به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «دستهای خالی سینما از روایت عاشورا» نوشت: فیلمهای عاشورایی و دستاورد سینما در این حوزه و دست خالی سینماها از تولیدات مرتبط یکی از آن مسائل بحثبرانگیزی است که هر سال با شروع محرم نقل بسیاری از محافل میشود؛ مدتی همه به فکر چارهاندیشی برای رفع کمکاریها برمیآیند و دوباره فراموشش میکنند تا سال دیگر.
گرچه به نظر نمیآید هیچ عقل سلیمی فقط درصدد به خط کردن آمار کمی و به رخ کشیدن بیلان کاری مدیران و فیلمسازان در تولیدات مناسبتی باشد، اما اگر هر از چندی یک فیلم قابل دفاع ساخته میشد باز هم باید کلاهمان را بالا میانداختیم و به خود میبالیدیم. با این حال خالی از لطف هم نخواهد بود اگر به دلایل کمتوجهی به یکی از مهمترین وقایع تاریخی یعنی حماسه عاشورا در سینما بپردازیم که روایت آن در ادبیات نمایشی بار دراماتیک و حماسی عظیمی دارد و نقبی هم به تراژدی میزند اما بررسی چهار دهه تولیدات سینمایی، ما را با کارنامه پر و پیمانی روبهرو نمیکند.
«سفیر» و «رستاخیز»؛ پروژههای گران سینمایی
در ابتدا بد نیست اشارهای مختصر به فیلمهایی داشته باشیم که مشخصاً بر اساس قیام عاشورا ساخته شدهاند و پس از آن فیلمهایی که به طریقی به ارائه محتوا با این مضمون پرداختهاند. نخستین روایت سینمایی از حماسه کربلا را فریبرز صالح در «سفیر» بازگو کرد. فیلمی محصول سال ۶۰ که نخستین تجربه کارگردانش هم بود و با هزینه ۱۵ میلیونی یک اثر سینمایی پرخرج محسوب میشد.
در سالهایی که ساخت فیلمهای تاریخی با موضوعات مذهبی باب نبود، «سفیر» را میتوان نمونه موفقی از یک روایت تاریخی مهم دانست. ۱۳ سال بعد، یکی از مهمترین فیلمهای تاریخی و عاشورایی به کارگردانی شهرام اسدی ساخته شد. بهرام بیضایی فیلمنامه «روز واقعه» را سال ۱۳۶۳ منتشر کرد و ۱۰ سال بعد شهرام اسدی آن را با تغییرات قابل توجهی نسبت به نسخه اصلی جلو دوربین برد. این فیلم که هزینه ساختش ۱۰۰ میلیون تومان بود همچنان یکی از محبوبترین آثار عاشورایی است که داستانش را با ظرافت و در سایه حماسه کربلا روایت کرده است.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «جنگلها در نبود امکانات میسوزند!» نوشت: سوختن جنگلها دیگر از حادثهای غیرمترقبه، خارج و به رویهای معمول بدل شده است. رویهای که سالهاست در ابتدای فصل گرم با حریق جنگلی آغاز و در سایه مدیریت ناصحیح و فقدان تجهیزات اطفای حریق و نبود امدادرسانی هوایی در مواقع آتشسوزی، میزان خسارات افزایش مییابد و جنگلها آنقدر به سوختن خود ادامه میدهند تا هکتارهای وسیعی از عرصههای سبز به پهنهای سوخته مبدل شوند!
طی روزهای گذشته، پس از ۳ روز تلاش نیروهای امدادی و گروههای مردمی، آتشسوزی در جنگلهای مریوان مهار شد. بهزاد شریفیپور، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری کردستان اعلام کرد، «بیش از ۱۶۵ هکتار از اراضی جنگلی در ۶ نقطه مریوان بهدلیل آتشسوزی ۳ روز اخیر در آتش سوخت. بدون شک تلاش بیوقفه نیروهای امدادی و مشارکت گسترده مردمی در کنترل این آتشسوزی بسیار تأثیرگذار بود.»
