به گزارش خبرنگار ایمنا، در زندگی کنونی و شهرنشینی مدرن، افزایش فشارهای روحی، کاری و اقتصادی، افراد را درگیر واکنشهای ناگهانی و تکانشی کرده و منجر به دور شدن آنها از آرامش شده و در این شرایط هیجاناتی مانند خشم و اضطراب، افزایش یافته است. گاه افرادی روی اعمال و رفتارهای خود و تأثیر آن بر دیگران میاندیشند، لذا کسب مهارتهای کنترل هیجانات از جایگاه ویژهای برخوردار است و در این بین، مهارت «سکوت» یکی از مهمترین این هیجانات محسوب میشود.
طبق گفته صاحبنظران، سکوت سادهترین و طبیعیترین راه برای آرام کردن ذهن و فرونشاندن احساسات است که نتایج وسیعی دارد. سکوت کردن در بسیاری اوقات از احساس پشیمانی افراد پیشگیری میکند و منجر به فعال شدن قوای استدلال و منطق فرد خواهد شد.
با توجه به بررسیها و مطالعات صورت گرفته، سکوت منجر به کاهش نشانههای اضطراب، اندیشههای منفی، افسردگی و سایر بیماریهای مرتبط با ذهن و روان میشود و افزایش و تقویت تمرکز، نوآوری و شکیبایی را در پی دارد؛ همچنین افرادی که سکوت بیشتری دارند، کمترین احساست و افکار منفی را در وجود خود احساس میکنند.
خشم، یکی از احساسات و هیجانات منفی محسوب میشود که در صورت بروز نادرست و حتی بروز داده نشدن، میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد. بسیاری از روانشناسان افراد را به سکوتی کوتاه هنگام بروز خشم دعوت میکنند، اما تاکید همه آنها بر استفاده صحیح و به موقع از این مهارت است. استفاده صحیح از مهارت سکوت هنگام بروز هیجان خشم میتواند منجر به روی کار آمدن قوه استدلال و منطق فرد و در نتیجه بروز رفتاری صحیح شود.
با وجود مطالب بیان شده، در صورتی که از مهارت سکوت هنگام بروز هیجانات متعددی از جمله خشم به صورت صحیح استفاده نشود، منجر به از دست رفتن فرصتها، روشن شدن شعله انتقام، بروز هیجان به صورت انفجاری و نادرست و حتی بروز اختلالات روانی از جمله افسردگی و اضطراب خواهد شد، بنابراین افزایش خودآگاهی، خودشناسی و آگاهی افراد از این مهارت از جمله راهکارهای مؤثر در استفاده به موقع از سکوت خواهد شد.
سکوت مهارتی است که کمتر آموزش داده میشود!
احسان کاظمی، روانشناس اجتماعی و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: سکوت کردن، یک مهارت مانند سخن گفتن محسوب میشود، اما به طور معمول تنها مهارت سخن گفتن به فرزند آموزش داده میشود. حتی در نواختن موسیقی نیز سکوتهای بین نتها قابل مشاهده هستند و با رعایت آنها موسیقی به نوای واقعی خود میرسد و نتها معنا مییابد.
وی میافزاید: گاهی اوقات افراد مهارت سکوت را آن طور که باید، نیاموختهاند و بنا بر موقعیت، مجبور به سکوت هستند؛ به عنوان مثال هنگامی که به سخنان فردی توجه نمیشود یا ترس برخورد کردن با صحبت و سخن گفتن وجود دارد، سکوت حاکم میشود. در واقع، گاهی سکوت بر اساس موقعیت انتخاب میشود و گاهی نیز افراد مجبور به پیشه کردن سکوت هستند.
این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه سکوت کردن میتواند علل مختلفی داشته باشد، تصریح میکند: سکوت کردن دارای معانی و کاربردهای مختلف است و گاهی اوقات افراد با سکوت کردن میتوانند منظور و خواسته خود را به سایر افراد منتقل کنند. گاه افراد از نظر کلامی سکوت و با زبان بدن پیام خود را منتقل میکنند و گاهی نیز سکوت افراد، نشانه اعتراض آنها است.
