به گزارش خبرنگار ایمنا، «خشونت» یکی از مظاهر زندگی اجتماعی است و نمیتوان جامعهای را پیدا کرد که در آن، خشونت وجود نداشته باشد. بیشک اجتماعات انسانی بهلحاظ تعارض منافع افراد و نحوه متفاوت زندگی، خواهناخواه با پدیده خشونت در بطن خویش مواجه هستند؛ لیکن آنچه حائز اهمیت است، میزان و شدت خشونت در جوامع مختلف انسانی است که برحسب دخالت عوامل متعدد، از جامعهای به جامعه دیگر تفاوت دارد. ایران یکی از کشورهایی است که در طول سالهای اخیر، خشونت، روند روبه رشدی را در آن طی کرده است.
کافی است در این زمینه به آمار اعلام شده قوه قضائیه یا سازمان پزشکی قانونی کشور در خصوص نزاع و احکام صادره خشونتهای جسمی و کلامی (توهین و افترا و هجو) مراجعه کنیم. همین میزان آمار اعلام شده توسط این مراجع که البته حسب مورد صرفاً بیانگر آمار ظاهری یا آمار قضائی است نه آمار واقعی، مبیّن میزان بالای خشونت در جامعه ایران بوده و البته بدیهی است که آمار واقعی خشونت در کشور (شامل موارد گزارش نشده، شکایت نشده یا کشف نشده) به مراتب بالاتر از آمار قضائی اعلام شده توسط نهادهای ذیربط است. بر همین اساس در گزارش ذیل به دلایل افزایش خشونت در جامعه پرداختهایم.
نادیده گرفتن نقش سازمانهای مردمنهاد در پیشگیری از خشونت
سمیه صالحی، مدیر سازمان مردمنهاد پیشگیری از خشونت توانگران آگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: در بسیاری از بررسیها، پدیدهها و آسیبهای اجتماعی بهصورت آکادمیک مورد مطالعه قرار گرفته است؛ درصورتیکه باید این تحقیقات و بررسیها، میدانی و برخاسته از کف جامعه باشد. وقتی تحقیقات و بررسیهای یک پدیده اجتماعی، تنها مبنی بر پیشینه تحقیقات قبلی که آن تحقیقات هم مطالعاتی و براساس آمار دستگاهها، سندها و برنامهها باشد، قطعاً آن تحقیق و مطالعه نمیتواند راهگشا برای سیاستگذاری و انجام اقدامات مناسب باشد.
وی ادامه میدهد: متأسفانه در بررسی آسیبهای اجتماعی همچون خشونت و نزاعهای دستهجمعی، حلقه واسط و تأثیرگذاری به نام سازمانهای مردمنهاد مغفول مانده است. انجیاوها به خاطر ساختاری که دارند، بیش از سایر ارگانها و حتی نهادهای علمی با کف جامعه ارتباط دارند و بهتر از هر نهاد یا دستگاهی بهواسطه ارتباط، از نگرشها و خواستههای افراد جامعه در حوزهای که فعالیت میکنند، آگاه هستند.
مدیر سازمان مردمنهاد پیشگیری از خشونت توانگران آگاه، تصریح میکند: در بسیاری از آسیبهای اجتماعی بهویژه خشونت و نزاع، فشارهای بیرونی بر بروز آن تأثیر دارد. بارها بهعنوان یک مؤسسه مردمنهاد که در حوزه خشونت فعالیت میکند، شاهد بودیم افرادی که دست به هرگونه خشونت میزنند، قبل از انجام آن هیچ تمایلی به این کار نداشتند و حتی بعد از انجام این کار، پشیمان بودند؛ اما عوامل و فشارهای بیرونی به قدری تأثیر داشتند که در یک لحظه فرد بیآنکه بفهمد، رفتار خشونتآمیز از خود نشان میدهد.