اما نکته اصلی همین است که ساکنان بومی اولین نیروهاییاند که با دستان خالی و امکانات اولیه و شاخ و برگ تر درختان به یاری جنگل آتشین میشتابند حال آنکه این گستره نیازمند تجهیزات و نیروهای آموزشدیدهای است که از سرعت نشت آتش بکاهند. بالگرد ازجمله این امکانات است و میتواند تا حد زیادی از گسترش آتش و ایجاد خسارات به مناطق دیگر جلوگیری کند. این در حالی است که گفته میشود بسیاری از استانها برای مواقع بحرانی بالگرد در اختیار ندارند و از استانهای مجاور مجبور به تأمین اضطراری هستند. همانطور که فرماندار مریوان اعلام کرده است، با توجه به گستردگی آتشسوزی بە منظور استفاده از ظرفیت اطفا حریق هوایی، هلیکوپتر امدادی از تهران عازم مریوان شد.
کمیاب بودن بالگرد اطفای حریق به هنگام بروز آتش، چندین سال است مورد اعتراض فعالان محیطزیست بوده و آنها به شکل مکرر نگرانی خود را از کمبود امکانات در مدیریت دفع حریق بیان داشتهاند.
تیرماه ۱۴۰۰ که جنگلهای بلوط گچساران، در محاصره آتش بود، مردم عادی بهجز بیل و کلنگ و شاخههای خشک بادام و بلوط وسیلهای برای مهار آتش نداشتند. خبری هم از نیروهای آموزشدیده نبود. فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی این استان گفته بود: نیروهای زیادی منتظر انتقال با بالگرد به ارتفاعات هستند، اما فقط یک بالگرد آنهم بالگرد هلالاحمر موجود است! اتفاقی پرتکرار در عرصههای جنگلی کشور که مصادیق فراوانی دارد.
سال گذشته بود که ۵۰ هکتار از اراضی سلانسر رودبار سوخت. این آتشسوزی به جنگلهای صعبالعبور املش سرایت کرد و ۱۰ هکتار از جنگلهای بکر و دستنیافتنی آنجا را هم سوزاند. در همین زمان بخشی از جنگلهای مازندران هم دچار حریق شد. حدود ۲۰ هکتار از مناطق جنگلی عباسآباد هم در آتش بیتدبیریها و نبود تجهیزات کافی و مؤثر برای مهار آتش و فقدان بالگرد آبپاش دود شد و به هوا رفت.
با هر آتشسوزی، نیروهای محلی و مردمی با دستخالی و کمترین تجهیزات برای خاموش کردن آتش اعزام میشوند؛ آنهم درحالیکه دسترسی به مناطق آتشگرفته به دلیل صعبالعبور بودن سخت است و تا رسیدن آنها، زمان طلایی مهار آتش از دست میرود. عجیبتر آن است که با وقوع حریق و سوختن دهها هکتار از جنگلها، مسئولان ضرورت اعزام بالگرد را احساس نکرده و اعلام میکنند «در صورت نیاز» بالگرد اعزام خواهد شد!
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کجاها نباید به نخبگان اعتماد کرد» نوشت: نخبگان ستونهای فکری و تحلیلی جامعهاند و معتقدم در مثل سایر «الناسعلی دینملوکهم» که گاهی بهعنوان حدیث نیز گفته میشود، ملوک همان نخبگاناند که جامعه از آنها در یک فرایند اختیاری الگو میگیرد و به راههای آنان اعتماد میکند. اما نخبگان در جنبههایی از رفتار و گفتار خود نباید جدی گرفته شوند؛ اول از همه جایی است که نخبه به جای اعلامنظر و عقیده و دستاورد فکری خود، و به جای ارائه براهین و تحلیل عقلی خود، مستقیماً از جانب مردم و به نمایندگی از آنان حرف میزند. کار روشنفکران ارائه دلیل برای ادعاهاست، اما در ادعای نمایندگی مردم نوعی فریب مستتر است.
حتی اگر شواهد و نشانههای همراهی مردم با ایده یک روشنفکر وجود داشته باشد، وظیفه روشنفکر این نیست که خود را به مردم و مردم را به خود پیوند بزند. روشنفکر واقعی نه دنبال حرف مردم و جلب رضایت آنان و تطبیق ایدههایش با نظر عامه میافتد و نه مردم را بردگان فکری خود میپسندد که دنبال او و ایدههایش را بگیرند تا به مقصد برسند!
