به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «ضرورت بهبود گفتوگوهای بین نسلی» نوشت: آنچه به لحاظ روانشناختی، شکاف نسلها را پدید میآورد مشکلاتی است که از منظر ارتباطی و تعامل متقابل بین دو نسل شکل میگیرد و بارها نیز گفته شده است که هنجارهای یک نسل با نسلهای دیگر تفاوت دارد. یا اینکه با زبان نسلهای گذشته نمیتوان به چالشهای نسلهای بعد پاسخ گفت. اما این شکاف نسلی با خانواده و جامعه چه میکند؟
پیش از پاسخ به این پرسش، باید بر نتایج مطالعات استناد کرد، مطالعاتی که گویای کاهش ارتباط کلامی میان نسلها است و به دلیل ظهور و توسعه گروههای مرجع نوین، فرزندان از گروه مرجع سنتی پیروی نمیکنند. بنابراین فصل مشترک میان نسلی و تسامح و سازگاری میان نسلها بیشازپیش کاهشیافته است.
دیرباز تاکنون این موضوع از سوی بیشتر جامعهشناسان، روانشناسان اجتماعی، مردمشناسان فرهنگی و صاحبان اندیشههای سیاسی موردبحث و بررسی قرارگرفته است. درصورتیکه انتقال فرهنگ و ارزشها با مشکل مواجه شود یکی از پیامدهای آن، شکلگیری پدیده تلخ اجتماعی شکاف ارزشی درون خانواده و بین نسلها خواهد بود.
زینب مینقیاقدم، جامعهشناس در پژوهشی خواندنی با عنوان رابطه شکاف نسلی با آسیبهای اجتماعی در نوجوانان شهر تهران به تبیین این موضوع پرداخته است که شکاف نسلها، جامعه را از تکاپو و اشتیاق نسلهای جوان و تازهنفس محروم کرده و عرصه را بر خلاقیت و نوآوری تنگ کرده و از تبدیلشدن به یک پیکر واحد بازمیدارد و انسجام سازنده آن را برهم میزند.
تجربههای پرسابقه و مهارتهای ارزشمند رفتاری و عملکردی نسلهای زنجیروار را عقیم میگذارد و راههای پیشرفت را مسدود میکند. اعتماد را از بین میبرد و منافع فرد را بر مصالح جمعی مقدم جلوه میدهد. همچنین شکاف نسلها در میان اعضای خانواده، اختلاف و پرخاشگری به وجود میآورد و بحرانهای بیرونی را به محیط امن و آرام خانواده میکشاند.
عصبیت اجتماعی میافزاید و موضعگیری افراد و گروههای سنی علیه یکدیگر را در عرصههای مختلف موجب میشود. پیوندهای عاطفی را که لازمه حیات اجتماعی انسان است بهتدریج ضعیف میکند و بیگانگی افراد یک خانواده، فامیل، محله و شهر را با یکدیگر رقم میزند. بهطورکلی میتوان گفت شکاف نسلها بحرانی است که بحران میآفریند و بروز آسیبهای اجتماعی را سرعت بخشیده و تسهیل میکند.
شکاف نسلی، درک و فهم والدین و نوجوانان را از هم کاهش داده و اختلافها بین آنان را دامن میزند. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش و مطالب یادشده، باید گفت آموزش والدین بهمنظور افزایش توانایی ایجاد ارتباط با فرزندان، بهویژه در مواجهه با تفاوتهای دیدگاهی نسلها، میتواند گام بسیار مهمی در جلوگیری از ظهور بسیاری از انحرافها باشد.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سرزمین حسین (ع)» نوشت: کربلا و عاشورا نماد تمامعیاری از جداسازی صفوف حق از باطل و بصیرت و آگاهی برای تشخیص این دو جبهه از یکدیگر است. در واقعه عاشورا کم نبودند افرادی که با سپاه کفر آمدند، اما در نهایت به سپاه امام پیوستند و عاقبت به خیر شدند؛ افرادی مانند حر بن یزید ریاحی، جوین بن مالک تیمی، یزید بن زیاد بن مهاصر کندی، عمرو بن ضبیعه و شماری دیگر از افراد که نامشان در منابع تاریخی گوناگون ذکر شده است. همچنانکه از میان افرادی که با امامحسین (ع) به کربلا آمدند، بسیاری از سپاه امام جدا شدند.