وی خاطرنشان میکند: آنچه گاهی اوقات درباره نزاعهای دستهجمعی، اشتباه برداشت میشود، این است که این نوع نزاع همچون نزاع فردی آنی است؛ در صورتی که نزاعهای دستهجمعی با قصد و پیشزمینه قبلی صورت میگیرد و حتی نزاع فردی باعث بروز نزاع دستهجمعی میشود.
نبود زیرساختهای تفریحی عامل اصلی افزایش خشونت در جامعه
صالحی ادامه میدهد: دلیل عمده وقوع نزاعهای دستهجمعی به غیر از مناطق محروم و حاشیهنشین شهر همچون پارکها و مناطق برخوردار به این دلیل است که حضور افراد از مناطق دیگر یا مناطق محروم به دلیل نبود زیرساختهای لازم شهری و تفریحی مناسب در این مناطق بسیار است.
وی میگوید: گاهی تبعیض در سیستم آموزشی و نهاد آموزشوپرورش، احساس خودکمبینی و حقارت را در کودکان شکل میدهد؛ همین امر باعث میشود که در آینده کودک بهعنوان یک فرد با کج کارکردیهای شخصیتی رفتار خشونتآمیز از خود نشان دهد.
این مدیر سازمان مردمنهاد پیشگیری از خشونت، اظهار میکند: سازمانهای مردمنهاد به خاطر ساختار و کارکرد خود در ارتقای مؤلفههایی همچون سرمایه، اعتماد و مشارکت اجتماعی و در کاهش و پیشگیری از انواع خشونت به دلیل ارتباط دوسویه با مردم نقش بسزایی دارند؛ اما نکتهای که باید در نظر داشت اینکه هنوز سازمانهای مردمنهاد کشور برخلاف کشورهای توسعهیافته وابستگی بیش از حدی به نهادهای دولتی دارند و این امر در اثربخشی فعالیتهای آنان تأثیر منفی دارد؛ اما این سازمانها میتوانند کارکرد لازم برای کاهش آسیبهای اجتماعی همچون خشونت را داشته باشند.
به ابعاد سلامت جسمی در پیشگیری از خشونت توجه نمیشود
سارا بهزاد، روانشناس اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: در بحث واکاوی علل افزایش نزاعهای فردی و دستهجمعی، علل فردی یکی از عوامل مهمی است که باید به آن توجه شود. نمیتوان فقط به علل اجتماعی و شهری این مسئله پرداخت و جنبه فردی آن را در نظر نگرفت. یکی از علل فردی افزایش خشونت در افراد، کمبود ویتامین، کمخونی و مشکلات مواد غذایی است که طی بررسی وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی در این سه مورد مردم استان مرکزی بهویژه مردم شهر اراک از کمبود ویتامین، کمخونی و مشکلات مواد غذایی نسبت به اغلب سایر شهرهای کشور رنج میبرند.
وی ادامه میدهد: یکی دیگر از علل خشونت بالا در برخی افراد، اضطرابهای حل نشده است. سازمان بهزیستی در سراسر کشور حدود هفت سال است که غربالگری اضطراب در بین کودکان پنج تا شش سال انجام میدهد و عملاً در این غربالگری، شاهد هستیم کودکانی که میزان استرس بالایی را تجربه میکنند بیش از سایر کودکان رفتار خشونتآمیز دارند.
این روانشناس اجتماعی میگوید: اضطراب حلنشده در کودکان، آنها را دچار تعارض میکند و این تعارض، موجب میشود که فرد در جوانی و بزرگسالی نتواند تکانههای عاطفی خود را کنترل کند؛ در نتیجه وقتی وارد جامعه میشود با کوچکترین تلنگری، وارد چرخه خشونت میشود.
وی ادامه میدهد: از دیدگاه علم روانشناسی، کمخوابی یکی دیگر از علل افزایش خشونت و نزاع در جامعه است. اگر بررسی شود درخواهیم یافت یکی از علل نهتنها در بحث نزاعهای فردی و دستهجمعی بلکه آسیبهای اجتماعی همچون طلاق، بستههای اینترنتی شبانه است. وقتی نوجوان و جوانی به دلیل اینکه بسته اینترنت شبانه رایگان است تا صبح بیدار میماند، همین امر باعث میشود سیستم کارکرد روانشناختی آنان دچار اختلال شود و آسیبهایی همچون نزاعهای فردی و دستهجمعی ایجاد شود.
افزایش خشونت در جامعه مولود نبود توجه بهسلامت روان جامعه است
بهزاد میافزاید: نمیتوان بالا بودن تعرفههای مراکز مشاوره را دلیل عدم ضرورت مشاوره و استقبال کم مردم از این مراکز دانست؛ زیرا نزدیک دو سال است که تعرفههای بهزیستی در بحث مراکز مشاوره هیچ تغییری پیدا نکرده است. برای کنترل خشونت و نزاعهای دستهجمعی باید شاخصهای امنیت در جامعه بهدرستی تبیین و مشخص شود، زیرا رابطهای مستقیم بین حس امنیت در جامعه با کاهش خشونت وجود دارد.
وی ادامه میدهد: در نزاعهای دستهجمعی، اغلب افراد از لحاظ تسهیلات و آگاهی پایین هستند؛ به همین خاطر است که در مباحث روانشناسی و جامعه یکی از شاخصهای مهم امنیت میزان سواد، آگاهی و تخصص است. در واقع بالا رفتن این سه پارامتر در افراد در ارتقای امنیت و کاهش خشونت در جامعه نقش بسزایی دارد.
این مدرس دانشگاه اظهار میکند: هنوز برای ارتقای سواد در جامعه آنطور که باید، کار نشده و هماکنون کشور دارای ۱۰ میلیون بیسواد مطلق است و مغفول ماندن سطح سواد، آگاهی و تخصص افراد باعث شده که هنوز بعد از سالها سیاستگذاری نتوانیم میزان بروز خشونت را کاهش دهیم.
وی ادامه میدهد: بحث کالبد شهری و نبود زیرساختهای مناسب شهری، در پیشگیری از خشونت و نزاع مهم است؛ اما همیشه از دلیل پایین بودن آستانه تحمل در جامعه غافل ماندهایم. خشونت، نزاع فردی یا دستهجمعی همه مولود پایین بودن آستانه تحمل افراد است و متأسفانه در ارتقای آستانه تحمل افراد در جامعه، هنوز اقدامات مناسبی صورت نگرفته است.
کاهش تابآوری اجتماعی عامل اصلی بروز خشونت
بهزاد اظهار میکند: یکی از دلایل مهم در بروز خشونت و افزایش نزاع، پایین بودن تابآوری افراد جامعه است؛ هر زمان این فاکتور مهم در افراد جامعه کاهش پیدا کند بهطور یقین باید شاهد معضلاتی چون بروز خشونت و انواع نزاع باشیم.
وی تصریح میکند: مردم در بخشی از نیازهای خود همچون سلامت و بهداشت روان، حساس نشدهاند و این حساسسازی باید توسط صداوسیما، رسانهها و دستگاههای متولی و سیاستگذار انجام شود. مردم برای نوع پوشش، متراژ و دکوراسیون خانه حساسیت دارند اما برای مهمترین موضوع زندگی و ارتقای بهداشت و سلامت روان خود، حاضر به هزینه کردن نیستند؛ به همین دلیل روزبهروز شاهد افزایش خشونت و نزاعهای مختلف هستیم.
این مدرس دانشگاه میگوید: در پدیده خشونت، تنها به بحث جامعهشناسی و روانشناسی قضیه نگاه شده و بخش پزشکی مورد غفلت واقع شده است؛ درصورتیکه بسیاری از کمبودهای ویتامینی، کمخونی و بیماریها زمینهساز بروز خشونت در افراد است.