خطای دوم نخبگان که در آن نباید تمکین شوند، آنجاست که نخبه به هیچ خطایی در ایدههای خود قائل نیست. روشنفکران باید میانهروی در اندیشهورزی و تواضع در پذیرش نقد و توافق بر سر احتمال بالای خطا در اندیشهها و ایدهها را سرلوحه کار خود قرار دهند. نگاهی به نوشتهها و تریبونها نشان میدهد که اغلب خلاف این است و «حرفشان یکی است» و «این است و جز این نیست». نپذیرفتن احتمال بالای خطا در ایدهها نوعی جهالت و تکبر و فرجام آن گرفتارآمدن در پندارهای غلط سلسلهوار است.
نخبگان در جای دیگری نیز نباید تبعیت شوند، آنجا که در ایدههای خود سابقه تغییرات شدید دارند. این با تغییرات فکری برخی اندیشمندان بزرگ که به تکمیل و اصلاح و بازاندیشی در ایدههای قبلی خود دست زدهاند و از آنان به متقدم و متأخر یاد میشود، مثل امام محمد غزالی، ملاصدرا و ویتگنشتاین بهکلی فرق میکند. حساب بزرگان و اصلاحیههایی که بر جریان فکری خود مینوشتند، با حساب معلقانفکری از زمین تا آسمان جدا است.
درباره این تغییرات شدید فکری، نخستین پرسش جدی این است که از کجا معلوم فردا دوباره ساز تغییر یا حتی بازگشت به آن اندیشه اولی را نزنید؟! چرا باید چنین افرادی را دنبال و تبعیت کرد، با آنکه احتمال تغییر شدید و جدید یا پشیمانی همچنان بسیار بالاست و مردم میبینند که این نخبه معلق «وقع فی شر اعماله»، گرفتار اعمال پلید خود شد؛ و بیم آن میرود که مردم برای مطالبه خسارت به سراغ آنان بروند که «المغرور یرجع علی من غره»، فریبخورده به کسی که فریبش داده رجوع میکند. نخبه اگر گندید، اول گندیدگی جامعه است.
«نفس اول راند بر نفس دوم / ماهی از سرگنده گردد نی ز دم». کار بیشتر روشنفکران، کار، اما و اگر و بوک و باشد و نباشد است «چون که بر بوک است جمله کارها / کار دین اولی، کزینیابی رها» و نخبگان، آنهایی نیستند که مردم بر دینشان باشند. مردم به ستون تکیه میکنند نه بر باد!
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «روضههای تمدنی» نوشت: با بررسی روایات رسیده از معصومان علیهمالسلام به این نکته مهم دست مییابیم که تنها امامی که تا این حد توصیه به گریه و برگزاری مراسم عزاداری برای او شده است، وجود نازنین حضرت اباعبداللهالحسین است. ائمه هدی تاکید داشتند شیعیان نگذارند عزای امام حسین (ع) فراموش شود و دستور دادهاند هر سال مراسم مرثیه و ذکر مصیبت برای سیدالشهدا در هر شهر و محله برپا باشد.
دشمنان اسلام و ظالمان هر دوره از تاریخ تلاش کردند تا این مراسمها را از رونق بیندازند و حتی در مقاطعی آن را ممنوع کردند. علت این کار آنان کاملاً روشن است. همانگونه که امام مستضعفین فرمود: «آنها از همین گریهها میترسند، برای اینکه گریهای است که گریه بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است». مراسم روضه و گریه نقش بزرگی در حفظ جبهه حقباوران علیه جبهه ظالمان داشته است.
به همین سبب گزافه نیست اگر ملتی را که برای خدا و علیه ظلم قیام کردند، ملت گریه اما از نوع گریه سیاسی بدانیم: «ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان میدهیم و خرد میکنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است». برای واکاوی بیشتر این موضوع، نوشتاری از حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاصغر علوی تقدیم میشود.
روضه از آن پدیدههایی است که باید نگاهها به آن را عوض کرد. نباید به روضه یک نگاه صرفاً عاطفی و احساسی داشت و وقتی به ذهنمان میآید، کلمهای که دنبالش میآید، فقط گریه باشد. نباید روضه که میرویم و گوش میدهیم، فقط به خاطر ثواب کردن و اجر بردن باشد! روضه خیلی فراتر از این است. باید نگاهها را به روضه عوض کرد.