اوج این جدایی در شب عاشورا و هنگامی بود که امام چراغها را خاموش کردند و بیعت خود را از یارانشان برداشتند تا فقط آنهایی بمانند که مشتاق اوج عشقبازی با معشوق و در خون خویش غلتیدن بودند.
اینگونه بود که از همان سنگ بنای نخست قیام امامحسین (ع) و بنیانگذاری نهضت عاشورا، حسین (ع) و راهش، معیار و مقیاس برای تشخیص حق و باطل شد و همین مسئله هم راز پویایی این قیام و اثرگذاری خون امامحسین تا همیشه تاریخ است.
بعد از واقعه عاشورا هم در ادوار گوناگون و در دوران حکومتهای مختلف مکتب انسانساز حسینی و تربیت انسانهای آزاده و آزاداندیش در این مکتب، حاکمیتها و اشخاص مختلف را به جنگیدن و مبارزه با این مکتب و طرز تفکر وا داشت، چراکه تربیتیافتگان مکتب حسین زیر بار ظلم و جور نمیروند و آزاده و آزاد اندیشند.
بر همین اساس در ادوار گوناگون تاریخی، بارها بارگاه ملکوتی امامحسین (ع) تخریب و به آب بسته شد و حتی با زیر کشتبردن این مکان و راهانداختن کشاورزی در محل حرم تلاش کردند قیام عاشورا و نهضت حسینی را مدفون کنند، اما این نقشهها همیشه ناکام ماند و بارگاه و صحن و سرای حسینی هر بار باشکوهتر از قبل بنا شده و این حرم قبلهگاه عاشقان و آزادگان عالم ماند و تا به امروز باشکوهتر از همیشه پابرجا بوده و مأمن و ملجأ همه انسانهای آزاده و آزاداندیش دنیا از هر دین، نژاد و قومیتی است. همچنانکه بارها حضور اقلیتهای دینی و افراد مختلف از نقاط مختلف دنیا را در کربلا و مراسمی همچون راهپیمایی دههها میلیونی اربعین شاهد بودهایم.
به روایت تاریخ حتی در دورانهایی، حاکمان جور شرط زیارت کربلا را قطع دست و انگشت زائران قرار داده بودند و با وجود چنین شرطی باز هم بودند عاشقانی که برای رسیدن به معشوق از دست و انگشتان خود میگذشتند که عاشقان حسین و شیفتگان مکتب حریت حسین دست و انگشت هیچ، جان در طبق اخلاص میگذارند و تقدیم میکنند.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «دهه شصت تکرار نشد» نوشت: اغتشاشاتی که پاییز سال قبل به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد، اگرچه در ظاهر به دنبال براندازی جمهوری اسلامی بود اما هدفی که پشتپرده دنبال میکرد، تجزیه ایران و جنگ با دین مردم ایران بود.
در همین رابطه میتوان به حضور فعالانه گروههای ضددینی در آشوبهای ۱۴۰۱ اشاره کرد. حمله به مساجد، تکایای مذهبی، حوزههای علمیه و البته حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) از جمله اقداماتی بود که در جریان اغتشاشات سال قبل شاهد بودیم. با این حال عدم همراهی مردم ایران با جریان آشوب و ترور و البته برخورد قاطعانه دستگاههای قضائی و امنیتی با هستههای اصلی این جریان در داخل کشور به اغتشاشات پایان داد.
با این حال جریان آشوب همچنان به دنبال ایجاد اغتشاش و مهمتر از آن، گرفتن انتقام از مردم مسلمان ایران است به طوری که در روزهای اخیر مشخص شد سرویسهای بیگانه بزرگترین تیم تروریستی ۲۰ سال اخیر را علیه مردم ایران به خط کرده بودند. این موضوعی بود که وزارت اطلاعات در بیانیه اخیر خود به آن اشاره کرد.
