به گزارش خبرنگار ایمنا، نام اصلی یلدا، همان «چله» است. این سخن را «جعفر دهقی»، رئیس انجمن ایران شناسی و استاد فرهنگ و زبانهای باستانی ایران گفته است. شبی به درازای بلندترین شب سال با آئینهای زیبا و خاطره انگیز که در هر چند در این سالها کمرنگ شدهاند، اما هنوز هم هستند خانوادههایی که بخشی از همان آئینهای کهن را پاس میدارند و به پاسداست این شب بیاد ماندنی دور هم جمع میشوند.
چله، شب و روزی است که همه کشورها و مناطق حوزه ایران بزرگ فرهنگی از هندوستان، تاجیکستان، افغانستان، ترکیه، عراق و سوریه تا بخش بسیار قابل توجهی از مناطق کُردنشین آن را برپا و گرامی میدارند.
این آئین قدیمی در هزارتوی ایران باستان، بسیار پررنگ بوده و ایرانیان آن را به خرّمروزی و خاطره انگیزی هر چه تمامتر برگزار میکردهاند و در این شب خانوادهها به یکپارچگی و همبستگی دور هم مینشستند، شعر و ترانه میخواندند و از دورهمی بیریای خود لذت میبردند.
«معصومه گودرزی»، دکتری تاریخ محلی و استاد دانشگاه هنر اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: دعای «اللهم أخرجنا بفضلک منالظلمات إلیالنور» به این معنا که خداوندا ما را از ظلمت و سیاهی خارج کن و به سمت و نور و روشنایی هدایت کن به روشنی مبین این مسئله است که پیشینه دعا به فراتر از زمان ورود اسلام به ایران باز میگردد.
وی خاطر نشان کرد: قدیمترها در شهر نیشابور خراسان هم، پس از پایان مراسم چله، دعایی به این مضمون میخواندند که خداوندا ما قدرتمند و خوشحالیم و همینطور که خوشحال، شاد و تندرست هستیم تا سال دیگر و شب چله شاد و قدرتمند و تندرست باشیم تا دیگر بار در سال بعد، یلدا را در کنار خانواده جشن بگیریم. سایر اهالی نیشابور هم یکصدا آمین میگفتند.
استاد دانشگاه هنر اصفهان تصریح کرد: چله یا یلدا یک جشن ایرانی است و پیروان میترائیسم از هزاران سال پیش آن را در ایران برگزار میشده است میترائیسم از تمدن ایران باستان به روم و سایر کشورهای قاره اروپایی هم منتقل شد.
چله همزمان با میلاد مسیح
وی با بیان اینکه روز بیستویکم دسامبر به مناسبت تولد میترا جشن گرفته میشود افزود: پس از قرن چهارم میلادی به دنبال اشتباهات محاسباتی، این مناسبت به بیستوپنجم دسامبر انتقال یافت و مسحیان به عنوان روز کریسمس سال نو این روز را جشن گرفتند. ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» درباره یلدا مینویسد: این شب در مذهب رومیان عید یلدا است و آن عید میلاد مسیح است.
گودرزی ادامه داد: شب یلدا شب خوشامدگویی و استقبال است؛ شب روشنایی و خوشید. ایرانیان و عموم مردم در قلمرو سرزمینی ایران، قرنها است که شب آغاز فصل زمستان، بهعنوان طولانیترین شب سال را جشن میگیرند. در واقع شب یلدا حاصل نگاه ایرانی به این رخداد طبیعی و جشنی همانند بهار است اگر چه در آغاز فصل زمستان برگزار میشود اما در واقع به استقبال بهار رفتن است.
وی تصریح کرد: این جشن اهمیت زیادی در زندگی مبتنی بر کشاورزی و دامداری مردم دارد و همگانیترین جشن ایرانی در میان توده مردم در روستاها بوده است. وابستگی این جشن طبیعی به شیوه زندگی، نوع کار و معیشت جامعه کشاورز و دهقان ایرانی، بازتاب فرهنگ مهم ایرانی در جوهره این جشن باستانی است. یلدا به معنای میلاد و تولد است و ایرانیان بر این باورند که خورشید در آخرین شب پاییز یعنی آخرین شب ماه آذر، زاده میشود.