این ادعا قابل اثبات است که بعد از شهادت امام حسین (ع) و تا الان که شیعیان در اقلیت هستند، این روضه است که شیعه را نگه داشته است. این روضه است که باعث میشود زمینهسازی برای ظهور انجام شود. این روضه است که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند. این روضه است که دشمنان از آن هراس دارند، البته نه فقط به خاطر اشک و گریههای روضه...
آثار سازمانی روضه به دنبال این است تا یک نوع نگاه جدید از روضه به شما ارائه دهد. نگاهی که اگر این نوع نگاه باشد به وضوح میفهمیم روضه است که شیعه را تا الان زنده نگه داشته است و زمینهساز دولت جهانی حضرت مهدی میشود.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آسمان امن با رزم نوین هوایی» نوشت: یکشنبه گذشته، مرحله اصلی و فاز عملیاتی یازدهمین رزمایش اقتدار هوایی فداییان حریم ولایت ۱۴۰۲، با اعلام رمز «یا حسین (ع)» از سوی فرمانده نیروی هوایی ارتش در منطقه عمومی اصفهان آغاز شد؛ رزمایشی که میتوان آن را نوعی واکنش نسبت به ادعای افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس ارزیابی کرد.
روشهای مقابله با حملات نیروهای حملهور در نقش دشمن با استفاده از تاکتیکهای نوین به صورت دوطرفه کنترل شده از محورهای اصلی این رزمایش است؛ فرایندهایی که با استفاده از تجهیزات متنوع نیروی هوایی اعم از هواپیماهای شکاری و ترابری و نیز پهپادها دنبال شد.
علاوه بر پایگاه شهید بابایی اصفهان، پایگاههای شهید لشکری تهران، شهید نوژه همدان، شهید دوران شیراز، شهید یاسینی بوشهر، شهید عبدالکریمی بندرعباس، وحدتی دزفول، شهید فکوری تبریز، شهید حبیبی زهام مشهد، شهید حسینی بیرجند و برادران شهید دلحامد چابهار، به صورت مستقیم و غیر مستقیم در این رزمایش شرکت دارند. از این رو هرچند محل اصلی این رزمایش، منطقه عمومی انارک اصفهان است اما میتوان گفت که همه جغرافیای ایران اسلامی از شمال تا تنگه هرمز و جزایر سهگانه را نیز تحت پوشش قرار میدهد.
جزئیات اجرای عملیات از سوی شکاریها و پهپادها
به گفته امیر خلبان علیرضا رودباری، سخنگوی این رزمایش در نخستین مرحله رزمایش که یکشنبه گذشته برگزار شد، عملیاتهای رزم پهپادی، شناسایی و جنگ الکترونیک از سوی پهپادهای نیروی هوایی ارتش اجرا شد. در این مرحله پهپادهای رزمی، شناسایی و اخلالگر کمان -۱۲، کرار، مهاجر ۶ و آرش مجهز به انواع سرجنگی و با حمل انواع تجهیزات جنگ الکترونیک و بمبهای بهینهسازی شده و نقطه زن با استفاده از اصل غافلگیری، اهداف حیاتی نیروهای نارنجی (نیروهای تعبیه شده در نقش دشمن) را منهدم کردند. در ادامه، جنگنده بمبافکنهای راهبردی سوخ و ۲۴ و جنگنده بمبافکنهای F۴ با شلیک موشکهای ارتقا یافته و دورایستای «قاصد» با استفاده از اصل غافلگیری شبانه و در ارتفاع پست، اهداف زمینی را با موفقیت منهدم کردند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خواب نتانیاهو برای ایران در اسرائیل تعبیر شد» نوشت: سه ماه پیش «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر جنجالی و تندرو رژیم صهیونیستی در گفتوگویی رسانهای مدعی شد که همه تمرکزش روی ایران است، اما به نظر میرسد نگاه نتانیاهو به ایران تا آنجا او را از بحران و آشفتگی داخلی در تلآویو دور کرد که روز دوشنبه بسیاری از معترضانی که ساختمان پارلمان رژیم صهیونیستی موسوم به کنست را به محاصره خود درآورده بودند، بهدنبال فرصتی بودند تا اگر نتانیاهو را از نزدیک ببینند، به او بگویند: «ایران را رها کن، فکری به حال ما کن.»
