به گزارش خبرنگار ایمنا، یکی از عادات ناپسند اجتماعی تجملگرایی یا به زبان سادهتر، چشم و همچشمی است، افرادی که با این مرض اجتماعی دست به گریبان هستند، دائم فکر میکنند آنچه دیگران دارند بهتر از داشتههای آنها است و از طرف دیگر فکر میکنند مثلاً داشتن چند دست مبلمان، یک خانه ویلایی بزرگ در یکی از بهترین محلات شهر و خودروی اختصاصی برای تمام اعضای خانواده، یعنی همه چیز و اگر به اینها برسند از دیگران بهتر هستند.
افراد مدگرا با چشم و همچشمی، هر از گاهی وسایل خانه مانند تلویزیون، فرش، یخچال، ماشین لباسشویی و مانند آن را به سمساری میدهند و وسایل نو را میخرند. این در حالی است که این وسایل سالم هستند و هیچ مشکل فنی و یا زیبایی ندارند و تنها به سبب آنکه باید چیدمان منزل تغییر یافته یا رنگهای وسایل با هم سازگاری ندارند، از میدان خارج میشوند.
ریشههای تجملگرایی
تجمل گرایی و ریخت و پاش ریشه در رذائل پست اخلاقی چون حسادت، خودپسندی، تفاخر و گاه احساس حقارت و خود کم بینی و مانند آن دارد. انسانهایی که در زندگی گرفتار چشم و هم چشمی میشوند و میخواهند سری بین سرها دربیاورند، با انگیزههای گوناگونی این کار را انجام میدهند. برخی از آنان، احساس میکنند که اگر ریخت و پاشهای آن چنانی نداشته باشند، از نظر مردم حقیر و پست هستند. از نظر آنان، کرامت انسانی و بزرگی هر فردی در مقدار ثروت و مالی است که در اختیار دارد.
این افراد به جهت آنکه انسانیت را در مال و ثروت میدانند، خواری و عزت را در آن معنا میکنند. خداوند در آیات ۱۵ و ۱۶ سوره فجر به تبیین این نگرش میپردازد و میگوید وقتی به مال و ثروتی میرسند گمان میکنند که کرامت یافتهاند و اگر ثروت و مالی را از دست بدهند گمان میکنند خوار شدهاند. این دسته از افراد، همان گونه که مال و ثروت را نشانه کرامت و عزت و انسانیت میشمارند، نمایش ثروت و مال را نیز نشانه بزرگواری و بزرگی خود میدانند. این گونه است که به نمایش ثروت خود میپردازند و با تجملگرایی آن را به رخ دیگران میکشند.
تجملگرایی مثبت و منفی
تجمّلگرایی به معنای گرایش به زیبایی و نمایش جمال و زیباییها، امری طبیعی و فطری در انسان است؛ زیرا انسان به هر چیز کمالی، گرایش داشته و از نقص و کمبود گریزان است. گرایش شدید انسان به خدا و تلاش برای ملاقات با ا و۱ ریشه در همین گرایش به کمال و کمالات انسانی دارد. انسان، زیبایی را به عنوان یکی از مصادیق کمال، دوست داشته و بدان گرایش مییابد و زشتی را به عنوان مصداقی از نقص و کمبود دانسته و از آن میگریزد. بنابراین، گرایش انسان به تجمّلگرایی، گرایشی به سوی کمال و زیباییهاست.
در روایات اسلامی، این معنا بارها به اشکال مختلف بیان شده است که انسان باید خداگونه شود و صفات الهی را در خود ظهور و تجلّی بخشد و خدایی شود. از آنجایی که خداوند جمیل است، زیبایی و جمال را دوست میدارد: «إِنَّ اللهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال .»۲ انسان نیز به طور طبیعی به جمال و زیباییها گرایش دارد؛ زیرا میخواهد خدایی شود و این تلاش انسان برای خداییشدن است که او را تجمّلگرا میسازد.
امام صادق (ع) میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوجَلَّ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یُبْغِضُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُس؛ همانا خداوند، زیبایی و تجمّل را دوست دارد و از فقر و فقرنمایی بدش میآید.» از نظر آموزههای قرآنی، هستی براساس اموری چون عدالت و جمال و حسن آفریده شده است. پس انسان میبایست از این زاویه دید، به خود و هستی بنگرد و چنین گرایشی به هستی داشته باشد.
اصولاً بهرهمندی انسان در این فرصت کوتاه عمر، برای شدنهای کمالی، تنها از طریق بهرهگیری از این اصول و قوانین کمالی امکانپذیر است. اگر انسان خود را در دنیا برای ابدیّت میسازد، باید این سازه، بهترین، کاملترین، زیباترین و معتدلترینها باشد. برخی از افراد برای تغییر وضع زندگی به منظور فخر فروشی و قرار گرفتن در بند این فکر که نباید از دیگران چیزی کمتر داشت، به رفتار ناپسندی همچون چشم و هم چشمی روی میآورند.