استاد تاریخ دانشگاه با اشاره به اینکه ابوریحان از این جشن به «میلاد اکبر» یعنی میلاد خورشید نام میبرد اظهار کرد: در هر نقطه از سرزمین ایران آئینهای یلدا را جشن میگیرند. در گذشته دختران و زنان جوان با پیراهنهای سفید، قرم و چادرهای گلدار به استقبال جشن یلدا میرفتند. در شهر و تمام آبادیها فرشها، رواندازها و ملحفه، ها در آب روان شسته میشد و نزدیک غروب تمام دربها و پنجرهها را باز میکردند.
وی اضافه کرد: آن زمان معتقد بودند چنانچه در و پنجرهای بسته باشد، عمو چله قهر میکند و به خانه آنان نمیآید و از برکات آن محروم میشوند. در واقع عمو چله یا بابا نوئل هر دودر شب چله با هدایای بسیاری به خانههای اهالی میروند، آنها را غافلگیر میکنند و نوید آمدن سالی خوش را برای آنها میآورند.
گودرزی تصریح کرد: تمام خانوادهها در شب یلدا شادی میکنند و غذاهایی متنوع تدارک میبینند. پیش از آنکه غذاهای خود را تناول کنند، کودکان آنها مقداری از غذا را به آب روان میریختند و معتقد بودند اگر این کار را نکنند از برکات سال نو بیبهره میمانند.
وی افزود: بچهها در کنار مردان در یکی از روستاهای ایران به نام «کامه نظر»، مقداری گون و بوته را آتش میزنند و معتقد هستند انعکاس نور آتش به مزارع و درختان باعث میشود که زمین زودتر از خواب زمستانی بیدار شود و سال آینده محصول بیشتری داشته باشند.
دکترای تاریخ محلی یکی دیگر از آئینهای شب یلدا را مراسم شال اندازی عنوان کرد و گفت: در این آئین، کودکان بهویژه پسربچهها پارچههای بلندی را از دیوار خانهها آویزان میکنند و با خواندن اشعاری از صاحبخانه هدیه میخواهند. برخی به میل خود چیزهای مانند پول، شیرینی، شکلات یا پرتغال درون شال بچهها میاندازند و معتقدند شاد کردن دل بچهها بهار و سال کشاورزی خوبی را به دنبال خواهد آورد.
وی کف زنی را از دیگرسنتهای شب یلدا برشمرد و عنوان کرد: شیوه این مراسم که سالهای سال است در خراسان جنوبی به ثبت میراث ناملموس کشورمان در آمده به این صورت است که ریشه گیاه چوبک را در آب خیسانده، پس از چند بار جوشاندن در ظرف بزرگ سفالی به نام تاغار ریخته و جوانان و مردان با دستههایی از چوب درخت انار، مایه مذبور را آنقدر هم میزنند تا به شکل کف درآید. این کار باید در محیط سرد انجام شود تا مایه کف کند و باعث شود زمانی که با شکر و مغزها مخلوط میشود مادهای بسیار خوشمزه آماده شود که در چنین شبی در کنار هم میل میکنند.
گودرزی خاطر نشان کرد: این ماده بسیار خوشمزه امروزه در فهرست میراث ناملموس ایران ثبت شده است؛ اگر چه برخی کشورهای همسایه هم ادعایی برای انجام این مراسم دارند و آن را در زمره مراسم میراث ناملموس خود بشمار میآورند.
در روستای «چراغتپه سفلی» از توابع شهرستان تکاب آذربایجان غربی، در ۲۰ روز چله کوچک هر شب از بالا به پایین روستا شب نشینی دارند. چنانچه شبی که میهمان باشند هوا سرد شود، حمل بر آن میشود که صاحبخانه فردی ترشرو است و علاقهای به میزبانی مهمانان ندارد.
وی افزود: در منطقه دستجرد استان اصفهان هم مراسم قاشقزنی متداول بوده است. آنها معتقد هستند با گرفتن میوه و خوراکی بیماری از آنها دفع شده و آرزوهایشان برآورده میشود. در همدان نیز یک هفته قبل از یلدا دختری از خانواده، یک کوزه سفالی پر از آب را به درب خانه پدربزرگ میبرد و نشانی از آنها میگیرد و به مدت یک هفته از همه اقوام و آشنایان نشانهایی میگیرد و کوزه را از سقف خانه آویزان میکند.