حقیقت آن است که «نابودی رژیم مصنوعی اسرائیل» دیگر چیزی نیست که فقط رسانهها بگویند، بلکه این خود صهیونیستها هستند که در کف خیابانها با برگزاری اعتراض و تظاهراتهای روزانه و شبانه فریاد میزنند اگر طرح نتانیاهو در پارلمان تصویب شود، نابودی تلآویو قطعی است. دیروز این طرح تصویب شد! تا کنون صدها نفر از چهرههای مطرح سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی نسبت به سقوط رژیم صهیونیستی بهدلیل طرح نتانیاهو برای تغییر قوانین قضائی هشدار دادهاند.
مؤسسه مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی وابسته به دانشگاه تلآویو روز گذشته از احتمال سقوط ساختار نظامی و ارتش بهدلیل موج استعفاها سخن گفت و همزمان ۲۰۰ سفیر و دیپلمات سابق اسرائیلی در نامهای به بنیامین نتانیاهو نسبت به لطمه خوردن جایگاه بینالمللی این رژیم هشدار دادند. قبل از آنها نیز بیش از ۱۰ هزار نظامی، ۱۲۰۰ خلبان، ۴۵ رئیس بانک و حداقل ۲۰ وزیر و نخست وزیر سابق از جمله «بنی گانتز»، «ایهود باراک» و «یائیر لاپید» که همگی سابقه وزارت جنگ و یا نخست وزیری و یا هردو را در کارنامه سیاسی خود دارند، هشدار داده بودند که طرح نتانیاهو به پایان سرنوشت اسرائیل خواهد انجامید.
با وجود همه هشدارها، طرح نتانیاهو بعدازظهر دوشنبه در میان سیلی از اعتراضات و در حالی که معترضان صهیونیست همه مسیرهای ساختمان کنست را محاصره کرده بودند، با ۶۴ رأی از ۱۲۰ رأی به تصویب رسید. تصویب طرح جنجالی نتانیاهو پس از هفت ماه تظاهرات و اعتراضات مداوم صورت گرفت و از یک هفته قبل تلآویو شب و روز صحنه اعتراض و شورش شده بود. طی هفت ماه تظاهرات برای جلوگیری از تصویب طرح نتانیاهو بیش از ۱۵۰ نفر در مجموع دستگیر شدند و حداقل ۵۶ نفر بر اساس آمار تجمیعی جروزالم پست زخمی شدند.
حالا چنان هرج و مرجی این رژیم جعلی را فرا گرفته است که شاید کمتر کسی میتوانست آن را پیشبینی کند. امروز رژیم اسرائیل دچار بحرانی است که خواب بروز آن را در ایران میدید و برای بهوجود آمدنش برنامهریزیها کرده بود.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «به دولت سیزدهم هم نقد دارم» نوشت: فرد مؤثری است. نیازی به معرفی ندارد. پیشنیاز گفتوگو با وی این بود که در پرسیدن صریح باشم. که در پاسخ دادن صریح باشد. اگرچه این روزها مساله موقوفه گوهرشاد برسر زبانهاست اما این فرصت خوبی بود تا عملکرد چندسال اخیر آیتالله علمالهدی مورد سوال قرار گیرد. در پایان گفتوگو اگرچه ایشان با انتشار و شفافسازی صورت مالی و هزینهکردهای این موقوفه مخالفتی نداشتند، اما علیرغم پیگیریهای متعدد، مدیرکل اوقاف و امور خیریه خراسان که وکیل آیتالله علمالهدی در امور موقوفه محسوب میشود، با انتشار این مقوله مخالفت کردند. این مرقومه، نه به معنای مناظره و مصاحبه، بلکه یک گفتوگوی دوجانبه با آیتالله علمالهدی برای شنیدن نظرات ایشان پیرامون سوالاتی بود که بسیاری از منتقدان دربارهاش حرف میزنند.
یکی از نقاط قوت دولت تلاشهای خستگیناپذیر دولت است در محرومیتزدایی. این در دولت قبلی نبوده است. اینکه تصمیمات سفر اول دولت به استانها تا زمانی که سفر دوم رخ میدهد به نتیجه رسیده ارزشمند است. کابینه طوری است که از عرصه دانش به این عرصه آمدهاند. بعضی را از قدیم میشناسم که دانشجوی من بودند. آدمهایی که بهروز و متدین هستند. اینها باید بیایند اصل مسئله معیشت را از توسعه اقتصادی جدا کنند.
