به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه سیاست روز در صفحه اول امروز خود با تیتر «این تلخ نامه را حتماً همه بخوانند» نوشت: نسل بشر در انتخاب نحوه زندگی کوتاهش در دنیای فانی مختار است، زیرا خداوند تنها خالق اوست و اجازه داده این دوران را به سلیقه خود اما بر اساس عقل و درایت زندگی کند، البته به شرطی که به حقوق و حریم دیگران ازهرجهت تجاوز نشود و این موجود زنده با نعمت کنکاش و اندیشهای که به او عنایت شده در جستجوی عاقبتبهخیری در این جهان و پاسخگویی در جهان باقی باشد. اگرچه سخت و طاقتفرسا به نظر میرسد اما در مقابل پاداشی که به او داده میشود بس باارزش است.
روایت است هرچه از عمر این کره خاکی میگذرد با عنایت به تسهیلاتی که به دست انسانها ایجاد میشود مشکلات عدیدهای را هم به همراه خواهد داشت که انگار قرار است قسمتی از نافرمانیها تحت عنوان معصیت و گناه همینجا به مجازات برسد حالآنکه مسببالاسباب آنها نیز همین انسانهای دوپا هستند تا دست به تغییر اکوسیستمها بزنند و در آنچه هست بیشازحد مجاز اسراف کنند که تخریب را از مهمترین ارکان یعنی هوا شروع کردند تا در اثر ایجاد صنایع متعدد و مخرب اما زودبازده هوا سوز در اولین گام لایه اوزون در جو پاره شود و آلودگیها تا بینهایت افزایش یابد که چرخه آب را جاودان فرض کردهاند درحالیکه اسمش روی آن است تا همچنان این سیر در گردش باشد و به ابر تبدیل شود و دوباره ببارد و بازهم چرخه تکرار شود، حالآنکه با این نوع سوءاستفادهها است که در کنار جنایت در حق آبوهوا، کره زمین روزبهروز گرمتر شده و اولین پدیده ناهنجاری آن ذوب شدن کوههای یخی در شمال این سیاره بود که در ادامه سیلابها و سپس خشکیها را به همراه داشت و بهمرور زمان توانست چشمهها، رودها حتی دریاچههای بزرگ و متعددی چون ارومیه را تحت تأثیر خشکسالی قرار دهد و تالابهایی چون گاوخونی را بخشکاند و رودخانههایی چون زایندهرود را برهوت کند و امروز قسمت اعظمی از جهان و بخصوص کشور ما با پدیدههای نادر گرما و فقدان آب و رطوبت مواجه باشد. قاره سبز در آتش نابخردیها بسوزد و رودخانهها براثر بارشهای غیر موسمی طغیان کنند.
به کجا میرویم چنین شتابان تا پیشاپیش از جهنم وعده دادهشده و در انتظار ما استقبال کنیم؟! آیا فرونشستنهایی که در سی استان کشور منهای گیلان شاهد آن هستیم کافی نیست که مسئولان به دلیل بهم نخوردن آرامش روحی جامعه تلاش میکنند از رسانهای شدن آنها ممانعت نمایند؟ چرا بخش درمانگاه یکی از بیمارستانهای بزرگ و دولتی و نوساز مرکز کلانشهر اصفهان با چراغ خاموش فرونشسته تا مسئولان آن ناچار باشند خیل عظیم مراجعان را که اغلب از دهکهای پایین جامعه هستند در یکی از ساختمانهای کوچک و قدیمی و مملو از میکروب مقابل بیمارستان بهصورت فلهای ویزیت کنند؟ آیا بهجز کلینیک دیگر بخشهای این بیمارستان نوساز هم که مملو از بیمار است درخطر تخریب و مشمول فرونشستهای در پیش است؟
مشکل تنها کشور ما نیست که احساس میشود اکوسیستمهای آن از هر نظر بهسوی جهنم گام برمیدارند بلکه دنیا در حال یک بهم ریختگی سیستماتیک آبوهوایی است زیرا همین چند روز پیش آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد در جمع خبرنگاران اقرار کرد «بر اساس دادههای منتشرشده امروز، ماه جولای گرمترین دوره سههفتهای در طول تاریخ را به ثبت رسانده است. در این ماه ما شاهد بالاترین دمای اقیانوس برای این زمان از سال هستیم. کودکان در سیل ناشی از بارانهای موسمی غرق میشوند. خانوادهها از شعلههای آتش فرار میکنند و کارگران در گرمای سوزان از حال میروند. این گرما برای کل سیاره زمین یک فاجعه است و دانشمندان معتقدند انسانها بدون شک مقصر هستند.
تغییر آب و هوایی وحشتناک است و این تازه آغاز راه است. دوران گرمایش زمین به پایان رسیده است. عصر جوشش جهانی فرارسیده است. هوا غیرقابلتنفس است. گرما غیرقابلتحمل است و سطح استفاده از سوختهای فسیلی و عدم اقدام اقلیمی غیرقابلقبول است. هنوز هم میتوان افزایش دمای کره زمین را به ۵.۱ درجه سانتیگراد محدود و از بدترین تغییرات آب و هوایی جلوگیری کرد. ما به اهداف بلندپروازانه کاهش انتشار گازهای گلخانهای ملی از سوی اعضای گروه ۲۰ نیاز داریم. ما به همه کشورها نیاز داریم که در راستای پیمان همبستگی اقلیمی اقدام کنند. همه طرفها باید گرد هم آیند تا انتقال عادلانه از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر را تسریع بخشند.
این کار باید همزمان با توقف گسترش استفاده از نفت و گاز و تأمین بودجه و مجوز برای زغالسنگ، نفت و گاز جدید انجام شود. همه کشورها باید پاسخ دهند و از مردم خود در برابر گرمای شدید، سیلهای مرگبار، طوفانها، خشکسالیها و آتشسوزیهای خشمگین ناشی از آن محافظت کنند. کشورهای توسعهیافته باید یک نقشه راه روشن و معتبر برای دو برابر شدن منابع مالی سازگاری ارائه کنند. سال ۲۰۲۵ باید بهعنوان اولین گام در جهت اختصاص حداقل نیمی از کل بودجه آبوهوا به سازگاری باشد. همه افراد روی زمین باید تا سال ۲۰۲۷ تحت پوشش یک سیستم هشدار اولیه قرار گیرند.
کشورهای توسعهیافته باید به تعهدات خود مبنی بر ارائه ۱۰۰۰ میلیارد دلار در سال به کشورهای درحالتوسعه برای حمایت از آبوهوا و تکمیل کامل صندوق آبوهوای سبز عمل کنند. ما به بانکهای توسعه چندجانبه نیاز داریم که وجوه خود را برای کمک به کشورهای درحالتوسعه و افزایش اختصاص منابع مالی به انرژیهای تجدید پذیر، سازگاری و ضرر و زیان افزایش دهند. شواهد در همهجا وجود دارد. این بشریت است که ویرانی ایجاد کرده است. این امر نباید باعث ناامیدی شود، بلکه باید باعث عمل شود.
ما هنوز هم میتوانیم جلوی بدترینها را بگیریم اما برای انجام این کار باید یک سال گرمای سوزان را به سال انگیزه سوزان تبدیل کنیم.» آنچه گفته شد نه خواب است و نه رؤیا و پیشگویی بلکه حقیقت و واقعیتی است تلخ که طی چند دهه اخیر در سراسر دنیا اتفاق افتاده و امروز هم گریبانگیر بیش از هشت میلیارد نفوس در کره زمین است و کافیست فقط یکسال دیگر در اصلاح آنکه کاهش و حذف گازهای گلخانه ایست سهلانگاری شود تا بدون چونوچرا درهای جهنم را در کره خاکی به روی ما باز کند؛ بنابراین بهتر است در این فرصت نادر بهجای اینکه به اینگونه واقعیات برچسب فرافکنی بزنیم در فکر رفع و دفع و یا حداقل کاهش آن باشیم.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «باختکشاورز و مردم به دلال» نوشت: بی برنامگی در تنظیم بازار و نبود الگوی کشت صحیح و صنایع تبدیلی، لیموترش و گوجهفرنگی را زمینگیر کرد. گوجهفرنگی کیلویی ۳ هزار و ۵۰۰ تومان از کشاورز خریداری میشود، اما کیلویی حدود ۱۵ هزار تومان و ربگوجه کیلویی ۱۵۶ هزار تومان به فروش میرسد. این اختلاف قیمت به جیب چه کسانی میرود؟
اقدام دیرهنگام در تنظیم بازار محصولات کشاورزی و کالاهای ضروری مردم، یک چالش سریالی است که هر ساله برای پیاز، سیبزمینی، گوجه و لیمو یا هر محصول دیگری تکرار میشود. محصول لیمو که باید در ابتدای تیر برداشت و به بازار عرضه میشد، اکنون در میانه مرداد هنوز روی درختان باقی مانده و در حال فاسد شدن است. این محصول در زمان نوبرانه با قیمت کیلویی ۱۵۰ هزار تومان به بازار آمد و زمانی که به کیلویی ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان رسید، بار این محصول در بازار کمیاب شد، به طوری که فعالان بازار پایتخت از صادرات آن خبر میدادند.
حال که کمتر از ۵.۱ ماه به پایان فصل برداشت لیمو بیشتر نمانده از باغداران جنوب خبر میرسد که این محصول خریدار ندارد و روی دست کشاورزان مانده است. برخی از دلالان هم به ثمنبخس آن را کیلویی ۶ تا ۷ هزار تومان میخرند. این وضعیت بغرنج برای محصول گوجه که نسبت به سال گذشته تولیدش کاهش یافته نیز اتفاق افتاده است. در حال حاضر هر کیلو گوجه از باغدار ۳ هزار و ۵۰۰ تومان خریداری میشود، در حالی که همین محصول در بازار کیلویی ۱۵ هزار تومان و رب گوجه آن حدود ۱۵۶ هزار تومان به فروش میرسد. کشاورزان همچنان در انتظار اجرای صحیح الگوی کشت و آمایش سرزمین از سوی دولتها هستند و دیگر هیچ بهانهای را نمیپذیرند چراکه هر ساله در زمان کشت محصول دستمزد زحماتشان فقط به جیب دلالان و واسطهها میرود.
سریال تکراری فراوانی یا کاهش تولید محصولات کشاورزی در سایه نبود برنامه و اقدام دیرهنگام در تنظیم بازار این محصولات، هر ساله برای کشاورزان و مردم به اجرا درمیآید. این سریال پرقصه مربوط به این دولت و آن دولت نمیشود. متأسفانه متولیان تولید محصولات کشاورزی همواره در حال غافلگیری هستند؛ چه زمانی که تولید محصولی فراوان است و چه زمانی که با کاهش تولید مواجهیم.
تا زمانی که دولتها در اجرای قانون آمایش سرزمین و اصلاح الگوی کشت اهتمام نکنند، در به همین پاشنه میچرخد و کشور چهار فصل ایران با فراوانی گونههای کشاورزی فقط در جا میزند و نمیتواند بازارهای صادراتی خود را توسعه دهد. امسال به دلیل فراوانی بارشها در سال زراعی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ و به رغم فراوانی محصولات باغی و سبزی و صیفی، متأسفانه برخی محصولات کشاورزی روی دست باغداران و کشاورزان مانده است. لیموترش و گوجهفرنگی در حال حاضر بدون مشتری مانده و به ثمن بخس از کشاورز خریداری میشود.
شهرستان رودان در استان استان هرمزگان مهد تولید لیموترش است. این استان ۹ هزار هکتار زمین زیر کشت لیمو دارد، اما در طول این سالها حتی یک کارخانه صنایع تبدیلی در این استان راهاندازی نشده است. لیموترش در ابتدای تیرماه چیده و وارد بازار شود، اما امسال به دلایل گوناگونی این محصول بسیار دیرتر از موعد وارد بازار شد؛ در خردادماه که زمانه نوبرانه این محصول بود با قیمت کیلویی ۱۵۰ هزار تومان در میوهفروشیها خودنمایی کرد و در اوایل تیر ماه که به قیمت ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان رسید، کمیاب شد، به طوری میوهفروشان دلیل کاهش عرضه را صادرات آن میدانستند.
از ابتدای مرداد به تدریج عرضه افزایش یافت و قیمتها در خردهفروشیها به ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان رسید، اما اکنون از باغداران جنوب خبر میرسد که به دلیل ارزانی قیمت (۶ تا ۷ هزار تومانی) باغداران از چیدن لیمو خودداری کردهاند و محصول روی درختان در حال فساد است. این قیمتهای ارزان در حالی است که قیمت تمامشده لیموترش برای باغداران بین ۱۲ تا ۱۶ هزار تومان است.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «هشدار نخبگان عراقی درباره خطر استحاله فرهنگی» نوشت: بررسی تاریخ استعمار حاکی از آن است فرهنگ، باورها و ارزشهای بومی، تنها بخش قابل اتکا در برابر نفوذ مهاجمان و چه بسا عامل قیامها و استقلالطلبیها بوده است؛ در قرن جدید به دلیل رشد و پویایی افکار عمومی، امکان استعمار به شیوه گذشته وجود ندارد و استعمارگران ناگزیر به شیوههای جدیدی برای شکستن سد دفاعی ملتهای تحت سلطه رو آوردهاند.
