زاون تنها نقطۀ اتصال سینمای اصفهان به سینمای ایران بود/ از بودجه انجمن سینمای اصفهان خنده تان می گیرد/ شهرداری بازهم حامی هنرمندان باشد

از سال 91 تاکنون هر سال جزو سه دفتر برتر در حوزه آموزشی کشور بوده ایم، البته متاسفیم که کمبودها در زمینۀ حمایت، باعث شده فیلمسازان خوبی را که داشته ایم نتوانیم در اصفهان نگه داریم و آن ها مجبور شده اند برای موفقیت بیشتر از اصفهان بروند.

رئیس انجمن سینمای جوان اصفهان با حضور در محل خبرگزاری و نشستن پشت نیمکت ایمنا حرف های شنیدنی بسیاری گفت، از روزهای دبستان تا مقطع راهنمایی و حسادتی که به مهدی باقربیگی داشته، تا نقشی که جشنوارۀ کودک و نوجوان در جهت دادن به زندگی او در مسیر سینما ایفا کرده است. شرح گفتگو با سید محمد طباطبایی را از نظر می گذرانید.

آقای طباطبایی کودکی شما پشت نیمکت های مدرسه چگونه گذشت؟
 کلاس اول را در دبستان شهید پرخاش در منطقۀ 560 دستگاه نزدیک شاهین شهر آغاز کردم و خوب به خاطر دارم که اولین معلم ما سرکار خانم صفاجو بودند، از آنجا که به پدر و مادرم وابسته بودم و دوست نداشتم از آنها جدا شوم، پدرم برای من تعدادی کتاب به عنوان جایزه خریدند و این گونه شد که برای رفتن به مدرسه متقاعد شدم. خاطرۀ شیرینی از دوران راهنمایی دارم که در مدرسه شهید حلبیان گذشت. آن زمان آقای «کیومرث پوراحمد» برای ضبط قصه های مجید به این مدرسه آمده بود و من هم هر روز شاهد این ماجرا بودم، روزی که من بیمار بودم ایشان برای انتخاب بازیگر به کلاس ما آمده بود و تعدادی از دوستان مرا نیز انتخاب کرده بود. فردای آن روز که این اتفاق را شنیدم خیلی ناراحت شدم چون از همان زمان عاشق سینما بودم و به دوستانم غبطه می خوردم، حتی به جرأت می گویم در آن دوران حسادت می کردم و با حسرت به مهدی باقربیگی که در حیاط مدرسه جلوی دوربین بازی می کرد نگاه می کردم. تاسف بار این بود که همان روزی که من غایب بودم عده ای از دوستانم را برای جشنواره فیلم کودک و نوجوان نیز انتخاب کرده بودند و مهدی رحمانی یکی از همان همکلاسی های خوشبخت من است که آن روز داور جشنواره بود و امروز یکی از فیلمسازان بزرگ کشورمان است.
در واقع این جشنوارۀ کودک و نوجوان و تولید سریال قصه های مجید در مدرسۀ ما بود که  مرا از همان کودکی به سینما به شدت نزدیک کرد و به خاطر همین علاقه بود که در دبیرستان ادبیات خواندم و بعد در کنکور هنر شرکت کردم و در دانشگاه سورۀ اصفهان تحصیل کردم. دورانی که خاطرات بسیار خوبی داشت و همین جا از زاون قوکاسیان عزیز یاد می کنم که همۀ سینمای اصفهان مدیون اوست و واقعا سینمای ما با رفتن او خیلی آسیب دید. رفتن او برای سینمای اصفهان مهلک بود کما اینکه هنوز سینما نتوانسته خودش را بعد از زاون جمع کند.