دوشنبه هفته جاری وزارت اطلاعات با انتشار اطلاعیهای از کشف و دستگیری یک تیم تروریستی فعال در داخل کشور که مرتبط با رژیم صهیونیستی بوده و قصد عملیاتهای جدی در استانهای مختلف را داشت، خبر داد. بنا بر اعلام وزارت اطلاعات، تروریستهای دستگیر شده قصد داشتند در آستانه محرم دست به اقدامات متعدد خرابکارانه از جمله انفجار مزار شهید حاج قاسم سلیمانی بزنند.
اعضای این شبکه گسترده تروریستی که توسط وزارت اطلاعات شناسایی و دستگیر شدند، قصد انجام اقدامات متعدد خرابکارانه در استانهای تهران، کرمان، اصفهان، کهگیلویهوبویراحمد، کردستان و مازندران را داشتند.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «رسم عزا» نوشت: پیشینه برگزاری عزاداری برای امام حسین (ع) که قدمتش به نخستین سالهای پس از شهادت امام (ع) میرسد و هر ساله ائمه (ع) دیگر نیز به عزاداری در ماه محرم میپرداختند به کنار، اما برپایی مراسم عزاداری به صورت سازمانیافته و با قواعد مخصوص به خودش و همچنین برپایی نخستین حسینیهها و تکیهها در ایران هم تاریخچه جالبی دارد. در این مطلب ضمن پرداختن به نحوه شکلگیری نخستین مراسم رسمی و سازمانیافته عزای حسینی، قرار است درباره نخستین تکیهها و حسینیهها در ایران صحبت کنیم.
عزاداری شیعه و سنی کنار هم
تاریخنویسان میگویند از قرن چهارم هجری قمری و در زمان حکومت آلبویه برپایی عزاداریها به صورت سازمانیافته مرسوم شد. گویا اغلب سلاطین آلبویه به معارف اهل بیت (ع) علاقهمند بودند و مردم را به عزاداری سیدالشهدا (ع) تشویق و ترغیب میکردند. اما در دورههایی از این سلسله هم مواردی داشتهایم که با دستور سلطان وقت، برگزاری مراسم ممنوع اعلام شده و مدتی بعد با روی کار آمدن سلطانی دیگر همزمان با ماه محرم عزای عمومی اعلام و به مردم گفته میشد لباس مشکی بپوشند و بازارها تعطیل شود.
به هر حال در این دوره نخستین آیینهای عزاداری عمومی شکل میگیرد. نکته جالب اینکه در عزاداری آلبویه و در مراسمی به نام «النیاحه» اهل سنت هم همراه با شیعیان عزاداری کرده، خاک بر سر ریخته و بر قاتلان آن حضرت لعنت میفرستادند.
برپایی مراسم عمومی عزاداری محرم در دوره سلجوقیان و همچنین تیموریان نیز کمابیش ادامه داشته است. در واقع دوره تیموریان دوره رواج و رونق آیینهای مذهبی بهویژه مراسم عزاداری برای امام حسین (ع) است و خیلیها معتقدند عزاداریهای این دوره است که زمینه مساعد برای رونق بیشتر و همچنین ابداع سبک و سیاقهای مختلف عزاداری ازجمله شعرخوانی و برگزاری مجالس روضهخوانی در دوره صفوی را فراهم میکند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تحریمها خودمان را نابود خواهد کرد» نوشت: مجله نامآشنای آمریکایی در حوزه روابط بینالملل ضمن انتقاد جدی از اصرار مقامات این کشور به اعمال تحریم، تاکید کرده است که در نهایت این واشنگتن خواهد بود که از این رویه اقتصادی و مالی متضرر میشود.
تحریم یکی از مهمترین ابزارها در سیاست خارجی آمریکا است همانی که واشنگتن خیلی زود و بیحوصله به آن متوسل میشود تا سایر کشورها را متقاعد یا بهتر بگوییم مجبور کند تا به خواستههای یکجانبه تن دهند و چون و چرا نکنند.