از بین بردن باورها و ارزشها و حصار فرهنگی ملتها نخستین گام در راه بیهویت کردن و آسیمیلاسیون (همگونسازی فرهنگی) ملتها برای درهم شکستن مقاومت آنان و دستیابی به اهداف توسعهطلبانه استعمارگران بوده است. در هفتههای اخیر فعالیتهای «آلینا رومانوفسکی» سفیر جدید آمریکا در عراق اعتراضات مختلفی را در پی داشته تا جایی که برخی مقامات بغداد از جمله مقتدی صدر و عمار حکیم درباره توطئه واشنگتن در ترویج فرهنگ غربی اباحهگری و بهویژه همجنسگرایی در این کشور برای به انحطاط کشاندن جوانان عراقی هشدار دادند.
«محمد علی الحکیم» مدیر خبرگزاری النخیل عراق درباره تحرکات سفیر جدید آمریکا در عراق گفت: «آلینا رومانوفسکی» با اهداف خبیثانهای وارد عراق شده و رفتار او خارج از عرف دیپلماتیک است؛ موضوع زمانی مهمتر جلوه میکند که وی برخلاف بیانیه السودانی، نخستوزیر عراق که به هیچیک از مسئولان سیاسی و رهبران احزاب این کشور حق ارتباط مستقیم با سفیران و دیپلماتهای خارجی را نمیدهد در دوران حضور خود دیدارهای متعددی با مقامات، سیاسیون و سران احزاب مختلف برقرار کرده است. چنانکه شاهد نشست سفیر آمریکا با طرفهای کُردی پیش از تصویب بودجه و صدور یک بیانیه شدیداللحن از سوی مسعود بارزانی بودیم.
الحکیم با بیان اینکه تحرکات مشکوک سفیر آمریکا در حالی اتفاق میافتد که رومانوفسکی به عنوان سفیر فوقالعاده در عراق فعالیت میکند، اظهار کرد: او خارج از عرف دیپلماتیک و روند مرسوم وزارت خارجه آمریکا گزارشهای خود را نه به وزارت خارجه که به صورت مستقیم به کاخسفید و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا میدهد و تنها سفیر فوقالعاده آمریکا محسوب میشود که به صورت مستقل و بدون مشورت با وزارت خارجه حق تصمیمگیری درباره مسائل را دارد. وی افزود: درواقع این کارویژهها در کنار پیشینه فعالیت رومانوفسکی در سیآیای و «آژانس توسعه بینالمللی آمریکا» یکی از قدرتمندترین بازوهای واشنگتن در زمینه جنگ نرم و براندازی، اهداف پشت پرده انتصاب وی به عنوان سفیر آمریکا در عراق را نمایان میکند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خیز بلند بانک مرکزی برای ساماندهی بازار ارز» نوشت: بانک مرکزی با جدیت در پی ساماندهی بازار ارز و برخورد با صرافیها متخلف است.
بازار ارز کشور بازیگران متنوعی دارد که یکی از مهمترین آنها صرافیها هستند. در سالهای گذشته که تحریمهای پولی و بانکی کشور تشدید شد، صرافیها کار را در دست گرفتند و اگرچه بخشی از تحریمها را دور میزدند، اما در کنار آن، پورسانتهای بالایی هم میگرفتند.
همچنین برخی از این صرافیها از شرایط اضطراری کشور بهرهبرداری کرده و نهتنها الزامات و نظارتهای قانونی را رعایت نمیکردند که هر روز امتیازاتی بیشتر از قبل مطالبه میکردند. بانک مرکزی هم که دست خود را زیر ساطور این صرافان میدید، این تخلفات را نادیده میگرفت.
رد پای این گروه از دلالان که در لباس صرافی فعالیت میکردند را میتوان در بسیاری از بحرانهای ارزی سالهای اخیر مشاهده کرد.
هشدار کارشناسان
کار به جایی رسید که صدای بسیاری از کارشناسان هم نسبت به اقدامات غیرقانونی صرافی درآمد. علیاصغر زبردست؛ عضو اتاق بازرگانی ایران در همین زمینه به ای بنا گفت: صرافیهای متخلف، با توجه به نیاز مبرم و زمان محدود فعالان اقتصادی در فرآیند تولید یا واردات، از هیچ سوءاستفادهای دریغ نکرده و ارز را به قیمت دلخواه میفروشند. بیتردید این افراد بدون رعایت هیچ ضوابطی فقط کار خودشان را میکنند و روند تأمین ارز برای بخش تولید و همچنین واردات و صادرات کالاهای اساسی را با بحران مواجه میسازند.
حجتالاسلام محمدرضا میرتاجالدینی، نماینده تبریز در مجلس هم معتقد است که صرافیهای متخلف در ارتباط با بازارهای برونمرزی به ایجاد نرخهای کاذب دامن زدند و موجب آشفتگی بازار ارز شدند. عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تصریح کرد: همچنین مبالغ مازاد بر نرخ سامانههای رسمی مطالبه میکنند که این موجب افزایش قیمت ارز برای واردکننده و تولیدکننده و در نهایت رشد قیمت تمامشده کالاست.