از زاون قوکاسیان بیشتر بگویید او چه می کرد که امروز این همه به او محتاجیم و نیست؟
مرحوم زاون، تنها نقطۀ اتصال سینمای اصفهان به سینمای ایران بود که بعد از او دیگر آن را نمی بینیم. تمام دست اندرکاران سینمای ایران و فیلمسازان و بازیگران سینمای ایران با زاون مأنوس بودند و وقتی زاون اراده می کرد که حرفه ای ها را چه برای دانشگاه سوره، چه برای تولید فیلم و... دعوت کند همه می پذیرفتند. ما کسی را نداریم که بتواند اینقدر تاثیرگذار باشد و فیلمسازان با او خاطرۀ مشترک داشته باشند. در دانشگاه سوره، به همت زاون ما اساتیدی داشتیم که جمع آن ها را نه در تهران و نه در دانشگاههای دیگر هرگز ندیدیم. وجود این دانشگاه با آن اساتید در اصفهان اتفاق بزرگی بود که متاسفانه به جای این که مسئلۀ آن را حل کنند صورت آن را پاک کردند و سوره از اصفهان رفت. دانشگاهی که بسیاری از خروجی های آن در بدنه سینمای حرفه ای اکنون کار می کنند، مثل هومن بهمنش، نقی نعمتی، روزبه رایگان، داریوش غزوانی و... که زاون آن ها را معرفی کرد و سینمای ایران از هنرشان استفاده کرد. برای مثال هومن بهمنش توسط زاون به عباس کیارستمی معرفی شد تا بتواند تصویربردار فیلم او باشد و بی اغراق همۀ بچه های دانشگاه سوره وامدار زاون بودند، او که محبت هایش فراموش نشدنی است و خودش را وقف کرده بود و عاشقانه هم سینما، هم اصفهان و هم مادرش را دوست داشت.

در مورد انجمن سینمای جوان و برنامه هایی که در دستور کار این انجمن قرار دارد بگویید.
در مورد کلیت انجمن سینمای جوانان ایران باید گفت که این انجمن یکی از سه بازوی مهم سازمان سینمایی کشور در کل ایران است که بیش از سی سال سابقه دارد و متولی فیلم کوتاه است و جشنواره فیلم کوتاه تهران را برگزار می کند. این انجمن در سراسر کشور 60 شاخه دارد و در سال 64 توسط مهدی قاسمی در اصفهان تاسیس شد. سینمای آزاد به سینمای جوان تبدیل شد و چون زمان جنگ بود برای خیلی از افراد علاقمند تنها جایی بود که می توانست شرایط آموزش و تولید را فراهم کند. بنده نیز از سال 89 در خدمت انجمن بوده ام و از آن زمان تمام تلاشم را در حوزۀ تخصصی گذاشته ام و سعی کرده ام که از نظر آموزش بهترین ها باشیم و خوشبختانه از سال 91 تاکنون هر سال جزو سه دفتر برتر در حوزه آموزشی بوده ایم و توانسته ایم فیلمسازان خوبی تربیت کنیم. البته متاسفیم که کمبودها در زمینۀ حمایت، باعث شده فیلمسازان خوبی را که داشته ایم نتوانیم در اصفهان نگه داریم و آن ها مجبور شده اند برای موفق شدن از اصفهان بروند.
اصغر فرهادی نیز کارش را با انجمن سینمای جوان آغاز کرد. دربارۀ حضور او در انجمن صحبتی دارید؟
بله، سال 65 اصغر فرهادی به انجمن سینمای جوان اصفهان می آید و آن طور که مهدی قاسمی تعریف می کند، از همان ابتدا برای فیلم ساختن آمده بوده است. به او می گویند باید در دوره های انجمن شرکت کنید و از او تستی هم گرفته می شود به این شکل که از او می خواهند گلی بکشد و زیر آن داستان کوتاهی بنویسد و چنین می کند، بعدها می گفتند که از همان موقع مشخص بود او فرد مستعدی است. فرهادی در انجمن سینمای جوان فیلم ساخت و اکنون هم هر جا که هست می گوید که از سینمای جوان اصفهان کار را شروع کرده. اصغر فرهادی روی قلۀ سینمای ایران ایستاده و باعث سرافرازی کشور ماست. در واقع وظیفۀ اصلی انجمن نیز آموزش و معرفی این هنرمندان است.