وی تصریح میکند: بسیاری از کشورهای توسعهیافته با انجام نظارتهای طبیعی، میزان نزاع را کاهش دادهاند. منظور از نظارت طبیعی، نظارتی است که توسط خود شهروندان صورت میگیرد؛ بهعنوانمثال در ایالت «شیکاگو» از بازنشستگانی که داوطلب بودند، برای نظارت طبیعی استفاده کردهاند اما در کشور ما در حوزههای مختلف و خشونت، نظارت طبیعی شهروندان وجود ندارد؛ درحالی که باید این نظارتهای طبیعی محلهمحور و پارکمحور باشد.
خشونت پدیده اجتماعی تک عاملی نیست
ژیلا مشهدی، جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: باید خشونت بهعنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفته شود؛ به همین خاطر خشونت همچون سایر پدیدههای اجتماعی، تک عاملی نیست و بسیاری از عوامل باعث بروز و ظهور آن میشود. این عوامل در سطوح مختلف همچون ساختار کلان جامعه، ساختار میانی و ساختار خرد قابلبررسی است.
وی ادامه میدهد: آنچه در بررسی نزاعهای دستهجمعی و فردی مورد غفلت قرار گرفته، طبیعت این دو نزاع است؛ باید بین نزاع فردی و دستهجمعی تمایز قائل بود. اگر مروری بر تحقیقات حوزه نزاع از سال ۱۳۹۰ در کل کشور داشته باشیم، درخواهیم یافت که عامل اصلی نزاعهای دستهجمعی قومیتگرایی، خویشاوندگرایی و خردهفرهنگها است.
این استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی اظهار میکند: عوامل متعدد اجتماعی در بروز نزاعهای دستهجمعی نقش دارند؛ اما یکی از عوامل مهم در بروز این پدیده، کاهش وجدان جمعی و همبستگی اجتماعی است. جامعهای که در آن وجدان جمعی کاهش یابد، به سمت آسیبهای اجتماعی سوق پیدا میکند که نوعی از آن آسیبها میتواند خشونت و نزاع باشد.
وی اظهار میکند: عامل دیگر در بروز خشونت و نزاعها، پدیدهای با عنوان «محرومیت نسبی» است. زمانی که در جامعه نابرابری اجتماعی وجود داشته باشد، منجر به بیعدالتی اجتماعی خواهد شد. بیعدالتی اجتماعی درواقع بهنوعی شانسهای پیشرفت افراد را مسدود میکند؛ وقتی این شانسهای پیشرفت مسدود میشود، افراد احساس ناکامی میکنند و درنهایت این ناکامی به شکل خشونت بروز میکند.
خشونت در جامعه در سطح خردهفرهنگها باقی نمانده است
مشهدی ادامه میدهد: خشونتی که در جامعه ما بررسی میشود، تنها در سطح خردهفرهنگهای اجتماعی باقی نمانده و حتی تمام سطوح جامعه را در برگرفته است، حتی گاهی در محیطهای آکادمیک و دانشگاهی هم شاهد خشونت کلامی هستیم. یکی از عواملی که باعث بروز خشونت آنهم از نوع کلامی در دانشگاهها میشود، احساس رقابتی است که افراد با یکدیگر دارند. دلیل این احساس رقابت در تسهیلات، درآمد بالا، ارتقای شغلی و درآمد بالا است؛ اما افراد با تلاشهایی که دارند، نتایج مورد انتظار خود را کسب نمیکنند و همین امر باعث بروز ناکامی و خشونت میشود.
وی میگوید: جوامع امروزی با گسترش رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی در تبلیغ زندگی مادی، رفاه و آسایش نقش بسیاری داشتهاند یعنی درواقع این زندگی مادی و رفاه را بهعنوان یک هدف برای افراد جامعه مشخص کردند؛ اما در جامعهای که از طرق مختلف، این اهداف برای اعضایش تعریف شده است اما ابزارهای مناسب برای دسترسی به این اهداف وجود ندارد، با آسیبهای مشترکی مواجه هستیم.