یعنی واشنگتن از مزیت اقتصادی خود استفاده میکند تا سایر کشورهای جهان را تحت فشار قرار دهد. تفاوتی نمیکند که کشوری دوست یا دشمن آمریکا باشد، اثرات مخرب تحریم تحت شرایطی همه را هدف قرار میدهد و البته این موضوع برای آمریکایی که تنها منافع خود را به حساب میآورد، اهمیتی ندارد. اینکه تحریمها تا چهاندازه و تا کجا میتواند منافع آمریکا را تأمین کند و تاکنون چه نمرهای را در چارچوب سیاست خارجی واشنگتن کسب کرده، خود بحث جدا و مفصلی است که تازهترین گزارش فارن پالیسی به آن پرداخته و سعی کرده تا پاسخ کامل و مناسبی برای آن ارائه کند.
این مجله آمریکایی در مطلبی تحلیلی، ضمن توضیح و تشریح توسل بیش از اندازه دولت واشنگتن به تحریمها در مقابله با کشورهای دیگر، فاش کرده است که در شرایط فعلی یکپنجم اقتصاد دنیا به نوعی مشمول تحریمهای آمریکا شده است. این گزارش همچنین پیشبینی کرده که اصرار آمریکا به اعمال تحریم نتیجهای به غیر از زوال قدرت سیاسی و اقتصادی آمریکا در پی نخواهد داشت. مجله فارنپالیسی در این یادداشت تحت عنوان «عشق آمریکا به تحریمها موجب زوال این کشور خواهد شد» تصریح کرده است: «تدابیری که برای تنبیه کردن کشورهای مستبد طراحی شدهاند در حال از بین بردن همان نظم غربی هستند که این تحریمها قرار بود حفظ کنند.»
«کریستوفر ساباتینی»، تحلیلگر ارشد اندیشکده «چتمهاوس» در این مقاله آمار تحریمهای واشنگتن را مرور کرده و میگوید: «طبق آمار پایگاه دادهای که در اختیار دانشگاه کلمبیا قرار دارد در مجموع ۶ کشور کوبا، ایران، کره شمالی، روسیه، سوریه و ونزوئلا تحت تحریمهای جامع ایالات متحده قرار دارند به این معنی که اکثر تراکنشهای تجاری و مالی با نهادها و افراد در آن کشورها بر اساس قوانین ایالات متحده ممنوع است. ۱۷ کشور دیگر هم از جمله افغانستان، بلاروس، جمهوری دموکراتیک کنگو، اتیوپی، عراق، لبنان، لیبی، مالی، نیکاراگوئه، سودان و یمن- مشمول تحریمهای هدفمند هستند. به این معنا که که روابط مالی و تجاری با شرکتها، افراد خاص و گاهی دولت آنها بر اساس قوانین ایالات متحده ممنوع است.»
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «جنبش زنان؛ جریان حافظ عاشورا» نوشت: با بررسی سیر تاریخ مساله عزاداری میتوان به این گزاره رسید که در صدر اسلام و شاید حتی پیش از آن، عزاداری امری زنانه تلقی میشد. با توجه به اینکه مردها مشغولیتهایی چون درگیری با جنگ و حواشی آن را داشتند، عزاداری و تکریم ابدان همواره برعهده زنان و مخدرات بوده. در روایات متعددی از رسول اکرم (ص) شاهد این امر هستیم که به توصیه پیامبر ابدان شهدا پس از جنگ برای تکریم و برگزاری آئین سوگواری به بیرون از میدان جنگ و نزد مخدرات منتقل میشد.
از آنجا که مسئله عزاداری و برگزاری مراسم سوگواری با عاطفه و احساسات گره خورده و اساساً امری عاطفی است، جنبه زنانه آن بیشتر از مردانه بوده و کنشگری هرچه بیشتر زنان در احیای آئین و مناسکی چون عزاداری محرم و صفر را میطلبد. با وجود این در سالهای اخیر شاهد انفعال خانمها در مراسم عزاداری یا برگزاری مناسک اینچنینی هستیم.
درحالیکه لازم است زنان ذیل این آئین و مناسک هویت خود را شکل دهند، شاهد نوعی خلأ محتوایی هستیم. تا پیش از مشروطه و قبل از آنکه زنان بروز و ظهور اجتماعی داشته باشند و هویت خود را در اجتماع و سیاست تعریف کنند، خردهفرهنگهای زنانهای تحتعنوان سفره یا مجالس و روضههای خانگی وجود داشت که محتوایی مختص خانمها و با ذائقه زنانه تولید میکرد. این خردهفرهنگها و جمعهای زنانه کارکردهای تربیتی و اجتماعی متعددی داشتند.
