به گزارش ایمنا و به نقل از سایت هفتمین جشنواره ملی فیلم کوتاه حسنات اصفهان، «شبی با زاون» با همین رنگ و خاصیت، بیش از آنکه نمادین و در چارچوبهای رسمی باشد، نشستی برای رمزگشایی از راز ماندگاری زاون در اذهان و تأثیر عمیق روحی او بر روی شاگردانش بود. این تأثیر را میتوان بهخوبی از لابهلای اپیزودهای لمسشدنی طاهره امامی، شاگرد زاون که کمر همت به ساختن مستندی از زندگی استادش بسته بود، دریافت.
نگاه زاون، پشت دوربین طاهره امامی بهخوبی حس میشد و میتوان تمیز داد که این وصلههای بصری که به مستند زندگی زاون تبدیلشده، هرکدام برآیند یکی از درسهایی است که زاون با شور و دلسوزی برای شاگردانش تشریح کرده است.
جان کلام آنکه زاون بااحساسش، نهال حسنات را در آبوخاک نصف جهان کاشت و حالا بعد از سه سال از آسمانی شدنش، هنوز هم حسنات با دلشورههای زاون شروع میشود و با لبخند رضایتش هم پلان آخر را به تصویر میکشد.
کیومرث پوراحمد، کارگردان باسابقه سینما در مراسم «شبی با زاون»، با اشاره به اینکه متأسفانه به دلیل برخی تنگنظریها در دولت نهم و دهم، بزرگداشت زاون در جشنواره کودک حذف شد و اهالی دولت احمدینژاد درصدد حذف او بودند، اظهار کرد: بااینحال در جشن کتاب خانه سینما، بزرگداشتی باشکوه برای زاون برگزار شد و آخرین بار هم در جشنواره آران و بیدگل از او تقدیر شد.
وی ادامه داد: زاون در طول ۵۰ سال کار فرهنگی، شاگردانی ممتاز تربیت کرد و وقت، عمر و سلامتیاش را وقف اهداف والایش کرد، اما سرسوزنی هم چشمداشتی نداشت.
پوراحمد با اشاره به اینکه زاون دنیا را به هیچ گرفته بود، افزود: ماشین شخصی زاون چنان قراضه بود که ما از سوارشدن بر آن متعجب بودیم.
وی بابیان اینکه زاون برای بزرگترها احترام قائل بود و در مقابل کوچکترها هم با تواضع اقدام به آموختن میکرد، تصریح کرد: زاون با آن پشتکار، شور و شوقش برای هنر، مثل زایندهرود برای اصفهان بود.
این کارگردان سینما ادامه داد: زاون در جوانی از مسئولیت سینمای آزاد جوان اصفهان شروع کرد و در دورههایی که حذف شد، هم بیکار نماند و جلسات نقد فیلم و جشنواره برگزار کرد، کتاب نوشت و مستند ساخت.
وی تصریح کرد: زاون، آن سنگی است که در محدوده اصفهان به آبی ساکن پرتاب شد و رودخانه را وادار به موج کرد. زاون، فرزند نیک، دوستداشتنی و کارآزموده سینمای ایران با رویی باز بود.
پوراحمد گفت: زاون، مرد مردان بود و برای همه دست دهنده داشت و پاکباخته در قمار زندگی بود.
وی افزود: زاون مثل زایندهرود بود که در مسیرش، زایندگی و زندگی میآورد، اما در پایان مسیرش بازهم هستی میبخشد و در بین طرفدارانش تکثیرشده است.
کارگردان سینما اضافه کرد: هدایای ارزشمند زاون به فرهنگ و هنر ایران، نسل در نسل دستبهدست خواهد شد و بار و ثمر خواهد داد.
وی گفت: زاون برای خیلیها کتاب نوشت، اما آنها حاضر نشدند برای مراسم او به خود زحمت دهند و به اصفهان بیایند.
رضا مهیمن هم در این مراسم، با اشاره به اینکه در تمام فعالیتهای فرهنگی زاون، میتوان گفت پررنگترین وجه زندگی او، روابطی بود که با اطرافیان خود داشت، اظهار کرد: او در جلسات خود با آدمها به آنها انگیزه میداد، بهطوریکه به خاطر دارم وقتی دانشجوی دختری اولین شعرهایش را به جلسهای آورد، آنچنان مورد تشویق زاون قرار گرفت که اکنون کار اصلی او، شاعری است.
وی افزود: زاون در روابطش، بخشندگی بدون انتظار پاسخ داشت. زاون تنها عشق میداد و این عشق در آدمها نهادینه میشد که این موضوع به تربیتی که زاون داشت، بازمیگردد.
مستندساز اصفهانی و دوست صمیمی زاون قوکاسیان افزود: حضور زاون و عملکرد او، بیشتر مورد بهره شاگردانش قرار میگرفت.
وی افزود: شاعری در دهه ۶۰، اولین کتاب شعرش را چاپ کرد که یکی از دوستان زاون بود، اما کسی او را نمیشناخت. در همین شرایط یک روز زاون خودروی خود را پر از کتابهای او کرد و به تهران برد و کتابهای او را به همه کتابفروشیها و منتقدان داد تا نقد بنویسند.
مهیمن ادامه داد: زاون به پاکی درون آدمها توجه میکرد و اگر خوب نگاه میکردیم، متوجه میشدیم که بسیاری از اطرافیان او، انسانهای معمولی اما شریفی بودند.
وی با اشاره به اینکه زاون به بحث و گفتگو اهمیت میداد، تصریح کرد: گاهی کتاب تازهای میآمد و به چند نفر میگفت آن را بخرند و بعد در خانه زاون، آن را بررسی میکردند.
نظر شما