به گزارش ایمنا، امروز _شنبه سوم دیماه_ همزمان با سالروز تولد و درگذشت بزرگان ایران است.
سالروز درگذشت "ذوالفنون"
حبیبالله سلطانآبادی (زاده سال ۱۲۴۰ اراک - درگذشته سوم دی ۱۳۲۶ تهران) ادیب، ستارهشناس و تقویمنویس است.
وی پس از فراگرفتن دروس مقدماتی، به تحصیل و مطالعه در علم ستارهشناسی و علوم نزدیک به آن علاقهمندی بسیاری نشان داد و پس از مهرومومها مطالعه و پژوهش در علوم پیشرفت قابلتوجهی کرد و در ردیف بزرگترین دانشمندان عصر خود قرار گرفت.
سلطانآبادی درباره حرکت کره ماه به کشفیاتی جدید دست یافت و در این راستا جدول نجومی پیشرفتهای ترسیم کرد که حاصل بیش از چهل سال مطالعه و بررسی علمی و فکری او در علم نجوم بود.
وی از بزرگترین تقویمنویسان عصر خود نیز بود و مستخرجات او در عرصه تقویم، از سوی بسیاری از تهیهکنندگان تقویم مورد بهرهبرداری قرار میگرفت. وی که علاوه بر نجوم در رشته ریاضیات و هندسه هم تبحر قابلتوجهی پیداکرده بود، در زمینه "تناسب مکعبات" هم به نظریات نوینی دست یافت و دیدگاههای وی دراینباره مدتها موردتوجه و عنایت استادان علم ریاضی و مهندسی بود.
از حبیبالله ذوالفنون در زمینه تفسیر قرآن اثری هم به زبان فارسی چاپ و منتشر شده است. او مدتها در دارالمعلمین مرکزی، مثلثات کروی و نیز مدرسه عالی سپهسالار، علم نجوم و هیئت تدریس میکرد. او در دانشسرای عالی و دانشکده الهیات دانشگاه تهران هم این علوم را آموزش میداد. دارالمعلمین مرکزی که از نخستین مراکز تحصیلی "دانشجویی" و دانشآموزی" وزارت فرهنگ بود، ابوالحسن فروغی بر آن ریاست میکرد و اسماعیل مرآت ناظم آن بود و حبیبالله ذوالفنون به همراه استاد عبدالعظیم قریب، میرزا غلامحسین رهنما، فاضل تونی و عباس اقبال آشتیانی و عباسقلی قریب که از استادان سرآمد آن روزگار بهشمار میرفتند، اولین مدرسان و استادان "دارالمعلمین مرکزی" بودند.
زادروز عباس سحاب
عباس سحاب (زاده سوم دی ۱۳۰۰ تفرش - درگذشته چهاردهم فروردین ۱۳۷۹ تهران) جغرافیدان و نقشهنگار (کارتوگراف) است.
از وی بهعنوان بنیانگذار دانش نقشهنگاری به شیوه نوین در ایران یاد میشود. وی همچنین بنیانگذار مؤسسه جغرافیایی سحاب است.
عباس تنها پسر ابوالقاسم سحاب، از دانشمندان عصر خود بود که شمار تألیفاتش به بیش از ۷۰ جلد میرسد.
وی در مدرسه، استعداد سرشارش به جغرافیا نمایان شد و نمونهای از کار نقشهنگاریاش در دوره دبیرستان «نقشه کشور فرانسه» است که در ۱۳ سالگی ترسیم کرد و اکنون در آرشیو مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب نگهداری میشود. در همین دوره دبیرستان، اولین نقشه تهران را بعد از شش ماه کار و تلاش به خط لاتین تهیه کرد.
سحاب به همراه پدرش در سال ۱۳۱۵ سنگ بنای نخستین مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی خصوصی ایران را گذاشت. او برای تهیه نقشههای مناطق گوناگون ایران به بیشتر شهرها و روستاها سفر کرد و در سال ۱۳۳۴ با همکاری مؤسسه کلمبوس آلمان، نخستین کره جغرافیایی را به خط و زبان فارسی به چاپ رسانید.