مدیریت معیشت مردم هم کار سادهای است، کار مشکلی نیست. مثلاً حل مشکل خودرو خیلی سادهتر از اینهاست؛ با ایجاد یک میدان رقابت توان خارجی با یک توان بالای داخلی و توسعه میدان رقابت، مشکل بازار خودرو حل میشود. باید دولت ریسک کرده و این توسعه رقابت را ایجاد کند. در ماجرای مسکن همین فرمان دولت درست است فقط باید سرعت بیشتری بدهد. چیزی که درآمد مسکن را بالا برده، درآمد مترتب بر مسکن است. اگر بتوانیم آن را کنترل کنیم مشکل مسکن هم حل میشود. هر چیزی یک راهی دارد.
آیا دولت سیزدهم یا واسطهای از شما برای انتصابات دولتی در استان خراسانرضوی نظرخواهی کردهاند؟ این ذهنیت که شما در انتصابات ورود میکنید از کجا نشأت میگیرد؟ از انتصاب استاندار خراسان و حمایت از رئیس اوقاف بگیرید تا حمایت از عدم تغییر رئیس کل سابق دادگستری یا حتی معاونتهای استانداری خراسانرضوی…
نظر ما را چگونه میگیرند؟ در جاهایی که تردید دارند میپرسند که «شما این را تأیید میکنید یا نه؟» جایی که تردید ندارند سوال نمیکنند. رئیس دادگستری جدید را اینجا مشخص کردند، یک سوال هم از من نکردند. برای استاندار از من سوال کردند که ایشان چطور آدمی ست؟ و من فقط گفتم «ایشان فرمانده سپاه بوده، آدم باتقوایی است، متدین است.» شاید در مقام مشورتکننده با من مشورت کنند اما اینکه بگویند مثلاً با نظر شما میخواهیم فلان شخص را منصوب کنیم، خیر؛ اینگونه نبوده است.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پیشروی قیمتها، عقبگرد قدرت خرید» نوشت: اگرچه آمارها روی کاغذ، کاهش نرخ تورم را نشان میدهد، اما تحمل این وضعیت پس از ماهها تورم بالا و به خصوص برای قشرهای کم درآمد دشوار شده است. ویژگی بارز معیشت قشرهای جامعه را باید تمرکز بر تأمین کالاهای خوراکی دانست، اما قیمت این کالاها نیز این روزها به سوی مرزهای جدید پیشروی کرده است.
در این میان، دولت محافظت از سبد هزینه قشرهای کم درآمد را با کالابرگ الکترونیک در پیش گرفته که هنوز آن طور که باید در بین مردم جا نیفتاده است و انتظار میرود در دوران گذر از قله تورم به سمت افزایش قدرت خرید، اثربخشی این طرح افزایش یابد یا تدبیر بهتری برای حمایت از قشرهای آسیب پذیر اتخاذ شود.
تورم بالا و مزمن بلای جیب مزدبگیرها و حقوق بگیرها
آخرین آمارهای تورمی منتشر شده، نشان میدهد که پس از آرام شدن وضعیت نرخ ارز از اوایل امسال روند کاهش تورم ماهانه رقم خورده است. این در حالی است که دولت برنامههای انضباط بخشی به وضعیت مالی خود و همچنین استقرار نظم پولی در نظام بانکی را در پیش گرفته است و امید میرود در پایان امسال طبق اظهارات رئیس سازمان برنامه ۱۰ درصد کاهش پیدا کند؛ یعنی اگر تورم سال گذشته طبق گزارش مرکز آمار، ۴۵.۸ درصد بوده، احتمالاً به ۳۵.۸ درصد خواهد رسید و این روند در سال بعد نیز ادامه خواهد یافت.
با این حال، هنوز نمیتوان نرخ تورم را پایین دانست. بماند اینکه قدرت خرید کارگران در سال ۱۴۰۲ با افزایش کمتر از ۳۰ درصد، نسبت به تورم سال گذشته هنوز عقبماندگی دارد. همچنین باید توجه داشت که از سال ۹۷ تاکنون اقتصاد ایران وارد یک دوره ۵ ساله تورم بالای ۴۰ درصد شده که این مسئله اثر خود را بر قدرت خرید جمع زیادی از مردم گذاشته است.
