دوره ۸۲ درصد کاهش یافته است.
این تحولات باعث شده کسری تجاری اتحادیه اروپا با روسیه که در مارس ۲۰۲۲ به ۱۸.۴ میلیارد یورو میرسید، حالا در مارس ۲۰۲۳ به یک مازاد حدود ۲۰۰ میلیون یورویی تبدیل شود. طبق این آمارها، واردات اتحادیه از روسیه در سه ماهه نخست سال ۲۰۲۲ حدود ۶۳.۵ میلیارد یورو و صادرات اتحادیه ۲۰.۳ میلیارد یورو بوده که به ترتیب به ۱۷.۸ و ۱۲.۱ میلیارد یورو رسیده است.
گاز آمریکا و قطر جایگزین گاز روسیه
آمارهای یورواستات نشان میدهد شش گروه محصول وارداتی از روسیه بیشترین سهم را در تجارت بین اتحادیه اروپا و روسیه داشته است. این شش گروه شامل گاز، نفت، زغالسنگ، روغن صنعتی، آهن و فولاد و انواع کودها بوده است. پس از شروع جنگ روسیه-اوکراین، اتحادیه اروپا محدودیتهایی برای واردات زغال سنگ و روغنهای صنعتی ایجاد کرد.
همچنین اتحادیه محدودیتهایی نیز برای آهن و فولاد و کودها ایجاد کرد که البته این محدودیتها شامل همه محصولات این گروهها نمیشد. این محدودیتها باعث افت شدید واردات این محصولات از روسیه شد، هرچند عوامل دیگری نیز میتوانست در این زمینه نقش داشته باشد.
نکته قابل تأمل اینکه، حتی برای واردات محصولی همچون نیکل نیز که هیچ محدودیتی وجود نداشت، واردات آن به میزان قابل توجهی کاهش یافت. در بخش زغالسنگ، واردات این محصول از روسیه با ۴۵ درصد کاهش در سال ۲۰۲۲ تقریباً در حال صفر شدن در سال ۲۰۲۳ است.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مصوبه بدون پشتوانه» نوشت: وضعیت اقتصادی سالهای اخیر، مسئله ازدواج را به نوعی با ضرورت دریافت وام قرضالحسنه گره زده است. به این معنی که در بخش وسیعی از جامعه، وقتی فردی ازدواج میکند، پیش از هر اقدامی، ثبتنام برای وام ازدواج را در اولویت قرار میدهد. این موضوع نشان میدهد، تسهیلات نقش پررنگی در تشکیل خانواده جوان ایرانی دارد.
با وجود این، روند کند پرداخت تسهیلات ازدواج و انباشت تقاضا، مبلغ کم و تضامین غیرضروری سه مشکل بزرگ متقاضیان وام ازدواج طی سالهای گذشته بود و سال ۱۳۹۶، برای حل یکی از این مشکلات (انباشت تقاضا و صف طولانی) طرح ضربتی تسهیلات ازدواج به عنوان آخرین اقدامات دولت وقت، اجرا شد؛ که طی آن، ۱۱ بانک با انعقاد تفاهمی با بانک مرکزی، طرح اعطای فوری وام ازدواج را در دو ماه اجرایی کردند.
قانون جوانی جمعیت که آمد...
پس از تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، طی دو سال اخیر به موجب ماده ۶۸ این قانون، مبلغ وام ازدواج همواره افزایش یافته است. در این بخش آمده است: «به منظور حمایت از ازدواج جوانان، بانک مرکزی مکلف شد از محل پسانداز و جاری قرضالحسنه نظام بانکی، تسهیلات قرضالحسنه ازدواج را پرداخت کند».
۳۹۱ هزار نفر در نوبت دریافت وام ازدواج
با توجه به آخرین داده اعلامی از سوی بانک مرکزی، حدود ۳۹۱ هزار نفر متقاضی تا پایان خردادماه در صف دریافت تسهیلات ازدواج بودهاند. اگر بهطور میانگین مبلغ اعطایی وام ازدواج، ۲۱۵ میلیون تومان در نظر گرفته شود، برای پرداخت فوری تسهیلات قرضالحسنه ازدواج به همه متقاضیان حداکثر به رقمی کمتر از ۸۴ هزار میلیارد تومان نیاز است. بنا بر ماده ۶۸ قانون جوانی جمعیت، تسهیلات ازدواج باید از محل پسانداز و جاری قرضالحسنه نظام بانکی پرداخت شود.