وی مؤلف، نقشهنگار و ناشر صدها اطلس و نقشه جغرافیایی از ایران و کشورهای خاورمیانه، خلیجفارس و دودمانهای تاریخی ایران است.
از دیگر آثار ارزشمند سحاب تدوین اطلس ۱۴ قرن هنر اسلامی به دو زبان فارسی و انگلیسی در ۲۰ مجلد است. تألیف این مجموعه با حمایت یونسکو در زمان زندگیاش، در بیش از ۳۰ سال ادامه داشت و برای گردآوری منابع و تکمیل آن به ۳۲ کشور جهان سفر کرد، اما متأسفانه به انجام نرسید. تنها جلد دوم آن تحت عنوان «هنر خوشنویسی، از آغاز تا امروز» به دو زبان فارسی و انگلیسی در سال ۱۳۸۱ چاپ و منتشر شد.
مطالعه، پژوهش و گردآوری اسناد تاریخی و جغرافیایی خلیجفارس برای مقابله با سازندگان اسامی جعلی و اثبات حقانیت ایرانیان از دغدغههای سحاب بود. وی با تشکیل نخستین نمایشگاه اسناد تاریخی و جغرافیایی خلیجفارس در سال ۱۳۴۵ در محل کافه شهرداری تهران و تدوین و انتشار چند مجلد اطلس به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی و شرکت در مجامع علمی داخل و خارج کشور و تشکیل نمایشگاهها در این زمینه اهتمام کرد.
مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب که حاصل کار و تلاش سه نسل خاندان سحاب است، یادگار سحاب بهعنوان نخستین مؤسسه جغرافیایی بخش خصوصی در خاورمیانه است. پس از درگذشت وی، این نهاد بزرگ فرهنگی، با نزدیک به ۸۰ سال فعالیت، توسط فرزند ارشدش، محمدرضا سحاب "نسل سوم خاندان سحاب" با همکاری همسر و فرزندانش که نسل چهارم این خاندان هستند، اداره میشود
عباس سحاب افزون بر مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، کتابخانه جغرافیایی سحاب را نیز به یادگار گذاشتهاست که دارای چندین هزار جلد کتاب و تقریباً به همین اندازه نشریات ادواری در زمینه جغرافیا و نیز بیش از ۸۰ هزار قطعه نقشه از ایران و جهان است.
عباس سحاب در ۷۹ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
زادروز شیونفومنی
شیونفومنی (زاده سوم دی ۱۳۲۵ فومن -- درگذشته بیست و سوم شهریور ۱۳۷۷ تهران) شاعر است.
وی تحصیلاتش را در رشت و کرمانشاه گذراند و یک سال بعد به استخدام آموزشوپرورش مازندران درآمد و در سال ۱۳۴۸ ازدواج کرد.
فومنی در سال ۱۳۷۲ مبتلابه بیماری نارسایی کلیه شد و برای درمان و دیالیز (تراکافت) بهتهران کوچ کرد و در همین سال لیسانس ادبیات از دانشگاه تربیتمعلم گرفت و در سال ۱۳۷۶ پس از مهرومومها تدریس، بازنشسته شد.
وی شعر محلی و بومی گیلکی را تا آنسوی مرزها اشاعه داد و نیز با انتشار مجموعههای شعر فارسی و ارائه قالبهای مرسوم، از شاعران تأثیرگذار شعر معاصر بشمار میرفت. پژوهش در زمینه فرهنگ و ادب گیلان و ارائه مجموعه اشعار گیلکی در قالب غزلیات، منظومهها و دوبیتیهای محلی، ازجمله آثار اوست. علاوه بر اینها، ترانهسرایی یکی از جنبههای ادبی و هنری او بود که بامهارت بر موسیقی، آواها و ملودیهای محلی و فارسی در این حوزه، ترانههای متعددی از وی بهوسیله خوانندگان نامور خواندهشده است. او در کنار شعر، در حوزه شعر و ادبیات کودکان، قصه و فیلمنامه نیز فعالیت میکرد.