استاد دانشگاه هنر اضافه کرد: با فررسیدن شب یلدا کوزه را پایین میآورند و در بغل دختر نابالغ میگذارند. او با درآوردن اشیا و نشانها برای افراد اشعاری میخواند. در اینجا نیت هر فرد فال او است که به فال مهره ریز شهرت دارد.
از فال گل گل تا فال چهل سرود
وی «فال گلگل» را دیگر آئینهای شب چله برشمرد و افزود: در این رسم کهن، پارچه قرمز، سوزن و نخ آبی را در میان افراد شرکت کننده به گردش در میآورند. سپس با زدن سوزن به روی پارچه قرمز اشعاری میخوانند و تفسیر آن، فال فرد موردنظر میشود. فال سوزن پارچه آب ندیده و سوزن نخورده را نیز میان افراد حاضر دست به دست میکند و فرد به حافظ تفال زده و پاسخ خود را از شاعر بزرگ شیراز دریافت میکند. این مراسم امروزه در میراث ناملموس همدان به ثبت رسیده است و بهعنوان یک میراث فرهنگی باعث تفاخر این خطه شده که امروزه برای اجرای این مراسم در شب یلدا، بسیار پایبند هستند.
گودرزی سپس به «فال چهل سرود» اشاره کرد و گفت: در گذشتههای نه چندان دور در خرمآباد لرستان یکی از افراد کهنسال تسبیحی به دست میگرفت و یکی یکی دانههای تسبیح را میانداخت. افراد حاضر هر کدام یک مصراع از شعر محلی میخواندند. فرد با خوانده شدن آن مصرع دانه تسبیح را میانداخت؛ دانه چهلم با مصراع هر یک از افراد حاضر مصادف میشد آن مصراع برای فال گیرنده در نظر گرفته میشد و نیت خود را با مفهوم آن تعبیر میکرد. فال چهل سرود امروز در میراث ناملموس خرمآبادیها ثبت شده و بسیار به آن پایبند هستند.
وی با اشاره به اینکه سفره یلدا در واقع از خوراکیهایی ماننده شیربرنج، کوفته خشخاشی، ماهی، کباب مشتی، قیمه ریزه، شیره و دیگر غذاهای مشابه غذاهای سنتی تشکیل میشد اظهار کرد: «لبو» از جمله خوراکیهایی ویژه شب یدا است که باید در آن گنجانده شود به این صورت لبو را از شب قبل آماده کرده، آب آن را در کوزه سفالین قرار میدهند و بیرون از اتاق میگذارند و معتقدند که بامدادان با طلوع سپیده هر فردی از آب لبو بنوشد باعث میشود، تا پایان سال از امراض و بیماریها بهدور باشند.
دکتری تاریخ محلی افزود: مردم در این شب بلند سال، هندوانه میخورند تا عطش تابستان را فرو ببرد و انار میخورند چرا که انار نشانه زایش و سلامتی است و هندوانه نشانه خورشید درخشان است. در خطه شیروان یخ را در ظرف روی پشت بام را خرد کرده، با مغز گردو، گلاب و شیره خرما مخلوط میکنند و در شب یلدا در بین افراد خانواده میگردانند تا همه افراد از این یخ خردشده و مغز گردو، گلاب و شیره خرما مصرف کنند؛ برای اینکه در تابستان از عطش و گرما در امان باشند.
وی سپس به خوراکیهای شب چله اشاره کرد و افزود: مراسم اصلی شب یلدا پس از شب یلدا آغاز میشود و در واقع نوعی شب زندهداری است. در این شب غذاهای محلی و بومی توسط مادر و مادربزرگها تهیه میشود و همه دور یکدیگر برای صرف این غذاها جمع میشوند؛ اعتقاد دارند نباید این غذاهای سالم به فراموشی سپرده شود.
گودرزی اظهار کرد: مردم اصفهان در این شب غذاهایی از جمله قیمهریزه، کباب سرکه شیره، کوفته برنجی، اشکنه، بره تودلی، کباب زردکی و فسنجان درست میکنند. نکته دیگر اینکه در گذشته به همراه غذا از نوشیدنیهای طبیعی مانند سرکه شیره یا دوغ استفاده میکردند. در اصطلاح محلی آن را آب میزدند و با خیار محلی ریز کرده و با شربت سکنجبین و خیار، نارنج و بهلیمو مصرف میکردند.