این جامعهشناس اظهار میکند: یکی دیگر از تبیینهای حوزه جامعهشناسی، یادگیری جرم و آسیبهای اجتماعی است. منظور از یادگیری جرم و آسیبهای اجتماعی این است که انحرافات اجتماعی، ذاتی و فطری نیستند؛ بلکه افراد این انحرافات را در پیوند با افراد دیگر فرامیگیرند. این پیوندها در وهله اول در درون نهاد خانواده صورت میگیرد؛ طبیعی است فردی که پدر و مادرش با خشونت رفتار میکنند، این خشونت را از آنها فرامیگیرد.
وی ادامه میدهد: یکی دیگر از تحلیلهای اجتماعی خشونت «بومشناسی جنایی یا بومشناسی جرم» است که به زیستگاه افراد برمیگردد. زیستگاه افراد که گاهی آن را با عنوان «مبلمان شهری» نام میبرند، میتواند عاملی برای بروز جرم باشد؛ البته هیچکدام از این عوامل نمیتواند خشونت را تعریف کند. درواقع ما زمانی میتوانیم خشونت را بهعنوان یک آسیب اجتماعی مورد تحلیل واقعی قرار دهیم که همه این عوامل بررسی شود.
غفلت از سیاستگذاری پیشگیری از خشونت در روستاها
مشهدی تصریح میکند: زمانی بود که روستاها تفاوت ساختاری شدیدی با شهرها داشتند؛ ولی هماکنون روستاها هم ازنظر فیزیکی و هم ازنظر امکانات و زیرساختهایی که در آن وجود دارد، تفاوت چندانی با شهرها ندارند و مهمتر از همه، دسترسی روستاها به شبکه اینترنت، تفاوت چندانی با شهرها ندارد.
وی اظهار میکند: عوامل خشونت و نزاع دستهجمعی در روستاها با شهرها فرق چندانی ندارد؛ اما پدیده قومیتگرایی و خویشاوندگرایی در روستاها بیش از شهرها است. در روستاها دسترسی به امکانات فرق چندانی با شهرها ندارد، اما وجدان جمعی و همبستگی اجتماعی بیشتر از شهرها است و این خویشاوندگرایی بیشازحد در روستاها باعث میشود که اگر مسئلهای در خانواده ایجاد شد، گروهی از خویشاوندان از این مسئله حمایت کنند و درنهایت منجر به نزاع دستهجمعی شود.
کاهش مدارای اجتماعی و ارتباط مستقیم با بیتفاوتی اجتماعی
این جامعهشناس با بیان اینکه هرچه باعث ناکامی افراد شود و نتوانند به خواستههای طبیعی خود دست پیدا کنند، میتواند منجر به خشونت شود، میگوید: تحقیقات زیادی طی سالهای اخیر در قالب پایاننامه روی «مدارای اجتماعی» شده است، تقریباً نتایج بیشتر این تحقیقات حاکی از آن است که میزان مدارای اجتماعی در برخی از استانهای کشور، پایین بوده و آستانه تحمل افراد بسیار پایین آمده است.
وی میافزاید: کاهش مدارای اجتماعی، ارتباط مستقیمی با بیتفاوتی اجتماعی دارد. مسائل اجتماعی یک زنجیره هستند، وقتی از مدارای اجتماعی، بیتفاوتی اجتماعی صحبت میشود در کنار آن اعتماد اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی مطرح میشود که سرریز این مسائل در آسیبهایی همچون خشونت و نزاعهای دستهجمعی خود را نشان میدهد.
مشهدی تصریح میکند: در بحث پیشگیری از خشونت و نزاعهای فردی و دستهجمعی، نباید تنها به ویژگیهای فردی نگاه شود؛ بلکه باید به پایین بودن آستانه تحمل و مدارای اجتماعی افراد توجه شود. البته این پایین بودن آستانه تحمل و مدارای اجتماعی، ویژگی فردی نیست بلکه به دلیل مسائل اجتماعی است که میزان این دو مؤلفه بسیار مهم در افراد کاهش پیدا میکند.
نظر شما