محسن احتشام، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران هم هشدار داد: صرافیهای متخلف دست به پولشویی در اقتصاد میزنند، در نتیجه اقتصاد از ریل اصلی خود خارج میشود.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «غرب در مخمصه آفریقا» نوشت: قاره آفریقا بار دیگر برای فرانسه، در حال تبدیل شدن به یک کابوس است. استعمارگر قدیمی این قاره که هنوز ردپای دخالتش در سرتاسر قاره سیاه یافت میشود، این بار در مرکز آفریقا در کشور نیجر به صخره مقاومت برخورده است.
فرانسویها که امواج قدرتمند استعمارزدایی بعد از جنگ دوم جهانی نیز نتوانست پایشان را از این قاره ببرد و با استفاده از زور مانند قتلعام در روآندا در دهه ۹۰ میلادی به غارت سرمایههای این قاره ادامه دادند، این روزها با برکناری مهره دستنشانده خود در نیجر توسط مردم و نظامیان این کشور فقیر آفریقایی روبهرو شدهاند.
گویا نیجریها از الجزایریها الهام گرفتهاند که اخیراً تلاش کردند با فرمان رئیسجمهور، سرود حماسی و ملی خود را احیا کنند؛ سرودی که «مفدی زکریا» سال ۱۹۵۶ هنگامی که در زندان استعمارگران فرانسوی بود سرود؛ سرودی که خیلی زود به ترانه پیروزی الجزایریها بر استعمار تبدیل میشد؛ جایی که سرود: «ای فرانسه! زمانه گستاخی به سر رسیده است! و ما آن را مانند کتابی بستهایم! ای فرانسه! امروز روز حساب است! پس آماده شو و جواب خود را بگیر!»
از سویی به نظر میرسد نیجر این روزها در مقابله با فرانسه تنها نیست؛ مالی و بورکینافاسو هشدار دادهاند هرگونه مداخله نظامی در نیجر به منظور احیای ریاستجمهوری محمد بازوم، رئیسجمهور مخلوع، اعلام جنگ علیه این دو کشور هم به شمار میرود. به گزارش خبرگزاری فرانسه، هشدار همسایگان نیجر، یک روز پس از آن صادر شد که غربیها تهدید به استفاده از «زور» برای بازگرداندن محمد بازوم، رئیسجمهوری برکنار شده نیجر کردند.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «۷ درصد بازار کتاب در دست دیجیخوانها!» نوشت: شاید اگر زمانی میگفتند روزی میرسد که کتاب را دیگر فقط بهصورت کاغذی نخواهیم داشت، کسی باور نمیکرد اما الان دیگر این موضوع غیرقابل باور نیست. وجود کتابهای الکترونیک و صوتی چند سالی است که اتفاق افتاده و مطمئناً تا الان همه از این مدل کتابها خبر دارند و میدانند به چه صورت باید از آن استفاده کنند. از طرف دیگر، شاید فکر نمیکردیم روزی گزارشهایی را ما بنویسیم و شما بخوانید که بگوید آمار کتابخوانی در حوزه الکترونیک و صوتی چه پیشرفتهایی داشته است.
چاپ و نشر کتاب در دهه گذشته با نوآوریهای عمدهای همراه شده است. پس از ظهور کتابهای الکترونیکی در سالهای اولیه دهه ۲۰۰۰، پیشبینی میشد که این قالب دنیای نشر کتاب را در اختیار بگیرد. در این بین کتابهای صوتی در صحنه ظاهر شدند و حالا آنها هم دارند سهم خودشان را از این بازار میگیرند و گاهی هم میبینیم که درحال پیشی گرفتن از بازار کتابهای الکترونیک هستند. در کشور ما معمولاً اصلیترین دلیلی که کسی به مطالعه کتابهای الکترونیکی رو میآورد، بار اقتصادی کمتر کتابهای الکترونیکی نسبت به کتابهای چاپی است.
همانطور که میدانیم کتاب کاغذی در این سالها با افزایش قیمت کاغذ، گران شده و این گرانی همینطور ادامه پیدا کرده، برای همین کتابهای الکترونیک و صوتی جایگزین خوبی برای کتابهای کاغذی هستند. اما واقعیت این است که دلایل دیگری هم برای این شیوه مطالعه وجود دارد. اینکه از این کتابها میتوان در همه جا استفاده کرد و چون مانند کتاب چاپی حجمی را نمیگیرد و در گوشیهای همراه هم قابل استفاده است، مورد استقبال قرار میگیرد.