چه عواملی فیلمسازان و هنرمندان را برای موفق شدن مجبور به پایتخت نشینی می کند؟
می دانید که فیلمسازی شغل بسیار گران و پر هزینه ای است. ما در دنیا فیلمسازی را به عنوان یک هنر صنعت می شناسیم. سینمای جهان نیز به عنوان یک صنعت بزرگ پولساز از آن یاد می کند. در کشور ما اما به خاطر تحریم های ناجوانمردانه و همچنین به خاطر امپریالیسم فرهنگی ای که در سینمای جهان وجود دارد، فیلمسازان ما نمی توانند فیلم های خود را در سراسر دنیا اکران کنند و ما مجبوریم به بازار داخلی چشم بدوزیم که آن هم در ایران محدود است به خاطر تعداد کم سالن ها. حتی ما در اصفهان از لحاظ تعداد سالن ها یکی از محرومترین استان های ایران هستیم و به تبع این جریانات تعداد فیلم های ما نیز کم می شود و بچه های فیلمساز جوان که می خواهند وارد این صنعت شوند در واقع قفل می شوند، چون عرضه بالاست و تقاضا پایین، فیلم ها سال های دراز در نوبت اکران منتظر می مانند و بیات می شوند و قطعا وقتی اکران می شوند لطف روزهای داغ سال تولید را نخواهند داشت. به همین دلایل در حوزۀ فیلم بلند تقریبا فقط فیلمسازهای بزرگ و اسم دار هستند که می توانند در این سینمای نحیف سهمی داشته باشند و جوان ها مشکلات بسیاری دارند.
در حوزۀ فیلم کوتاه نیز همین مشکلات وجود دارد؟
دنیا فیلم کوتاه را به عنوان سینمای مستقل می شناسد و ارزش زیادی برای آن قائل است چون در کمترین زمان، معنای بزرگی را به مخاطب القا می کند و از جشنواره های متعددی که در این حوزه در کل کشورها وجود دارد متوجه می شویم که چقدر اهمیت دارد. در کشور ما اما جایگاه فیلم کوتاه اکثرا به این شناخته می شود که جوانان برای مشق کردن فیلم کوتاه می سازند تا به سینمای فیلم بلند برسند و این جریان وجود دارد. تعداد کمی هستند که فیلم کوتاه را با اصالت فیلم کوتاه قبول دارند و با دید حرفه ای و هنری به آن نگاه می کنند که به خاطر عدم درآمد، این حوزه نیز هیچ جایگاهی در کشور ما ندارد. ارگان های فرهنگی در سراسر دنیا از این حوزه حمایت می کنند. در کشور ما کمابیش در شهری چون تهران نیز این حمایت اتفاق می افتد اما در شهر اصفهان کمتر این حمایت ها را می بینیم. گاهی تک بارقه ای از یک ارگان فرهنگی می بینیم که مقطعی موجب تولید چند فیلم کوتاه می شود و بعد دوباره بچه ها صبر می کنند تا ببینند ارگان بعدی که این چراغ را روشن می کند کدام است و متاسفانه دو سه سالی است که این چراغ خاموش است و ما در جشنوارۀ فیلم کودک و نوجوان تنها یک نماینده داریم که آن هم با هزینۀ شخصی و کمی فیلمش را آماده کرده است!
