«در نگاه داشت زمین» بیانگر فضاهایی که دیگر نیست

هنرمند نمایشگاه «در نگاه داشت زمین» گفت: این نمایشگاه بیانگر فضاهای پرشماری در کرمان است که به دلیل خشک‌سالی و تخریب محیط‌زیست، دیگر نیست.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در اوج هیاهو نمایشگاه رنگ کاه‌گلی و تار بودن آثار به چشم می‌خورد، هرچند این فضا و ساختار طبیعت برای من ناآشنا است، اما گویی سال‌هاست در این طبیعت بزرگ‌شده‌ام، در خلق آثار از رنگ خنثی و کاه‌گلی استفاده‌شده است، اما نوع مناظر و به تصویر کشیدن آن توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند.

برخلاف بسیاری از نمایشگاه‌ها طبیعت که چهره ماسکه شده از طبیعت را برای مخاطبان به تصویر می‌کشد، تصاویر طبیعت در آثار این نمایشگاه مخاطب را به فکر فرود می‌برد و شاید تصویر طبیعت، نوع رنگ‌بندی و تکنیک استفاده از آن مخاطب را با حس نوستالژیک به گذشته‌ای نه‌چندان دور می‌برد، گذشته‌ای که انسان بیشتر با طبیعت در ارتباط داشت و شاکله زندگی هر فرد، طبیعت بود.

خاص بودن نوع آثار و متفاوت بودن آثار ارائه‌شده در نمایشگاه «نگاه داشت زمین» عاملی شد که با خالق این آثار گپ و گفتی کوتاه اما شنیدنی نسبت به برپایی این نمایشگاه در گالری «گذار» اصفهان داشته باشیم.

«میثم ثمررخی» فارغ‌التحصیل رشته گرافیک از هنرستان هنرهای زیبای استان کرمان و دانش‌آموخته رشته مرمت است. وی در این سال‌ها مشغول تدریس مرمت در دانشگاه هنر کرمان است که علاوه بر آن مسئولیت موزه هنرهای معاصر کرمان را نیز بر عهده دارد. گفت‌وگوی خبرنگار ایمنا با این هنرمند نقاش کرمانی را در ادامه می‌خوانید.

«در نگاه داشت زمین» بیانگر فضاهایی که دیگر نیست

چه شد به فکر برپایی این نمایشگاه در اصفهان افتادید؟

کرمان و اصفهان ازنظر بافت شهری و تاریخی و بناها نزدیک به هم هستند و از سابقه بالای تاریخی و تمدنی برخوردارند همچنین اتفاقات و رویدادهایی که در حوزه هنر کرمان و اصفهان در سالیان گذشته افتاده است.

اگر شاهد هستیم «میدان نقش‌جهان» در اصفهان می‌درخشد و خودنمایی می‌کند، از دیگر سوی شاهد بروز و ظهور دیدنی «میدان گنجعلی خان» در کرمان هم هستیم.

پوسته تاریخی کرمان مربوط به دوره صفوی است؛ به‌ویژه معماری، آجرکاری و کاشی‌کاری دوران طلایی صفویه در کرمان با انواع این هنر در اصفهان باهم اشتراکاتی و مشابهت‌هایی دارند. هرچند ازنظر اقلیمی کرمان و یزد قرابت بیشتری باهم دارند اما ازنظر اصالت ساختمانی و معماری، کرمان و اصفهان به هم نزدیک‌تر هستند.

همین عوامل در کنار آشنایی دیرینه با دوستان هنرمندم در خطه نصف جهان، باعث شد آثار هنری‌ام را به اصفهان بیاورم و در گالری گذار این شهر به نمایش بگذارم.

چه تعداد اثر نقاشی در این نمایشگاه ارائه کردید؟

۳۰ اثر به نمایش گذاشته شد. شماری از آثار چندی قبل در تهران به نمایش درآمده بودند و تعداد زیادی نیز برای اولین بار در اصفهان بانام نگاهداشت زمین عرضه شدند و عموم مردم و علاقه‌مندان به تماشای آن‌ها آمدند.

این آثار نگاه تازه‌ای به طبیعت و اقلیم پهنه وسیع کرمان دارد. این خطه پوشش گیاهی شلوغ و پرازدحامی ندارد. خاک و بستر زمین در این استان بر دیگر عرصه‌های طبیعی و اقلیمی، غلبه دارد. انتهای افق دید ما مجموعه‌ای کوهپایه، کوه‌ها و درختانی در انتهای یک روستا با مردمانی صبور است که در این مناطق زندگی می‌کنند و روزگار می‌گذرانند.

پیش‌ازاین خیلی به این شکل کار نقاشی نشده بود. بیشتر هنرمندان به دنبال خلق شلوغی درختان و جنگل‌ها هستند و کمتر به طبیعتی که کم‌درخت می‌پردازند. در این تعداد اثر هنری، بیان رئال و عینیت گرا نیست بلکه یک بازه و آنالیز مشخص دارد. برخی کارها به دید و نگاه‌های معاصر نزدیک‌تر شده‌اند. ضمن اینکه در بیشتر آثار سعی شده رنگ خاک که همان رنگ غالب کرمان است در این هنرها آورده شود و تداعی‌کننده استان پهناور کرمان باشد.

