به گزارش خبرنگار ایمنا، نهجالبلاغه کلام امام علی (ع) است که غالباً در دوره حاکمیت آن حضرت و در مسیر هدایت انسانها ایراد شده است؛ از اینرو در این کتاب شریف مطالب فراوانی درباره زندگی جمعی بشر ذکر شده است که با منابع معتبر جامعهشناسی بسیار مشابهت دارد و نشان از کلام دانشمندی فراتر از زمان خود دارد.
در این رابطه گفتوگوی کوتاهی با حجتالاسلام احمد فعال، کارشناس و دکترای نهجالبلاغه داشتیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
بفرمائید چه رابطهای بین نهج البلاغه و جامعه شناسی وجود دارد؟
توانمندیهای نهجالبلاغه در مطالعات اجتماعی فوقالعاده است و در آن به موضوعات اجتماعی پرداخته شده است، از جمله مطالعات نسلی و مسائل اختلافی بین نسل امروز و گذشته، زنان و مسائل مربوط به آنان، روابط خویشاوندی و اجتماعی و دهها مسئله اجتماعی دیگر. در جامعهشناسی هم بزرگانی چون امیل دورکیم، گیدنز و کارل مانعین در غرب و دکتر باقر ساروخانی و تقی آزاد ارمکی در ایران سالها به موضوع مطالعات نسلی پرداخته و میپردازند و در سلسله مطالعات خود به مباحثی چون مسائل جوانان، تربیت نسل جدید توسط نسل گذشته، تفاوت، تغییر، تعارض، گسست و شکاف نسلی نیز پرداختهاند.
موضوع تفاوت نسلی تا چه میزان در نهجالبلاغه و جامعهشناسی مشابهت دارد؟
بسیاری از جامعهشناسان گسترش اطلاعات و ارتباطات را عامل اساسی تفاوت نسلها نسبت به یکدیگر میدانند. امیرالمومنین علی (ع) نیز در ابتدای نامه سیویکم نهجالبلاغه به این تفاوت اشاره دارند. ایشان میفرمایند: "از پدری فانی، معترف به گذشت زمان، تسلیم گذر زمان، مذمتکننده دنیا و کسی که فردا از این دنیا خواهد رفت به فرزندی که آرزوهای طولانی و بلند دارد، تاجر زیانکار، بنده دنیا، کسی که در معرض بلاها و بیماریها و سختیها است." با توجه به این نوع معرفی در نامه میتوان دریافت امام علی (ع) به خوبی به تفاوت دو نسل یعنی پدر و فرزند کاملاً آگاه است؛ لذا باید گفت این تفاوت کاملاً طبیعی است و به خودی خود اشکال ندارد.
توصیه حضرت امیر (ع) در نهجالبلاغه به گسست نسلها چیست؟
نهجالبلاغه کتابی جامع و چند بعدی است که امام علی (ع) به همه موضوعات در حوزههای مختلف توجه زیادی داشتهاند. از جمله تفاوت دیدگاه بین نسلها و در مرحله بعد تربیت به موقع و متناسب با دوره جوانان است اما نکته اینجا است که گاهی این نکات رعایت نشده است و تفاوت نسلی منتهی به تغییر نسلی میشود و نسل جوان نمیتوانند سنتهای نسل قبل را بپذیرند.
امام علی (ع) چنین اشاره کردهاند: فرزندم سنتهای افراد صالح از پدران و اهل بیت خودت را رعایت کن و بدان آنان مانند تو اهل برنامهریزی و تفکر بودهاند ولی اگر نتوانستی بپذیری حداقل روی آنها برای تعلم و تفهم پژوهش کن، بدون آن که نسبت به سنتهای آنان خصومتی داشته باشی یا آن که با دید شبهه به آنها شبههای داشته باشی.
نپذیرفتن سنتهای نسل قبل در واقع نشان دهنده تغییر نسل است. نسل گذشته باید در صورت بروز این تغییر زمینه پژوهش را برای نسل جوان آماده کند تا آنان خود بتوانند با تعقل و تفکر راه را انتخاب کنند، برای این منظور امام علی (ع) فرزند خود را به مطالعه تاریخ و بررسی علل شکست و پیروزیهای اقوام گذشته و درس گرفتن از آن و همچنین دیدار از آثار گذشتگان تشویق میکنند.
جامعهشناسان معتقدند برای تبدیل شدن آموزه به رفتار باید در ابتدا آموزه تبدیل به ارزش شود بعد از آن ارزش به هنجار تبدیل شود. دیدگاه حضرت امیر در نهجالبلاغه چگونه است؟
امام علی (ع) در همان نامه سیویکم با توجه به همین مطلب به فرزندشان میفرمایند: «فرزندم اگر نتوانستی سنتهای گذشتگان، آموزهها و ارزشهای نسل گذشته را بپذیری، به سراغ پند و اندرزهای من نیا و بدان اگر چنین کردی از دین خارج شدهای» در این میان آخرین جمله امام که فرمودند از دین خارج شدهای، نکته مهمی را در بر دارد و آن اینکه جامعهشناسان معتقدند در صورتی که فردی رفتار و به تبع آن ارزشهایش با دیگر افراد جامعه متفاوت شد بر اساس قاعده جامعهپذیری از جامعه خارج خواهد شد و فردی جامعهپذیر و اجتماعی نخواهد بود.
حال شما ببینید که امیرالمومنین (ع) به عنوان حاکم جهان اسلام در کتاب نهجالبلاغه چگونه به فرزند خویش بر این اساس تذکر میدهند که حضور در جامعه و پذیرش توسط مردم در جامعه اسلامی تنها با رعایت پندهای امام میسر خواهد بود.
این توصیه بسیار ارزشمند و بهروز است. میتوان گفت نهجالبلاغه نه تنها منشور تربیتی امام است، بلکه مبین ساختار جامعه اسلامی نیز هست که باید از سوی ما شیعیان بیشتر مورد توجه و دقت قرار بگیرد.
گفتوگو از: محمود افشاری، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما