به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، میلیونها دختر در سراسر جهان هر روز خشونت را تجربه میکنند که بر طبق گزارشهای یونیسف، در یک دهه گذشته دومین عامل اصلی مرگومیر دختران نوجوان بهشمار میرود. پس از انتشار این گزارش اهداف روشنی بهعنوان بخشی از اهداف توسعه پایدار (SDGs) برای از بین بردن خشونت، سوءاستفاده، آسیب زدن و استثمار مبتنی بر جنسیت و سن تعیین شد که بهطور ویژه اهداف ۵.۱، ۵.۳ و ۱۶.۲ توسعه پایدار را به خود اختصاص داده است.
سازمانمللمتحد سیوسه سال پیش کنوانسیونی را در مورد حقوق کودکان به امضا رساند و در این زمینه به پیشرفتهای قابل توجهی نیز دست یافت، با این وجود تحقق این حقوق هنوز هم نیازمند پیشرفت مستمری است که در حال حاضر حاصل نشده و کودکان و نوجوانان در سراسر دنیا همواره شاهد تجربیات ناگواری از خشونتهای مبتنی بر جنسیت و سن هستند.
الگوهای خشونت برای مردان، زنان، دختران و پسران متفاوت است
الگوهای خشونت برای مردان، زنان، دختران و پسران متفاوت است، در حالی که نرخ جهانی قتل برای پسران بیشتر از دختران است، دختران نوجوان سطوح بالاتری از خشونت را نسبت به پسران گزارش میکنند. این خشونت برای ردههای سنی نوجوان دختران که در حد فاصل بین «خشونت علیه کودکان» و «خشونت علیه زنان» قرار دارد به اشکال رایج برای دو رده سنی دیگر انجام میگیرد و به عبارتی ترکیبی از انواع خشونتهایی است که کودکان و بزرگسالان تجربه میکنند.
سازمان جهانی بهداشت تخمین میزند که از هر چهار دختر نوجوان ۱۵ تا ۱۹ ساله، یک نفر حداقل یکبار در طول زندگی خود مورد خشونت فیزیکی و حتی جنسی قرار گرفته است. افزایش استرس خانواده و اختلال در پیشگیری از خشونت در طول همهگیری کووید -۱۹ نیز سطوح خطر خشونت علیه زنان و دختران را افزایش داد. بلایای اقلیمی روزافزون، درگیریها و جابجاییهای مرتبط با آن از دیگر عوامل تشدیدکننده آسیبپذیری دختران نوجوان در برابر خشونت بهشمارمیرود.
خشونت و آموزش
خشونتهایی ازجمله امنیت شخصی در زمان تردد به مدرسه، مورد تجاوز، قلدری و زورگیری واقع شدن یا تجربه آزار عاطفی در مدارس از عوامل تأثیرگذار بر توانایی دختران نوجوان در راستای دسترسی به آموزش است که بر عملکرد اجتماعی و تحصیلی آنها در مدرسه تأثیر میگذارد و زندگی روزمره آنها را به میزان قابلتوجهی تحتالشعاع قرار میدهد. با عبور از دوران بلوغ نیز امکان آزار و اذیت دختران توسط مردان بهویژه در کشورهایی که هنجارهای تبعیضآمیز جنسیتی در آنها غالب است بسیار وجود دارد. ترس از این آزارها بر توانایی تمرکز و تحصیل دختران نوجوان تأثیر منفی دارد.
خشونت علیه دختران نوجوان اغلب خیلی زود در زندگی شروع میشود و تأثیرات طولانیمدتی از خود برجای میگذارد. مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در اوایل کودکی و تنبیه بدنی در دوران مدرسه دو نمونه از این خشونتها است که طبق مطالعات بهترتیب با کاهش توانایی یادگیری لغات و اعداد و پایین آمدن نمرات ریاضی و خود کارآمدی همراه است. علاوه بر این، شکافهای جنسیتی در نتایج آموزشی معمولاً از نوجوانی تا اوایل بزرگسالی گسترش مییابد و خود را اینگونه نشان میدهد که دختران در خانوادههای فقیرتر ترک تحصیل میکنند و سایرین در معرض ازدواج زودهنگام قرار میگیرند.