از طرفی دیگر در نسخه الکترونیکی شما همیشه جدیدترین نسخه یک کتاب را خواهید داشت اما در کتاب چاپی این مورد نیست. «ذائقه مخاطب در حال تغییر است، با این حال نه در دنیا و نه در ایران، در کوتاهمدت فضای الکترونیکی جایگزین کتاب کاغذی نخواهد شد. این موضوع با مقایسه بازار کتاب الکترونیک و بازار کتاب چاپی، کاملاً ملموس است. در همین چند سال میبینیم که دنیا دوباره به سمت کتاب کاغذی برگشته است.»
این حرف مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی است که در مورد کتابهای الکترونیک و فضایی که دارند میگوید در تأیید حرفهای او باید به مقاله یک نویسنده انگلیسی اشاره کنیم که گفته است، دنیا بهخاطر اهمیت کاغذ و اینکه کاغذ یک کالای استراتژیک در اقتصاد است دوباره به سمت کتابهای کاغذی برگشته است. در مقابل این صحبتها کسانی هم هستند که معتقدند همهچیز در حوزه نشر به سمت الکترونیکی شدن میرود، تا چند سال دیگر از کتاب کاغذی خبری نیست. البته کمی کرونا به این موضوع کمک کرد و مردم به سمت کتاب الکترونیک رفتند اما باز هم دوباره کتاب کاغذی سهمش را از این بازار پیدا کرد.
هفته گذشته همه اتفاقات حوزه فرهنگ سمتوسوی کتابی داشت و همه به بسته شدن یک اپلیکیشن کتابخوانی پرداختند، آنقدر حجم تولید اخبار در این حوزه زیاد بود که ناخودآگاه این را میرساند که کتاب الکترونیک سهم زیادی از بازار نشر دارد، اما وقتی بررسی میکنیم این آمار آنقدر زیاد نیست؛ نه اینکه کتاب الکترونیک طرفدار نداشته باشد، فروش دارد، طرفدار هم دارد اما سهم زیادی از بازار نشر را ندارد و تا رسیدن به این جایگاه هم فاصله زیادی خواهد داشت.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جنجال ادعای ۱۰۰ میلیارد دلاری» نوشت: دبیر شورای عالی مناطق آزاد به تازگی در اظهاراتی از استقبال کشورهای خارجی از جمله چین و امارات از طرحهای سرمایه گذاری این نهاد خبر داده، با این حال یک عبارت وی واکنشهای زیادی را برانگیخته است.
وی با بیان اینکه «اماراتیها آمدند و اتاق سرمایهگذاری خارجی امارات گفتند که ما تا ۱۰۰ میلیارد دلار حاضریم سرمایهگذاری کنیم، طرحهایتان را بدهید»، افزود: «آنها هم تمام طرحها را یک جا بردهاند و دارند بررسی میکنند. در حال رفت و برگشت هستیم» در صورتی که رقم ادعایی وی صحیح باشد، باید گفت که منتظر یک رنسانس سرمایهگذاری خارجی باشیم، اما نگاهی به وضعیت جذب سرمایه گذاری خارجی در سالهای گذشته و اقتضائات اقتصادی ایران نشان میدهد که خیلی بعید است چنین رقمی قابل تحقق باشد.
مدیر جوان و جنجالی دولت
حجت عبدالملکی از آن دسته مدیران عالی و در عین حال جوان دولت سیزدهم است که برخی اقدامات به ویژه اظهارات وی واکنشهای زیادی به همراه داشته است. به عنوان مثال در دوران تصدی وی بر وزارت کار بود که افزایش ۵۷ درصدی دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۱ رقم خورد. ادعاهای قبلی وی از جمله امکان ایجاد شغل با یک میلیون تومان نیز از دیگر مواضع جنجالی وی به شمار میرود. فارغ از اینکه ادعاها و واکنشهای متقابل به ادعاهای وی چه میزان صحیح بوده است، سخنان اخیر وی در جایگاه دبیر شورای عالی مناطق آزاد نیز مجدد با واکنش از سوی اشخاص مختلف سیاسی و کارشناسان اقتصادی روبهرو شده است.
