سعید خطیبی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: به عنوان یک زنجانی که در چند شهر زندگی کرده است و از سال ۱۳۸۵ تاکنون در اصفهان ساکن شده است میگویم که روزی که قصد عزیمت به اصفهان را داشتم تصمیم گرفتم برای یکی از اقوام که در اصفهان زندگی میکند هدیهای از صنایع دستی بگیرم، دنبال کار نویی بودم که در اصفهان نباشد اما نیافتم، سرانجام به هدیه ارزشمندی در قالب تابلوی کندهکاری شدهای رسیدم اما بعدها دیدم هدیهام جدید نبود. بسیار زیباتر از تابلویی که خریده بودم در اصفهان موجود بود.
وی خاطرنشان کرد: هر سال که گذشت با ظرفیتهای جالبی از اصفهان آشنا شدم، مثلاً دانستم از منظر اجتماعی مردم اصفهان به کم قانع نیستند. نه اینکه اهل قناعت نباشند، بلکه بهترینها را میخواهند. تنها شهری است که دیدهام به محض تغییر فصل، گلکاری و تزئینات آن عوض میشود، تنها شهری است که دیدهام آمار خیران بسیار بالا است، خیرانی که به هیچوجه حاضر نبودند جلوی دوربین حاضر شوند، مبادا که معامله آنها با خداوند دچار خدشه شود. اصفهان را شهری مدیرپرور دیدم.
این هنرمند و فیلمنامهنویس افزود: نکته جالب اینکه، اصفهانیها جدا از نگاه هنرمندانه و طنزپردازانه ای که به مسائل مختلف دارند، بیشترشان خط خوبی دارند. به خوشخطی اشاره کردم زیرا به این معنی است که اعتقاد دارم داشتن خط خوب نشانهای از استیلای فرهنگی شخصیت است.
خطیبی تشریح کرد: با طرح این مقدمه بر آن هستم که بگویم اصفهان از ظرفیتها و پتانسیل بسیار بالایی برخوردار است. جشنواره کودک و نوجوان تنها یکی از اتفاقهایی بود که به مدد قدرت رسانه اطلاعرسانی شد. حال سوال این است، نوزادی که در اصفهان چشم گشوده و رشد کرده، در سن سیوچهار سالگی عزم کجا دارد!؟
به گفته وی، معمولاً کسانی هجرت میکنند که شرایط رشد را برای خود نامطلوب مییابند، اما جشنواره بیزبان که قدرت تکلم و تصمیمگیری ندارد، که بار و بندیل جمع کند و راهی دیار دیگری شود. ظاهراً تصمیمش با مادران و دایههای مهربانتر از مادرها است. شاید نمیدانند چه میکنند! شاید نمیخواهند! شاید درکی از موضوع ندارند، شاید نمیتوانند یا شاید مانعی وجود دارد که من از آن سر در نمیآورم.
این هنرمند نمایشنامهنویس ادامه داد: معتقدم همه جای ایران سرای من است. همه شهرهای ایران ظرفیتهایی دارند که باید به آنها بها داد، مثلاً همدان نشان داده که در زمینه کارهای عروسکی و انیمیشن حرفی برای گفتن دارد یا در خصوص هنر نمایش تبریز و اردبیل خودی نشان دادهاند، اما این دلیل نمیشود تا درخت سیوچهار سالهای را از باغ خودش قطع و به باغ دیگر منتقل کنیم، راز درختهای معروف و کهنسال و پربرگ و با رگ و ریشه این است که یکجا بودهاند؛ این درس طبیعت است.
خطیبی تاکید کرد: در علم مدیریت گفته میشود، تغییر اساس رشد است، اما به نظر میآید زدن ریشه درخت جشنواره کودک و نوجوان اصفهان و کاشتن نهال آن در باغی دیگر راهکار مطلوبی برای رشد نیست. شاید بهترین گزینه، تغییر در نگرش مدیریت موجود باشد. به عنوان مثال، چند سال پیش تصمیم بر این بود تا دستههای عزاداری در اصفهان، مثل شهرهای زنجان و یزد به صورت منسجم برگزار شود، اما به دلیل انسجام نداشتن دستههای عزاداری این اتفاق نیفتاد. امیدوارم در همگرایی مدیران ذیربط و تصمیمگیری، سندرم نبود انسجام گریبان بانیان کوچ این واقعه پراهمیت را نگرفته باشد.
نظر شما