حال باید بررسی کرد که رقم این منابع در بانکها اکنون چه میزان است؟ این اعتبار بر اساس میانگین پنجساله منابع حاصل از حسابهای پسانداز و جاری قرضالحسنه مندرج در گزارشهای تفریغ بودجه دیوان محاسبات، در سال ۱۴۰۲، هزار میلیارد تومان برآورد میشود که این میزان حدود هشت درصد منابع حسابهای پسانداز و جاری قرضالحسنه را شامل میشود. حال اینکه چرا این وامها با تعلل و تأخیر پرداخت میشود، بخشی از آن را باید در کمبود ذخایر مازاد بانکها جستوجو کرد.
روزنامه ابتکار در صفحه اول امروز خود با تیتر «چرا پاکستان زیر بار این تحریم رفت؟» نوشت: محسن روحیصفت، دیپلمات پیشین ایران در پاکستان میگوید برای کشیدن خط لوله نیاز به چند میلیارد دلار پول است، اینطور نیست که کشورها پول نقد داشته باشند و به یکباره چند میلیارد دلار در یک پروژه خرج کنند، بلکه از بانکهای مختلف جهان و سرمایه گذاران استفاده میکنند تا این پروژهها تکمیل شود. وقتی تحریم پیش بیاید تمام صندوقهای بینالمللی با آمریکا ارتباط دارند. یا پول آمریکا در آنها است یا با دلار کار میکنند، آمریکا نیز میگوید، چون با دلار کار میکنید، در نهایت نمیتوانید پروژهای را پیش ببرید که یک طرف آن ایران است.
وی در همین رابطه درباره علت جلوگیری از توسعه خط لوله گاز ایران در پاکستان گفت: نخستین تحریمهای ایران در حوزه نفت و گاز شروع شد؛ لذا این خط لوله گاز هم مشمول آن تحریمها میشود. البته آمریکاییها ۲۰ سال پیش چندان علنی نمیگفتند، اما وقتی خط لوله جدی شد، آمریکاییها به پاکستان اطلاع دادند که جلوی این کار را بگیرد. مساله اینجاست که چرا پاکستان زیر بار این تحریم رفت؟ چون پاکستان ضعیف است و ارتش و زیرساختهای آن وابسته به آمریکاست و نمیتواند دیدگاههای آن را نادیده بگیرد. ممکن است بر سر یک سری مسائل اختلاف وجود داشته باشد، اما موضوع ایران خیلی اساسی است و برای آمریکا اهمیت دارد؛ بنابراین آمریکاییها خیلی حساس هستند.
وی در ادامه درباره علت درگیر شدن ایران در پروژه خط لوله گاز با وجود تحریمها اشاره کرد: این موضوع بستگی به روابط در ادوار مختلف دارد. روابط ما با آمریکا در زمان شروع این پروژه خیلی جدی نبود. ما یک سری اختلاف با آمریکا داشتیم که به مرور تبدیل به تخاصم شد. وقتی که ما خط لوله را شروع کردیم آمریکاییها اصلاً مخالفتی نداشتند و ما خط لوله را تا مرز سیستان آوردیم، اما به شکلی طراحی کردیم که به درد پاکستان و هند هم بخورد. هندیها یک سری نگرانی از بابت پاکستان داشتند که اگر یک روز روابطشان تیره شد پاکستان گاز را قطع کند.
دیپلمات پیشین ایران در پاکستان بیان کرد: برای کشیدن خط لوله نیاز به چند میلیارد دلار پول است، اینطور نیست که کشورها پول نقد داشته باشند و به یکباره چند میلیارد دلار در یک پروژه خرج کنند، بلکه از بانکهای مختلف جهان و سرمایه گذاران استفاده میکنند تا این پروژهها تکمیل شود. وقتی تحریم پیش بیاید تمام صندوقهای بینالمللی با آمریکا ارتباط دارند. یا پول آمریکا در آنها است یا با دلار کار میکنند، آمریکا نیز میگوید، چون با دلار کار میکنید در نهایت نمیتوانید پروژهای را پیش ببرید که یک طرف آن ایران است.