فومنی در شیوه تخیل و مضمونپردازی شاعران سبک هندی، تشبیهات، استعارات، تصاویر و ترکیبسازی، مضمون یابی و پارادوکسهای زیبایی را در خود داشت که همه اینها در کنار عناصر بومی و چه با اصطلاحات و ترکیبات زبانی گیلک، همانند: این سفر (این دفعه) وعدهخلافی، خرسخواری، تن شده، چموش و پا تاوه به واقع دیده میشود که کلمات را به راحتی دستکاری میکرد و با آنها فضای تخیلی میساخت.
تشخیص زبانی او مربوط به گزینش لطیفترین واژههای رایج بود و ناخودآگاه از واژههای خشک و خشن پرهیز میکرد.
امّا اشعارنو و اشعار سپید از پردغدغهترین لحظههای سرودن شاعر بوده است که چهره دیگر شاعر را در این قالب به خوبی میبینیم که چقدر از ظرفیتهای بیانی، زبانی، عاطفی شاعر را با خود به همراه داشتهاست که تا بدان پایه با آنهمه غزلهای زیبا و دلنشین گرایش خاصی به سرودن اشعار سپید نشان میدهد.
شیون فومنی در ۵۲ سالگی درگذشت. آرامگاهش در بقعه سلیمان داراب رشت بنا به وصیتش در کنار مقبره میرزا کوچک جنگلی و مادرش قرار دارد.
گزیده آثار:
پیش پای برگ
یک آسمان پرواز
از تو برای تو
رودخانه در بهار
کوچه باغ حرف
درگذشت محمدحسین سلیمینمین
سلیمینمین (زاده هفتم دی ۱۳۲۳ تبریز - درگذشته سوم دی ۱۳۸۶ تهران) پدر دانش حل مسئله و بنیانگذار نوآوری نظامیافته است.
وی در رشته ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد فارغالتحصیل شد و در شهر ارومیه و پادگان قوشچی و تربت حیدریه تدریس را آغاز کرد. چندی بعد به کرمانشاه رفت و به تدریس در دانشگاه رازی و مدارس این شهر پرداخت. در دهه ۵۰ ضمن فعالیتهای سیاسی، دانشجویی، تصمیم به ادامه تحصیل و تکمیل آموزههای علمی گرفت و در دانشگاه برادفورد انگلیس، تحصیل دوره کارشناسی ارشد را آغاز کرد و توانست دکترا در رشته مهندسی صنایع بگیرد. وی همواره بازتعریف علمی رابطه دانشگاه و صنعت را وجهه همت خود قرار داد و برای حل معضلات صنعتی کشور، توجه اهل علم را به کارگاهها و کارخانهها جلب کرد و در سال ۱۳۷۴ استاد نمونه دانشگاههای سراسر کشور شد.
سمتها:
ریاست دانشکده علوم دانشگاه صنعتی شریف ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰.
قائم مقام و معاونت طرح و برنامه سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ۱۳۶۳–۱۳۶۹.
ریاست دانشگاه صنعتی امیرکبیر ۱۳۶۲–۱۳۷۵.
ریاست دانشگاه نفت ۱۳۷۶–۱۳۷۹.
ریاست مرکز رشد دانشگاه امیرکبیر ۱۳۸۵–۱۳۸۷.
مشاور وزارت صنایع و معادن ۱۳۷۳–۱۳۷۷.
ریاست مرکز تحقیقات پلیمر.
ریاست مرکز تحقیقات مهندسی صنایع و بهرهوری.
ریاست کمیته پژوهشی فنی و مهندسی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
معاونت پژوهشی و فناوری دانشگاه امیرکبیر ۱۳۷۹–۱۳۸۰.
ریاست دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه امیر کبیر ۱۳۸۱–۱۳۸۲.
ریاست مرکز رشد واحدهای فناوری دانشگاه امیرکبیر.
مؤسس و بنیانگذار مؤسسه مطالعات نوآوری و فنآوری ایران.
آثار:
الگوریتم نوآوری: چگونه مخترع شویم؟
کاهش هزینهها: تقلیل هزینه بدون کاهش کیفیت طرحها
مدیریت کیفیت فراگیر (TQM).