چشم و همچشمی معضل ازدواجهای امروزی
ازدواج یک معقوله مهم در هر جامعهای است که از این طریق ادامه بقای نسل انسانها امکان پذیر است و از نظر اجتماعی به عنوان پیوندی با ثبات و هدفمند میان زن و مرد شناخته میشود. ازدواج برخلاف زمانهای نه چندان دور گذشته که بدون زرق و برق، تجملات و خرجهای اضافه برگزار میشد امروز به مراسمی که مردم داشتهها و نداشتههای خود را با ظاهرسازی، فخرفروشی و تجملگرایی به رخ دیگران بکشند تبدیل شده است.
بنابراین با افزایش تجملگرایی و دوری از سادگی ازدواج، جوانان ازدواج را امری دور از دسترس درنظر میگیرند و تلاشی برای ازدواج نمیکنند که این مسئله باعث بالا رفتن سن ازدواج در کشور میشود. برخی کارشناسان بر این باورند که باید جوانان ازدواج خود را آسان بگیرند اما حرف زدن از ازدواج آسان ساده است، اما موقع عمل که میرسد به هیچ وجه نمیتوان آن را آسان نامید از همین رو چنانچه زوج جوانی اکنون تصمیم به ازدواج بگیرند و برای کم هزینه بودن شروع زندگی زناشویی خود به قول معروف بی خیال مراسمی مانند جشن یا سفر ماه عسل شوند، باید چند میلیونی بر اساس شهر زندگی باید در بساط داشته باشند تا بتوانند مسکنی را رهن کنند و یا اگر بخواهند اجاره بدهند باید حقوق داماد دارای چندین صفر باشد و یا عروس خانم هم سرکار برود، البته باید این را هم گفت که هزینههایی را هم کنار داشته باشند تا بتوانند لوازم خانگی خیلی ساده، سرویس طلایی ارزان و یک وعده غذا برای مهمانان درجه یک که از واجبات است را انجام دهد.
با توجه به همین هزینههای حداقلی میتوان نتیجه گرفت ازدواج آسان که این روزها همه مسئولان از آن حرف میزنند و براساس آن برای جوانان نسخه میپیچند، فقط در مقام حرف آسان است چرا که قالبها و سبکهای زندگی امروزی نسبت به گذشته متفاوت شده است.
از طرفی مسئله دیگر که از ازدواج آسان در برخی از موارد جلوگیری میکند پدرها و مادرها هستند که در اینگونه مسائل زوجین تصمیم به برگزاری یک مراسم ساده و کوچک و یا یک سفر زیارتی به عنوان جشن میکنند اما پدر و مادر هر دوی آنها نظر دیگری دارند، برای نمونه پدر داماد میگوید من سالها در مراسم ازدواج فامیل شرکت کرده و هزینه کردهام، حالا هم باید برای پسرم جشن بگیرم و دیگران برای او کادو بیاورند! مادر عروس هم ادعا میکند سالها انتظار جشن عروسی دخترش را کشیده و محال است تن به جشن مختصری بدهد. اما اینجاست که زوج جوان متوجه میشوند اگر نظر اعضای خانواده خود را در ابتدای زندگیشأن جدی نگیرند به طور حتم سوءتفاهمهای به وجود آمده در آینده زندگی مشترک آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
این در حالی است که خواستههای پدر و مادرهای زوج جوان اصلاً غیرمنطقی نیست، زیرا آنها حق دارند درباره نحوه برگزاری مراسم عروسی فرزندشان تصمیم گیری کنند، اما نکته اینجاست که با توجه به تضاد طبقاتی که در جامعه وجود دارد به قول معروف ریخت و پاشهای قشر قوی جامعه ناخودآگاه روی قشر متوسط و ضعیف جامعه نیز تأثیر خواهد گذشت و به طور حتم آنها را در ابتدای زندگی با مشکل مواجه میکند ولی اگر همه خانوادهها با توجه به وضع اقتصادی خود مراسم معقولی برگزار کنند، بسیاری از مشکلات زوجهای جوان برای شروع زندگی مشترک از بین میرود.
بسیاری از مشکلات امروز جامعه ما به دلیل زرق و برقهای دنیاست. امروز دختران زیادی که سالها عقد کرده میمانند تا جهیزیه تهیه کنند و پسرانی که سالها برای تأمین هزینه تجملات جشن عروسی، مراسم خود را به تأخیر میاندازند و بسیاری نیز از ازدواج میمانند، به دلیل همین تجملات است. اگر ازدواجها مانند ازدواج امیرالمومنین حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) باشد، چنین مشکلاتی در جامعه به وجود نخواهد آمد.