وقتی روضهها بهصورت خانواده و در خانهها برگزار میشد، هریک از فرزندان و اهالی خانواده با توجه به نقش خود مسئولیتی را تعریف کرده و کنشگر بودند. زنان در این مجالس نقشآفرین بودند. صفر تا صد مراسم با نگاه جنسیتی به زن، نقش و جایگاهش صورتبندی میشد و هریک از فرزندان خانه هم نقش و مسئولیتی برعهده داشت و هویت خود را ذیل آئین و مناسک تعریف میکرد و نسبت به مراسم احساس انس بیشتری داشت. از دیگر آثار و برکات این جمعها، افزایش همبستگی میان اعضای خانواده یا محله بود.
بسیاری از مشکلات در همین مجالس بازگو و حل میشد. جنبه پرداخت به آیین و مناسک فرمی زنانه داشت و همین امر موجب انس بیشتر جمع با مناسک معنوی و مذهبی میشد. حالا ما در مراسم عزاداری اجتماعیمان با فضایی مواجه هستیم که این خردهفرهنگها را در خود هضم کرده است. زنان در مراسم عزاداری و دستههای عزا صرفاً مصرفکننده شدهاند. تا زمانی که نتوانیم این خلأ هویتی را تعریف و پر کنیم، با چالشی در حوزه کنشگری زنان مواجه خواهیم بود. اجتماعی شدن هیئت، آیین و مناسک و کمرنگ شدن خردهفرهنگهایی چون سفره و روضه زنانه خانگی موجب انفعال هرچه بیشتر زنان شده است.
دیگر نمیتوان ادعا کرد ذیل این آیین و مناسک زنان هم میتوانند هویت خود را صورتبندی کنند؛ چراکه اصلاً ما نقش و جایگاهی برای زن تعریف نکردهایم و او صرفاً مصرفکننده محتوای هیأت اجتماعی یا بهتعبیری عزاداری مردانه است. از آسیبهای فراگیری این هیأت و عدم تولید محتوای مختص به زنان میتوان به تغییر ذائقه زنان در مدل عزاداری اشاره کرد.
رفتهرفته زنان با القائات رسانهای وضعیت مطلوبی که از عزاداری برای خودشان تعریف میکنند، مدلی از مردواره شدن است و این آسیبی است به هویت زنانهای که در جهان مدرن رو به فراموشی است، از طرفی حذف و هضم آیین و مناسک زنانه و مجالس خانگی در مراسم اجتماعی، افراد خانواده را مصرفکننده قرار داده و میزان انسی را که میتوانستند با این آیینها برقرار کنند، کمتر کرده است.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نگران این ۶۰ درصد باشیم» نوشت: آری؛ حتماً باید نگران جوانان سرزمینمان باشیم که به هر دلیلی تصور میکنند باید مهاجرت کنند. نه اینکه «مهاجرت» از اساس، امر ناپسندی باشد اما در کشور ما این مهاجرتها و انگیزهها و دلایلی که مهاجران و افراد درصدد مهاجرت بیان میکنند، جای نگرانی دارد؛ بهخصوص آنکه تعدادشان زیاد باشد.
خوشایند نیست، اما هست
آمارها، همواره میتوانند درباره موضوعات و مسائل جامعه، محل اتکا برای اظهارنظر، تصمیمگیری و سیاستگذاری باشند. حتی اگر نتایج بررسیهای آماری و نظرسنجی باب میل و خوشایند ما نباشد، اما آنها همیشه واقعیت یا نزدیک به واقعیت هستند. حالا درباره گرایش به مهاجرت، بهرام صلواتی مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، سه روز قبل، از نتایج یک نظرسنجی رونمایی کرد و چنانکه اشاره شد، احتمالاً خوشایند ما نیست ولی آسیب و دردی است که این روزها در جامعه ما وجود دارد.