انجمن سینمای جوان در حمایت از فیلمسازان چه سهمی دارد؟
انجمن در خشکسالی مالی ای که از سال 92 در آن به سر می برد و تا الان ادامه دارد گرفتار است. اگر مبلغ بودجۀ انجمن اصفهان را به شما بگویم حتما می خندید. از اول هم ما شرایط خاصی را در انجمن نمی دیدیم و در این سه سال اخیر شرایط سخت تر هم شده، چون انجمن بیشتر به عنوان مرجع آموزشی حساب می شود تا بحث تولید و بودجۀ نامحدودی ندارد تا بتواند از این همه جوان آموزش دیده حمایت کند. البته با همین بودجه ناچیز هم جوانان ما کارهای بزرگی کرده اند، اما انتظار ما از مراکز فرهنگی که بودجۀ فرهنگی دارند و می دانند اگر بودجه شان هزینه نشود باید به خزانه برگردد یا هزینۀ همایش ها و چاپ بروشور های کم کیفیت و امثالهم شود که خروجی آن صفر است، بیایند و از فیلمسازان شهرمان حمایت کنند. نمی خواهیم به انجمن پول بدهند، فقط بگویند مثلا 10 تا فیلم می خواهیم و ما هم فیلمسازهای خوبمان را به آن ها معرفی می کنیم تا حمایتشان کنند. متاسفانه باید بگویم مستند سازهای بزرگی داریم که دارند از این شهر می روند. ما فکر می کنیم فرار نخبه ها تنها در در حوزۀ پزشکی و مهندسی اتفاق می افتد ولی حوزۀ هنر را که می تواند تأثیرات بسیار بیشتری بگذارد و با یک اثر جامعه را متحول کند نمی بینم و متاسفانه در این حوزه فرار نخبه ها بیشتر انجام می شود. امروزه کمتر نخبۀ هنرمندی را می بینیم که در اصفهان مانده باشد و توانسته باشد کار بزرگی انجام بدهد. هر نام بزرگی را در کشور می شنوید که اصالتا اصفهانی است متوجه می شوید که با کوچ کردنش به تهران اتفاق های خوبی برایش افتاده، افرادی مثل بهمن فرمان آرا، کیومرث پور احمد، رسول صدر عاملی، سروش صحت، پرویز شیخ تادی، اصغر فرهادی، همایون اسعدیان، محسن امیر یوسفی، علی محمد قاسمی و... که همه از اصفهان یا خمینی شهر یا نجف آباد و... راهی تهران شدند و اکنون جایگاه بزرگی دارند. تنها کسی که عاشقانه ماند و سوخت و ساخت زاون بود که در جشنوارۀ فیلم و کودک و نوجوان که بنده و ایشان در شورای فیلمنامه حضور داشتیم در راهروی تالار هنر در حالی که از وضعیت سینمای اصفهان گله مند بود با من درد دل کرد و گفت: «اصفهان را با تمام وجود دوست دارم، اما دارم به این نتیجه می رسم که اشتباه کردم در اصفهان ماندم و اگر به تهران رفته بودم شاید برای اصفهان هم بهتر بود و می توانستم بیشتر به آن کمک کنم» و شنیدن این حرف ها از زبان زاون، خیلی دردناک بود.

جایگاه فعلی سینمای اصفهان را در چه سطحی می دانید؟
من به آیندۀ سینمای اصفهان بسیار خوش بینم. چند سالی بود می دیدم شهرهایی مثل اردبیل و بوشهر که زودتر نهضت علمی خود را شروع کرده بودند و در کنار آن از سوی حوزه هنری یا شهرداری یا استانداری و هر ارگانی که بودجه فرهنگی داشت حمایت می شدند، خروجی های خوب و زیادی داشتند و جوایز زیادی در جشنواره ها کسب می کردند. در اصفهان این حمایت را کمتر می بینیم، هزینه ها در جایی خرج می شوند که ارزشی ندارند در حالی که اگر از یک فیلمساز حمایت شود 20 تا جوان در کنار آن فیلمساز حمایت می شوند و با شور و نشاط کار می کنند. اگر حمایت نکنیم همین جوان ها سرخورده می شوند. چه بسا افراد مستعدی که به دلیل همین سرخوردگی فیلمسازی را کنار گذاشتند و وارد شغل های دیگر شدند. ما در انجمن  تقریبا وظیفۀ خود را انجام داده ایم اما نیازمند حرکت جدی در زمینۀ حمایت هستیم.