ویژگیهای سکوت در بهترین حالت
وی با بیان اینکه گاهی سکوت میتواند نماد بیتفاوتی باشد، ادامه میدهد: افراد میتوانند سکوت درونی یا سکوت بیرونی داشته باشند؛ در سکوت درونی ذهن افراد نیز ساکت و آرام است، در صورتی که در سکوت بیرونی افراد از نظر ظاهری و کلامی ساکت هستند، اما در ذهن خود، خودخوری میکنند و ذهن آنها شلوغ است
کاظمی با بیان اینکه سکوت در بهترین حالت، انتخابی و کامل (درونی و بیرونی) نتیجهبخش است، میگوید: خشم به عنوان یک هیجان، به شبکه رفتاری و عادتهای افراد فشار میآورد و رفتار افراد را به سرعت شکل میدهد تا مجرایی از طریق روشهایی مختلف مانند پرخاشگری یا حتی برخوردهای فیزیکی، برای جاری شدن پیدا کند و با توجه به اینکه خشم یک هیجان محسوب میشود، میل به بروز و ظهور دارد.
وی اضافه میکند: در صورتی که افراد مهارت کنترل خشم نداشته باشند و وقفهای میان به وجود آمدن هیجان خشم و بروز رفتاری مانند پرخاشگری ایجاد نکنند، اتفاقات متعددی خواهد افتاد و ممکن است خشم در او غلیان کند و به یک انفجار تبدیل شود. در واقع در صورتی که خشم کنترل نشود، ممکن است در وجود فرد بیشتر و منجر به بروز رفتارهایی مخربتر شود، لازم است بدانیم گاهی سکوت میتواند منجر به افزایش احساس خشم و تبدیل آن به رفتاری انزجاریتر شود و افراد باید مهارت سکوت و علاوهبر آن کنترل خشم را به درستی بیاموزند تا زمینهساز آسیب به آنها نشود.
چگونه باید از مهارت سکوت بههنگام و صحیح بهرهمند شویم؟
این روانشناس اجتماعی درباره تأثیر سکوت و کنترل خشم در افراد، اظهار میکند: گاهی اوقات سکوت افراد میان هیجان خشم و رفتار آنها، ایجاد فاصله میکند و منجر به کمرنگتر شدن خشم یا دخیل شدن منطق در تصمیمگیری میشود، بنابراین در نهایت افراد موفق به کنترل کردن خشم خود میشوند یا رفتاری مناسبتر از خود بروز میدهند.
وی با بیان اینکه سکوت در کنترل هیجان خشم زمانی مؤثر واقع میشود که افراد از آن استفادهای بهینه داشته باشند، میافزاید: افراد باید توجه داشته باشند که سکوت آنها هنگام بروز هیجان خشم، منجر به خودخوری درونی نشود، چراکه گاهی ممکن است افراد در برابر هیجان خشم خود سکوت کنند، اما در ذهن و درون خود به فکر انتقام باشند. بروز ندادن خشم به صورت منطقی و تجمیع و افزایش آن در ذهن افراد، میتواند به رفتاری وحشتناک منجر شود که به طور قطع این نوع سکوت به جای پیشگیری از آسیبها بیشتر آسیبزا خواهد بود.
کاظمی پیرامون بهرهمندی از مهارت سکوت بههنگام و صحیح، تصریح میکند: سکوت در صورتی میتواند در کنترل خشم مؤثر باشد که در ابتدا، منطق و استدلال فرد رشد کند و سپس ارزیابی و تحلیلی منطقی از خشم شکل گرفته، صورت گیرد. همچنین ذهنآگاهی زمانی اتفاق میافتد که افراد سکوت کردن را بیاموزند که شامل سکوت درونی نیز میشود، هنگامی که افراد به کسب مهارت سکوت، بهکارگیری به موقع آن و بهرهگیری از سکوت کامل بپردازند، توان کنترل کردن هیجانات خود را خواهند داشت.
وی با بیان اینکه مهارت سکوت در کنترل تمام هیجانات مثبت و منفی تأثیرگذار است، خاطرنشان میکند: یکی از رفتارهای معاشرتی، با طمأنینه رفتار کردن، به معنای زود واکنش نشان ندادن است؛ در واقع افرادی که تمایل به بروز واکنش سریع به هیجانات و رفتارهای اطرافیان خود دارند، مهارت سکوت را کسب نکردهاند و نمیتوانند به درستی از این مهارت بهرهمند شوند.
نظر شما