زادروز حسن اجتهادی
حسن اجتهادی (زاده سوم دی ۱۳۲۵ کازرون - درگذشته هشت خرداد ۱۳۹۷ شیراز) شاعر و ادیب است.
وی در زندگینامه خودنوشت گفته است: «سالهای دبستان را در کازرون و دبیرستان را در شیراز سپری کردم؛ تحصیلات عالی را در رشته زبان و ادبیات فارسی در تهران به پایان رساندم و پیشه معلمی در پیش گرفتم. از کلاس دوم ابتدایی شعر میگفتم و در کلاس چهارم بود که اولین کارم که یک دوبیتی بود در مجله اطلاعات بانوان به چاپ رسید. پریشان مرغک بشکسته بالم / خروشان موج دریای خیالم / هم آغوشم به تنهایی و اندوه / دگرگون حالت و قامت هلالم.»
اجتهادی در خانوادهای اهل علم و ادب رشد کرد. برادر بزرگتر او محمد (ناصر) اجتهادی با نام مستعار «شبیهالشعراء کازرونی» از طنزپردازان معاصر بود. اجتهادی در بین بسیاری از ادب دوستان و شاعران شهرش به «آبیترین شاعر» مشهور بود.
فعالیت:
اگرچه غزلهای حسن او از شهرت بیشتری برخوردار است اما او در بیشتر قالبها شعر میسرود. قصیده، مثنوی، رباعی و دوبیتی از قالبهای قدیم است که وی در آنها طبعآزمایی کرده است. شعرهای نیمایی و بیوزن او نیز خواندنی و دارای نوآوری و استحکام ذهنی و زبانی است.
فعالیت او تنها در حوزه شعر خلاصه نمیشود. وی علاوه بر پژوهش در متون ادبی گذشته و معاصر در حوزه نمایشنامهنویسی و فیلمنامهنویسی نیز فعالیت میکرد.
غزلهای جنوبی تنها کتابی است که در سال ۱۳۸۱ از او چاپ شده است. اما کتابهایی در جشن تغزل (بیانیههای غزل مدرن معاصر)، اشکال و تصاویر (شامل ابداعات و نوآوریهایی در شعر کلاسیک- ترکیب و تلفیق قوالب و اسالیب شعر سنتی و ایجاد فرمهایی تازه)، ترانههای شبنم و گلبرگ (دوبیتیها و رباعیها)، انسان آفتاب و افق (شعرهای آزاد و نیمایی و سپید)، رهگذر و پلهای طولانی (قصیدهها و مثنویها)، حقیقت پیروز میشود (نمایشنامه)، در شهر دیوارها (فیلمنامهها و چند نقد و مقاله در مورد سینما)، اوزان غزلیات حافظ (تقسیمبندی غزلها)، تبسم و مهمیز (نوشتهها، شعرها و قصههایی به طنز) را آماده چاپ دارد.
وی با بسیاری از بزرگان شعر و ادب و هنر ایران همنشینی داشت. منوچهر آتشی در دست نوشتهای به مناسبت بزرگداشت او در سال ۱۳۸۳ که برای ویژه نامه «رستاخیز کلمات» در خلال یک توصیف شاعرانه، کازرون را به یُمن حضور «اجتهادی» قونیهای کوچک نامیدند. آتشی مینویسد:
«به یاران و سخنوران عزیز و ارجمند کازرون _قبله خاطرات دیرین من_ و به خاطر گرامی «حسن اجتهادی» که آن دیار مقدس را قونیهای کوچک کرده و به نحوی تخلص مولانا را که خمش یا خاموش است به کردار خود تبدیل کرده است. وی از اواخر دهه چهل تا امروز شعر مینویسد، شعر خوب و عاشقانه و عارفانه مینویسد، نو و کهنه مینویسد، دفترها نوشته که چاپ نکرده و ب رهم انباشته شده است…»
آثار چاپ شده:
از اجتهادی تاکنون چهار کتاب چاپ شده است که اولین کتاب او در زمستان ۱۳۸۱ و با عنوان «عزلهای جنوبی» بوسیله «انتشارات راهگشا» چاپ شده است.