در دورۀ بیست و هشتم از جشنوارۀ فیلم کودک و نوجوان این حرکت انجام شد. حمایت خوبی از سوی شهرداری اصفهان صورت گرفت، 500 میلیون بودجه اختصاص دادند و 47 فیلم ساخته شد. از این 47 فیلم تعداد زیادی جایزه ملی و جهانی گرفتند و این مربوط به جوایزی بود که بچه ها خودشان فرستادند و خیلی از فیلم ها رها شد. همایون اسعدیان داور این جشنواره بود و به خاطر دارم 16 تا از این فیلم ها را لیست کرده بود و می گفت: «نمی دانم به کدامیک از این فیلم ها جایزه بدهم، همۀ آن ها خوبند.» اما متاسفانه این حرکت ها ادامه دار نیست، با این که ما سال بعد از آن فراخوان دادیم و از 583 فیلمنامۀ رسیده 40 تا انتخاب شد و قرار بود همان سال به تولید برسد اما دو سال است که این اتفاق نیفتاده. با توجه به این که ما حضور شهردار اصفهان را در محافل هنری می بینیم می خواهم تقاضا کنم که نگاه جدی ای به تولید فیلم داشته باشند و برای تولید این 40 فیلم دستور عاجل بدهند که جمیعا چیزی نزدیک به 800 نفر منتظر این حمایت اند و با یک حمایت حداقلی می توانند به سمت فیلم ساختن بروند.
جایگاه اصفهان به طور مشخص در حوزۀ مستند چیست؟
 در حوزۀ مستند ما واقعا هنرمندان خوبی داریم.  یک چهارم آثار باستانی ایران در اصفهان است و این شهر چه از نظر آثار باستانی، چه از لحاظ فرهنگی و هنری و اجتماعی و دفاع مقدس سرآمد شهرهای ایران است. اما در حوزۀ مستند ما کمتر اثری را می بینیم که تولید اصفهان باشد. به من بگویید تا الان چند مستند از سبک موسیقی اصفهان تولید شده؟ ما اساتید بزرگی مثل استاد شاهزیدی را داریم، اما چند فیلم از ایشان ساخته شده؟ این ها گنجینه های اصفهان هستند که ما داریم یکی یکی آن ها را از دست می دهیم اما یک مستند در مورد آن ها نداریم چون کسی نیست که از مستندسازها حمایت کند. پیشنهاد من این است که به جای این که یک همایش برای فلان شخصیت برگزار کنند که حداکثر هزار نفر از آن استفاده می کنند، یک دهم پول همایش را به یک مستندساز بدهند که از همان شخصیت فیلم بسازد تا میلیون ها انسان تا قرن ها بتوانند از این شخصیت و علم و هنر و تفکرش بهره ببرند. عاجزانه تمنا می کنم از مدیران فرهنگی شهر و استان، به جای هر کاری که می خواهند در حوزۀ فرهنگ انجام بدهند از تولید یک مستند یا فیلم داستانی در مورد آن مقوله حمایت کنند. چون همه اذعان دارند که سینما تاثیرگذارترین هنر در هنرهای هفت گانه است و ترکیبی از هر هفت هنر در هنر هفتم وجود دارد.