هندوانه شب چله؛ سنبل خورشید درخشان
وی در ادامه با بیان اینکه در شب یلدا پس از صرف شام در سینیهای قدیمی مسی در فضای دوده گرفته آشپزخانههای قدیمی انواع میوهها و تنقلات را مهیا میکردند و روی میز کرسی میگذاشتند، اضافه کرد: هندوانه از میوههای این شب است که بهعنوان نمادی کروی شکل، که درونش قرمز و برونش سبز است، سنبل خورشید محسوب میشود و بهعنوان مهمترین میوه بر سر سفره شب چله قرار میگیرد. برخی بر این باورند که اگر در این شب مقداری هندوانه بخورند در سراسر چله بزرگ و چله کوچک، سرما و بیماری روی آنها اثری نخواهد گذاشت.
استاد دانشگاه هنر با یادآوری اینکه مردم انار را صندوقخانه دانههای مروارید سرخ و نماد زایش و سلامتی میدانند، اظهار کرد: خربزه، انار و سیب از دیگر میوههای این شب محسوب میشوند. در گذشته هندوانه و خربزه را در میان کاه و سفال تا شب چله نگه میداشتند. طبیعی بود که هندوانه تا اول زمستان، کیفیت خود را از دست میداد و میان مردم رایج بود که میگفتند هندوانه لوقی شده است. بهطور کلی هر کدام از میوههای این شب جنبه نمادین داشت و مایه برکت تندرستی، فراوانی و شادکامی بود. همچنین در این شب، از میوههای خشک مانند انواع برگها، توت خشک و سنجد هم استفاده میکردند.
وی خاطر نشان کرد: نوشیدن آب لبو در شب چله اهمیت زیادی داشت. آب لبو آن را در قدح یا تاغاری میریختند و در فضای باز میگذاشتند تا نسیم بامدادی به آن بوزد. این زمان که به بینالطلوعین معروف است، از یک ساعت قبل از اذان صبح شروع میشود و تا بعد از اذان صبح ادامه دارد. قدیمیها معتقد بودند در این زمان نسیم بهشتی میوزد و حتی بیدار بودن و در زیر آسمان ماندن در این سحرگاه، باعث از بین رفتن امراض آنها میشود. معتقد بودند در این زمان است که روزی را قسمت میکنند و هر فردی در این زمان خواب باشد از روزی محروم میشود؛ بعد از آب چغندر و سرکه میریختند و به غیر از شب یلدا، این نوشیدنی را هر روز صبح ناشتا مینوشیدند.
گودرزی سپس به شیرینی و آجیلهای شب یلدا اشاره کرد و گفت: گندم شاهدانه، نخودچی، کشمش، انجیر خشک، تخمه و برنجک آجیلهای این شب بودند. کرکی، برنجی و گز هم شیرینیهای یلدا محسوب میشدند. همچنین در این شب خرمای خشک در سفرهها دیده میشد. اگر در این شب برف میبارید مردم با خوردن برف و شیره در این شب و با معجونی که از بارش زمستان میآمد، با سردی زمستان آشتی میکردند. آنها معتقد بودند در این شب نباید خوراکیهایی با طبع گرم خورده شود، چون بدنشان در تابستان دانه میزند و بنابراین باید چیزهای خنک در این شب خورده شود.
وی با تاکید بر اینکه امروزه دیگر از آن زمستانهای سخت و طاقتفرسا خبری نیست اظهار کرد: گرمایش زمین سبب شده که در این سالها در شب چله شاهد بارش برف و باران مثل گذشته نباشیم. بنابراین برای نسل امروز خوردن برف و شیره عجیب به نظر میرسد؛ از طرفی با تنوع زیاد خوراکیها و خوردن چیزهایی مانند گندم شاهدانه، قویت و سنجد بسیار کمرنگ شده است.
چله و ارتباط با طبع گرم و سرد مردمان
استاد تاریخ محلی دانشگاه افزود: هر یک از خوراکیهای شب یلدا فلسفه خاص، خواص درمانی و طبیعی مخصوصی داشته است. مردم معتقد بودند با خوردنیهای سفره شب یلدا میتوانند طبیعت گرم خود را سرد کنند و طبیعت گرم خود را سرد کنند. اگر از گرمی مزاج رنج میبردند هنداونه و انار و اگر از سردی مزاج ناراحت بودند توت خشک، کشمش و خرما، و از این دست چلسمهها میل میکردند.