شناسایی و ترویج راهحلهای مؤثر
مطالعه در مورد راهبردهای پیشگیری و واکنش مؤثر در برابر خشونت علیه دختران نوجوان طی سالهای اخیر با پیشرفتهایی چشمگیر مواجه بوده است. اگرچه پایگاههای داده این مطالعات بهطور نابرابر در بین و داخل کشورها توزیع شده است، نتایج حاکی از وجود شکافهایی قابلتوجه در زمینههای متأثر از تعارض است. در این میان لازم است راهبردهای مداخله امیدوارکننده مورد آزمایش قرار گیرد و با شرایط گوناگونی سازگار شود که در آن خشونت رخ میدهد. برای اطمینان از دستیابی به تغییرات پایدار نیز انجام اقدامات گستردهتر برای مقابله با هنجارهای تبعیضآمیز جنسیتی، فقر و نابرابری حیاتی است.
مطالعات همچنین نشان میدهد پیادهسازی برنامههای حمایتی والدین که بهخوبی طراحی و اجرا شدهاند، در کاهش خشونت در خانه مؤثر است. استفاده از تکنیکهای فرزندپروری مثبت، گرمی و ثبات بیشتر در فرزندپروری، کاهش افسردگی و استرس والدین و مواردی از این قبیل همگی با سطوح پایینتر خشونت در خانه و بهبود روابط بین والدین رابطهای مستقیم دارد.
علاوه بر این، اوایل نوجوانی فرصتی منحصربهفرد برای تغییر هنجارها و رفتارهای اجتماعی آسیبرسان است. اجرای برنامههایی همچون جنبش برابری جنسیتی میتواند تمرکز نوجوانان را به رفع حساسیت جنسیتی معطوف کند و آنها را نسبت به داشتن تفکر انتقادی در مورد هنجارهای رایج جنسیتی و خشونت توانمند سازد. این برنامهها اهمیت شرکت دادن معلمان و مدارس را برای تأثیرگذاری بر تغییرات طولانیمدت در نگرشها و رفتارهای درون جامعه روشن میکند.
اجرای مداخلات چندوجهی و فرهنگی مبتنی بر مدارس در یک دوره زمانی طولانیمدت نیز ظرفیت لازم برای تأثیرگذاری پایدار را نشان داده و مشخص کرده است که برای رفع معضل آسیبهای ناشی از خشونت باید فراتر از خانه و کلاس درس، در راستای مشارکت گستردهتر جوامع تلاش کرد. در این میان تلاش برای تغییر هنجارهای نادرست جنسیتی در جوامع گوناگون از عناصر کلیدی برای ایجاد تفاوتهای چشمگیر محسوب میشود.
از سوی دیگر مشخص شده است که برنامههای کمکهای اجتماعی مانند کمک هزینههای آموزشی نقش کلیدی در حمایت از آموزش دختران نوجوان بهویژه در دوران گذار از مدرسه ابتدایی به دبیرستان ایفا میکند و دسترسی به خدمات رفاهی اجتماعی تأثیر مثبتی بر کاهش خشونت فیزیکی برای دختران و پسران دارد.
نتیجه نهایی اینکه هرچند اثرات ناشی از خشونت ویرانگر است، میتوان از وقوع آنها پیشگیری کرد. تأمین حقوق دختران نوجوان، رهایی از خشونت را در کنار ارتقای سلامت جسمانی و روانی برای آنها تضمین میکند. شکستن چرخه خشونت علیه کودکان و زنان مستلزم سرمایهگذاریها و استراتژیهای مبتنی بر شواهد و مداخله در بعضی از هنجارهای جوامع در سطوح مختلف از جمله دولتی است تا به خطراتی که دختران نوجوان با آن روبهرو هستند، بهطور خاص رسیدگی شود.
نظر شما