نظر شما در مورد نقش جشنواره ها و به طور مشخص نقش جشنوارۀ فیلم کوتاه حسنات در اصفهان چیست؟
بنده در سال گذشته جزو هیئت انتخاب جشنوارۀ حسنات بودم و امسال هم از هیئت انتخاب خبر دارم که به خود بنده اعتراض داشتند و می گفتند فیلم هایی که در اصفهان تولید می شود به خاطر این که حمایتی ندارند به شدت ضعیف اند و اکثر آن ها رد شده و پذیرفته نمی شوند. آن تعداد معدود فیلم حرفه ای هم که تولید می شود به خاطر کمبود بودجه ای که وجود دارد، فیلمسازان مجبورند با کیفیت پایین کار کنند، به این شکل که از نابازیگر استفاده کنند یا از تجهیزات ارزان تر و همۀ این ها به فیلم ضربه می زند. من چون داور جشنوارۀ فیلم کوتاه تهران هم بوده ام فیلم های کوتاهی را دیده ام که به اندازه یک فیلم سینمایی و تله فیلم برای آن هزینه شده. جالب است بدانید حوزه هنری تهران از یک کیلیپ 7 دقیقه ای، 1 میلیارد تومان حمایت می کند، بعد هزینه ای که در طول سال از کل سینما در اصفهان می شود به 50 میلیون هم نمی رسد! غیر از مبلغی که شهرداری اصفهان آن سال کمک کرد و فیلمی مثل «دیوار کشی» ساخته شد که جایزه بزرگ جشنوارۀ فیلم کوتاه 100 کشور را گرفت، یا فیلم «وقتی صنم گریست» که از کشورهای پرتغال و نیویورک تا استرالیا 6 جایزۀ جهانی گرفت. همۀ این افتخارات به خاطر یک حمایت ازسوی شهرداری بود این در حالی است که فیلمسازان می گویند این تجربۀ اول ما بود و الان علم و کارایی ما چند برابر گذشته است. من یقین دارم اگر این حمایت ها ادامه داشته باشد می توانیم سینمای اصفهان را مثل فوتبالش که با حمایت فولاد و ذوب آهن به جایگاه کنونی رسیده، به قطب دوم ایران تبدیل کنیم.
این قطب شدن در حوزۀ سینما قطعا حتی شاید قوی تر از تهران در اصفهان اتفاق بیفتد، به این خاطر که ما اصغر فرهادی را داریم. قله را داریم، چرا در اصفهان او را نگه نداریم؟ چرا کاری کنیم که فرهادی های ما از شهرمان بروند؟ ما در حوزۀ انیمیشن بهترین انیماتورها را داریم که در اصفهان از بیکاری می سوزند بعد می بینیم که همان ها از «والت دیزنی» دعوت به کار می شوند و می روند. ادعا می کنیم که می خواهیم فرهنگ ایرانی و اسلامی مان را به دنیا معرفی کنیم و بعد از چیزی که به گسترش این فرهنگ کمک می کند کوچکترین حمایت ها را دریغ می کنیم. اکنون دوره دورۀ رسانه و فیلم است و ما اگر رسانه خود را قوی نکنیم اتفاقی هم برای فرهنگ و هنر شهرمان نخواهد افتاد.
جشنوارۀ کودک و نوجوان و بازگشت آن به اصفهان را چطور ارزیابی می کنید؟
این جشنواره منتقدین و طرفداران جدی خود را در اصفهان دارد. نظر منتقدین این است که این جشنواره تعدادی فیلم با کیفیت پایین نشان می دهد و در عوض هزینۀ هنگفتی را برای هتل و پذیرایی از مهمان ها به شهر وارد می کند و به همین خاطر ارزش حمایت را ندارد.
بنده تعدادی از برکات این جشنواره را می گویم و قضاوت را به عهدۀ منتقدان می گذارم. لازم است بدانیم که این جشنواره قرار نیست همۀ مشکلات کودکان و نوجوانان را حل کند. قرار هم نیست هزینه ای بشود و برنگردد. تبعات جشنوارۀ فیلم کودک و نوجوان در ناخودآگاه کودکان ما می تواند یک سرمایه گذاری برای آیندۀ فرزندان ما باشد. در طول برگزاری جشنواره تمام دوربین های شبکه های مختلف ملی و بین المللی روی اصفهان زوم هستند و شخصیت های محبوبی مثل پورنگ، فیتیله ها و...