دومین کتابش به انتخاب و اهتمام جمال اژدری کازرونی با عنوان «بر آبها و آبیها» را «نشر قو» در تهران چاپ کرده است. این مجموعه شعر منتخب نیز در سال ۱۳۹۷ راهی بازار نشر شده است.
سومین کتاب او با عنوان «با آنچه در زمینه و صحنه است» توسط «انتشارات حس هفتم» در سال ۱۳۹۷ در شیراز به چاپ رسید.
چهارمین کتاب او با عنوان «اشکال و تصاویر» توسط انتشارات حس هفتم در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسید.
زادروز مهرداد دلنوازی
دلنوازی (زاده سوم دی ۱۳۳۸ در تهران) نوازنده و آهنگساز
وی در ۱۱ سالگی به هنرستان عالی موسیقی راه یافت و فراگیری ساز تار و ردیفهای موسیقی ایرانی را نزد «هوشنگ ظریف» و «حبیباله صالحی» آموخت. پس از پایان تحصیل در هنرستان موسیقی، مبانی و اصول آهنگسازی را نزد «حسین دهلوی» و آهنگسازی ایرانی را نزد «فرامرز پایور» پی گرفت.
دلنوازی قطعاتی از آثار فرامرز پایور که برای سنتور ساخته شده بودند، از جمله برخی پیشدرآمدها، رنگها و قطعات مجلسی را برای ساز تار تنظیم و بهچاپ رساند.
وی از سال ۱۳۵۸ همکاریاش را با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران آغاز کرد و بیش از ۲۰۰ قطعه موسیقی برای سازمان صداوسیما آهنگسازی و تنظیم کرد. همچنین بیش از ۲۵ آلبوم موسیقی از وی منتشر شده است. او در سال ۱۳۸۲ موفق به دریافت مدرک درجه یک هنری از وزارت ارشاد شد. وی پایهگذار و سرپرست گروه موسیقی «دلنوازی» است.
دلنوازی از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۸۸ در هنرستان موسیقی دختران و هنرستان موسیقی پسران و از سال ۱۳۷۳ "همزمان با تأسیس دانشکده موسیقی" به مدت هفت سال در دانشگاه هنر تهران به تدریس مشغول بود.
وی در سال ۱۳۷۹ در شانزدهمین جشنواره موسیقی فجر گروه موسیقی «دلنوازی» جایزه اول را بهعنوان «بهترین گروهنوازی» به خود اختصاص داد. همچنین در سال ۱۳۸۰ در جشنواره مهر، آلبوم «درگاه جمال» رتبه نخست را بهدست آورد.
دلنوازی در سال ۱۳۸۳ بهعنوان سولیست تار «ارکستر سمفونیک بزرگان جهان» انتخاب و به ترکیه دعوت شد.
آثار هنری:
ازجمله آثار هنری دلنوازی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
آثار مکتوب:
«باغ نظر» "تنظیم آثار فرامرز پایور برای تار"
«راپسودی برای نی و ارکستر»
«به زندان»
«سازنگ در آواز دشتی» "دو نوازی برای تار و سنتور"
«ققنوس» "قطعاتی برای تار"
«ردیف ابتدایی برای تار»
آلبوم موسیقی:
«آتش دل» به خوانندگی «علیرضا افتخاری»
«مویه و سهگاه» "تنظیم قطعات به همراه فرامرز پایور" به خوانندگی «علی رستمیان»
«صدای زنگ»
«درگاه جمال» به خوانندگی «بهرام سارنگ»
«خزان عشق» "تنظیم قطعات" به خوانندگی «علی رستمیان»
«ای عاشقان» به خوانندگی علیرضا براتیان
«سلسله موی دوست»
«شقایق»
«سارنگ»
«نوبهار»
«نیاز ابدی» به خوانندگی «جمالالدین منبری»
زادروز مهرداد نصرتی
مهرداد نصرتی (زاده سوم دی ۱۳۵۳ تهران) آهنگساز، تنظیم کننده و خواننده
وی که خانوادهاش در شش سالگی او، در سال ۱۳۵۹ به همدان مهاجرت کردند، در سال ۱۳۶۳ شروع به آشنایی با موسیقی کرد.
