حواستان را خوب جمع کنید، اینجا آخر خط است!

«خودم از بالای دکل دیده‌بانی تحرکات خطوط دشمن را شاهد بودم. امروز خط عراق خیلی شلوغ بود. تردد بیشتر از روزهای قبل بود. گزارشی از مشاهداتم را از بالای دکل دیده‌بانی ارائه دادم. گزارش‌ها، خبر از یک پاتک سنگین داشت. آنچه می‌خوانید روایت سیدناصر حسینی‌پور از ماه‌های پایانی جنگ در جزیره مجنون است.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، ماه‌های پایانی جنگ، پرحادثه‌ترین و تلخ‌ترین اتفاقات را در تاریخچه دفاع مقدس در خود جای داده است، در این ماه‌ها ارتش بعث عراق حملات متعددی را ترتیب داد و برخی از مناطق از جمله جزایر مجنون را از تصرف رزمندگان ایرانی خارج کرد.

سیدناصر حسینی‌پور در کتاب «پایی که جا ماند» به روایت روزهای سخت و دلهره‌آور جزیره مجنون در ماه‌های پایانی جنگ پرداخته است. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «عزت‌الله ولی‌پور از جلسه فرماندهان و از قرارگاه خاتم ۳ برگشته بود، از وضعیت دشمن و حضور یگان‌های عراق در منطقه صحبت کرد و گفت: با اطلاعاتی که داریم، دشمن می‌خواد تو جزیره پاتک بزنه.

او بعضی از اطلاعات را از زبان سرهنگ عراقی محمد فاتح فرمانده تیپ پیاده ۴۲۹ عراق که چند روز قبل در شلمچه اسیر شده بود، بیان کرد. با صحبت‌هایش فهمیدیم فردا یک جنگ نابرابر بین ما و دشمن صورت می‌گیرد.

ولی‌پور اطلاعاتی از یگان‌های ارتش عراق که چند روز قبل وارد جزیره شده بودند در اختیارمان گذاشت.

تیپ ۶۰۱ پیاده از سپاه سوم عراق، لشکر ۲۵ از سپاه سوم، دو گردان از لشکر ۱۶ عراق، تیپ کماندویی قادسیه و دو گردان از نیروهای مخصوص گارد ریاست‌جمهوری وارد جزیره مجنون شده بودند.

ولی‌پور گفت: همین الان که من با شما صحبت می‌کنم. یگان‌هایی که اسم بردم دارن نیرو، تجهیزات و تدارکاتشون رو تو البیضه، الصخره، الهدامه، پد روطه و جاده‌های منتهی به جزایر مجنون و کانالی صویب خالی می‌کنن...

خودم از بالای دکل دیده‌بانی تحرکات و نقل‌وانتقالات خطوط دشمن را شاهد بودم. امروز خط عراق خیلی شلوغ بود. تردد و ترافیک بیشتر از روزهای قبل بود. گزارشی از مشاهداتم را از بالای دکل دیده‌بانی ارائه دادم. گزارش‌ها و هر آنچه مطرح شده بود، خبر از یک پاتک سنگین داشت.

بعد از فتح فاو و شلمچه، محسن رضایی به حیدرپور، فرمانده تیپمان گفته بود: عراقی‌ها در گام‌های بعدی به سراغ جزیره خواهند آمد، حواستان را خوب جمع کنید، اینجا آخر خط است!

این صحبت آقامحسن را از ولی‌پور شنیدم. از روزها قبل با تجزیه و تحلیل‌هایی که از اوضاع داشتیم، می‌دانستیم تا زمانی که دمای هوا بالای ۵۰ درجه است، دشمن تک نمی‌زند. در دمای بالای ۵۰ درجه توپخانه و ادوات دشمن نمی‌توانست به طور مستمر روی نیروهای ما آتش بریزد. شلیک زیاد در دمای بالا باعث می‌شد، لوله توپ‌های دوربرد بترکد.

امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روزهای قبل چند درجه کمتر بود. هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود، برای دشمن مشکل در روز و گرمای بالای ۴۵ درجه بود. دشمن با شلیک گلوله‌های دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جاده خندق و جاده‌های عقبه و پشتیبانی ما از جمله جاده‌های سیدالشهدا (ع)، بدر، قمربنی‌هاشم (ع)، صاحب‌الزمان (عج)، شهید همت و جاده جدیدالاحداث شفیع‌زاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد. در این جور مواقع دشمن جاده‌ها، سنگرهای فرماندهی، محل تجمع نیروها، آتشبارهای ادوات و توپخانه را با گلوله‌های دودزا نشانه‌گیری می‌کرد، دیده‌بان‌های عراقی محل اصابت گلوله‌ها را رصد کرده و برای پاتک ثبت تیر می‌کردند.»

کد خبر 663748

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.