چشم و همچشمی یک پدیده سبقتجویی است
امانالله قراییمقدم جامعهشناس در خصوص اینکه چشم و همچشمی یک پدیده سبقتجویی و رقابتجویی است، اظهار میکند: در برخی از موارد به شکل ستیزهگری و کنشهای متقابل گسسته نمایان میشود. در علم جامعهشناسی دو نوع کنش متقابل وجود دارد، کنش متقابل پیوسته افراد با یکدیگر همکاری، مساعدت، وفاق و اشتراک منافع دارند و همه به یک سو حرکت میکنند، اما در کنش متقابل گسسته افراد در عین حال که برای سبقتجویی و رقابت تلاش میکنند، سعی بر این دارند مانعی بر سر راه دیگری قرار دهند تا به اهداف خود نرسد.
وی تاکید میکند: چشم و همچشمی اقتصادی، سیاسی، عاطفی، احساس و اجتماعی از انواع چشم و همچشمی است و ستیزهگری نیز کنش تندخویانه است که افراد سعی میکنند با نزاع و درگیری فرد را از عرصه رقابت خارج کنند. ریشه چشم و هم چشمی و تجملگرایی در خانوادهها جوانه میزند و اثرات منفی آن ایجاد اختلالات زناشویی، رواج سبک زندگی غلط، بالا رفتن آمار طلاق، دزدی و رشوه خواری و سرانجام به زوال کشیده شدن بنیان خانوادهها است.
این جامعهشناس تصریح میکند: پدیده چشم وهمچشمی در قشرهای فقیر، متوسط و ثروتمند جامعه به طور یکسان پدیدار نمیشود و بسته به نوع جامعه، فرهنگ، توسعه یافتگی عقب ماندگی نحوه چشم و همچشمی و تجملگرایی متفاوت است. هر چه جامعه به سمت صنعتی شدن حرکت میکند چشم و همچشمی افزایش پیدا میکند، اگر به چشم و هم چشمی از دید سبقتجویی و الگوبرداری از رفتارهای خوب و پسندیده نگاه کنیم، بسیار مفید و کمک کننده واقع خواهد شد، اما اگر با چشم و هم چشمی موجب اسراف شویم راهی به جز تخریب و آسیب زدن به بدنه جامعه پیدا نمیکنیم.
قرایی مقدم اظهار میکند که چشم و هم چشمی و سبقتجویی در جوامع اروپایی و آمریکایی بیشتر از کشورهای جهان سومی است و به سبب وجود چشم و هم چشمی و انگیزه سبقتجویی، جوامع اروپایی و آمریکایی پیشرفت به سزایی در علم و تکنولوژی داشته و توانستهاند گوی سبقت را از کشورهای جهان سومی بربایند. در طول تاریخ هیچ فردی نبوده که به نوعی با پدیده چشم و هم چشمی رو به رو نشده باشند، رقابت چشم و هم چشمی در صورتی مفید واقع خواهد شد که ما بتوانیم از امکانات تولیدات، صنایع و سرمایههای داخلی استفاده کنیم. خرید کالای ایرانی و حمایت از تولیدات داخلی موجب کاهش نرخ بیکاری، بالا رفتن آمار ازدواج، جلوگیری از رواج چشم و هم چشمی و تجمل گرایی و پیشرفت زندگی خواهد شد.
مشکلات چشم و همچشمی
- نداشتن رضایت و گرفتار در دام افسردگی
- داشتن آرامش
- بدهکاری و نرسیدن به اهداف
- از بین بردن روابط خوب
- گم کردن وجود خود
اثرات چشم و همچشمی
اعتیاد، طلاق، فقر و اختلافات خانوادگی از نتایج همین رفتار غلط است، گیر و دارهای ناشی از چشم و هم چشمی گاهی شکافهای بزرگی را در خانواده پدید میآورد؛ رقابت ناسالم مالی در بین افراد بدون در نظر گرفتن شرایط مالی خانواده انزوای فردی را به دنبال دارد و یکی از عوامل مهم در طلاق زوجهاست که در گام اول با طلاق عاطفی شکل میگیرد و این در حالی است که فرزندان و در واقع نسل آینده جامعه از این رفتار ناهنجار قربانیان اصلی این رفتار هستند.