وی از دیگر سرگرمیهای شب یلدا را خواندن و تفال زدن به دیوان حافظ برشمرد و افزود: در این رابطه صاحبخانه و بزرگ مجلس میگفت: تفالی به گنجینه حافظ میزنیم. ای حافظ شیرازی تو محرم هر رازی؛ بر ما نظری اندازی. آنان دیوان اشعار حضرت حافظ را به نیت شادکامی میگشودند و فال و مراد و دل خود را از او طلب میکردند. این رسم از رسوم پرطرفدار شب چله است که با فناوری امروز هم بروز شده ب طوری که در برخی خانوادهها به جای دیوان حافظ از فالنامه نرمافزار تفال مجازی، پایگاههای اینترنتی ویژه فال و حتی سامانه پیام کوتاه استفاده میکنند. همچنین از دیگر فالهایی که امروزه منسوخ شده «فال بولونی» است.
گودرزی، قصه گویی و داستان خوانی را از دیگر سرگرمیهای شب یلدا عنوان کرد و گفت: مردم اصفهان بر اساس یک سنت دیرینه در منزل بزرگ خاندان گرد هم جمع میشدند و به قصههای پدربزرگ و مادربزرگ گوش جان میسپردند. قصههایی از عشق جاودانه شیرین و فرهاد یا رستم و سهراب. حکایت حسین کُرد شبستری و خواندن اشعار زیبا و دلنشین حکیم ابوالقاسم فردوسی، سعدی، حافظ و و مولانا نُقل محافل شبهای بلند یلدا بود.
وی با اشاره به طرح چیستانهایی بهعنوان اسباب سرگرمی اظهار کرد: لطیفهگویی، بیان خاطره و بازیهایی مانند یه قل دو قل، نون بیار کباب ببر، گل یاپوچ از دیگر سرگرمیها بود که امروزه نسبت به گذشته تغییر کرده است.
استاد دانشگاه هنر خاطر نشان کرد: در برخی از خانوادههای امروزی، نی، سنتور و تار مینوازند و در این محفل سفره شب یلدا پهن میشود. گروه دیگری که جوانان را شامل میشوند دور هم جمع شده و پایکوبی میکنند این دورهمی شبیه به بازیها و سرگرمیهای شبانه بوده و دیگر اثری از فرهنگ اصیل ایرانی در آن مشاهده نمیشود.
شب چلهای؛ همچنان مرسوم در اصفهان
وی تصریح کرد: از مراسم زیبا و پسندیده دیگری که در شب یلدا مرسوم است، فرستادن خنچه از طرف خانواده داماد برای عروس خانم است که به ان «شب چلهای» میگویند. مردان جوان در این شب با طبقهایی آراسته و میوههایی مانند انار، خربزه، سیب، به، پرتغال، شیرینی و کلهقند تزیینشده را به رسم هدیه به خانه عروس میبرند. برخی نیز هدایایی همچون پارچه، لباس و قطعه طلا به آن اضافه میکردند.
گودرزی ادامه داد: اقوام عروس و داماد در این مراسم دور هم جمع میشدند و از میوهها و خوراکیها تناول میکردند. مقداری از آن را فردای آن روز، برای همسایگان و دیگر اقوام میبردند.
وی با بیان اینکه این کار زیبا همچنان در میان خانوادههای اصفهانی مرسوم است افزود: خانواده داماد برای عروس عقد کرده خود، خنچه شب یلدا میبرد. در این رسم میوههای فصل را تزئین کرده و آجیل و کیک را در کنار آن میگذارند و به همراه سبد، بسته به توان مالی خانواده یک لباس زمستانه یا یک قطعه طلا برایشان پیشکش میکنند.
دکتری تاریخ محلی اصفهان سپس به افسانهها و باورهای کهن شب یلدا اشاره کرد و گفت: چلهزری و عمو چله دو نام مهم این شب هستند که از چلهزری، چله ماده و عموچله، چله نر تعبیر شده است. همانگونه که میدانیم از گذشته تا به امروز، همه موجودات و اشیا بر اساس جنس مونث و مذکر تقسیم بندی میشود. همچنین از دیگر بخشهای این آئین در اصفهان قدیم، پهن کردن لباسها و رخت خوابها در هوای آزاد در مقابل خورشید با هدف خوشامدگویی بود.