چین و روسیه فقط باقی میمانند که اکثر بانکهای آنها نیز به یک طریق با آمریکا ارتباط دارند. الان برخی فکر میکنند ما در روسیه و چین مشکل نداریم، اما روسیه و چین نقاطی هستند که بیشترین مشکل تحریمی را داریم. تا زمانی که دشمنی ایران و آمریکا کنترل نشود، ما نمیتوانیم یک اقتصاد توسعهگرا داشته باشیم.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تسلیم بدون برجام» نوشت: فرایند آزادسازی داراییهای مسدود شده ایران و تبادل زندانیان میان تهران و واشنگتن آغاز شد؛ خبری که پس از انتشار آن در نخستین ساعتهای بامداد جمعه (دیروز)، بهسرعت بازتاب جهانی یافت و از تحولی تازه در پیشبرد گفتوگوهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا حکایت دارد.
اگرچه نخستین گمانهزنیها در اینباره را روزنامه «نیویورکتایمز» منتشر کرد، اما به فاصله اندکی آغاز اجراییسازی توافق بهدست آمده در زمینه تبادل زندانیان و آزادسازی منابع توقیف شده ایران، از سوی مقامهای رسمی دو طرف تأیید و به سرخط خبری رسانههای جهان تبدیل شد و واکنشهای گستردهای را در سطح جهانی بهدنبال داشت.
توافق حاصل شده در این زمینه، آن هم پس از حدود دو سال، در شرایطی است که طی این مدت طرف آمریکایی همواره میکوشید با کارشکنیهای گسترده، تهران را وادار کند در قبال آزادسازی منابعمسدود شدهاش، امتیازهای بیشتری، ازجمله در حوزه کاهش سطح غنیسازی اورانیوم و فعالیتهای هستهای، ارائه دهد. اکنون اما جزئیات منتشر شده از این توافق نشان میدهد آزادسازی بیشاز ۱۰ میلیارد دلار از منابع ایران در کرهجنوبی و عراق با تحقق راهبردهای مدنظر تهران در حوزه «دیپلماسی عزتمندانه» بهدست آمده و طرف مقابل هیچ امتیازی در حوزه هستهای از ایران دریافت نکردهاست.
درواقع میتوان اینگونه تفسیر کرد که اجراییسازی توافقهای انجام شده بهمنظور آزادسازی منابع مسدود شده ایران در کشورهای مختلف، آنهم بدون برجام و «اف. ای. تی. اف» از تحقق دستاورد مهم دیگری در حوزه سیاستخارجی از سوی دولتسیزدهم حکایت دارد؛ موضوعی که تا پیشاز این برخی منتقدان بر «محال» بودن آن تأکید میکردند.
جزئیات توافق
آزادی پنج نفر از زندانیان ایرانی در آمریکا
آزادی پنج نفر از زندانیان آمریکایی در ایران
آزادسازی حدود شش میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران در کرهجنوبی
آزادسازی مقدار قابلتوجهی از منابع مالی مسدود شده ایران در بانک «تی. بی. آی» عراق
آغاز فرایند آزادسازی مبالغ دیگری از پولهای مسدودشده ایران در یکی از بانکهای اروپایی
روزنامه سیاست روز در صفحه نخست خود با تیتر «بزرگترین باج تاریخ آمریکا» نوشت: آمریکا ابرقدرت است، البته این را ایالات متحده ادعا میکند، هرچند افول قدرت این ابرقدرت دیری است که آغاز شده اما از همان ابتدا هم قدرتی نبود که جامعه جهانی آن با باور کرده بودند.
آمریکاییها از رسانه به خوبی استفاده میکنند و این ابر قدرتی را به رسانههای تأثیر گذار و پر تعداد خود مدیون هستند. حکام آمریکا از انواع رسانه برای نشان دادن قدرت پوشالی خود بهره بردند تا افکار عمومی جهانی را نسبت به قدرتی که ندارند! فریبت دهند. بله قدرتی که ندارند، آنها همواره ضعیف کشی کردهاند، به سراغ جوامع، مردمان و کشورهایی میرفتند که در ضعیفترین شرایط ممکن قرار داشتند، اما هیچگاه با کشور و مردمی قدرتمند، مقاوم و سلحشور روبرو نشده بودند.