آمار جدید چه میگوید؟
رصدخانه مهاجرت ایران، اولین نهاد پژوهشی کشور در زمینه تحلیل دادههای مهاجرتی است. نهادی که با هدف ارائه داده و تحلیلهای بهروز و قابل اعتماد در زمینه انواع مهاجرت در سال ۱۳۹۷، ذیل پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف و با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تأسیس شد. این رصدخانه سالانه درباره مهاجرت، پیمایشها و بررسیهایی را انجام میدهد که البته در این نوبت، اقدام به برگزاری یک نظرسنجی اینترنتی کرده است و ۱۲ هزار نفر در آن شرکت کردند. بهرام صلواتی که در همایش فرصتهای ایران در عصر دیجیتال سخن گفته، اعلام کرده است: بیش از ۶۰ درصد کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردند، تمایل به مهاجرت دارند؛ این تعداد یا برای مهاجرت برنامهریزی کردهاند یا اقدام.
گرایش ۶۰ درصدی به مهاجرت
در تحلیل مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، از نتایج آماری ۱۲ هزار شرکتکننده در این نظرسنجی، نکات قابل توجهی مطرح شده است که ای کاش مسئولان و سیاستگذاران کشور هم فرصت مطالعه آن را داشته باشند.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آغازی بر پایان صهیونیستها» نوشت: «امروز روز نابودی اسرائیل است»؛ در میان سیل بیشماری از واکنشها و اظهارنظرهای مختلف درباره تصویب طرح جنجالی دولت رژیم صهیونیستی برای تغییر نظام قضائی در سرزمینهای اشغالی، این جمله یائیر لاپید، نخستوزیر سابق و یکی از رهبران اپوزیسیون را میتوان چکیده آن چیزی خواند که امروز در سرزمینهای اشغالی در جریان است.
با وجود چند ماه اعتراض گسترده، ائتلاف راست افراطی به ریاست بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی، توانست پیشنویس قانون تغییر نظام قضائی موسوم به «لغو برهان معقولیت» را در پارلمان این ژریم (کنست) به تصویب برساند، اقدامی که بهگفته اغلب کارشناسان، با توجه به حجم گسترده مخالفتها که طیفهای مختلف اجتماعی، نظامیان و حتی متحدان خارجی کلیدی این رژیم ازجمله آمریکا را در برمیگیرد، میتواند آغازی بر پایان این رژیم اشغالگر باشد.
بهگزارش خبرگزاری آلمان، دولت نتانیاهو همواره قوه قضائیه را به دخالت بیش از حد در تصمیمات سیاسی متهم میکند؛ حال با قانون جدید، دیوان عالی دیگر نمیتواند تصمیمهای دولت یا صلاحیت هر یک از وزیران را نامناسب ارزیابی کند. از آنجایی که سرزمینهای اشغالی فاقد یک قانون اساسی مدون است و ساختار دولت بر پایه مجموعهای از قوانین موضوعه قرار دارد، نهاد دیوان عالی از جایگاه مهمی برخوردار بود و حال منتقدان نگرانند که قانون جدید، موجب گسترش بیش از پیش فساد و در نتیجه تعیین خودسرانه پستهای مهم دولتی و اخراج کارکنان شود.
سیاست داخلی؛ فرصت طلایی تندروها
روزنامه نیویورکتایمز با اشاره به بحران بیسابقه سیاسی در سرزمینهای اشغالی نوشت که «با تصویب این طرح، نهتنها جناحهای لیبرال و میانهرو بلکه بخشی از جناح راست محافظهکار نیز نسبت به تبعات تعمیق شکاف سیاسی هشدار میدهد. یائیر لاپید، یکی از رهبر اپوزیسیون، با اشاره به چندپاره شدن حاکمیت در سرزمینهای اشغالی گفته که اقدامات کابینه نتانیاهو، امنیت اسرائیل و روابط بینالمللی تلآویو را نشانه رفته است.
گروهی از کارشناسان با اشاره به قدرتگیری مهرههای تندرویی چون ایتمار بنگویر، وزیر امنیت داخلی بر این باورند که جریانهای افراطی کابینه کنونی نتانیاهو را بهعنوان فرصتی طلایی یافتهاند تا ماهیت رژیمصهیونیستی را از اساس تا جایی که میتوانند، تغییر دهند. سخنان بنگویر در واکنش به تصویب قانون تغییر نظام قضائی مبنی بر اینکه «این تنها آغاز است و اسرائیل یهودیتر شده است» نیز در همین راستا تفسیر میشود.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کاهش تورم نقطه به نقطه به زیر ۴۰ درصد» نوشت: علی بهادری جهرمی روز گذشته به تشریح آخرین اقدامات دولت در حوزههای مختلف پرداخت. وی با بیان اینکه نرخ تورم نقطه به نقطه در تیرماه به زیر ۴۰ درصد رسیده است، گفت: دولت اجازه نمیدهد هیچ گونه تعرضی نسبت به حقوق بازنشستگان اتفاق بیفتد و نرخهای افزایش حقوق این قشر نشاندهنده اهتمام دولت است. به گزارش ایرنا، علی بهادری جهرمی در واکنش به هتک حرمت دنبالهدار قرآن کریم در کشورهای اروپایی، نشست خبری خود را با تلاوت آیاتی از قرآن کریم آغاز کرد و گفت: مطالبه اصلی جمهوری اسلامی ایران، توقف اهانت به قرآن است.
روند نزولی نرخ رشد تورم ادامه دارد
سخنگوی دولت در ادامه به ذکر آخرین آمار از شاخصهای اقتصادی کشور پرداخت و اظهار کرد: آخرین گزارش مرکز آمار ایران در زمینه نرخ تورم نشان از استمرار روند نزولی نرخ رشد تورم نقطه به نقطه در کشور است به طوری که در تیرماه در مقایسه با ماه قبل نزدیک به ۲.۵ درصد کاهش یافته و به زیر ۴۰ درصد رسیده است.
وی تصریح کرد: البته همچنان نرخ تورم بالا است اما نرخ نزولی این رشد تورم، نمایشگر آن است که مسیر تحقق و وصول به اهداف این برنامهها در حال طی شدن است، بهطوری که از تورم ۶۰ درصدی ابتدای دولت موفق شدهایم به تورم نقطه به نقطه زیر ۴۰ درصدی برسیم که طبیعتاً آثار آن در تورمهای سالانه هم قابل مشاهده خواهد بود.
سخنگوی دولت افزود: در حوزه رشد نقدینگی در طول فعالیت نزدیک به دو سال دولت از حدود ۴۲.۸ درصدی در ابتدا و آغاز فعالیت دولت در شهریور و مهرماه ۱۴۰۰ بود، خردادماه امسال بر اساس آخرین آمار به حدود ۲۹ درصد یعنی کاهش حدود ۱۳.۸ درصد رسیده است.
وی توضیح داد: این بدان معناست در حالی که نرخ رشد نقدینگی کاهش حدود ۱۳.۸ درصدی ثبت کرده، پرداخت تسهیلات افزایش حدود ۴۵ درصدی داشته است و سه ماهه ابتدای امسال هم نرخ رشد تسهیلات افزایش حدود ۲۵.۸ درصدی داشته است.
وی گفت: اینها نشان میدهد همزمان و پابهپای حرکت در جهت کاهش و کنترل نرخ نقدینگی و کنترل نرخ رشد تورم، رشد اقتصادی هم مدنظر بوده و آثار این عدم کاهش تسهیلات در نرخ رشد اقتصادی که میانگین آن به ۴.۳ درصد رسیده است، مشاهده میکنیم.
بهادریجهرمی در خصوص نرخ آمار بیکاری گفت: نرخ آمار بیکاری در فصل بهار که معمولاً چندان فصل فعالی در حوزه اقتصاد نیست، نسبت به سال گذشته با کاهش ۸.۲ درصدی مواجه بود.
وی خاطرنشان کرد: آمارهای دیگر در حوزه رشد اقتصادی، تورم و نرخ بیکاری در آخرین گزارشهای منتشر شده از سوی مرکز آمار و بانک مرکزی قابل مشاهده و دسترسی است و البته برای مقامات ارسال میشود.
سخنگوی دولت خاطرنشان کرد: این مسیر نشان از آن دارد که مشکلات موجود در حوزه تورم و گرانی، بیکاری و رکودی که قبل از این دولت وجود داشته است، بهتدریج در حال برطرف شدن است.
نظر شما