برادرش محمد نصرتی نیز پیش از او شروع به یادگیری موسیقی کرده بود. وی ابتدا با ساز فلوت و بعد ساکسیفون آلتو و سوپرانو آغاز به کار کرد و خیلی زود به فراگیری پرداخت و در سال ۱۳۶۶ رتبه اول نوازندگی در ساز ساکسیفون را در جشنواره رامسر بهدست آورد. او چون از ابتدا با موزیک نظامی نزد استاد عزیزاله قیطاسی آموزش دیده بود، در سال ۱۳۶۵ برای اجرای برنامه در دوران جنگ به جبهه رفت و در سردشت، بانه، اهواز، آبادان و سوسنگرد بههمراه برادر و ارکستر نظامی همدان، به اجرا پرداخت. وی در دوران متوسطه با تشکیل گروه سرود در مدرسه، هرسال در مسابقات سرود استانی شرکت میکرد و جایزههای متعددی دریافت میکرد و در مراسم و برنامههای مختلف به اجرای برنامه میپرداخت. وی از سال ۱۳۶۶ با تئاتر آشنا شد و برای بازیگری و اجرای موسیقی در تئاتر شروع به فعالیت کرد و سالهای زیادی درگیر ساخت موسیقی نمایش بود.
وی در موسیقی نمایش خوش درخشید و در سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴ جایزه بهترین آهنگسازی را در جشنواره سراسری کودک و نوجوان بهدست آورد.
نصرتی در همان مهرومومها با انجمن فیلمسازان جوان آشنا شد و برای فیلمهای هشت و ۱۶ میلیمتری کوتاه و نیمهبلند صداگذاری و آهنگسازی کرد. و در سال ۱۳۷۲ جایزه بهترین موسیقی و صداگذاری را برای فیلم «سخنرانی» ساخته حسن صلحجو دریافت کرد.
فعالیت حرفهای:
وی با شروع مجدد موسیقی پاپ در کشور با ناصر عبداللهی آشنا شد و مسیر کار و همکاری با وی در زندگی شخصیاش تأثیر زیادی گذاشت و این دوستی و همکاری تا پایان زندگی ناصر عبداللهی ادامه یافت و در چندین آلبوم باهم همکاری داشتند.
آهنگهای زلف رها، بیهمتا، مهرعلی و زهرا، خونه و راز و چندین آهنگ دیگر از ساختههای اوست. درگذشت عبداللهی، اندوه بزرگی برایش بود و برای مدت طولانی او را از عرصه کار و هنر دور کرد. او در ادامه با صدا و سیما و برنامههای تلویزیونی همکاری کرد و خوانندگانی مانند رضا صادقی "کوله پشتی" و محمد علیزاده "جزر و مد که سال بعد بنام ماه عسل تغییر کرد" را در آثارش به مردم معرفی کرد.
نصرتی با آهنگ «یه مسجد» که با صدای امیر تاجیک اجرا شد مورد توجه قرار گرفت و این اثر در صد اثر برتر بعد از انقلاب از نظر کارشناسان موسیقی سازمان صدا و سیما جایگاه پنجم را به خود اختصاص داد و همکاری با احسان خواجه امیری نقطه عطفی در کارنامه او بهحساب میآید.
وی در آلبومهای فصل تازه، یک خاطره از فردا، پاییز تنهایی و چندین سریال و برنامه تلویزیونی همکاری داشته که با تیتراژ ماه عسل ۹۴ بهترین تیتراژ سال برای این خواننده را ساخت و همچنین بهترین ترانه دوسالانه سازمان را با آهنگ سریال هشتونیم دقیقه را با صدای احسان بهدست آورد.
نصرتی از سال ۷۶ همزمان همکاریاش را با تئاتر و سینما ادامه داد و با قطبالدین صادقی و نصراله قادری در عرصه نمایش، آثار خوبی را آهنگسازی کرد و همچنین در سینما با علیرضا امینی و سامان سالور و سعید تهرانی، چندین موسیقی فیلم را بر آثارشان ساخت و در جشنوارههای مختلف جهانی شرکت کرد.