تهدید تورم خوراکیها برای قشرهای کمدرآمد
در این حال، افزایش قیمت کالاهای خوراکی موجب شده است مزد بگیران بیش از پیش تحت فشار قرار بگیرند. ارقام جدید قیمت، نیاز به گفتن ندارد. قیمت مرغ در شرایطی به بیش از ۹۰ هزار تومان در برخی فروشگاهها رسیده است که قرار بود با نرخ مصوب ۷۳ هزار تومان عرضه شود. این یعنی یک مرغ دو کیلویی به راحتی حدود ۴۰ هزار تومان بالاتر از قیمت مصوب به مصرف کننده عرضه میشود. از سوی دیگر گوشت گوسفند نیز وارد مراحل جدیدی از قیمت شده است به طوری که برخلاف بهمن سال گذشته که گوشت ۵۰۰ هزار تومانی یک قیمت حاشیهای در بازار محسوب میشد، هم اینک بیش از پیش به قیمت نسبتاً عرف در بازار نزدیک شود، اما در این خصوص نگاهی به آمارهای رسمی تورم این دو کالا نشان میدهد که گوشت قرمز و مرغ، از خرداد سال گذشته تا امسال بیش از ۹۰ درصد افزایش قیمت را به خود دیده است. در مجموع نیز مشاهده میشود کالاهای خوراکی در بازه زمانی یادشده بیش از ۴۲ درصد افزایش قیمت داشته و این ارقام به عنوان مثال همگی بیش از افزایش دستمزد کارگران است.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «راز حمله به هیئتها» نوشت: براندازان و ورشکستگان سیاسی که از هر موقعیت و فرصتی برای ضربهزدن به نظام سوءاستفاده میکنند، این روزها با فرارسیدن ایام عزاداری سید و سالار شهیدان (ع)، از مردم میخواهند نسبت به آئینهای محرم بیاعتنا باشند و در مراسم سوگواری اباعبدالله (ع) شرکت نکنند! برخی از آنها سیاه نپوشیدن را ترویج میکنند و بعضی دیگر، توهین به نمادهای مذهبی در فضای مجازی و حقیقی را به صورت توأمان در پیش گرفتهاند. به بیان دیگر، مجموعهها و افراد هتاک به سوگواری ایام محرم با اندکی تفاوت تاکتیکی، در دو دسته قابل احصا هستند.
نخست، افرادی که از اساس، با دیانت و شریعت عاشورایی زاویه دارند و محرم را به فرصتی برای عقدهگشایی تبدیل کردهاند. این گروه، هیچیک از نمادهای مذهبی را برنمیتابند و به این دلیل که محرم، دوام و قوام دینداری را به ارمغان میآورد، بیشترین هجمه را به آیینهای سوگواری وارد میآورند. بعضی از هواداران این گروه نیز خود را عزادار و داغدار همیشگی مرحومه «مهسا امینی» میدانند و به هیچ عزای دیگری معتقد نیستند.
دسته دوم، جماعتی هستند که خود را دیندار میپندارند یا خود را در سلک دینداران جا زدهاند و یا دستکم اینگونه وانمود میکنند که پیرو آئین انسانیت هستند، اما نمیخواهند با جماعتهای انقلابی-عاشورایی همراه باشند.
این مخالفت تا آنجا بالا گرفته که در برخی موارد، حتی پیروانشان را به عدماتباع از نمادگرایی در ایام عزاداری فرا میخوانند. در بهترین حالت میگویند که عزاداریها در راستای آرمانهای نظام نیست و اساساً هیچ ارتباطی با آن ندارد. اهداف این دو گروه شاید فرسنگها با یکدیگر فاصله داشته باشد، اما در نهایت به یک مقصد مشترک میرسد که عبارت است از لگدپراکنی به نظام و لجنپراکنی علیه انقلاب. یکی با توهم عاشوراستیزی چون محرم و صفر را در امتداد چشماندازهای انقلاب میبیند و دیگری با جدا کردن مراسم سوگواری از اهداف انقلابی که به تشکیل «هیئتهای سکولار» منتهی میشود.
نظر شما