به اصفهان می آیند و آثار تاریخی آن را در فیلم ها نشان می دهند، بچه های ما را با سینما آشتی می دهند. اگر بخواهیم از آثار دیدنی اصفهان یک تیزر برای تبلیغ بسازیم چند ده برابر از هزینۀ جشنواره فقط باید به شبکه ها برای پخش آن پول می دادیم و تاثیری هم نداشت. باید حساب کنید که ما در ذهن همۀ بچه های کشور، داریم اصفهان را به یک جایگاه ویژه تبدیل می کنیم. تمام این بچه ها با دیدن آن در تلویزیون، در ذهنشان آرزو می کنند اصفهان را ببینند و شاید 20 سال دیگر جواب بدهد، اما همین به جذب توریست و گردشگر برای شهرمان بسیار کمک خواهد کرد. ما چقدر روی فرهنگ سازی برای استفادۀ بچه ها از سینما سرمایه گذاری می کنیم؟ جشنواره همین کار را انجام می دهد و بچه ها را با هنر مأنوس می کند. موافقم که باید از اسراف و ریخت و پاش جلوگیری کنیم اما این مسئله نباید موجب شود که به اصل جشنواره ای که حق اصفهان است تبر بزنیم و با آن مخالفت کنیم. خود من خروجی این جشنواره ام. این جشنواره بود که مرا به سینما علاقمند کرد و نوجوان های دیروز مسئولین امروزند. هدف گذاری ما در جلساتی که به عنوان مدیر کمیتۀ سینمایی 4 دوره از جشنواره داشتم این بود که سعی کنیم با حمایت از فیلمسازان کم کم اصفهان را در حوزۀ کودک و نوجوان قطب کنیم و حتی قرار بود شهرک کودک و نوجوان در اصفهان ساخته شود. اصفهان می تواند در این خصوص در دنیا جریان سازی کند به گونه ای که  بچه ها از فرهنگ های مختلف بیایند و در اصفهان فیلم بسازند. این اتفاق قطعا شدنی هست، به شرط حمایت و به شرطی که عزیزان مخالف، مخالفت هایشان را به سمت جاهایی ببرند که نیاز به مخالفت جدی هست و کمتر به حوزه ای ببرند که احساس خلاء در آن به شدت دیده می شود.
از کانون عکس و فعالیت های آن چه خبر؟ چند عضو دارد؟
کانون عکس اصفهان بزرگ ترین و فعال ترین کانون عکس در ایران است. این کانون از سال 87 تاکنون برنامه های منظم و مختلفی را برگزار کرده و بیش از 700 نفر عضو دارد. به تازگی با توجه به حمایتی که نگارستان امام خمینی و موسسۀ نشر آثار امام از کانون عکس کرده است قرار شده که جلسات هفتگی این کانون در روزهای چهارشنبه در محل نگارستان برگزار شود. نزدیک به 200 عضو فعال در این انجمن برنامه های مختلفی مثل ورکشاپ و... دارند و ماهی نیست که عکاسان این کانون از جشنواره های معتبر داخلی یا خارجی جایزۀ ملی یا بین المللی نگرفته باشند و این اتفاق هر هفته در کانون می افتد. جا دارد که از مدیران فرهنگی شهر بخواهم از این عکاسان نیز حمایت کنند که گاهی حتی نسبت به فیلمسازها هم مظلوم تر هستند.

رسم معمول نیمکت برای سوال آخر پرسش در مورد طرح «سه شنبه های بدون خودرو» است. نظر شما در این باره چیست؟
این طرح و ایدۀ جذاب و جالب و خوبی است، خود من در سال های گذشته ایده ای با محوریت دوچرخه داشتم و به دوستانم در شهرداری هم پیشنهاد دادم و گفتم می توانید اول و آخر خیابان های معروف شهر دوچرخه بگذارید و خوشحالم که این اتفاق افتاده است. اصفهان را در گذشته هم به عنوان شهر دوچرخه ها می شناختند و نوستالژی دوچرخۀ زنگ دار که یکی از آن ها نیز به تازگی سر پل فلزی نصب شده واقعا خوب است. این حرکت بسیار خوب و قابل تقدیری است و ان شالله که فرهنگ سازی شود و هر روز هفته برای شهروندان، روز بدون خودرو شود. برای نجات شهر ما بهترین راه دوچرخه است و تشکر می کنم از دوستانی که روی این طرح کار کردند به گونه ای که خیلی از شهرهای دیگر هم از آن ایده گرفتند و دارند آن را در شهرشان اجرا می کنند.
12177/135/50
کانال اطلاع رسانی: https://telegram.me/imnanews
 
کد خبر 262757

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.