وی بهعلاوه در عرصه خوانندگی نیز آثار زیاد را اجرا کرد و تیتراژها و تک ترکهایی را روانه بازار کرد. نصرتی همچنان در تمام عرصههای موسیقی پاپ و موسیقی کودک و نوجوان، سینما و تلویزیون و تئاتر همچنان فعال است و مشغول ساخت آهنگهای جدید برای برنامههای مختلف است.
زادروز محمدابراهیم باستانیپاریزی
محمدابراهیم باستانیپاریزی (زاده سوم دی ۱۳۰۴ پاریز سیرجان در استان کرمان - درگذشته پنجم فروردین ۱۳۹۳ تهران) تاریخدان، پژوهشگر، نویسنده، شاعر و استاد دانشگاه است.
وی تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی در پاریز تحصیل کرد و نزد پدرش حاج آخوند پاریزی نیز دانش آموخت.
پس از تحصیلات ابتدایی در سال ۱۳۲۰ تحصیلاتش را در دانشسرای مقدماتی کرمان دنبال کرد و پس از دیپلم در سال ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل عازم تهران شد و در سال ۱۳۲۶ در دانشگاه تهران در رشته تاریخ، تحصیلاتش را ادامه داد و دوره دکترای تاریخ را هم در دانشگاه تهران گذراند و با ارائه پایاننامهای درباره «ابناثیر» دانشنامه دکترای خود را دریافت کرد. (در خاطرات ایشان آمده است که از نخستین ساکنان کوی دانشگاه تهران، واقع در امیرآباد شمالی بود.)
باستانیپاریزی کار خود را در دانشگاه تهران از سال ۱۳۳۸ با مدیریت مجله داخلی دانشکده ادبیات شروع کرد و تا سال ۱۳۸۷ استاد تمام وقت آن دانشگاه بود و رابطه تنگاتنگی با این دانشگاه داشت.
شوق نویسندگی وی در دوران کودکی و نوجوانی در پاریز و با خواندن نشریاتی مانند حبلالمتین، آینده و مهر، برانگیخته شد و اولین نوشتههایش را در سالهای ترک تحصیل اجباری (۱۳۱۸ و ۱۳۱۹) در قالب روزنامهای به نام باستان و مجلهای به نام ندای پاریز نوشت که در پاریز منتشر میکرد و دو یا سه مشترک داشت.
باستانیپاریزی اولین نوشتهاش در جراید آن زمان، مقالهای بود با عنوان «تقصیر با مردان است نه زنان» که در سال ۱۳۲۱ در مجله بیداری کرمان درج شد و پس از آن بهعنوان نویسنده یا مترجم از زبانهای عربی و فرانسه مقالات بیشماری در روزنامهها و مجلاتی مانند اطلاعات، کیهان، خواندنیها، یغما، راهنمایکتاب، آینده، کلک و بخارا بهچاپ رسید.
از میان نوشتههایش هفت کتاب با عنوان «سبعه ثمانیه» متمایز است که همگی در نام خود عدد هفت را دارند، مانند خاتون هفت قلعه و آسیای هفت سنگ. بعداً کتاب هشتمی با عنوان هشتالهفت به این مجموعه هفتتایی اضافه شده است.
به جز کتب و مقالات، وی شعر هم میسرود و اولین شعرش را در کودکی در روستای پاریز و در آرزوی باران سروده بود و منتخبی از شعرهای خود را در سال ۱۳۲۷ در کتابی به نام «یادبود من» به چاپ رسانده است.
دکتر محمد بقایی (ماکان) در روزنامه شرق مینویسد: ملکالشعرای بهار گفته است اگر از نشاط اصفهانی فقط همین یک بیت میماند:
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
بازهم به همین اندازه معروف میشد. درباره استاد باستانی پاریزی هم باید گفت اگر از او فقط غزل: "یاد آن شب که صبا بر سر ما گل میریخت" باقی میماند بازهم بههمین اندازه معروف میشد.
دکتر باستانیپاریزی در ۸۹ سالگی چشم از جهان فروبست و طبق وصیت خود در قطعه ۲۵۰ بهشتزهرا در کنار همسرش بهخاک سپرده شد.
نظر شما