هر چند آمریکاییها حتی در مقابل همان کشورهای ضعیف هم شکستهای خفتباری را متحمل شدند و مجبور به فرار گشتند. البته که از آن کشورها جز ویرانهای باقی نگذاشتند، نمونه بارز آن ویتنام، ژاپن، عراق، افغانستان و دیگر کشورهایی است که هدف حملات نظامی آمریکا قرار گرفتند.
در این میان اما، کشوری با مردمی مقاوم، معتقد و با ایدئولوژی غنی و قوی تشیع توانست آمریکا را بارها در مقاطع گوناگون به زانو در آورد و وادار به تمکین کند و البته در هر جا و در برخی دولتهایی که در ایران حاکم گشته بود؛ کوتاه آمدن مقابل ایالات متحده باعث پیشروی آنها و عقب نشینی ایران شده بود. تصور و تفکر اینکه میتوان با آمریکا کنار آمد و به آنها اعتماد کرد، در مقاطعی مانند مذاکرات برجامی باعث شد تا آمریکا دست برتر را داشته باشد اما سیاستهای نظام اسلامی پس از دولتی که تن به مذاکره و توافق با آمریکا داده بود، بار دیگر آمریکا را در موضع انفعال و دفاعی قرار داد و ایران حالت تهاجمی به خود گرفت و با شکست برنامههای آمریکا در منطقه غرب آسیا، شکست داعش و پایان دولت این گروه تروریستی جنایتکار در سوریه، تقویت جبهه مقاومت از فلسطین تا لبنان و یمن و عراق، خنثی کردن تأثیر تحریمهای اقتصادی، سیاستهای خود را به آمریکا تحمیل کرد.
در دولت پیشین نفت ایران به فروش میرفت اما پول آن باز نمیگشت، با وجودی که برجام امضا شده بود و باید تحریمهای بانکی و اقتصادی برداشته میشد، با این وجود دولت باز هم به فروش نفت ادامه میداد اما عاید آن هیچ یا ناچیز بود.
اوضاع اقتصادی که در چند سال گذشته با وخامت وجود داشت و اکنون هم با کمی ضعف دیده میشود حاصل چاپ پولهایی است که دولت قبلی انجام داد و علاوه بر افزایش نقدینگی، پول بدون پشتوانه را روانه اقتصاد کشور کرد. تعطیلی کارخانههای و کارگاههی تولیدی در آن دوران افزایش یافت و بیکاری را نیز افزون کرد. هرچند اعتقاد داریم که هر دولتی روی کار میاید با علم به اینکه دولت قبلی که کرده است، نباید همه مشکلات و گرفتاریها را به گردن دولت قبلی بیندازد، اما با این وجود دولت کنونی توانست کشور را در شرایطی تحویل بگیرد که اوضاع اقتصادی نابسامان بود و البته هنوز هم هست.
اکنون دولت سیزدهم، که دولت مردم نام دارد، بخشی از پولهای بلوکه شده ایران را که متعلق به مردم ایران اسلامی است، در طی فرایند مذاکرات غیربرجامی پس بگیرد. آنگونه که از سوی مسئولان کشور گفته شده، بالغ بر شش میلیارد دلار ایران در مبادله با چند جاسوس به کشور بازمیگردد.
مسئولان گفتهاند که برای این تبادل تضمینهای لازم را گرفتهاند و هنوز هم جاسوسها به آمریکا تحویل داده نشده است. چنین اتفاقی در عالم سیاست، یک پیروزی برای ایران است، چند مهره سوخته در قبال شش میلیارد دلار. حال چرا برخی از این اتفاق ناراحت و عصبانی هستند، از تنگ نظری آنها است. همین بس که مایک پنس معاون سابق رئیسجمهور آمریکا گفته؛ علیرغم اینکه از آزادی زندانیمان خوشحالم اما مردم آمریکا باید بدانند که بایدن اجازه داده است بزرگترین باج تاریخ را به ایران دهیم.
نظر شما