وی با اشاره به این سخن نیرنیا اظهار کرد: طبق گفته او یکی از اعتقادات شب چله این بوده که هر فرد در شب یلدا، هوج و گلابی و اناز و زیتون سبز بخورد در تابستان از گزند جانوان بهویژه نیش عقرب در امان خواهد بود. جایی دیگر درباره شب یلدا گفته شده فصل پاییز که تمام شد، چله بزرگ آغاز میشود و رعیت به آن «جل بند» میگویند چون دیگر میوهای روی درخت نیست و اگر میوهای هم باشد سرمازده است.
گودرزی یادآور شد: در روایت است که چله کوچک به چله بزرگ میگوید: «اگر پشتم به بهار نبود بچهها را سیاه میکردم». از اول هوت تا دهم را اسفند، از دهم تا بیستم هوت را ماستبند، از بیستم هوت تا اول فروردین را زاییدن گوسفند میگفتند.
وی گفت: در ایران باستان پیامبر قوم آریا یا زرتشت در میان مردمانی زندگی میکرد که زندگی آنها در میان مردمانی زندگی میکرد که زندگیشان بر اساس کشاورزی و دامداری میگذشت. این عده با تضادهایی همچون سپیدی و سیاهی، روشنی و تاریکی، سرما و گرما، روز و شب و تضادهایی در خوی انسانی مانند دوستی و دشمنی و خوبی و بدی آشنا بودند. در باور خود آنچه را برای زندگی مفید بود از جلوههای خدای خوب و آنچه را که زیانآور و بد بود، از جلوههای خدای بد میپنداشتند؛ به همین انگیزه آنها روشنایی و روز را بیشتر دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش میافروختند تا جلوههای بد در زندگی آنها پدیدار نشود.
جمع شدن برای فزونی روشنایی
استاد تاریخ دانشگاه با بیان اینکه مردم در شبهای بلند زمستان دور هم جمع میشدند تا روشنایی را افزون کنند افزود: اهالی در طول سال دریافتند که کوتاهترین روزها و آخرین روزهای پاییز یعنی روز سیام آذر و بلندترین شبها، شب نخست زمستان، یعنی شب اول دی ماه است. بلافاصله پس از این ایام، به تدریج روزها بلند و شبها کوتاه میشوند. خورشید هم هر چقدر روزها در آسمان میماند گرما و نور به مردم هدیه میکرد.
وی گفت: یلدا لغت سریانی است و به معنای میلاد عربی است و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق کردهاند از این رو به این نام، نامیده شده است. جشن میلاد مسیح در بیستوپنجم دسامبر در اصل جشن ظهور متیرا بود که مسیحیان در قرن چهارم میلادی آن را روز تولد حضرت عیسی (ع) قرار دادند.
گودرزی با بیان اینکه پس از یلدا آفتاب به برج جدی تحویل میکند و قدما آن را سخت، شوم و نامبارک میانگاشتند. تصریح کرد: در شب یلدا یا تولد خورشید برای رفع این نحوست آتش میافروختند. گرد هم جمع میشدند، خوان میگستراندند، میوه میخوردند و همه این سفرهها جنبه دینی و مقدس داشت. از ایزد خورشید و روشنایی برکت میطلبیدند تا در زمستان به خوشی سر شود.
وی افزود: میوههای خشک و امثال آن در سفره نماد این بود که تابستان و بهاری پربرکت در پیش است. همه شب را در پرتو نور چراغ و روشنی میگذراندند تا اهریمن فرصت تباهی نیابد. یلدا برابر با شب اول جُدَی، شب هفتم دیماه جلالی و شب بیست و یکم دسامبر فرانسوی است. این شب را شب چله بزرگ مینامند که از روز اول دی ماه شروع شده و تا دهم بهمن ماه که «جشن سده» به طول میانجامید بدان سبب که سرما بیشتر است. سپس چله کوچک فرا میرسید و از دهم بهمن با بیستم اسفندماه به طول میانجامید.
استاد دانشگاه هنر در خاتمه گفت: در گذشته شب یلدا را جشن میگرفتند و تا سپیده دم همه بیدار میماندند و روز بعد را هم جشن میگرفتند و دور روز اول زمستان هیچ فعالیتی انجام نمیدادند.
نظر شما