ادعای آمادگی امارات برای سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری در ایران
در فایل تصویری که کانالها و مراجع مختلف رسانهای از جمله تحلیلهای روز، اقتصادنیوز و انتخاب منعکس کردهاند، مشاهده میشود که وی به استقبال اتاقها و رایزنهای بازرگانی کشورهای دیگر از جمله چین و امارات از طرحهای سرمایه گذاری (که به نظر میرسد مربوط به سرمایه گذاری در مناطق آزاد کشور است)، اشاره میکند و میگوید: «رایزن اقتصادی چین کل بستههای (سرمایهگذاری) ما را که ۳۷۰ عدد بود، اردیبهشتماه یک جا برداشت و برد و گفت من این را به سرمایهگذاران چینی معرفی میکنم و فکر میکنم خیلی استقبال میکنند.» وی افزود: «اماراتیها هم آمدند و اتاق سرمایهگذاری خارجی امارات گفتند که ما تا ۱۰۰ میلیارد دلار حاضریم سرمایهگذاری کنیم، طرحهایتان را بدهید، آنها هم تمام طرحها را یک جا بردهاند، دارند بررسی میکنند. در حال رفت و برگشت هستیم.»
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «انتقام از مردم» نوشت: بازتابهای انتشار فیلم ضرب و شتم بانوی محجبه در عمارت نارنجستان شیراز توسط یک مرد با همراهی چند خانم با حجاب نامناسب، در شرایطی همچنان ادامه دارد که افکار عمومی از این حمله ناجوانمردانه بهشدت جریحهدار شده و جلوگیری از تکرار چنین وقایعی به یکی از اصلیترین مطالبات این روزهای جامعه تبدیل شده است. این درحالی است که طی هفتههای اخیر مقابله با اقدامهای هنجارشکنانه در حوزه عفاف و حجاب به یکی از پربحثترین موضوعهای جامعه تبدیل شده و افکار عمومی انتظار دارد مجلس با تصویب هرچه سریعتر لایحه عفاف و حجاب، آن هم در چارچوبی بازدارنده، گام روبهجلویی در این حوزه بردارد. در این میان اما طی ماههای گذشته شاهد بودهایم عدهای به بهانه حجاب، مردم، فرهنگ و هویت ایرانی را هدف حملات خود قرار دادهاند؛ رویکردی که طی ماههای گذشته و بهویژه پساز اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ بهدفعات شاهد آن بودهایم و ماجرای حمله نارنجستان، پرده دیگری از این نمایش ضدمردمی بهحساب میآید.
ماجرای نارنجستان چه بود؟
در روزهای اخیر، تصاویری از حمله مردی به بانوی محجبه و ضرب و شتم او، آن هم در حضور دخترش منتشر شد که البته دستگیری متهم را نیز بهدنبال داشت. ماجرا اما از جایی آغاز شد که روز حادثه، تعدادی از زنان با پوشش نامناسب در باغ نارنجستان در حال تردد بودهاند که این موضوع واکنش تعدادی از بانوان محجبه و تذکر لسانی آنان را به دنبال داشته است. این اقدام، سبب ایجاد مشاجره و در ادامه، حمله مرد همراه بانوان به بانوی محجبه و ضرب و شتم او میشود. بهدنبال دستگیری فرد مهاجم، وی در بازجوییهای اولیه، با اقرار به جرم خود، روانه زندان شده است. رسیدگی سریع و خارج از نوبت به این پرونده به یکی از مطالبات این روزهای افکار عمومی تبدیل شده است؛ اقدامی که میتواند در تکرار موارد مشابه جنبه بازدارنده داشته باشد.
کشیدن چادر از سر زنان
ماجرای حمله به بانوی محجبه در باغ نارنجستان شیراز اما نخستین نمونه از حمله به مردم از سوی هنجارشکنان نیست و طی ماههای اخیر شاهد صحنههای مختلفی از چنین رویکردی بودهایم. در آخرین روزهای شهریورماه ۱۴۰۱ و همزمان با آشوبها به بهانه فوت مهسا امینی بود که انتشار تصاویر کشیدن چادر از سر زنی محجبه در یکی از خیابانهای تهران، بازتاب گستردهای در افکار عمومی داشت و از همان ابتدا، واقعیت عملکرد مدعیان «زن، زندگی، آزادی» را به تصویر کشید. کشیدن چادر از سر زنان محجبه به همین جا ختم نشد و پس از تهران، در برخی دیگر از شهرهای کشور، ازجمله در ایلام و رشت، شاهد انتشار تصاویر کشیدن چادر از سر زنان محجبه از سوی آشوبگران بودیم.
ضربوشتم در اتوبوس
شامگاه نوزدهم دیماه ۱۴۰۱ پرده دیگری از نمایش ضربوشتم مردم از سوی هنجارشکنان، این بار در یزد رقم خورد و مادر و دختری محجبه از سوی ۸ دختر با حجاب نامتعارف مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. ماجرا از جایی آغاز شد که کشف حجاب و رفتارهای نامتعارف این دختران، با تذکر لسانی بانوی محجبه مواجه میشود، اما در مقابل دختران ضمن فحاشی به دو بانوی محجبه یزدی، اقدام به ضرب و شتم آنان میکنند. حمله به بانوی محجبه یزدی، آن هم در ناوگان حملونقل شهری، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت و در ادامه با برخورد دستگاههای مسئول و تشکیل پرونده قضائی برای حملهکنندگان همراه شد.