والدین چشم و همچشمی خوب را تشویق کنند
این در حالی است که والدین بهعنوان الگوهای سازنده کودک، باید چشم و همچشمی خوب را تشویق کنند و رقابت سالم را در امور معنوی و علمی بدانند؛ چراکه امتیاز واقعی انسان در اخلاق خوب و امور معنوی است که باعث رشد و تکامل فرد میشود. بررسیهای علمی نشان میدهد که چشم و هم چشمی بد و رقابت ناسالم در برخی از موارد موجب تحریک افراد و وقوع تخلفاتی در آنها میشود. در بسیاری از موارد، وسواس، اختلافهای رفتاری، پرخاشگری و حتی طلاق در خانوادهها از چشم و همچشمیهای کوچک آغاز شده است.
روان شناسان بر این باورند که چشم و هم چشمیها، اگر بهصورت رقابت سالم در زمینه تحصیلی، حرفه و شغل باشد موجب پیشرفت انسان است، ولی بیشتر اوقات بهصورت رقابت ناسالم در همه زمینهها از قبیل خرید لوازم منزل، پوشاک، طلا و زیورآلات، انتخاب رشته تحصیلی و حتی سفرهای خارجی و زیارتی مشاهده میشود که نه تنها موجب پیشرفت نمیشود، بلکه از نظر اقتصادی هم به خانواده و حتی جامعه لطمه میزند.
فردی که چشم و همچشمی از نوع ناسالم دارد، بهدلیل احساس حقارتی که دارد، میخواهد در انجام کار یا زمینهای از دیگران بهتر باشد و سعی میکند بهنوعی سرپوشی بر این احساس بگذارد، به همین خاطر خود را توانمندتر و بهتر از آنچه که هست، قلمداد میکند. در حالی که انسان باید بهدنبال تأمین نیازهای طبیعی خود باشد و در حد طبیعی هم برای تأمین آنها تلاش کند و کمال مطلق را در این ابزارها و روشها بجوید.
راهحل رهایی از چشم و همچشمی
۱. بررسی کنید چه عواملی باعث میشود به عملکرد دیگران واکنش نشان دهید
نارضایتی شغلی، خود کم بینی، مشکلات زندگی شخصی، کودکی سخت
۲. بررسی کنید کدام جنبه از زندگی دیگران مورد توجهتان قرار گرفته است
اگرچه بیشتر مواقع پول است، اما گاهی اوقات جنبههای دیگری نیز به میان میآید که میتواند برخی از افراد را حساس کند. مواردی چون ازدواج خوب، کودکان فوقالعاده و شغل تأثیرگذار. گاهی، دیدن مواردی که فرد مایل به داشتن آنهاست چنان روی او اثر میگذارد که سعی میکند زندگیاش را بر مبنای استاندارد فردی که آن موارد را دارد، قرار دهد و به طور کلی بخواهد به جای او باشد. برای اینکه خود را از این احساس رها کنید این جنبهها را به بخشهای کوچکتر واقعی تبدیل کرده و بررسی کنید. مثلاً اگر فکر میکنید آن فرد خاص ازدواج بسیار موفقی دارد با خود بیندیشید که ممکن است آنها زندگی عالی و خوبی داشته باشند، اما آنچه جلوی دید شما است چیزی نیست که همیشگی باشد.
۳. میزان چشم و همچشمیتان را بسنجید
اندکی حسادت نسبت به دیگران میتواند انگیزه خوبی برای فرد باشد به طوری که همچون آتشی مسیر راهش را روشن میکند. مسیری که ممکن است حرفهای راکد یا ارتباطی کسل کننده در زندگی فرد را به سوی رشد تغییر دهد، اما اگر مدام در فکر این باشید که دیگری چه کرده و چه میخواهد انجام دهد تا شما نیز به دنبال آن کار بروید، دچار وسواس فکری مخربی شدهاید که باید به آن پایان دهید.
۴. روی اهداف و موفقیتهای شخصی خودتان متمرکز شوید
به اهداف، امیدها و رویاهایتان بیندیشید. فرصتهایی که اصلاً نمیتوانید با چشم و هم چشمی به دست آورید.
۵. به بهترین حالت فکر کنید
با خود بیندیشید اگر مثلاً هرچیزی را که دیگری دارد شما هم داشتید چه میشد؟ مثلاً اگر مرسدس بنز یا یک خانه بزرگ داشتید چه اتفاقی میافتاد؟ یا اگر مدیرعامل شرکتی بزرگ با مسئولیتهای سنگین بودید زندگیتان چگونه میشد؟ با طرح این سوالها میتوانید به پاسخهای مناسب و احساس بهتر نسبت به زندگی خود دست یابید.
۶. کارهایی انجام دهید که توجه بسیار زیاد شما را میطلبد
این کارها میتواند کمکهای داوطلبانه در اجتماع یا فقط نوشتن خاطرات، وقت گذراندن با کودکتان و… باشد. این روش میتواند خلاقیتتان را بالا برده و کاری کند که لذت واقعی در زندگی را درک کنید.
نظر شما