خلق این آثار چند سال زمان برد؟

هیچ‌کدام از آثار زمان آن‌چنانی برای اجرا نبرده است اما به‌طورمعمول روی یک اثر هنری مدت‌ها کارکرده، مطالعه می‌کنم و درنهایت اثر را به تصویر می‌کشم.

باید اشاره‌کنم ارائه آثار به شیوه نگاه اخیرم در سه نمایشگاه عرضه‌شده‌اند. ابتدا در کرمان آثار در یک از گالری‌ها به نمایش گذاشته شد که هنوز پختگی مجموعه کنونی را نداشت و قاب‌ها کوچک‌تر بود. آن زمان ۵۷ اثر خریداری شد و جالب بود که این نوع نگاه برای مردم کرمان دوست‌داشتنی بود؛ اینکه آن‌ها خواستار ورود این آثار به خانه‌هایشان بودند.

گالری دوم در تهران برپا شد و نام آن «دشت‌های رنگ‌پریده» بود و مجموعه سوم نهایت این کارها با عنوان «در نگاهداشت زمین» بود که در نصف جهان به نمایش گذاشته شد.

«در نگاه داشت زمین» بیانگر فضاهایی که دیگر نیست

چرا نگاهداشت زمین؟

در کرمان خاک اهمیت زیادی دارد. از کشاورزی تا ساخت خانه، آجر و معماری ما به خاک وابسته است، قنات‌ها و آبیاری ما همه و همه با خاک و زمین عجین هستند. این فضا به گونه‌ای است که مردم کرمان به کرمانی بودن خود اعتقاددارند. شما اگر مدتی در کرمان زندگی کنید تمایل پیدا می‌کنید که برای همیشه در این دیار زندگی و کارکنید.

بسیاری از هنرمندان مطرح کشور از شهرهای دیگر به کرمان آمدند و آثار هنری ماندگارشان را در این شهر خلق کردند. استاد مؤدب از بزرگ‌ترین خوشنویسان ایران است از شیراز به کرمان آمد و مجموعه‌ای را خلق کرد و از خود به یادگار گذاشت.

نمایشگاه نگاهداشت زمین به اصفهان چه ارتباطی دارد؟

زبان هنر زبانی گسترده و بین‌المللی است. مخاطب به اینکه هنرمند در خلق هنر خود چه کرده فکر نمی‌کند. در حقیقت این هنر است که به‌راحتی با مخاطب خود ارتباط برقرار می‌کند. این بایدوشایدهایی که فلسفه کاری هنرمند و پشتوانه کاری او بوده در اندیشه مخاطب جایگاه پررنگی ندارد.

مخاطب به خلق زیبایی می‌اندیشد و می‌نگرد و با خود موضوع طبیعت با هر نگاهی که داشته باشد را دنبال می‌کند. زیبایی، مخاطب خود را پیدا می‌کند. همچنین داشتن ارتباط می‌تواند در کار من مثمرثمر باشد. من بازتاب کارها و آثارم را در فضایی دیگر مطالعه یا آنالیز می‌کنم یا ساختار جامعه‌شناسی با مردمی که در آنجا بزرگ‌شده‌ام و زادگاهم بوده است را بازخوانی می‌کنم.

برخی مردم کرمان خیلی اهل گفت‌وگو نیستند و خیلی مسائل را باز نمی‌کنند اما اصفهانی‌ها خیلی تأکید می‌کنند و توضیح می‌دهند. ارتباط این‌چنینی باعث می‌شود خلأهایی که در کار من هست پر شوند و در آینده بتوانم کارهای بهتری ارائه کنم. تمایل زیادی دارم کارهای من نقد شوند و نقدهای متعدد را بشنوم.

آثار هنرمند به‌مثابه روحیات و بازتاب اجتماعی است که روی او اثر گذاشته است. این موضوع چقدر در آثار شما بازتاب دارد؟

موضوع طبیعت یا فیگور زمانی که آثاری که در حوزه تاریخ هنر ورق می‌زنیم بیشترین جاذبه را برای منتقدان هنر داشته است. اینکه چه فیگور یا طبیعتی توانسته انسجام یابد و جایگاه خودش را نشان بدهد اهمیت دارد؛ یا اینکه اسطوره‌ها و ذهنیت اقلیمی و انسانی هنرمند، در چاردیواری زندگی روزمره چقدر تأثیر داشته و توانسته به آیندگان انتقال بدهد.

هرچند امروزه آن ساختار کهن و قدیمی تغییر کرده و شاید در آینده عنوان و نگاه‌ها خیلی بیشتر از خود آثار ماندگار باشند. احساس می‌کنم سال‌های آینده نمایشگاه‌های این‌چنینی نخواهیم داشت. ادبیات هنری دنیا در حال عوض شدن و رفتن به سمت ایده و اندیشه‌گرایی است.

بیان و تکنیک کمک‌کننده نیست و آن چیزی که در حال تسخیر دنیا است نگاه معاصر است. نگاهی با اندیشه فکری و پشتوانه هنری مفهومی.

معتقدم یک هنرمند باید جامعه‌شناس باشد. به نظر من خیلی از آثار هنری که در ایران خلق می‌شوند این نگاه جامعه‌شناسانه را ندارند و ساختار مشخصی هم ندارند. شاهد هستم به نوع ارائه فکر نمی‌شود چون توانش را نداریم. هنر معاصر، مفهومی، کانسپت، چیدمان و مواردی ازاین‌دست جای خود را در هنر دنیا بازکرده است.

برای همین گالری‌هایی که این‌چنین هستند باید برای ۱۰ سال آینده خود فکر و طرحی نو داشته باشند. امروزه ویدئوآرت خیلی نیاز است تا توسط آن مخاطب آثار را بهتر درک کند.

«در نگاه داشت زمین» بیانگر فضاهایی که دیگر نیست

شما دغدغه طبیعت و محیط‌زیست داشتید، برخلاف هنرمندان که نمایشگاه تزئینی برگزار می‌کنند. از دیدگاه شما این برای هنرمند آفت نیست؟

ساختارها متقاوتند. فضاهای پرشماری در کرمان داشته‌ایم که دیگر نداریم. خیلی از این فضاها خشک‌شده‌اند. باغی بزرگ و سرسبزی در کرمان بود من در آنجا نقاشی می‌کردم. در آن محل طوطی‌های سبزرنگ زیادی بود. بازدیدکنندگان برای این پرندگان زیبا تخمه آفتابگردان می‌ریختند. امروز درختان آن پارک خشک‌شده است. درواقع این سرمایه بوده که از بین رفته است. چقدر تلاش شده این فضاها ایجاد شوند و بمانند اما براثر بی‌توجهی‌ها و خشک‌سالی‌ها خشک‌شده‌اند.

این مسائل و موارد مشابه همچون مصرف بنزین ماشین من نوعی یا بوق زدن یا ایجاد هر نوع آلودگی دیگر، فردی مخرب در فضای زیست‌محیطی را تداعی می‌کند که آیندگان خیلی زود متوجه آن می‌شوند.

می‌توان گفت نگاهداشت زمین اعتراضی به وضعیت موجود است؟

خیلی اهل اعتراض کردن نیستم. بلکه دنبال این هستم که خود من می‌توانم چه‌کاری انجام دهم. دوست داشتم این نگاه مردم را حساس‌تر کند. اگر پشت در خانه‌ام یک درخت بکارم کمک بزرگی به طبیعت است. این فقط برای من نیست و برای فرزند من و آیندگان این آب‌وخاک است. ما پس‌انداز می‌کنیم و این کار نیز نوعی پس‌انداز عام‌المنفعه است.

هنرمندان که از اقشار خاص جامعه هستند نگاه اقلیمی به نقاشی داشته‌اند. امروزه شاهد هستیم نگاه‌ها در هنر سطحی و دکوراتیو شده‌اند؛ نه اینکه نمایشگاه دکوراتیو کم‌اهمیت باشد، از اتفاق خیلی در دنیا به آن توجه می‌شود. مخاطب زیادی هم دارد و ژانر خاص حوزه نقاشی است اما مسئله من این است که برای اینکه فروش بیشتری داشته باشم نباید اندیشه را زیر سوال ببرم.

فروختن اثر یعنی بقای هنری من. پس این خیلی مهم است و باید با اندیشه و تفکر همراه باشد. می‌خواهم طبیعت کرمان را به نمایش بگذارم. واقعیت طبیعت کرمان همین است و قرار نیست من فضا را به گونه‌ای طراحی کنم که اندیشه فدای منفعت شود.

به نظر می‌رسد در دنیای امروز، بازاری شدن و نگاه‌های ساده و سطحی به طبیعت سلیقه مخاطب را عوض کرده است. خیلی وقت‌ها یک درخت سرسبز است که مخاطب آن را درک می‌کند اما من حداقل بافت، رنگ و فرم آن را عوض کرده‌ام و فکر می‌کنم اندیشه از مهم‌ترین مسائل یک هنرمند است که بقای هنر ارزشمند و اصیل ایران را تضمین می‌کند و اگر نباشد این هنر ماندگار نخواهد بود.

در دنیای امروز شاهدیم خیلی‌ها مشغول جزئیات برداری و کپی از هنرمندان معروف هستند. حتی من معلم خودم را و نه نقاشی و هنر را درس می‌دهم.

رنگ کرمان؟

قهوه‌ای خیلی کم‌رنگ یا کاه‌گلی

به گزارش ایمنا نمایشگاه «در نگاه داشت زمین» به همت دفتر تخصصی هنرهای تجسمی سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان با همکاری گالری گذار در حال برگزاری است که علاقه‌مندان برای بازدید از این نمایشگاه می‌توانند تا جمعه هشتم مهرماه به نشانی خیابان حکیم نظامی، کوچه سنگتراش‌ها غربی، بن‌بست ۱۷( سعدی) پلاک ۱۵ مراجعه کنند.

کد خبر 607764

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.