حمله به کمدین مجازی
زینب موسوی، معروف به «امپراتور کوزکو» یکی از چهرههایی است که طی روزهای اخیر بهدلیل تولید محتوا با رعایت حجاب، مورد حملههای گستردهای در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. رعایت حجاب از سوی این کمدین مجازی، سبب شده او بهدلایل مختلف طی هفتههای گذشته مورد هجمه و فحاشی آشوبطلبان قرار گیرد؛ یک روز بهدلیل فعالیت مجدد در شبکههای اجتماعی و روزی بهدلیل برنامهریزی بهمنظور اجرای برنامه در خارج از کشور. هجمهها به وی که البته سابقه حمایت از اغتشاشات را نیز دارد، بهحدی رسید که او در یکی از پستهای اینستاگرامی خود، با گریه، از این موضوع گلایه کرد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رشد شاخصهای کلان اقتصادی» نوشت: رئیس کل بانک مرکزی دولت روحانی به تازگی با اشاره به رشد برخی شاخصهای پولی و قیمتی، تلاش کرده دولت سیزدهم را در مدیریت اقتصادی ناکارآمد جلوه دهد.
هرچند افکار عمومی به خوبی وضع کشور در پایان دولت روحانی را به خاطر دارند اما نگاهی آماری به شاخصهای مورد اشاره عبدالناصر همتی و دیگر شاخصهای سنجش عملکرد دولتها، تصویر واضحی از عملکرد دو دولت ارائه میدهد.
به همین منظور، عملکرد دولت روحانی در فاصله دو سال پایانی و عملکرد دولت سیزدهم در دو سال اخیر، شاخص مناسبی برای مقایسه مدیریت دو دولت در شرایط یکسان تحریم و کرونا به شمار میرود. جدول روبهرو، وضعیت شاخصهای متعدد اقتصادی را برای دو دوره یاد شده نشان میدهد.
آمارهای فوق به خوبی نشان میدهد مسئولان دولت قبل از جمله همتی که تلاش میکنند عملکرد دولت سیزدهم را زیر سوال ببرند، خود کارنامهای ضعیف در این شاخصها داشتهاند.
با این حال مقامات دولت قبل در تلاشند با بمباران افکار عمومی درباره وضعیت شاخصهای اقتصادی، خاطرات سیاه دوران خود را به دست فراموشی سپرده تا دولت فعلی را مقصر وضع موجود نشان دهند، گویی آنان کشور را در شرایط ایدهآلی تحویل داده و این دولت سیزدهم بوده که کشور را به چنین وضعی رسانده است. این در حالی است که همگان آگاهند دولت سیزدهم در حال آواربرداری از ویرانهای است که حسن روحانی و همدستانش از جمله عبدالناصر همتی به بار آوردهاند.
به عنوان مثال، همتی از رشد نقدینگی در دولت سیزدهم انتقاد کرده در حالی که رشد این شاخص در دولت فعلی به مراتب کمتر از دولت گذشته بوده است.
در ۲۳ ماه اخیر در دولت سیزدهم متوسط رشد ماهانه نقدینگی ۲.۴ درصد بوده در حالی که در ۲۳ ماه آخر دولت روحانی رشد این شاخص ۲.۷ درصد بود. در ۲۳ ماه اخیر حجم نقدینگی ۷۲.۳ درصد بیشتر شده در حالی که در ۲۳ ماه آخر دولت گذشته حجم نقدینگی ۷۹.۶ درصد بیشتر شده بود.
این آمار نشان میدهد که از سرعت رشد نقدینگی در دولت سیزدهم نسبت به دولت قبل، کاسته شده است. اما افرادی همچون همتی که خود مقصر رشد بالای نقدینگی در دولت گذشته بودند، به عملکرد آن دولت اشاره نمیکنند و با تکیه بر اعداد خاص، تلاش دارند به مخاطب اینگونه القا کنند که دولت سیزدهم شرایط طبیعی نقدینگی را تحویل گرفته اما آن را بیش از حد زیاد کرده است.
شاخص دیگری که همتی به آن اشاره کرده افزایش قیمت دلار در دولت سیزدهم است. او به گونهای در این باره موضع حق به جانب گرفته که گویا فراموش کرده بالاترین افزایش قیمت دلار در بین همه رؤسای بانک مرکزی در دوره خود او رخ داد.
نظر شما